eitaa logo
این عماریون
384 دنبال‌کننده
230.4هزار عکس
62.3هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
در همه و ها بحث را مورد قرار می داد و مسائل را داشت تا اگر شده نفر را به راه وارد کند. 🍃🌷🍃 می گفت دوست دارم مثل ابوالفضل🌷 همه زندگی ام را فدای کنم. اگرچه هایم برایم عزیزند و ام را دارم اما هست که بیش از اینها می دارم.😭 🍃🌷🍃 آموخته رشته دانشگاه شیراز بود. سپس وارد شده و بعد از تولد زهرا ارشد خود را در مدیریت اجرایی از دانشگاه قشم گرفت. 🍃🌷🍃 اهل بود و هرچند درگیر نظامی بود، ولی اصلا را نمی کرد. یک به تمام معنا بود. 🍃🌷🍃 روز برای هر دوی ما سخت بود اما با تمام توان سعی کردم به روی خود نیاورم. بغض داشتم اما جلوی خودم را گرفتم تا با ناراحتی از ما جدا نشود. الان خیلی خوشحالم که آن لحظه ناراحتش نکردم.😭😭 🍃🌷🍃
را قلبی خود می‌دانست و حتی مثل که قراره به مهمی برود قبل از کرده و حتی با می‌کرد. 🍃🌷🍃 به روایت از همسر : در سال 1366# وقتی تنها 16 سال بیشتر نداشتم به همسری آقا «ماشاالله شمسه» درآمدم و حاصل 28 زندگی با همسرم یک فرزند پسر و دو دختر است. 🍃🌷🍃 من و هر دو اهل روستای «سراب»  بروجرد بودیم و آشنایی دورادوری با هم داشتیم.  وقتی به خواستگاریم آمد، در بحبوحه بود و آن زمانی بود که به می‌رفت. 🍃🌷🍃 مادرم می‌ترسید و می‌گفت ممکن است در این رفتن‌هایش شود اما او در جواب مادرم گفت: «هیچ‌کس نمی‌داند در آینده چه پیش می‌آید، شاید ما این را نداشته باشیم» 🍃🌷🍃 در 28 ماه سال 66# ازدواج کردیم و هفته بعد به منطقه شد و پس‌ از آن به صورت متناوب به جنگی غرب کشور مانند ایلام شد. 🍃🌷🍃 آقا «بشیر» اولین فرزندم در سال 67 زمانی که در مناطق غرب کشور بود به دنیا آمد، فرزند دومم «اسماء» سال 68 و دختر دومم سال 78  در بروجرد به دنیا آمد. 🍃🌷🍃