. یکی از دوستانم تو ای سی یو هستن هوشیاریشون کمه محتاج دعاهای شمان اگر زحمتی نیس نفری سه تا الهی به رقیه بگین برگردن انشاالله به حق خانوم سه ساله .

یکی از ادیتورهای مذهبی و فوق‌العاده هستن خواهش میکنم برای دوستشون دعا کنید و برای همه مریضا و همه گرفتارا

‌ امشب نذر داریم دعاتون کردم. جاتون هم زدم فردا که بیدار شدید آرزو کنید ظهورم بگید. و احياي امربه‌معروف ونهی‌ازمنکر #شباهنگ 🖤‌‌‌‌‌‌‌‌@amershavim🖤

‌ پیامبر عزیزم ازت ممنونم. با امکاناتی که خدا بهت داد خودتو رشد دادی . تا جایی که مبعوث شدی. ممنونم که امین بودی. این صفت محبت‌برانگیزیه چه خصلت‌های قشنگی داری. میشه به منم یاد بدی لطفا؟ خواهش میکنم خداروشکر که تونستی به معراج بری و تا جایی بری که تا اون موقع هیچکس نرفته... خداروشکر که تونستی تا تا عشق فرمانروا رو بچشی خداروشکر که اجازه داد باهات آشنا بشم. اگه مردم هم عصر من در سراسر دنیا بشناسنت چقد عاشقت میشن! ممنون که امربه‌معروف ونهی‌ازمنکری که خدا برامون نوشت انقد قشنگ بهمون یاد دادی من دوستت دارم و مشتاقم شبیهت بشم. دعا میکنم همه عاشقت بشن تا بفهمن بهشت یعنی یاد شما میدونم که شما هم منو دوست داری ♥️

🔴 واکنش بن‌سبطی، سخنگوی سابق رژیم صهیونیستی به باز شدن جبهه جدید در کرانه‌باختری علیه اسرائیل: 🔹‌باید بگوییم که دیگر امپراطوری شیعه بر پا شده است؛ اسرائیل به عهد عتیق بازگشته و ایران باعث آن است؛ آن‌ها اکنون جبهه‌های مختلفی علیه اسرائیل باز کرده‌اند. 🇮🇷 @eslamabad_adineh

امپراطوری شیعه رو خوب اومد حالا هنوز اماممون نیومده ان‌شاءالله زمینه رو برای ظهورشون مهیا کنیم اونوقت دیگه ببین چه صفایی داره البته باید میگفت فرمانروایی خدا چون همه قدرت شیعه در اصل از خداست ♥️🌱

‌ اینا رو یادتونه؟ برای مسجد نوشته بودم. بعد یه سری مهمون می‌خواست بیاد. برای اون سطح فرهنگ و تحصیلات می‌خواستم عکسنوشته از شعرهای امربه‌معروفی خودمو چاپ کنم قاب بگیرم با دو تا حدیث خوشگل ولی نشد دیگه اخیرا مجبور شدم نصب کنم و به روش محیطی همه رو دعوت کنم به انجام واجب شون... به این روش میگن امربه‌معروف ونهی‌ازمنکر با روش محیطی. ‌ به درد جاهایی میخوره که میخوای غیرمستقیم بگی. برای نزدیکان یا محیطهای عمومی هم خوبه. و جاهایی که فرصت و نفر و انرژی کافی برای مقابله با منکر وجود نداره. 🖤‌‌‌‌‌‌‌‌@amershavim🖤

‌ سلام خواهش میکنم این روز شهادت، منم دعا کنید. سخت محتاج دعا هستم. ‌

دقت کردین اگه مثلا حمید علیمی می رفت تایلند تشویق میشد ولی مطیعی نه آقای پزشکیان از دست مردم شربت بخوره خوبه ولی آقای رئیسی شکلات بگیره نه دختر رئیس جمهور همه جا باشن خوبه ولی آقای رئیسی نه منتقدین نظام پست بگیرن وفاق هست اما موافقین نظام نه این استاندارد دوگانه خسته کننده نیست؟ 🗣 آقا معلم جوان🖋 @twtenghelabi

سیدجواد هاشمی در یک برنامه‌ی تماماً مبتذل یک سری حرف‌های زرد زده که بخش اعظم‌ش هم توسط خود بچه‌ حزب‌ اللهی‌ها برای نقد وایرال شده. اونوقت امیرحسین علیپور با این بینش و معرفت جایی در کنش رسانه‌ایِ خود ماها نداره. به قول وحید جلیلی: دشمن‌شناسِ دوست‌فراموش هستیم...

ارتَفع لِتَری ،لا لِتُری... اوج بگیر که ببینی، نه که دیده بشی🌱 خط:نسخ و نستعلیق @khat_esmaili •┈••✾••┈•

‌ اون روز که رفته بودم امامزاده، اون بچه حدودا ۱ ساله اول اومد تسبیحمو خواست. مادرش می‌خواست جلوشو بگیره. بهش گفتم بچه‌ست بذار راحت باشه. دیگه تا چند دور دیگه هم اون سوره رو که خوندم با انگشتام شمردم. تا دیگه خودش گذاشت زمین و رفت بازی و مطمئن شدم نمی‌خوادش آوردمش. بعد هی می‌رفت رو به بیرون. مادرش باید می‌رفت دنبالش. گفتم اگه یه کم بزرگتر بودی بهت خودکار می‌دادم که مشغول شی. مامانت اقلا ۱۰ دقیقه نجات پیدا کنه ازین بدو بدو 😂. اون که فک نکنم چیزی از حرفای من سر در آورد. فقط با اون دستای کوچولو دیوار رو گرفته بود که از صحن بره توی شبستان. صورت کوچولوش واقعا بامزه بود. فهمیدم شبیه کی بود ! آوین شبیه ریحانه بود! ریحانه کاپشن صورتی! آره خیلی شبیه بود! مامانش گفت داری؟ گفتم آره دیگه آوردش منم خودکار رنگیا رو درآوردم با برگه یادداشت های پشت چسبی. یه کم مامانش با اونا براش نقاشی کشید منم مشغول خوندن بودم. خسته شد باز بلند شد تاتی تاتی راه افتاد طرف من. اومد کنارم یهو نزدیک بود بیفته. گرفتمش. گفتم وروجک دلم ریخت... گفتم پیشونیت میخوره به رحل ! بازم که اون فک نکنم چیزی فهمیده باشه... نمیدونم باز پاشد دستشو گرفت بهم یه دور دورم چرخید تا رسید به کیسه‌ای که آب و چادر نماز و سجاده خودم و مامانم توش بود. آبو دید با اون صدای نازش گفت آبَ؟ رو به مامانش گفتم بطری آب دهنیه وگرنه بهتون تعارف میکردم. گفت نه ممنون لازم نیست الان باید شیر بخوره. توی حیاطم آب هست. یادم اومد. گفتم آااااره درسته! یادم نبود. خداروشکر. دیگه شیشه شیرشو درآورد بهش شیر بده. یه کم خورد .منم یه کم دیگه قرآن خوندم. اون خانومی که به دختر نوجوانش تذکر دادم اومدن زیارت کردن. بهشون سلام و زیارت قبول گفتم. آوین و مامانش یه سر رفتن توی شبستان. بعد از احوالپرسی با این خانوم جدیده و بچه‌هاش تا سر پا بودن تذکرمو به نوجوانشون دادم(که تعریف کردم). اومدن نشستن. منم به خوندن قرآن ادامه دادم. اونا هم مشغول شدن. ادامه دارد... ‌‌‌‌‌‌‌♥️‌@amershavim♥️