50M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ماجرای حقابه ایران از افغانستان چیست؟
🔸️حقابه هیرمند از ۱۵۰ سال پیش محل بهدلیل توافقهای اجرایی نشده مورد مناقشه ایران و افغانستان بوده است. حالا چند سالی است با سدسازی افغانستان تنها منبع آب شرق ایران تقریباً قطع شده و همین مساله مردم و مسئولان را عصبانی کرده است، راستی چه شد که اینگونه شد؟
🗂منبع: فارس
#تحولات_منطقه
#تحلیل #دنیای_تحلیل
#افغانستان #حقابه #هیرمند #ایران
@amniatemeli
🔺 پنج توصیه استیون والت (استاد دانشگاه هاروارد) به دانشآموختگان روابط بینالملل
🔸نکاتی پندآموز که میتواند برای سایر رشتهها و حتی زندگی شخصی ما هم موثر واقع شود.
۱) بر یک حوزه تخصصی مشخص متمرکز شوید:
این امر باعث میشود اعتماد به نفس بالایی پیدا کنید و دیگران شما را به عنوان یک متخصص در یک موضوع خاص، مورد توجه و محل استناد قرار دهند.
۲) قابل اعتماد، صاحب اعتبار و در کار پژوهشی پشتکار داشته باشید:
این امر مستلزم یادگیری تعیین اولویتها و مدیریت برنامههای پژوهشی شماست.
۳) در یک مجموعه حرفهای همفکر عضو شوید.
انسانی شریف، با مرام و دوستان بسیار باشید، نه یک خودشیفته متکبر. ریچارد هالبروک سفیر پیشین آمریکا، با وجود علامگی و پر انرژی بودن، شخصیت تهاجمی اش مانع رسیدن وی به جایگاهی شد که بیش از اینها لایقش بود. اما برنت اسکوکرافت یا ویلیام پری به اوج رسیدند، زیرا توانستند هم رهبران موثر و هم انسانهای شایسته ای باشند.
عضویت یا همکاری در یک مجموعه حرفهای همفکر، یک دارایی واقعی است. در حالت ایدهآل، این شبکه شامل افرادی میشود که به شما میگویند چه زمانی اشتباه میکنید و یا زمانی که کارتان در مسیر لغزش و انحراف است به شما این نکته را یادآوری میکنند. لزما مجبور نیستید توصیه آنها را گوش دهید، اما بهترین کاری که یک دوست میتواند انجام دهد این است که به ما بگوید در مسیر اشتباهی حرکت میکنیم تا در زمان مناسب، در مورد قدمهای اشتباه بعدی تجدیدنظر کنیم. بنابراین شخصی باشید که دیگران مشتاق همکاری با شما باشند.
۴) زندگی شخصی خود را هوشمندانه مدیریت کنید:
من نمیتوانم به شما بگویم با چه کسی باید ازدواج کنید، چگونه باید فرزندان خود را بزرگ کنید، کجا باید زندگی کنید، یا همه چیزهای غیرحرفهای دیگری که تأثیر عمیقی بر شما خواهند داشت. زندگی گاهی اوقات شگفتیهای ناخوشایندی را برای ما به ارمغان میآورد: تصادفات، بیماریهای جدی، یا تراژدیهای شخصی از انواع مختلف. تجربه و مشاهده به من آموخته است که آنچه در زندگی شخصی ما میگذرد ناگزیر بر توانایی ما برای موفقیت حرفهای تأثیر میگذارد. بنابراین، توصیه من این است که حداقل به اندازهای که به کار خود اختصاص میدهید، به مدیریت زندگی شخصی خود نیز توجه کنید.
برای مثال، داشتن یک شریک و دوستانی که به کاری که انجام میدهید اعتقاد دارند و فکر میکنند کار شما مهم است، دارایی بزرگی است.
حتی اگر خودشان در این کسب و کار نباشند یا گاهی اوقات با نظرهای شما در مورد برخی از مسائل سیاست مخالف هستند.
۵) بدانید که از کدام خطوط قرمز نباید عبور کرد:
🔹جامعه سیاست خارجی شبکهای سست از افراد و سازمانها با بسیاری از ارتباطات متداخل است. از آنجا که موفقیت بستگی زیادی به این دارد که چه کسی را میشناسید و آنها در مورد شما چه فکری میکنند، اگر تابوها را به چالش بکشید یا از خطوط اجماع رایج خارج شوید، فشار زیادی را باید متحمل شوید. جزماندیشانی که در دهههای اخیر سیاست خارجی را فلج کردهاند، اکنون آشکاراً مورد سؤال قرار میگیرند، با این حال، در نهایت ممکن است در موقعیتهایی قرار بگیرید که از استدلالهای ارائه شده، نتیجهگیریها، سیاستهای اتخاذ شده و نتایج به دست آمده ناراحت و سرخورده شوید و حتی ممکن است در شرایطی قرار بگیرید که فاقد قدرت یا اختیار برای تغییر مطلوب باشید. در آن صورت ناگزیر انعطاف پذیری و ادامه دادن منطقی به نظر میرسد. اما در آن مقطع، باید تصمیم بگیرید که چه کارهایی را انجام ندهید و بدانید از چه اقداماتی تحت هیچ شرایطی حمایت نخواهید کرد.
🔸این توصیه ممکن است در عصری که اصول اخلاقی رو به فراموشی است و ریاکاری، وجه رایج زندگی سیاسی است، عجیب به نظر برسد، اگر زمانی که وارد نهادهای دولتی شدید، این قدرت را دارید که این هنجارهای نامطلوب را در طول زمان تغییر دهید. به یاد داشته باشید که پستها ومناصب در نهایت اضافه کردن سطرهایی به رزومه شما نیست، بلکه فرصتو تلاش برای تبدیل جهان به مکانی بهتر است. اگر زمانی احساس میکنید که کاری که انجام میدهید بخشی از مشکل است و نه بخشی از راه حل، وقت آن رسیده است که بیرون بروید و کاری متفاوت انجام دهید.
@amniatemeli
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥«جان میرشایمر» در بابِ «هژمونی لیبرال، رئالیسم در روابط بینالملل و ناسیونالیسم»
@amniatemeli
🌏 مقاله «نبرد اجتنابناپذیر»
جان جی مرشایمر، استاد علوم سیاسی در دانشگاه شیکاگو
🔹 سه دهه پیش ، وقتی جنگ سرد پایان یافت، انتخاب مهمی بود. ایالات متحده پیروز شده بود و آنگاه تنها قدرت بزرگ روی کره زمین بود. به نظر می رسید که سیاستگذاران ایالات متحده با بررسی افق تهدیدها ، نگرانی چندانی نداشتند - و به ویژه درباره چین ، کشوری ضعیف و فقیر که بیش از یک دهه با ایالات متحده علیه اتحاد جماهیر شوروی همسو شده بود.
🔸 دولت های دموکرات و جمهوری خواه با فریب تئوری های غلط در مورد پیروزی اجتناب ناپذیر لیبرالیسم و منسوخ شدن درگیری قدرت های بزرگ ، سیاست تعامل را دنبال کردند که به دنبال کمک به ثروتمندتر شدن چین بود. واشنگتن سرمایه گذاری در چین را تشویق کرد و از این کشور در سیستم تجارت جهانی استقبال کرد و فکر کرد که این کشور به یک دموکراسی دوستدار صلح و یک ذی نفع مسئول در نظم بین المللی تحت رهبری ایالات متحده تبدیل خواهد شد.
🔸 البته این خیال هرگز عملی نشد. چین به دور از پذیرش ارزشهای لیبرال در داخل و وضع موجود در خارج از کشور ، همزمان با صعود ، سرکوبگر و بلندپروازتر شد. تعامل نتوانست مانع از رقابت شود و به جای ایجاد هماهنگی بین پکن و واشنگتن، پایان عصر به اصطلاح تک قطبی را تسریع کرد. امروزه چین و ایالات متحده در یک جنگ سرد جدید قرار دارند - یک رقابت امنیتی شدید که بر همه ابعاد روابط آنها تأثیر می گذارد. این رقابت سیاستگذاران ایالات متحده را بیشتر از جنگ سرد اولیه آزمایش خواهد کرد ، زیرا چین به احتمال زیاد رقیبی قدرتمندتر از اتحاد جماهیر شوروی در دوران جنگ سرد خواهد بود. و این جنگ سرد به احتمال زیاد داغ خواهد شد.
🔹 هیچ کدام از اینها نباید تعجب آور باشد. چین دقیقاً همانطور عمل میکند که واقع گرایی پیش بینی می کرد. چه کسی می تواند رهبران چین را به خاطر تسلط بر آسیا و تبدیل شدن به قدرتمندترین کشور روی کره زمین سرزنش کند؟ مطمئناً ایالات متحده، کشوری که برنامه مشابهی را دنبال می کرد ، به یک هژمون در منطقه خود و در نهایت امن ترین و با نفوذترین کشور جهان تبدیل شد. و امروز ، ایالات متحده نیز همانطور عمل می کند که منطق واقع بینانه پیش بینی می کرد. این کشور که مدتهاست با ظهور دیگر سلطه گران منطقه ای مخالف است ، جاه طلبی های چین را تهدیدی مستقیم می داند و مصمم است که روند صعودی مستمر این کشور را مهار کند. نتیجه اجتناب ناپذیر، رقابت و رویارویی است. تراژدی سیاست قدرت های بزرگ چنین است.
🔸 رهبران ایالات متحده باید تشخیص میدادند که از میان همه کشورها، تبدیل چین به یک قدرت بزرگ، نسخهای دردسرساز است. از این گذشته، این کشور مدتهاست که به دنبال حل و فصل اختلافات مرزی خود با هند بر اساس شرایط مطلوب خود بوده و اهداف تجدیدنظرطلبی گسترده ای در شرق آسیا داشته است. سیاستگذاران چینی به طور مداوم تمایل خود را برای ادغام مجدد تایوان، بازپس گیری جزایر دیائیو (در ژاپن به جزایر سنکاکو) از ژاپن و کنترل بیشتر دریای چین جنوبی اعلام کرده اند - همه اهدافی که مقدر است با مقاومت شدید همسایگان چین روبرو شوند. ایالات متحده را نیز ذکر کنید. چین همیشه اهداف تجدیدنظرطلبانه داشته است. اشتباه این بود که به آن اجازه داده شد به اندازه کافی قدرتمند شود تا بتواند بر مبنای آنها عمل کند.
منبع ؛
http://www.foreignaffairs.com/articles/china/2021-10-19/inevitable-rivalry-cold-war
@amniatemeli
38.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥آیا دولت باید بازار را کنترل کند؟
سرمایهداری مکتب هایِک(اطریش)
در ویدیوهای آینده به دیدگاه مخالف(کِینز) می پردازیم.
@amniatemeli
🔺فاشیسم؛ گونهای از سرمایهداری یا سوسیالیسم؟
🔹 بخش اول
استیون هورویتز، استاد اقتصاد دانشگاه سنت لاورنس در کنتون نیویورک و محقق ارشد موسسه مرکتوس آرلینگتون ویرجینیا است. او مولف دو کتاب است: «پایههای خرد و اقتصاد کلان: یک دیدگاه اتریشی» و «تکامل پولی، بانکداری آزاد و نظم اقتصادی. وی همچنین آثار زیادی را در باب اقتصاد مکتب اتریشی، اقتصاد سیاسی هایک، تئوری و تاریخ پولی نگاشته است. کارهای او در نشریههای حرفهای چون History of Political Economy، Southern Economic Journal و The Cambridge Journal of Economics چاپ شدهاند. او PhD خود را در رشته اقتصاد از دانشگاه جورج میسون و مدرک کارشناسیاش در اقتصاد و فلسفه را از دانشگاه میشیگان دریافت کرده است.
مبحث فاشیسم به قدری گسترده است که به سختی میتوان در چنین مقاله کوتاهی حق مطلب را ادا کرد. برای اینکه بتوانم نسبت به کوتاهی مقاله منسجم سخن بگویم فقط روی اقتصاد فاشیسم بحث خواهم کرد. به این معنی که در رژیمهای فاشیست نظیر موسیلینی در ایتالیا و هیتلر در آلمان چه نهادها و اقدامات اقتصادی به کار گرفته شد؟ در کنکاش این سوال، امیدوارم بتوانم دو مساله را روشن سازم. اول اینکه، بر خلاف آنچه بیشتر چپها میگویند فاشیسم اصلا حالتی افراطی از سرمایهداری نیست.
من امیدوارم بتوانم نشان دهم که اگر فاشیسم حالتی از چیزی است، بیشتر حالتی از سوسیالیسم به نظر میرسد تا سرمایهداری. دوم اینکه نشان خواهم داد بین اقدامات اقتصادی دولتهای فاشیست و اقدامات اقتصادی که در این اواخر در اقتصاد آمریکا و دیگر دولتهای جهان غرب انجام میشوند - مخصوصا بعد از بحران اقتصادی اخیر- شباهتهایی وجود دارد.
نقطه اشتراک فاشیسم آلمان و ایتالیا رد نظم لیبرال قرن ۱۹ میلادی بود. متفکران تاثیرگذار هر دو کشور، سرمایهداری و دموکراسی را به عنوان «فردگرایانه» و «جهانگرا» (اینترناسیونالیست) به استهزا میگرفتند. مشکل هر دو سیستم این بود که هر دو توجه ناکافی به نیازهای جمعی ملت خود داشتند. سرمایهداری به افراد این اجازه را میداد که بهاندازه فعالیت، ابتکار و تلاش خود سود برند. همچنین با تجارت آزاد مرزهای بین کشورها کم رنگ بود. معماران انواع جنبشهای فاشیستی فکر میکردند که اهداف جمعی، مخصوصا اهداف نظامی یک ملت ارزش بسیار بیشتری نسبت به سوداگری احمقانه سرمایهداری دارد. در نتیجه آنها بازارهای آزاد و دیگر دستاوردهای سرمایهداری (و دموکراسی) را رد میکردند.
در عین حال این دولتها سوسیالیسم کلاسیک را نیز رد میکردند. یکی از باورهای سوسیالیسم مارکس این بود که طبقه هر فرد مهم ترین مشخصه هویت وی است. برای فاشیستها، طبقه کسی را بالاتر از ملیت وی قرار دادن یک اشتباه تلقی میشد، برای آنها این ملیت (یا نژاد) فرد بود که مهمترین مشخصه هویت وی را تشکیل میداد. بنا به عقیده آنها، یک کارگر ایتالیایی نقاط مشترک بیشتری با یک سرمایهدار ایتالیایی دارد تا یک کارگر روسی یا آلمانی. ملیت فراتر از طبقه قرار گرفته بود.
بنابراین، سیستم اقتصادی که در حکومتهای فاشیستی به وجود آمد تلفیقی بود از رد سرمایهداری از منظر سوسیالیستی و رد سوسیالیسم اینترناسیونالیستی از منظر ناسیونالیستی. این یک تصادف نبود که «نازی» کوتاه شده عبارت «حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمانی» بود. این نام نشانگر این امر است که فاشیستها از یک بنیان سوسیالیستی فعالیتهای خود را آغاز کردند (با توجه به تاکید آنها بر یک حزب «کارگری» بودن)، ولی با بدعت اضافه کردن «ناسیونال» (و مخصوصا «آلمانی»).
فاشیستها به جای پیاده ساختن کامل سوسیالیسم - همانطور که در سالهای اول تشکیل اتحاد جماهیر شوروی دیده شد - بیشتر فرمهای دوگانه را ترجیح میدادند که معمولا ظاهر سرمایهداری داشتند ولی در عین حال دولت اختیارات بسیار وسیعی را برای تخصیص منابع داشت. در نگاهی به مرامنامه حزب نازی در سال ۱۹۲۰ میتوان تاثیر انکارناپذیر سوسیالیسم بر رویکردهای اقتصادی را مشاهده کرد (مانند مخالفت با درآمد از راه بهره، ملی کردن صنایع، توقیف سودها و اصلاحات ارضی). البته همه این اهداف با به قدرت رسیدن هیتلر دنبال نشد، ولی با این حال مخالفت نازیها با سرمایهداری مشخص است. ظواهر مالکیت خصوصی حفظ شده بود، ولی نازیها از قدرت دولت برای هدایت این مالکیتها برای رسیدن به اهداف ملی که آنها تعریف میکردند، استفاده میکردند.
@amniatemeli
42.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ویدیو / اشرف مروان؛ ابرجاسوسی که داماد جمال عبدالناصر بود / قسمت اول
🔹جسد اشرف مروان در ۶۳ سالگی در محله مرفه نشین لندن پیدا شد
🔹او از بالکن طبقه پنجم سقوط کرده بود؛ او سومین مصری ساکن لندن بود که به این روش کشته شده بود
🔹مروان یک مامور اطلاعاتی بسیار با ارزش بود؛ اما کسی نمیداند که او برای اسرائیل کار میکرد یا مصر یا برای هر دو کشور
🔹پلیس لندن مرگ او را به دلیل خودکشی میدانست، اما خانواده مروان این دلیل را قبول نداشتند
🔹دادستانی انگلستان اعلام کرد که به اندازهای مدرک در اختیار ندارد که درباره چگونگی مرگ اظهارنظر کند
🔹اشرف مروان داماد جمال عبدالناصر بود
🔹اشرف مروان در روزهای آخر اعتقاد داشت جانش در خطر است، همسر او مدعی بود ماموران موساد پشت مرگ همسرش بودهاند
وستانیوز
@amniatemeli
🔺حیاط خلوتی که به رینگ مبدل شد!
🔸 ولی نصر، استاد مطالعات خاورمیانه معتقد است که برای امارات و عربستان حضور نیروهای آمریکایی در منطقه به تنهایی کافی نیست بلکه آنچه اهمیت دارد این است که آیا این این کشور در شرایط حساس از نظامیان خود استفاده خواهد کرد یا نه.ناظران می گویند که سیاستگذاران ایالات متحده نباید از کاهش نفوذ ایالات متحده شوکه شوند، این رویکرد نتیجه مستقیم سیاست هایی است که توسط روسای جمهوری پیشین این کشور اتخاذ شده.
🔹 انفعال ترامپ در برابر حمله های پهپادی و موشکی سال 2019 انصار الله یمن به تاسیسات نفتی ایران و عربستان، زمینه را برای تردیدهای فراوان هموار کرد. آرون دیوید میلر، فرستاده کهنه کار ایالات متحده در این باره گفته که شکست ایالات متحده در پاسخ به چنین حملاتی، سعودی ها را متقاعد کرد که آمریکا دیگر متحد قابل اعتمادی نیست. پس می توان از حمله های 2019 تا عادی سازی روابط دیپلماتیک تهران و ریاض، خط مستقیمی را ترسیم کرد.
🔸 بایدن بیش از همه بر روی دو گزاره حمله روسیه به اوکراین و ظهور چین متمرکز شده، روند جدایی ایالات متحده از خاورمیانه را ادامه داده در حالی که وانمود می کند که هنوز به این منطقه تمایل دارد. او سال گذشته در جریان سفری به خاورمیانه گفت که ما برای پر کردن خلاء ها توسط چین، روسیه یا ایران کنار نمی رویم، اما حرف های بایدن با عملش متفاوت است.
🔹 پیشرفت برنامه هسته ای ایران موجب شده تا کشورهای عربی جهت جلوگیری از تنش در حیاط خلوتشان رابطه خود با ایران را بازتعریف کنند. تغییر ژئوپلتک منطقه لزوما برای ایالات متحده به سان فاجعه نیست.
🔸 آمریکا سه منفعت اساسی در خاورمیانه دارد، نخست، مبارزه با تروریسم، دوم، تضمین دسترسی جهانی به نفت و جلوگیری از گسترش سلاح های هسته ای. در باب هرکدام از این اهداف آمریکا تقریبا به نتیجه ای دست نیافته است. بایدن مدعی است که ایران نباید گریز هسته ای داشته باشد، با این همه به ادعای واشنگتن پست رئیس جمهوری آمریکا حاضر نیست تا تضمین های امنیتی یا کمک های نظامی جهت توسعه برنامه هسته ای غیر نظامی را در اختیار ریاض قرار دهد تا بدین طریق رابطه عربستان و اسرائیل عادی گردد.
🔹 ایالات متحده برای اولین بار بعد از دهه ها برای نفوذ در خاورمیانه درگیر رقابت شده است، این بازیگر شاید ناچار شود تا رشد چین را بپذیرد، بهایی که ماحصل دخالت های پی در پی این کشور در خاورمیانه است.
منبع
https://www.washingtonpost.com/opinions/2023/05/08/united-states-influence-middle-east-iran-china/
@amniatemeli
13.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شهید سلیمانی، از خرمشهر تا فلسطین
@amniatemeli
🔸هواپیمای ترابری سیمرغ، ساختهی متخصصان سازمان صنایع هوایی وزارت دفاع با موفقیت تست پروازی خود را پشت سر گذاشت.
@amniatemeli
44.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥پشتپرده تقابل ایران و افغانستان
🔸️ این درگیری یک باتلاق است، باتلاقی که روسیه نیز به ناچار درگیر آن شد و برای چین در مساله ی تایوان و برای ایران، یک روز عربستان، یک روز آذربایجان و امروز ط البان است.
🗂منبع: فرهنگ ما
#تحولات_منطقه
#تحلیل #دنیای_تحلیل
#ایران #افغانستان #هانتیگتون
@amniatemeli
🔺راهبرد جدید آمریکاییها برای توافق با ایران چیست؟
🔹شنیدهها حاکی از این است که ظاهراً راهبرد جدید آمریکاییها در خصوص تعامل با ایران در مسئله هستهای چیزی شبیه آنچه توافق موقت میگفتند است.
در این خصوص شنیده شده است که مدل و مبنای اصلی این طرح که آنها اسم این موضوع را -فریز در مقابل فریز- نام گذاشته اند، بر این اساس است که ایران در مقابل فریز کردن برخی اقدامات خود در حوزه هستهای، تعلیق برخی تحریمها را دریافت کند.
🔸طبق شنیده ها یکی از مقامات ارشد دستگاه سیاست خارجی در سفر خود به عمان تأکید کرده است که با توجه به امکانپذیر بودن جمع بندی و حل اختلافات محدود باقیمانده در مسیر احیای توافق هستهای بررسی پیشنهاد غرب مبنی بر انعقاد توافق موقت فریز در برابر فریز موضوعیتی در حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی ایران ندارد.
🔹عمانیها طی ماههای اخیر به یکی از واسطه گران مذاکرات غیر مستقیم برجامی ایران و آمریکا تبدیل شده اند و در تلاش هستند نسبت به این موضوع اجماع حاصل کنند.
@amniatemeli