eitaa logo
این عماریون
365 دنبال‌کننده
241.2هزار عکس
65.5هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴شش قاعده کلی در نظریه سواد رسانه ای شناختی پاتر 🔹1️⃣ : مسئولیت ارتقا و پیشبرد سواد رسانه ای در خود فرد نهفته است و تا زمانی که شخص مسئولیت میزان سواد خودش را نپذیرد، انگیزه‌ای برای تغییر وجود نخواهد داشت. 🔸2️⃣ : افراد باید نسبت به حوزه تأثیرات رسانه‌ها اعم از مثبت و منفی حساس باشند. 🔹3️⃣ : انسان موجودی تفسیرگر هست و باید بر فعالیت ساخت معنا مسلط بوده بر آن کنترل داشته باشد. 🔸4️⃣ : این قاعده به اهمیت معنای به اشتراک گذاشته شده اشاره کرده می گوید؛ افراد باید تعداد قابل توجهی تفسیر خارج از ذهن خودشان را فرا بگیرد به طوری که بتوانند سایر افراد را درک کرده و از نمادهای رایج جهت برقراری ارتباط با آنها استفاده کنند. 🔹5️⃣ : بر طبق پنجمین قاعده یا قاعده کلی قدرت، دانش قدرت است. چنانچه افراد بخواهند بر ساخت معنیشان کنترل و تسلط داشته باشند نیازمند انواع خاصی از دانش هستند بدون این دانش آنها توانایی ایجاد تغییرات اساسی در جهت مثبت را نخواهند داشت. افراد لازم است بدانند چه ساختارهای دانشی به آنها بسیار کمک می‌کند و چگونه باید از آن ساختارهای دانش استفاده نمود. 🔸6️⃣ : هدف سواد رسانه ای تجهیز افراد جهت انتقال کنترل از سوی رسانه‌ها به سمت خودشان است. سواد رسانه‌ای قدرت و اختیار را به فرد می‌دهد و بیان می دارد که اگر افراد نتوانند به ساخت معنا کنترل داشته باشند، رسانه ها این کار را انجام خواهند داد. 🍃🇵🇸🇮🇷🍃
*🔰داغ ترین سوژه‌های کانال‌های تلگرامی پیرامون انتخابات ریاست جمهوری* بازه زمانی: 2ساعت اخیر 1️⃣فضاسازی معاندین از اعلامیه هیئت نظارت بر مطبوعات مبنی بر اینکه انتشار هرگونه محتوای تشویق‌کننده به تحریم یا کاهش مشارکت در انتخابات مصداق محتوای مجرمانه است 2️⃣انعکاس برگزاری جلسه سران سه قوه در راستای برگزاری انتخابات 3️⃣تداوم بازنشر توصیه‌های انتخاباتی رهبری به نمایندگان 4️⃣تحلیل پیام انتخاباتی سیدمحمدخاتمی توسط چهره‌های اصلاح طلب 5️⃣بازنشر اظهارات وزیر اطلاعات مبنی بر اینکه رفتار داوطلبان ریاست‌جمهوری و حامیان آنها به طور مستمر رصد خواهد شد 6️⃣تداوم حاشیه‌سازی معاندین از حضور سید وحید حقانیان در انتخابات 7️⃣بازتاب تبلیغات زودهنگام چند کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری 🍃🇵🇸🇮🇷🍃
نام ونام خانوادگی: وحیدفرهنگی والا فرزند:اکبر تاریخ و محل تولد: ۱۵\۷\۱۳۷۰ تبریز تاریخ و محل شهادت: ۱۵\۸\۱۳۹۶ بوکمال_سوریه محل دفن: گلزار شهدای وادی رحمت تبریز قطعه شهدای مدافع حرم میزان تحصیلات:مهندسی مکانیک نام جهادی:بلال او  برای دفاع از حریم اهل بیت(ع) و مقابله با تروریست‌های تکفیری راهی سوریه شد و بعد از مدتی بر اثر انفجار مین در شهر بوکمال سوریه به شدت مجروح شد. سپس برای مداوا به تهران منتقل شد و سه شنبه 16 آبان ماه 96 در آستانه اربعین حسینی به کاروان شهدای مدافع حرم پیوست.‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید فرهنگی 26 ساله پیش‌تر از اعضای فعال بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی تبریز بود که بعد از اتمام تحصیلات در رشته مکانیک وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد. او هجدهمین شهید مدافع استان آذربایجان شرقی است.
برای معرفی شهید امروز سراغ تازه عروسی رفتیم که دامادش را به حجله‌ی شهادت فرستاده و خود زینب‌گونه و استوار راهش را ادامه می‌دهد و وقتی هم‌کلامش می‌شوی، می‌بینی هیچ کم از همسفر شهیدش ندارد و هم‌صحبتی با او هم‌صحبتی با خود افلاکی است. سمیه یل‌هیکل آباد، همسر شهید وقتی شهید را وحید  و وقتی وحیدم می‌گفت، قلبش به تپش می‌افتاد و دلتنگ محبوبش💔 بود.
لطفا از خودتان برایمان بگویید. من سمیه یل‌هیکل آباد، متولد سال 1373 و ساکن تبریزفرزند آخر خانواده هستم. 3 سال با وحید اختلاف سنی داشتیم. دانشجوی دانشگاه پیام نور تبریز هستم. از ازدواجتان بگویید؛ چه شد که به شهید فرهنگی جواب مثبت دادید؟ همشیره‌ی وحید هم‌دانشگاهی من بودند که شماره منزل ما را از دوستم گرفته و برای امر خیر پیشقدم شدند. مادرم شرایط خواستگار جدید را برایم گفت و وقتی فهمیدم وحید سپاهی هستند، فکر کردم شاید عقایدمان به هم نزدیک باشد وموافقت کردم خانواده‌شان جهت آشنایی تشریف بیاورند. همان جلسه اول وحیدهم تشریف آورده بودند و من اصلا انتظارش را نداشتم و آماده نبودم و فکر می‌کردم صرفا جهت آشنایی حضوری آمده‌اند. ولی خانواده‌ها اصرار کردند با هم کمی صحبت کنیم. من اصلا آمادگی صحبت کردن نداشتم ولی از آنجا که معیارهای خودم را برای ازدواج می‌دانستم، قبول کردم.
در همان جلسه‌ی اول از معیارهایمان گفتیم و آقا وحید بسیار روی مسئله‎‌ی تاکید داشتند که من ترسیدم و نگران شدم که نکند بیش از حد حساس و به اصطلاح غیرتی باشند. برای همین در جلسه‌ی دوم صحبت‌هایمان در این مورد پرسیدم که متوجه شدم نگرانی من بی‌مورد بوده و حساسیت‌های آقا وحید، حساسیت‌های خود بنده هم بوده و مواردی بودند که توفیق رعایت آن‌ها را داشته‌ام. در جلسه‌ی اول هم از شغلشان صحبت کرده و گفتند که امکان دارد به ماموریت‌های کاری بروند و از اعزام به هم گفتند. من هم چون می‌دانستم خانواده‌ام با این موضوع به‌دلیل روحیه‌ی حساس من موافقت نمی‌کنند، به آنان در این مورد چیزی نگفتم. ما می‌خواستیم به اجرای فرامین اسلام و دفاع از اسلام ازدواج کنیم، آقا وحید از من درباره‎‌ی نظرم راجع به شغل همسر آینده‌ام پرسیدند و من تنها شرطی که داشتم این بود که شغلشان رسمی باشد. هرگز از درآمدشان نپرسیدم و حتی وقتی راجع به همین موضوع خواستند حرف بزنند باز من سوال نکردم و این برایشان جالب بود.
بعد از عقد با هم عهد کردیم همیشه را اول وقت بخوانیم. وقتی با هم بودیم که به نماز می‌خواندیم. وقتی هم از هم دور بودیم، می‌گرفتیم و اول وقت را به هم یادآوری می‌کردیم. اگر هم بیرون بودیم، در هر مسیری که اذان بلند می‌شد، ماشین را نگه داشته و در مسجد را می‌خواندیم و بعد می‌رفتیم. من اکثرا به همین دلیل از قبل وضو می‌گرفتم و همین را همیشه دوست داشتند. به شوخی به مادرشان می‌گفتند: خانم من دائم‌الوضوست.  آقا وحید همیشه دوست داشتند خطبه‌ی عقد ما را معظم رهبری♡ بخوانند؛ ولی چون دسترسی به ایشان بسیار مشکل بود، تصمیم گرفتیم از نماینده‌ی آقا در تبریز بخواهیم خطبه‌ی عقد ما را بخوانند. آقای شبستری عقد ما را جاری کردند. وقتی آقا وحید قرآن را باز کردند، آیه‌ای به چشمم خورد که خود آیه را به یاد ندارم ولی مضمونش این بود که: "او دعا کرد و ما مستجاب کردیم." دقیقا همان دعای که من و آقا وحید از خدا خواسته بودیم..
 قبل از رفتن قول گرفته بودم که هرطوری شده هرروز تلفن گیر بیاورند و با من تماس بگیرند. بسیاری از مناطق به اینترنت دسترسی نداشتند و من با اینکه می‌دانستم پیام‌هایم را نمی‌بینند باز هم پیام میفرستادم. حتی الان هم گوشی مرا نگاه کنید پر از پیام به وحیدم است.😭 دلتنگی‌هایم💔 و حرف‌هایم را مدام برایش می‌فرستم. آخرین بار هم که اینترنتی حرف زدیم، کلی برایم پیام و عکس فرستادند و گفتند دیگر چیزی نمانده برگردم و کلی برنامه برای زندگیمان داریم... روزشماری میکردم و هرروز برایشان می‌فرستادم که مثلا 59 روز مانده، 58 روز مانده. آنقدر برایم سخت می‌گذشت و آنقدر لحظه‌شماری می‌کردم و چشم انتظار بودم که با خود فکر میکنم اگر ما شیعیان به آن دلتنگ و بی‌تاب امام زمانمان (عج)♡ باشیم، آقا ظهور می‌کنند.😭👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام عزیز برادرم💔 سلام مدافع حرم سه ساعت قبل از ..هنگام صحبت با همسر گرامیشان
آخر💔😭 روز جمعه بود  و من به شدت نگران بودم نگو که روز جمعه دچار تله‌ی انفجاری شده و از ناحیه‌ی پا مصدوم شده بودند. موج انفجار به حدی بود که به سرشان هم آسیب رسیده بود. آقایی که همراه وحید در بیمارستان بودند، می‌گفتند: وقتی گفتیم با خانواده‌تان تماس بگیریم، خواستند با شما صحبت کنند و انگار همان آقا وحید چند دقیقه‌ی پیش نبودند. تمام انرژی و توانشان را جمع کردند تا با شما صحبت کرده و نگذارند شما متوجه شوید.😭 پس از دوروز دچار حمله‌ی ریوی می‌شوند و به می‌رسند. آن تماس، آخرین باری بود که بنده با ایشان صحبت کردم، تا سه شنبه از حالشان بی‌خبر بودم.