10.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
غار کیخسرو یا کوه شاه کیخسرو یا کوه شاه زنده در ۲۵ کیلومتری جادهٔ شازند به توره و در شهرستان شازند واقع گشتهاست
ارتفاع تقریبی این کوه همانطور که در تابلویی در قلهٔ ان نوشته شدهاست ۳۰۵۰ متر است.
این کوه به خاطر غاری که در آن وجود دارد یکی از اماکن مقدس و همچنین اسطورهای، برای پیروان دین زرتشتی است؛ و هر سال زرتشتیانی از هندوستان و شهرهای ایران جهت زیارت و ادای احترام در این محل گرد هم میآیند.
10.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ارگ پارسه یکی از پررمز و رازترین و اسطورهایترین بناهای تاریخی ایرانه.
#شهید #۱۳ساله ، علیرضا محمودی پارسا ،
#شهید دفاع مقدس🍃⚘🍃
در کودکی نماز خواندن را یادگرفت،ودر ۶ سالگی وارد مدرسه شد،کلاس اول ابتدایی بود که به رجایی شهر کرج عزیمت کردند،کلاس چهارمش هم زمان بودباشروع انقلاب اسلامی وبا توجه به سنش درصحنه حضور داشت.
🍃⚘🍃
نور#شهادت درچهره اش ازهمان اول زندگی نمایان بود.درکودکی با #ذکاوت ،#هوش و#علاقه اش به مسائل دین ومکتب ،همه رومتوجه خودش می کرد.
🍃⚘🍃
درروز ۲۳ تیرماه سال ۱۳۴۸ درشهرکرج متولدشد،بااین که فقط #۱۳سال بیشترنداشت باآغازحمله نظامی عراق به کشورش #داوطلبانه #پنج باردر#جبهه کردستان حضورپیداکرد.
🍃⚘🍃
پس از پیروزی انقلاب، واردبسیج شد،درهمان موقع با#شهیدرضاجهازی آشناشد،دوست و همسایه بودند،وبا هم، هم پیمان شدند که تاآخرباهم باشند،شروع #جنگ تحمیلی شوروهیجانی عجیب دردل هر دوی آنها به وجودآورد.
🍃⚘🍃
اماچون سن شان #کم بود اجازه نمی دادند به #جبهه بروند درنوروزسال ۱۳۶۱ بود که برای بازدید به همراه دوستان ومسجدیها به #جبهه مهابادرفتند،بعدازبازگشت دیگه طاقت ماندن نداشت.
🍃⚘🍃
در فروردین همون سال همراه دوستش #رضاجهازی به #جبهه کامیاران رفت،بعدازسه ماه برگشت و مشغول امتحانات شد،وباموفقیت امتحاناتش را به پایان رساند وبه کلاس سوم راهنمایی رفت.
🍃⚘🍃
در اول تیرماه بار دیگه عازم جبهه سومارشد،ودرحمله مسلم بن عقیل بارمز#یاابوالفضل⚘از ناحیه سروگردن و صورت مجروح شد، خبر #شهادت دوست عزیزش،#رضاجهازی، همسنگروهم پیمانش ایشان را به شدت متاثر کرد دیگر روحش تو این دنیا نبود
🍃⚘🍃
یک بار هم در# عملیات «مسلمابن عقیل» مجروح شد و در بیمارستان به علت جراحت شدید از ناحیه صورت و گلو بستری بود و به محض بهبودی مجددا به #جبهه رفت.
🍃⚘🍃
به روایت ازمادر#شهید:
« زمانی که به بیمارستان رسیدیم. دیدیم یکی صدا میزند مامان، مامان. برگشتم به طرف صدا . از شدت جراحت ابتدا صورتش را نشناختم ولی از صدایش فهمیدم #فرزندم است. با اینکه اوضاع و احوالش مناسب نبود و پزشک هم وسیلهای شبیه سوتک به گلویش وصل کرده بود تا بتواند راحت نفس بکشد، گفت: تو را به خدا بگذارید من برگردم به #جبهه. من باید برگردم. بابا را راضی کنید اجازه بدهد من به #جبهه برگردم.»
🍃⚘🍃
درروز ۲۶ دی ماه سال. ۱۳۶۱ عازم جبهه اندیمشک شد وازآنجا به منطقه عملیاتی فکه رفت،حضورش درجبهه فقط #۳۳ روزدوام داشت چراکه درروز ۲۷ بهمن ماه همون سال براثر اصابت ترکش گلوله خمپاره ازناحیه شکم وسینه به شدت مجروح شد.
🍃⚘🍃
با اصابت تركش و تیر به دست و پا بخصوص بر روده و شكم به شدت زخمی شده و در اصفهان بستری شد و طی 2 روز جراحت درد سختی را بر جان پذیرفت....
🍃⚘🍃
و در ساعت 2:30 نیمهشب جمعه 29 بهمن ماه با جمله #السلام علیك یا اباعبدالله⚘به سوی لقاء یار شتافت و خود را به هدفش که همان #شهادت بود رسان و دیداری تازه را با دوستانش بخصوص دوست عزیزش #رضا جهازی انجام داد.
🍃⚘🍃
با حضور در #جبهه نامهای خطاب👆
به همکلاسیهایش نوشت و سپس از معلمش خواست تا آن را برای همکلاسیهایش بخوانند. متن و تصویر این نامه با دست خط خود #شهید به این شرح است:
🍃⚘🍃
وصیت#شهید به خانواده اش :
پدر و مادر عزیزم می دانم که برای من سختی های زیادی دیده اید و بی خوابی ها کشیده اید. من شما را خیلی دوست داشته و دارم ولی بدانید که من #خدا و #اسلامم را از شما بیشتر دوست دارم.
خواهش میکنم که در مصیبت من گریه نکنید و اجر خودتان را ضایع نکنید و فقط طول عمر امام عزیز را از خدا بخواهید و در عزای من جشن وصال خدا را برپا کنید. و جشن شادی برپا کنید.
🍃⚘🍃
عکسی رو که مشاهده میکنید مربوط به چند روز قبل از #شهادت علیرضا محمودی پارسا هست که در کنار تانک خوابیده است عکسی که از#شهید برای همنسل ها و نوجوانان میهن عزیزمان به یادگار مانده است.
و توبهنامهای دارد که آن را با صدای خودش در نوار کاستی ضبط کرد.
🍃⚘🍃
مزار#شهید گلزار #شهدای شهر کرج
🍃⚘🍃
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهید سرفراز
💠شهید علیرضا محمودی پارسا💠
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
یاعلی مدد
به روایت ازمادر#شهید:
« زمانی که به بیمارستان رسیدیم. دیدیم یکی صدا میزند مامان، مامان. برگشتم به طرف صدا . از شدت جراحت ابتدا صورتش را نشناختم ولی از صدایش فهمیدم #فرزندم است. با اینکه اوضاع و احوالش مناسب نبود و پزشک هم وسیلهای شبیه سوتک به گلویش وصل کرده بود تا بتواند راحت نفس بکشد، گفت: تو را به خدا بگذارید من برگردم به #جبهه. من باید برگردم. بابا را راضی کنید اجازه بدهد من به #جبهه برگردم.»
🍃⚘🍃
درروز ۲۶ دی ماه سال. ۱۳۶۱ عازم جبهه اندیمشک شد وازآنجا به منطقه عملیاتی فکه رفت،حضورش درجبهه فقط #۳۳ روزدوام داشت چراکه درروز ۲۷ بهمن ماه همون سال براثر اصابت ترکش گلوله خمپاره ازناحیه شکم وسینه به شدت مجروح شد.
🍃⚘🍃
با اصابت تركش و تیر به دست و پا بخصوص بر روده و شكم به شدت زخمی شده و در اصفهان بستری شد و طی 2 روز جراحت درد سختی را بر جان پذیرفت....
🍃⚘🍃
و در ساعت 2:30 نیمهشب جمعه 29 بهمن ماه با جمله #السلام علیك یا اباعبدالله⚘به سوی لقاء یار شتافت و خود را به هدفش که همان #شهادت بود رسان و دیداری تازه را با دوستانش بخصوص دوست عزیزش #رضا جهازی انجام داد.
🍃⚘🍃
هر کسی #دین خود را
از دهان مردم بگیرد؛
همان مردم،
او را از دین برمیگردانند!
و هر کس دین خود را
از قرآن و سنت پیامبر بگیرد؛
کوهها از بین میروند،
اما ایمان او ماندگار خواهد ماند...
°•امیرمومنانعلیعلیهالسلام🌷
| روضه الواعظین،ج۱،ص۲۸