─┅═༅🍃🌗🍃༅═┅─
🌀◁(5)#ایراد خـطبه در #مـجالس سـوگواری
●یکی از سنت های رایج در مجالس عزاداری امام حسین ایراد خطبه است. هر انقلابی برای به ثمر نـشستن، نـیازمند دو چیز است: یکی خون و دیگری پیام. خون را سیدالشهدا و یاران باوفایش در روز عاشورا تقدیم کردند؛ امـا اهمیت قـیام عاشورا و تأثیری که در احیای ارزشهای اسلامی دارد، وظیفه خطیری است که بر عهده معصومین قرار دارد. یکـی از مـهم تـرین راهکارهای معصومین برای ابلاغ پیام عاشورا، ایراد خطبه در مجالس عزای حسینی است.
─═༅💬9⃣💬༅═─
#شهید #مدافع #امنیت رضا قربانی میانرودی
🍃🌷🍃
در تاریخ ۱۳۷۰/۱۲/۲۵ در «تنکابن» در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.
پدر ایشان #پاسدار ومادرش خانه دار بودند، تحصیلاتش #مهندسی الکترونیک از دانشگاه آزاد «لاهیجان» بود.
🍃🌷🍃
ایشان #دوباره وارد #دانشگاه دولتی «دانش پویندگان» چالوس شده بود و در رشته #مهندس تکنولوژی به تحصیل میپرداخت.
🍃🌷🍃
از #کودکی، #قاری و #حافظ #قرآن و #مؤذن مسجد بود و در #مجالس عزاداری اهل بیت، #مدّاح ،در ادای #فرائض واجب و مستحب، #اهتمامی خاص داشت و اغلب اوقات در #صفوف نماز جماعت حضور داشت.
🍃🌷🍃
همیشه از پدر و مادر #قدردانی میکرد و عذرخواه بود که نتوانسته محبّت آنها را #جبران کند، به خواهرو برادرش که کوچکتر بودند،#احترام میگذاشت و هیچوقت به #اسم صدا نمیزد، بلکه میگفت: آبجی و داداش.»
🍃🌷🍃
هیچ وابستگیای به دنیا نداشت. در پایگاه محل خدمتش، #چند عکس #شهدا را روی دیوار قرار داده بود اما یک جای #خالی کنارش گذاشته بود. به دوستانس میگفت: این، جای عکس منه.
🍃🌷🍃
به روایت از همسر #شهید:
#عبدالمهدی با یک موتور با لباس خاک آلود از ماموریت برگشته بود و با همان لباس آمد خانه ما برای خواستگاری. مادر و پدرم برای ازدواج من خیلی سخت گیر بودند.
🍃🌷🍃
#شهید در جلسه اول آشنایی که مادرم حضور داشت فقط #قرآن می خواند و مادر از #تلاوت او بسیار خوشش آمده بود و به من گفت: #آقای مغفوری مرد زندگی است.
🍃🌷🍃
وقتی ازدواج کردیم جهیزیه من تقریباً از وسایل قیمتی بودند و #شهید مغفوری که متوجه شد از من خواست ظروف، پرده ها و قالی ها را تعویض کنیم. با درآوردن پرده های خانه، موافقت کردم.
🍃🌷🍃
#شهید روی #قالی های خانه نمی نشست. می گفت: نشستن روی این قالی ها من را از #یاد #محرومان غافل می کند، او یک #فرش ساده مانند #حصیر تهیه کرده بود و یک گوشه خانه گذاشته بود و زمانی که در خانه بود روی این فرش می نشست.
🍃🌷🍃
#مسئول تبلیغات #جبهه بود و بیشتر در پشت #جبهه خدمت می کرد و در #سخنرانی هایی که در #مجالس،#دانشگاهها، #مساجد انجام می داد عده زیادی را راهی #جبهه می کرد.
🍃🌷🍃
در همه #مجالس و #مهمانی ها بحث #ولایت را مورد #تاکید قرار می داد و #دغدغه مسائل #فرهنگی را داشت تا اگر شده #یک نفر را به راه #خیر وارد کند.
🍃🌷🍃
#ستار می گفت دوست دارم مثل
#حضرت ابوالفضل🌷 همه زندگی ام را فدای #مولایم کنم. اگرچه #بچه هایم برایم عزیزند و #خانواده ام را #دوست دارم اما #چیزی هست که بیش از اینها #دوست می دارم.😭
🍃🌷🍃
#ستار #دانش آموخته رشته #ادبیات دانشگاه شیراز بود. سپس وارد #سپاه شده و بعد از تولد زهرا #کارشناسی ارشد خود را در #رشته مدیریت اجرایی از دانشگاه قشم گرفت.
🍃🌷🍃
#خیلی اهل #مطالعه بود و هرچند درگیر #مسائل نظامی بود، ولی اصلا #مطالعه را #ترک نمی کرد.#شهید یک #تحلیلگر به تمام معنا بود.
🍃🌷🍃
روز #اعزام برای هر دوی ما سخت بود اما با تمام توان سعی کردم به روی خود نیاورم. بغض داشتم اما جلوی خودم را گرفتم تا #ستار با ناراحتی از ما جدا نشود. الان خیلی خوشحالم که آن لحظه ناراحتش نکردم.😭😭
🍃🌷🍃
#شهید #مدافع #امنیت رضا قربانی میانرودی
🍃🌷🍃
در تاریخ ۱۳۷۰/۱۲/۲۵ در «تنکابن» در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.
پدر ایشان #پاسدار ومادرش خانه دار بودند، تحصیلاتش #مهندسی الکترونیک از دانشگاه آزاد «لاهیجان» بود.
🍃🌷🍃
ایشان #دوباره وارد #دانشگاه دولتی «دانش پویندگان» چالوس شده بود و در رشته #مهندس تکنولوژی به تحصیل میپرداخت.
🍃🌷🍃
از #کودکی، #قاری و #حافظ #قرآن و #مؤذن مسجد بود و در #مجالس عزاداری اهل بیت، #مدّاح ،در ادای #فرائض واجب و مستحب، #اهتمامی خاص داشت و اغلب اوقات در #صفوف نماز جماعت حضور داشت.
🍃🌷🍃
همیشه از پدر و مادر #قدردانی میکرد و عذرخواه بود که نتوانسته محبّت آنها را #جبران کند، به خواهرو برادرش که کوچکتر بودند،#احترام میگذاشت و هیچوقت به #اسم صدا نمیزد، بلکه میگفت: آبجی و داداش.»
🍃🌷🍃
هیچ وابستگیای به دنیا نداشت. در پایگاه محل خدمتش، #چند عکس #شهدا را روی دیوار قرار داده بود اما یک جای #خالی کنارش گذاشته بود. به دوستانس میگفت: این، جای عکس منه.
🍃🌷🍃
#شهید دفاع مقدس امیر ناصر سلیمانی
🍃🌷🍃
درتاریخ ۱۳۴۶/۱۱/۲۵# در خانواده ای متوسط و متدين و مذهبی در شهرستان سپيدان ، استان فارس متولد شد.
اسم ایشان را امير ناصر گذاشتند دوران کودکی را در کنار پدری مهربان و دامان مادری پاک و مهربان با تربيت اسلامی پرورش يافت.
🍃🌷🍃
هفت ساله بود که به مدرسه رفت، دوران ابتدایی را مدرسه شاهيجان با موفقيت و با تلاش سپری کرد و دوران راهنمایی را هم آغاز و تا سوم دبيرستان ادامه داد.
🍃🌷🍃
با #ايمان و #درستکار بود ، #علاقه به #اقامه نماز در #اول وقت داشت ، #مهربان و #دلسوز و #خوش رو بود و به #اهل بيت عصمت و طهارت🌷 #علاقه داشت.
🍃🌷🍃
در #مجالس اهل بیت🌷، #شرکت و #نوحه سرایی می کرد ، اهل #مسجد بود و #فعاليت چشمگيری در #پايگاه مقاومت مسجد #علی ابن الحسين (ع) 🌷داشت.
🍃🌷🍃
به روایت از همسر #شهید:
#عبدالمهدی با یک موتور با لباس خاک آلود از ماموریت برگشته بود و با همان لباس آمد خانه ما برای خواستگاری. مادر و پدرم برای ازدواج من خیلی سخت گیر بودند.
🍃🌷🍃
#شهید در جلسه اول آشنایی که مادرم حضور داشت فقط #قرآن می خواند و مادر از #تلاوت او بسیار خوشش آمده بود و به من گفت: #آقای مغفوری مرد زندگی است.
🍃🌷🍃
وقتی ازدواج کردیم جهیزیه من تقریباً از وسایل قیمتی بودند و #شهید مغفوری که متوجه شد از من خواست ظروف، پرده ها و قالی ها را تعویض کنیم. با درآوردن پرده های خانه، موافقت کردم.
🍃🌷🍃
#شهید روی #قالی های خانه نمی نشست. می گفت: نشستن روی این قالی ها من را از #یاد #محرومان غافل می کند، او یک #فرش ساده مانند #حصیر تهیه کرده بود و یک گوشه خانه گذاشته بود و زمانی که در خانه بود روی این فرش می نشست.
🍃🌷🍃
#مسئول تبلیغات #جبهه بود و بیشتر در پشت #جبهه خدمت می کرد و در #سخنرانی هایی که در #مجالس،#دانشگاهها، #مساجد انجام می داد عده زیادی را راهی #جبهه می کرد.
🍃🌷🍃
و این در حالی بود که ساواک با پخش این مطلب که «حوزه به خاطر لوطیای عکس العمل نشان نخواهد داد »، سعی در #تحقیر ایشان داشت.با همه اختناقی که رژیم اعمال کرده بود، در #سرتاسر #کشور برای ایشان #مجالس #ختم برپا شد.
🍃🌷🍃
در #هفتم #شهادت ایشان #جمعی از #مبارزان #سرشناس و #متدین #بازاری و #روحانی با عنوان « هیئتهای مؤتلقه اسلامی» #اعلامیهای #صادر کردند.
🍃🌷🍃
به هنگام #اعدام از #روحیهای #قوی برخوردار بود چنانکه از #عکاسان و #خبرنگاران #خواسته بود که #دوربینشان را خوب #تنظیم کنند و #عکس #زیبایی از ایشان #بگیرند.
🍃🌷🍃
به ایشان گفتندحالا میخواهند تو را #اعدام کنند و تو دیگر زنده نیستی که #عکس #خودت را ببینی.#خندید و به #عکاسها گفت شما #نمیفهمید اگر این #عکسها را #خوب بگیرید در #آخرت به ما #نشان #میدهند.
🍃🌷🍃
#شهید دفاع مقدس، حسن مظاهری.
🍃🌷🍃
درتاریخ ۱۳۳۵/۱۱/۲۵# درشهر مقدس قم، در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.
پس از دوران کوتاهی با خانواده اش عازم تهران شدند و در یکی از مناطق جنوب تهران ساکن شدند.
دوران ابتدايي و راهنمايي رو گذراند، در دوران #تحصیل علاوه بر #جدیت قابل تحسین در #فراگیری علم، #علاقه خاصی نسبت به #مجالس #اهل بیت🌷 و #هیئات عزاداری و جلسات #قرآن و... داشت.
🍃🌷🍃
ایشان با همکاری دوستانش برای #آشنایی #جوانان و #نوجوانان با اصول #دین و #معارف اسلامی، #هیئتی به نام هیئت #نوباوگان و #محبان المهدی♡#تأسیس و #سرپرستی آن را به عهده گرفت.
🍃🌷🍃
این #هیئت در ایام #سوگواری و #اعیاد مذهبی، چه قبل و چه در زمان #انقلاب، فعالیت های مختلفی جهت #روشنگری و #پیشبرد #اهداف #انقلاب اسلامی داشت.
🍃🌷🍃
و در #راهپیمایی هایی که علیه رژیم انجام می گرفت #شرکت و در #مسجد محل به #آموزش #فنون #نظامی به #خواهران و #برادران می پرداخت.
🍃🌷🍃