سلام و عرض ارادت 🌱
برخی از دوستان در مورد صوت جلسه پنجم سوال داشتن که آیا قرآن اشارهای به شناخت خدا از راه فطرت داره؟
لطفاً متن زیر رو مطالعه بفرمایید👇
در مسأله خداشناسى كه راه هاى بى شمارى وجود دارد ، يك راه مهم همان راه #فطرت است. در اينجا انسان به اصطلاح ميانبر مى زند، و به جاى دانستن، مى يابد؛ و به جاى فكر كردن، مى بيند؛ و به جاى پرداختن به مقدّمات به ذى المقدّمه مى رسد که
راهى است بسيار پرشكوه، نشاط انگيز، و آرام بخش.
قرآن در آيه 30 سوره روم با صراحت دين را يك مسأله فطرى مى شمرد، روى سخن را به پيامبر(ص) كرده، مى فرمايد: (پس روى خود را متوجّه آيين خالص پروردگار كن)؛ «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً»
سپس در مقام تعليل، و يا تشويق نسبت به اين موضوع، مى فرمايد: (اين سرشت الهى است كه خداوند، انسانها را بر آن آفريده)؛ «فِطْرَتَ اللهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا»
سپس براى تأكيد بيشتر مى افزايد: «لاَ تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللهِ».
يعنى چيزى كه در اعماق وجود انسان ريشه دوانده، همواره به صورت يك اصل ثابت، باقى و برقرار خواهد بود؛ اين جمله اى است پرمعنى و اعجازآميز، چرا كه علاقه به #عقاید مذهبى از ريشه دارترين علاقه هاى انسان است كه در طول تاريخ هميشه وجود داشته، و همچنان استوار خواهد ماند.
منتها از آنجا كه گروهى جاهل و بى خبر اين فطرت پاك را با شرك، آلوده ساخته؛ قرآن با ذكر «حنيفا» تأكيد بر پاك نگهداشتن آن مى كند.
باز براى تأكيد بيشتر مى افزايد: (اين است آئين استوار!)؛ «ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ»
از آنجا كه بسيارى از مردم به اين حقيقت توجّه ندارند، و لذا آلوده انواع بت پرستى مى شوند؛ در پايان آيه مى فرمايد: (ولى اكثر مردم نمى دانند)؛ «وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ»
┈┈•✾ @Aminfarid ✾•┈┈
┈┈•✾🌺✾•┈┈
سلام حاج آقا
وقتتون بخیر
ببخشید یه سوالی برام پیش اومد و اینکه تو جامعه درگیرشیم اینه که قبل از صوت اولتون پیش میاد:
اصلاً چه نیازی به دین و یک ایدئدلوژی داریم..!؟
یکی میگه اصلاً نمیخوام دین و مکتب داشته باشم.. میخوام به روش و برنامه و هدف خودم زندگی کنم و به دین نیازی ندارم..
ممنون میشم راهنماییم کنید🙏
575.7K
❓چرا حتماً باید به دین معتقد باشیم؟
اگر کسی بگه با عقل خودم برنامهریزی میکنم و به هدف میرسم و نمیخوام به هیچ دینی فکر کنم چه مشکلی پیش میاد؟
#عقاید
┈┈•✾ @Aminfarid ✾•┈┈
┈┈•✾🌺✾•┈┈
💠 پاسخ خلاصه به این سوال:
فرض بفرمایید که الف فرزند ب است ، حال اگر ب نیز فرزند الف باشد (پدر ، فرزند فرزند خود باشد) ، دور لازم می آید.
اگر به این مثال دقّت بفرمایید ملاحظه می کنید که بطلان دور بدیهی است. چون لازمه ی دور آن است که چیزی علّتِ علّت خودش باشد. و می دانیم که علّت همواره مقدّم بر معلول است. بنا بر این اگر چیزی علّت علّت خودش باشد ، لازم می آید که یک چیز قبل از وجودش موجود بوده باشد ؛ یعنی آنگاه که معدوم بود موجود بوده باشد. لازمه ی این نیز اجتماع وجود و عدم می باشد که نقیض یکدیگرند و محال
امّا در مورد تسلسل ، فرض بفرمایید که شمعی روشن است ؛ می پرسیم این شمع را با چه روشن نموده اید؟ پاسخ می دهند: با شمع دوم. می پرسیم این شمع دوم را با چه روشن نموده اید؟ پاسخ می دهند: با شمع سوم. و این سوال هر چه ادامه می یابد پاسخ این است که باشمع ... . لذا برای اینکه این شمع اوّلی روشن شود ، باید بی نهایت شمع قبلی نیز روشن بوده باشند و سر این سلسله هیچگاه به چیزی مثل کبریت یا فندک و امثال آن نمی رسد. در این مثال نیز ملاحظه می فرمایید که عقل سلیم بطلان چنین زنجیره بی پایان علت و معلولها را به وضوح ادراک می کند
بیان عقاید ۶.mp3
13.84M
💠 دوره بیان #عقاید
°جلسه ششم
(چند شبهه در مورد صفات خدا)
🎙️ حجتالاسلام امین فرید
┈┈•✾ @Aminfarid ✾•┈┈
┈┈•✾🌺✾•┈┈
💠پاسخ اجمالی:
«مجسّمه» قائل هستند كه خداوند جسميّت دارد و تمام صفات و عوارضى كه براى جسم وجود دارد براى او قائل هستند. شهرستانى در ملل و نحل از قول آنها نوشته است : حتّى مى توان خدا را لمس كرد و با او مصافحه نمود و مسلمانان مخلص مى توانند او را در آغوش بگيرند و معانقه كنند. البتّه الان در ميان مسلمين يا غير مسلمين، كسى با چنين عقائدى وجود ندارد لکن قبول جسميّت براى خداوند مساوى با نفى الوهيت و واجب الوجود بودن او است؛ چرا كه هر جسمى اجزائى دارد و داراى زمان و مكان است و هر يك از اين اوصاف براى نفى الوهيت خداوند كافى است
در نقطه مقابل آنها كسانى پيدا شدند كه به قدرى در مسأله تشبيه سختگير بودند كه مى گفتند: اگر كسى به هنگام خواندن آيه «خَلَقْتُ بِيَدىَّ» (انسان را با دستانم آفريدم) دستانش را حركت دهد بايد دست او را قطع كرد!، و يا اگر به هنگام خواندن اين روايت كه از پيغمبر(صلى الله عليه وآله) منقول است كه فرمود: «قَلْبُ الْمُؤْمِنِ بَيْنَ اِصْبَعَيْنِ مِنْ اَصابِعِ الرَّحْمانِ» (قلب مؤمن در ميان دو انگشت از انگشتان خدا قرار دارد) با دو انگشت خود اشاره كند بايد هر دو انگشت او را بريد!
به هر حال چنين به نظر مى رسد كه اين #عقاید سخيف در مورد جسميّت خداوند از يكى از دو علّت سرچشمه گرفته است: نخست اُنس بيش از حد به عالم ماده و محسوسات ، و ديگر اين كه پاره اى از تعبيرات كنايى و مجازى است كه در قرآن و روايات به چشم مى خورد و ممكن است براى افراد كوته بين ايجاد توهّم جسميّت كند.
┈┈•✾ @Aminfarid ✾•┈┈
┈┈•✾🌺✾•┈┈
بیان عقاید ۷.mp3
9.39M
💠 دوره بیان #عقاید
°جلسه هفتم
(بیان تفاوت برهان انی و لمی)
🎙️ حجتالاسلام امین فرید
┈┈•✾ @Aminfarid ✾•┈┈
┈┈•✾🌺✾•┈┈
1.8M
❓آیا ترس و ناآگاهی دلیل اعتقاد و باور به خداست؟
❗بیان و نقد نظریه فروید
🎙️ حجتالاسلام امین فرید
#عقاید
┈┈•✾ @Aminfarid ✾•┈┈
┈┈•✾🌺✾•┈┈
❓گروه زندیقها کیا بودن؟ الانم هستن؟
🔸زنادقه ، طبقه متجدد و تحصیل کرده بودن، کسانی که با زبانهای زنده آن روز دنیا آشنا بودن
زبان سُریانی رو که در آن زمان بیشتر زبان علمی بود بلد بودن و بسیاری از آنها به زبان یونانی و فارسی و هندی مسلط بودن
زنادقه از اساس منکر خدا و ادیان بودن، و این طبقه آزادی زیادی داشتن، حتی در حرمین، یعنی مکه و مدینه و حتی در خود مسجدالحرام و در خود مسجدالنبی با مردم حرف میزدن و از #عقاید شون میگفتن
البته امروز هم منکران خدا و ادیان الهی با اسمهای دیگه مثل متریالیستها هستن
بیان عقاید ۸.mp3
12.29M
💠 دوره بیان #عقاید
°جلسه هشتم
(صفات خدا / علم الهی)
🎙️ حجتالاسلام امین فرید
┈┈•✾ @Aminfarid ✾•┈┈
┈┈•✾🌺✾•┈┈
ولادت حضرت زینب (س).mp3
4.58M
🌺 ولادت حضرت زینب (س)
🔹دو مؤلفه عظمت زینب کبری(س)
🎙️ حجتالاسلام امین فرید
┈┈•✾ @Aminfarid ✾•┈┈
┈┈•✾🌺✾•┈┈
سلام و احترام
شما گفتید عقل انسان به كنه ذات و صفات الهي نمیرسه. چرا ؟
خداوند وجودى است از هر نظر بى نهايت که ذات او مانند همه صفاتش بى پايان و نامحدود است. از سوى ديگر ما و تمام آنچه به ما مربوط است اعم از علم و قدرت، و حيات ما و زمان و مكانى كه در اختيار داريم همه محدود است. بنابراين ما با اين همه محدوديت چگونه مى توانيم به آن وجود نامحدود و صفاتش احاطه پيدا كنيم؟ و چگونه علم محدود ما مى تواند از آن وجود نامحدود خبر دهد؟
البته عقل ما با دیدن صفات پسندیده در عالم وجود ، به صفات کمالیه خدا و نامحدود بودن آن پی میبرد
دیدگاه روايات اسلامي در مورد «تشبيه» چیست؟
«تشبيه» مثل درهای خطرناک بر سر راه همه پويندگان راه معرفت خدا قرار دارد و روايات در اين زمينه هشدارهاي فراوانى داده اند تا مردم از تشبيه در راه معرفت الهي فاصله بگيرند. امام علي(ع) مي فرمايد: «آنانكه تو را با پاره اى از مخلوقات مساوى بدانند تو را نظير آنها شمرده اند، و كسانى كه نظيرى براى تو قائل شوند به محكمات آيات كافر شده اند». همچنین امام صادق(ع) می فرماید: «بندگان توانائى توصيف خداوند را ندارند و هرگز به كُنه عظمت او نمى رسند، چشم ها او را نمى بيند و او چشم ها را مى بيند و او لطيف و خبير است».