چندروز بعد....تا صبح #عملیات بسیار #سنگینی داشتند. از فردا دیگر هیچ خبری نشد، دلم شور میزد و نگران بودم اما چیزی نمیگفتم #چهار روز هیچ خبری نداشتم.
😭
🍃🌷🍃
به همسر یکی از دوستانش به نام آقای قیصری که باهم در تماس بودیم تماس گرفتم، او هم نگران بود،خیلی گریه میکرد و من باز کمی به او دلداری میدادم با اینکه حال خودم اصلا خوب نبود،😭😭
🍃🌷🍃
و من باز کمی به او دلداری میدادم با اینکه حال خودم اصلا خوب نبود، #خدا از دلم خبر داشت، بچهها را آرام میکردم، مادر و خواهرش تماس میگرفتند که از #محمد چه خبر.😭😭
🍃🌷🍃
هفت روز بعد همسر آقای قیصری تماس گرفت و گفت که همسرش با او تماس گرفته، مکثی کرد و گفت از #شب #عملیات از #آقا محمد هیچ خبری ندارند و از آن شب دنبالش میگردند خودش میخواست با شما تماس بگیرد اما نتوانست.😭
🍃🌷🍃
گفتم یعنی چه؟ مگر باهم نبودند؟ گفت نه از هم جدا بودند ولی دستور #عقب نشینی که دادند او به عقب برنگشت و گفت تا آخرین لحظه میایستم، این را که گفت دلم ریخت. چه اتفاقی افتاده بود؟😭
🍃🌷🍃
چندروز بعد....تا صبح #عملیات بسیار #سنگینی داشتند. از فردا دیگر هیچ خبری نشد، دلم شور میزد و نگران بودم اما چیزی نمیگفتم #چهار روز هیچ خبری نداشتم.
😭
🍃🌷🍃
به همسر یکی از دوستانش به نام آقای قیصری که باهم در تماس بودیم تماس گرفتم، او هم نگران بود،خیلی گریه میکرد و من باز کمی به او دلداری میدادم با اینکه حال خودم اصلا خوب نبود،😭😭
🍃🌷🍃
و من باز کمی به او دلداری میدادم با اینکه حال خودم اصلا خوب نبود، #خدا از دلم خبر داشت، بچهها را آرام میکردم، مادر و خواهرش تماس میگرفتند که از #محمد چه خبر.😭😭
🍃🌷🍃
هفت روز بعد همسر آقای قیصری تماس گرفت و گفت که همسرش با او تماس گرفته، مکثی کرد و گفت از #شب #عملیات از #آقا محمد هیچ خبری ندارند و از آن شب دنبالش میگردند خودش میخواست با شما تماس بگیرد اما نتوانست.😭
🍃🌷🍃
گفتم یعنی چه؟ مگر باهم نبودند؟ گفت نه از هم جدا بودند ولی دستور #عقب نشینی که دادند او به عقب برنگشت و گفت تا آخرین لحظه میایستم، این را که گفت دلم ریخت. چه اتفاقی افتاده بود؟😭
🍃🌷🍃
زمانی که #همسرم #فرمانده #تیپ 2 لشکر 25 کربلا بود ، #جلسه #توجیهی #عملیات کربلای 5 در #منزلمان تشکیل شد و 30#نفر از #فرماندهان در آن #جلسه #حضور داشتند که پس از آن #عملیات 3#نفر از آن #فرماندهان #شهید شدند.
🍃🌷🍃
هروقت #پیکان سفید #تعاون لشکر را در #قرارگاه می دیدیم ، می دانستیم حامل خبر #شهادت یکی از #رزمندگان است و در آن #شرایط #لحظات بسیار #سخت و #دلهره آوری را #تجربه می کردیم.😭
🍃🌷🍃
و چون من از #همسران سایر #رزمندگان #بزرگتر بودم ، به همراه #خانم #بابایی برای #مهیا نمودن #شرایط #منزل #خانواده #شهدا می رفتیم که #مسئولیت بسیار #سنگینی بود.😭😭
🍃🌷🍃
سرانجام#سردار#شهید رمضانعلی صحرایی هم درتاریخ #شنبه17#آبان ماه سال ۱۳۹۹# پس از #تحمل #سالها #رنج و #سختی ناشی از #عوارض #جانبازی در سن ۶۹#سالگی به آرزویش که همانا #شهادت
در راه #خدا🤍 رسید.
🍃🌷🍃
#مزار #شهید :
گلزار #شهدای تکیه امام رستمکلا بهشهر ،
استان مازندران.
🍃🌷🍃
زمانی که #همسرم #فرمانده #تیپ 2 لشکر 25 کربلا بود ، #جلسه #توجیهی #عملیات کربلای 5 در #منزلمان تشکیل شد و 30#نفر از #فرماندهان در آن #جلسه #حضور داشتند که پس از آن #عملیات 3#نفر از آن #فرماندهان #شهید شدند.
🍃🌷🍃
هروقت #پیکان سفید #تعاون لشکر را در #قرارگاه می دیدیم ، می دانستیم حامل خبر #شهادت یکی از #رزمندگان است و در آن #شرایط #لحظات بسیار #سخت و #دلهره آوری را #تجربه می کردیم.😭
🍃🌷🍃
و چون من از #همسران سایر #رزمندگان #بزرگتر بودم ، به همراه #خانم #بابایی برای #مهیا نمودن #شرایط #منزل #خانواده #شهدا می رفتیم که #مسئولیت بسیار #سنگینی بود.😭😭
🍃🌷🍃
سرانجام#سردار#شهید رمضانعلی صحرایی هم درتاریخ #شنبه17#آبان ماه سال ۱۳۹۹# پس از #تحمل #سالها #رنج و #سختی ناشی از #عوارض #جانبازی در سن ۶۹#سالگی به آرزویش که همانا #شهادت
در راه #خدا🤍 رسید.
🍃🌷🍃
#مزار #شهید :
گلزار #شهدای تکیه امام رستمکلا بهشهر ،
استان مازندران.
🍃🌷🍃
زمانی که #همسرم #فرمانده #تیپ 2 لشکر 25 کربلا بود ، #جلسه #توجیهی #عملیات کربلای 5 در #منزلمان تشکیل شد و 30#نفر از #فرماندهان در آن #جلسه #حضور داشتند که پس از آن #عملیات 3#نفر از آن #فرماندهان #شهید شدند.
🍃🌷🍃
هروقت #پیکان سفید #تعاون لشکر را در #قرارگاه می دیدیم ، می دانستیم حامل خبر #شهادت یکی از #رزمندگان است و در آن #شرایط #لحظات بسیار #سخت و #دلهره آوری را #تجربه می کردیم.😭
🍃🌷🍃
و چون من از #همسران سایر #رزمندگان #بزرگتر بودم ، به همراه #خانم #بابایی برای #مهیا نمودن #شرایط #منزل #خانواده #شهدا می رفتیم که #مسئولیت بسیار #سنگینی بود.😭😭
🍃🌷🍃
سرانجام#سردار#شهید رمضانعلی صحرایی هم درتاریخ #شنبه17#آبان ماه سال ۱۳۹۹# پس از #تحمل #سالها #رنج و #سختی ناشی از #عوارض #جانبازی در سن ۶۹#سالگی به آرزویش که همانا #شهادت
در راه #خدا🤍 رسید.
🍃🌷🍃
#مزار #شهید :
گلزار #شهدای تکیه امام رستمکلا بهشهر ،
استان مازندران.
🍃🌷🍃
زمانی که #همسرم #فرمانده #تیپ 2 لشکر 25 کربلا بود ، #جلسه #توجیهی #عملیات کربلای 5 در #منزلمان تشکیل شد و 30#نفر از #فرماندهان در آن #جلسه #حضور داشتند که پس از آن #عملیات 3#نفر از آن #فرماندهان #شهید شدند.
🍃🌷🍃
هروقت #پیکان سفید #تعاون لشکر را در #قرارگاه می دیدیم ، می دانستیم حامل خبر #شهادت یکی از #رزمندگان است و در آن #شرایط #لحظات بسیار #سخت و #دلهره آوری را #تجربه می کردیم.😭
🍃🌷🍃
و چون من از #همسران سایر #رزمندگان #بزرگتر بودم ، به همراه #خانم #بابایی برای #مهیا نمودن #شرایط #منزل #خانواده #شهدا می رفتیم که #مسئولیت بسیار #سنگینی بود.😭😭
🍃🌷🍃
سرانجام#سردار#شهید رمضانعلی صحرایی هم درتاریخ #شنبه17#آبان ماه سال ۱۳۹۹# پس از #تحمل #سالها #رنج و #سختی ناشی از #عوارض #جانبازی در سن ۶۹#سالگی به آرزویش که همانا #شهادت
در راه #خدا🤍 رسید.
🍃🌷🍃
#مزار #شهید :
گلزار #شهدای تکیه امام رستمکلا بهشهر ،
استان مازندران.
🍃🌷🍃