eitaa logo
این عماریون
385 دنبال‌کننده
230.6هزار عکس
62.3هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎─┅═༅🍃🌗🍃༅═┅─ 🌀◁(5) خـطبه در سـوگواری ●یکی از سنت های رایج در مجالس عزاداری امام حسین ایراد خطبه است. هر انقلابی برای به ثمر نـشستن، نـیازمند دو چیز است: یکی خون و دیگری پیام. خون را سیدالشهدا و یاران باوفایش در روز عاشورا تقدیم کردند؛ امـا اهمیت قـیام عاشورا و تأثیری که در احیای ارزشهای اسلامی دارد، وظیفه خطیری است که بر عهده معصومین قرار دارد. یکـی از مـهم تـرین راهکارهای معصومین برای ابلاغ پیام عاشورا، ایراد خطبه در مجالس عزای حسینی است. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌ ─═༅💬9⃣💬༅═─
رضا قربانی میانرودی 🍃🌷🍃 در تاریخ ۱۳۷۰/۱۲/۲۵ در «تنکابن» در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد. پدر ایشان ومادرش خانه دار بودند، تحصیلاتش الکترونیک از دانشگاه آزاد «لاهیجان» بود. 🍃🌷🍃 ایشان وارد دولتی «دانش پویندگان» چالوس شده بود و در رشته تکنولوژی به تحصیل می‌پرداخت. 🍃🌷🍃 از ، و و مسجد بود و در عزاداری اهل بیت، ،در ادای واجب و مستحب، خاص داشت و اغلب اوقات در نماز جماعت حضور داشت. 🍃🌷🍃 همیشه از پدر و مادر می‌کرد و عذرخواه بود که نتوانسته محبّت آن‌ها را کند، به خواهرو برادرش که کوچک‌تر بودند، می‌گذاشت و هیچ‌وقت به صدا نمی‌زد، بلکه می‌گفت: آبجی و داداش.» 🍃🌷🍃 هیچ وابستگی‌ای به دنیا نداشت. در پایگاه محل خدمتش، عکس را روی دیوار قرار داده بود اما یک جای کنارش گذاشته بود. به دوستانس می‌گفت: این، جای عکس منه. 🍃🌷🍃
به روایت از همسر : با یک موتور با لباس خاک آلود از ماموریت برگشته بود و با همان لباس آمد خانه ما برای خواستگاری. مادر و پدرم برای ازدواج من خیلی سخت گیر بودند. 🍃🌷🍃 در جلسه اول آشنایی که مادرم حضور داشت فقط می خواند و مادر از او بسیار خوشش آمده بود و به من گفت: مغفوری مرد زندگی است. 🍃🌷🍃 وقتی ازدواج کردیم جهیزیه من تقریباً از وسایل قیمتی بودند و مغفوری که متوجه شد از من خواست ظروف، پرده ها و قالی ها را تعویض کنیم. با درآوردن پرده های خانه، موافقت کردم. 🍃🌷🍃 روی های خانه نمی نشست. می گفت: نشستن روی این قالی ها من را از غافل می کند، او یک ساده مانند تهیه کرده بود و یک گوشه خانه گذاشته بود و زمانی که در خانه بود روی این فرش می نشست. 🍃🌷🍃 تبلیغات بود و بیشتر در پشت خدمت می کرد و در هایی که در ،، انجام می داد عده زیادی را راهی می کرد. 🍃🌷🍃
در همه و ها بحث را مورد قرار می داد و مسائل را داشت تا اگر شده نفر را به راه وارد کند. 🍃🌷🍃 می گفت دوست دارم مثل ابوالفضل🌷 همه زندگی ام را فدای کنم. اگرچه هایم برایم عزیزند و ام را دارم اما هست که بیش از اینها می دارم.😭 🍃🌷🍃 آموخته رشته دانشگاه شیراز بود. سپس وارد شده و بعد از تولد زهرا ارشد خود را در مدیریت اجرایی از دانشگاه قشم گرفت. 🍃🌷🍃 اهل بود و هرچند درگیر نظامی بود، ولی اصلا را نمی کرد. یک به تمام معنا بود. 🍃🌷🍃 روز برای هر دوی ما سخت بود اما با تمام توان سعی کردم به روی خود نیاورم. بغض داشتم اما جلوی خودم را گرفتم تا با ناراحتی از ما جدا نشود. الان خیلی خوشحالم که آن لحظه ناراحتش نکردم.😭😭 🍃🌷🍃
رضا قربانی میانرودی 🍃🌷🍃 در تاریخ  ۱۳۷۰/۱۲/۲۵ در «تنکابن»  در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد. پدر ایشان ومادرش خانه دار بودند، تحصیلاتش الکترونیک از  دانشگاه آزاد «لاهیجان» بود. 🍃🌷🍃 ایشان وارد دولتی «دانش پویندگان» چالوس شده بود و در رشته تکنولوژی به تحصیل می‌پرداخت. 🍃🌷🍃 از ، و و مسجد بود و در عزاداری اهل بیت، ،در ادای واجب و مستحب، خاص داشت و اغلب اوقات در نماز جماعت حضور داشت. 🍃🌷🍃 همیشه از پدر و مادر می‌کرد و عذرخواه بود که نتوانسته محبّت آن‌ها را کند، به خواهرو برادرش که کوچک‌تر بودند، می‌گذاشت و هیچ‌وقت به صدا نمی‌زد، بلکه می‌گفت: آبجی و داداش.» 🍃🌷🍃 هیچ وابستگی‌ای به دنیا نداشت. در پایگاه محل خدمتش، عکس را روی دیوار قرار داده بود اما یک جای کنارش گذاشته بود. به دوستانس می‌گفت: این، جای عکس منه. 🍃🌷🍃
دفاع مقدس امیر ناصر سلیمانی 🍃🌷🍃 درتاریخ ۱۳۴۶/۱۱/۲۵# در خانواده ای متوسط و متدين و مذهبی در شهرستان سپيدان ، استان فارس متولد شد. اسم ایشان را امير ناصر گذاشتند دوران کودکی را در کنار پدری مهربان و دامان مادری پاک و مهربان با تربيت اسلامی پرورش يافت. 🍃🌷🍃 هفت ساله بود که به مدرسه رفت، دوران ابتدایی را مدرسه شاهيجان با موفقيت و با تلاش سپری کرد و دوران راهنمایی را هم آغاز و تا سوم دبيرستان ادامه داد. 🍃🌷🍃 با و بود ، به نماز در وقت داشت ، و و رو بود و به بيت عصمت و طهارت🌷 داشت. 🍃🌷🍃 در اهل بیت🌷، و سرایی می کرد ، اهل بود و چشمگيری در مقاومت مسجد ابن الحسين (ع) 🌷داشت. 🍃🌷🍃
به روایت از همسر : با یک موتور با لباس خاک آلود از ماموریت برگشته بود و با همان لباس آمد خانه ما برای خواستگاری. مادر و پدرم برای ازدواج من خیلی سخت گیر بودند. 🍃🌷🍃 در جلسه اول آشنایی که مادرم حضور داشت فقط می خواند و مادر از او بسیار خوشش آمده بود و به من گفت: مغفوری مرد زندگی است. 🍃🌷🍃 وقتی ازدواج کردیم جهیزیه من تقریباً از وسایل قیمتی بودند و مغفوری که متوجه شد از من خواست ظروف، پرده ها و قالی ها را تعویض کنیم. با درآوردن پرده های خانه، موافقت کردم. 🍃🌷🍃 روی های خانه نمی نشست. می گفت: نشستن روی این قالی ها من را از غافل می کند، او یک ساده مانند تهیه کرده بود و یک گوشه خانه گذاشته بود و زمانی که در خانه بود روی این فرش می نشست. 🍃🌷🍃 تبلیغات بود و بیشتر در پشت خدمت می کرد و در هایی که در ،، انجام می داد عده زیادی را راهی می کرد. 🍃🌷🍃
و این در حالی بود که ساواک با پخش این مطلب که «حوزه به خاطر لوطی‌ای عکس العمل نشان نخواهد داد »، سعی در ایشان داشت.با همه اختناقی که رژیم اعمال کرده بود، در برای ایشان برپا شد. 🍃🌷🍃 در ایشان از و و با عنوان « هیئتهای مؤتلقه اسلامی» کردند. 🍃🌷🍃 به هنگام از برخوردار بود چنانکه از و بود که را خوب کنند و از ایشان . 🍃🌷🍃 به ایشان گفتندحالا می‌خواهند تو را کنند و تو دیگر زنده نیستی که را ببینی. و به گفت شما اگر این را بگیرید در به ما . 🍃🌷🍃
دفاع مقدس، حسن مظاهری. 🍃🌷🍃 درتاریخ  ۱۳۳۵/۱۱/۲۵# درشهر مقدس قم، در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد. پس از دوران کوتاهی با خانواده اش عازم تهران شدند و در یکی از مناطق جنوب تهران ساکن شدند. دوران ابتدايي و راهنمايي رو گذراند، در دوران علاوه بر قابل تحسین در علم، خاصی نسبت به بیت🌷 و عزاداری و جلسات و... داشت. 🍃🌷🍃 ایشان با همکاری دوستانش برای و با اصول و اسلامی، به نام هیئت و المهدی♡ و آن را به عهده گرفت. 🍃🌷🍃 این در ایام و مذهبی، چه قبل و چه در زمان ، فعالیت های مختلفی جهت و اسلامی داشت. 🍃🌷🍃 و در هایی که علیه رژیم انجام می گرفت و در محل به به و می پرداخت. 🍃🌷🍃