🦋داستان 🦋
#داستانی از امام جواد(ع)
روزی یکی از گوسفند یکی ازکنیزان امام گم شد. بستگان او به چند نفر از همسایگان بدگمان شدند و آنها را کشان کشان به محضر امام آوردند و گفتند:اینها گوسفند را دزدیده اند.امام فرمودند :همسایه را رها کنید،اینها دزدی نکرده اند گوسفند در خانه فلانی است.آنها همسایگان را رها کردند و به خانه ای که امامفرموده بود رفتند و گوسفند را آنجا یافتند.صاحب آن خانه تا آمد حرفی بزند محکوم سد و کتک مفصلی خورد ولباسش پاره شد.امام وقتی این خبر را شنیدند آنها را خواستند و سرزنش کرده و فرمودند:((وای بر شما!گوسفند شما خودش به خانه این آقا رفته بود و او خبر نداشت.)) پس امام از آن مرد بینوا دلجویی فرمودند و مبلغی پول به او دادند تا لباس نو بخرد و غذا تهیه کند و او را راضی و خشنود نمودند.
منبع : بحار ج50 ص47
┄┄┅💫🍃🌸♥️🌸🍃💫┅┅┄
#گلستان_کودک_و_نوجوان
#عمو_بهرمن
#امام_جواد_ع
#داستان
💐🍀 🌸🍀🌹🍀🌼🍀🌺
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
کاربرگ #رنگ_آمیزی
شهادت جوانترین امام، حضرت #جوادالائمه(علیه_السلام) را خدمت همه عزیزان، تسلیت عرض میکنم.
┄┄┅💫🍃🌸♥️🌸🍃💫┅┅┄
8.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
8️⃣8️⃣1️⃣ قصه شب
💠 قصه امام جواد (علیه السلام) و گوسفند گمشده
✍️ نویسنده: مصطفی قاسمی
🎤 با اجرای: ناهید هاشم نژاد و محمد علی حکیمی
🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا
💠 هدف قصه: کودکان یاد بگیرند زود قضاوت نکنند و تا مطمئن نشدند کاری را انجام ندهند.
3.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴عصبانی شدن ممنوع - قسمت سوم : حواست پرت می شود!
🔹بچه هایی که ایران را دوست دارند عصبانی نمی شوند.
#اخلاق
#ایران_قوی
#شنبه
#سبک_زندگی
4.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴عصبانی شدن ممنوع - قسمت اول : خیلی زشت می شوند
🔹بچه هایی که ایران را دوست دارند عصبانی نمی شوند.
#اخلاق
#ایران_قوی
#شنبه
#سبک_زندگی
🇮🇷💖🇮🇷💖🇮🇷💖🇮🇷💖
╭━═━⊰🌼🇮🇷🌼⊱━═━╮
@nafiseshamohamadi
╰━═━⊰🌼🇮🇷🌼⊱━═━╯
6.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴عصبانی شدن ممنوع - قسمت دوم : همه فرار میکنند!
🔹بچه هایی که ایران را دوست دارند عصبانی نمی شوند.
#اخلاق
#ایران_قوی
#شنبه
#سبک_زندگی
🇮🇷💖🇮🇷💖🇮🇷💖🇮🇷💖
╰━═━⊰🌼🇮🇷🌼⊱━═━╯
گفتند جوادی
و به دنبال سائل میگردی
تا دستهای خالی اش را پر کنی...
چشمهایش را از حسرت خالی
قلبش را از اندوه رها کنی...
انقدر ببخشی که دیگر نیازی نداشته باشد...
گفتند جوادی و قبل از آنکه سائل درخواست کند
پیمانهاش را لبریز میکنی...
*انا سائلُکُم...*
دستهایم خالی
چشم هایم پر از حسرت
قلبم پر از اندوه
و
محتاجم که لبریزم کنی به
پیمانه ای معرفت
جرعه ای عشق
لحظهای تبسم...
سائلم به نگاه عزیز دل رضا که
اگر به بیابان قلبم بیفتد، بیدرنگ آباد میشوم...
انا سائلکم.... یا جواد...