eitaa logo
بچه های‌ بهشت (سید مانی)
360 دنبال‌کننده
13هزار عکس
3.7هزار ویدیو
2.4هزار فایل
﷽ این کانال جهت استفاده کودکان و نوجوان و همچنین مربیان و معلمان محترم ایجاد شده است. ❊══ ✼ ⊰᯽✨ بَچـه هـٰای بِهــشْت✨ ᯽⊰✼══❊ ارتباط با بنده: 👇 @Seeid313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 میلاد نهمین گوهر تابناک امامت، حضرت جواد الائمه (ع) مبارک باد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🦋مشخصات امام جواد(ع)🦋 🔰نام:محمد(ع) 🔰لقب:جوادالائمه،تقی(ع) 🔰کنیه:ابوجعفر(ع) 🔰مقام:امام نهم 🔰نام پدر:علی(ع) 🔰نام مادر:خیزران،سبیکه 🔰تاریخ ولادت:10رجب 🔰سال ولادت:195هجری 🔰محل ولادت:مدینه منوره 🔰مدت امامت:17سال 🔰مدت عمر شریف:25 سال 🔰تاریخ شهادت:آخر ذیقعده 🔰سال شهادت:220هجری 🔰محل شهادت:کاظمین؛بغداد 🔰سبب شهادت:به تحریک معتصم توسط ام فضل(همسر آن حضرت)مسموم شد. 🔰محل دفن:کاظمین 🔰نام قاتل:معتصم 🔰تعداد فرزندان:3پسر و 2دختر 🔰خلیفه زمان ولادت:محمد امین 🔰خلیفه زمان شهادت:معتصم ┄┄┅💫🍃🌸♥️🌸🍃💫┅┅┄ 💐🍀 🌸🍀🌹🍀🌼🍀🌺 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2572484621Cb16733d3cf http://amoobahreman.ir
🐎🐎🐎🐎🐎🐎🐎🐎🐎🐎🐎🐎 مامون سوار بر اسب بود.همراهانش دنبال او به طرف شکار گاه می رفتند. مردم از لای در و دریچه خانه مامون و همراهانش را نگاه می کردند. عضی ها هم با شیرینی و شربت از آن ها پذیرایی می کردند. ماموران راه را برای مامون باز می کردند تا راحت از کوچه ها بگذرد. مامون هم با غرور به مردم نگاه می کردند و از تعظیم و احترام آن ها لذت می برد. آن ها همین طور که از کوچه ها می گذشتند به کوچه پهنی رسیدند. چند تا از بچه محل توی کوچه بازی می کردند در میان آن ها جواد هم بود. صدای اسب و ماموران به گوش بچه ها خورد. یکی از بچه ها با ترس گفت: وای خلیفه، خلیفه دارد می آید. چند مامور که جلوتر از خلیفه بودند خودشان را به بچه ها رساندند. بچه ها از ترس پا به فرار گذاشتند اما جواد بدون ترس سر جای خود ایستاد. مامون با تعجب به کودکی که سر جایش ایستاده بود نگاه کرد جلو رفت و همان طور که سوار بر اسب بود پرسید: تو چرا با دیگران فرار نکردی؟ 🐎🐎🐎🐎🐎🐎🐎🐎🐎🐎🐎🐎🐎 جواد با اعتماد به نفس گفت: من که اهی نکرده ام که لازم باشد فرار کنم. با این حرف جواد، روی پیشانی مامون چند خط افتاد. ابروهایش از خشم گره خورد و سرش را پایین انداخت و گفت: خواب جواد گفت: راه تنگ نبود که با فرار خود راه را برای تو باز کنم. از هر کجا که می خواهی می توانی بروی. مامون خلیفه بود و آدم ها ازاو حساب می بردند. حالا برای اولین بار کودکی جلوی او ایستاده بود و با شجاعت حرف می زد. با تعجب پرسید: تو کیستی؟ جواد گفت: من محمد پسر علی پسر موسی جعفر پسر محمد پسر علی هستم. •┈┈••••💫•🌿🌺🌿•💫•••┈┈• 💐🌸🍀🍀🍀🌹🌷 👇👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2572484621Cb16733d3cf http://amoobahreman.ir
💐💫 میلاد سراسر نور میوه دل امام رضا (ع)، حضرت (علیه_السلام) را خدمت همه عزیزان، تبریک و شادباش عرض میکنم. 💫💐 ┄┄┅💫🍃🌸♥️🌸🍃💫┅┅┄ 💐🍀 🌸🍀🌹🍀🌼🍀🌺 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2572484621Cb16733d3cf http://amoobahreman.ir
🌸🌺 آخرین طواف🌸🌺 موفّق (یکی از خادمان امام رضا علیه السلام ) می گوید: حضرت جواد علیه السلام پنج ساله بود. آن سفر، آخرین سفری بود که همراه با امام رضا علیه السلام به زیارت خانه خدا می رفتیم. خوب به یاد دارم… حضرت جواد علیه السلام را روی شانه ام گذاشته بودم و به دور خانه خدا طواف می کردیم. در یکی از دورهای طواف، حضرت جوادالائمه علیه السلام خواست تا در کنار «حجرالاسود» بایستیم. اوّل حرفی نزدم، امّا بعد هرچه سعی کردم از جا بلند نشد. غم، در صورت کوچک و قشنگش موج می زد. به زحمت امام رضا علیه السلام را پیدا کردم و هر چه پیش آمده بود، گفتم. امام، خود را به کنار حجرالاسود رساند. جملات پدر و پسر را خوب به یاد دارم. «پسرم! چرا با ما نمی آیی؟» «نه پدر! اجازه بدهید چند سؤال از شما بپرسم، بعد به همراه شما می آیم». «بگو پسرم!» «پدر! آیا مرا دوست دارید؟» «البته پسرم!» «اگر سؤال دیگری بپرسم، جواب می دهید؟» «حتما پسرم». «پدر!… چرا طواف امروز شما با همیشه فرق دارد؟ انگار امروز آخرین دیدار شما با کعبه است». سکوت سنگینی بر لب های امام علیه السلام نشست. یاد سفر امام به خراسان افتادم. به چهره امام خیره شدم. اشک در چشم امام جمع شده بود. امام فرزندش را در آغوش گرفت. دیگر نتوانستم طاقت بیاورم . ┄┄┅💫🍃🌸♥️🌸🍃💫┅┅┄ 💐🍀
🦋داستان 🦋 از امام جواد(ع) روزی یکی از گوسفند یکی ازکنیزان امام گم شد. بستگان او به چند نفر از همسایگان بدگمان شدند و آنها را کشان کشان به محضر امام آوردند و گفتند:اینها گوسفند را دزدیده اند.امام فرمودند :همسایه را رها کنید،اینها دزدی نکرده اند گوسفند در خانه فلانی است.آنها همسایگان را رها کردند و به خانه ای که امامفرموده بود رفتند و گوسفند را آنجا یافتند.صاحب آن خانه تا آمد حرفی بزند محکوم سد و کتک مفصلی خورد ولباسش پاره شد.امام وقتی این خبر را شنیدند آنها را خواستند و سرزنش کرده و فرمودند:((وای بر شما!گوسفند شما خودش به خانه این آقا رفته بود و او خبر نداشت.)) پس امام از آن مرد بینوا دلجویی فرمودند و مبلغی پول به او دادند تا لباس نو بخرد و غذا تهیه کند و او را راضی و خشنود نمودند. منبع : بحار ج50 ص47 ┄┄┅💫🍃🌸♥️🌸🍃💫┅┅┄ 💐🍀
🎨 👆 🌼 (ع) ❤️ کانال طلبه خلاق با کلی محتوا کار شما رو راحت میکنه شعر سرود نمايشنامه و...... https://eitaa.com/joinchat/727384406Cecfc1e95ee 💐
پناه - باکلام.mp3
8.05M
سرود زیبا پناه 🎤🎤🎤🎤🎤👏👏👏👏🌸🌸 ولادت امیرالمؤمنین علیه السلام متن 🔻🔻🔻🔻🔻🔻
فضا سازی آموزشگاه و برگزاری جشن میلاد با سعادت امیرالمومنین علی عیله السلام  و باب الحوائج حضرت علی اصغر علیه السلام ✨🌺🌸✨✨🌺🌸✨✨✨ 🔶با حضور ارزشمند جناب آقای نثاری رئیس محترم آموزش پیش دبستانی و دوره ی اول ابتدایی استان 🔷 و جناب آقای حاجی کبیر معاونت محترم آموزش ابتدایی شهرستان 💠اجرای جذاب و شاد عمو روحانی 💠اجرای گرده سرود 💠پخش شربت 💠اهداء جایزه ی نفرات برتر پویش دست بوسی مادر 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 آموزشگاه برادران شهیدضیایی فزون ۲ بهمن ۱۴۰۲
فضا سازی آموزشگاه و برگزاری جشن میلاد با سعادت امیرالمومنین علی عیله السلام  و باب الحوائج حضرت علی اصغر علیه السلام ✨🌺🌸✨✨🌺🌸✨✨✨ 🔶با حضور ارزشمند جناب آقای نثاری رئیس محترم آموزش پیش دبستانی و دوره ی اول ابتدایی استان 🔷 و جناب آقای حاجی کبیر معاونت محترم آموزش ابتدایی شهرستان 💠اجرای جذاب و شاد عمو روحانی 💠اجرای گرده سرود 💠پخش شربت 💠اهداء جایزه ی نفرات برتر پویش دست بوسی مادر 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 آموزشگاه برادران شهیدضیایی فزون ۲ بهمن ۱۴۰۲
40.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌼💐🍃🌺🍃💐🌼 اللهم عجل لولیک الفرج ┄┅┅•✿•❈•❀•﷽❀•༻⃘⃕❀ ✅برنامه شاد و جذاب عمو روحانی به مناسبت ولادت با سر سعادت امام جواد و حضرت علی اصغر علیه السلام به همت حاج آقا سیدمانی سرمربی توانمند صالحین 💠 « نَسْأَلُ اللَّهَ مَنَازِلَ الشُّهَدَاءِ » " از خداوند جایگاه و درجات شهیدان را طلب می‌کنیم... ╔ 🌷 ═ 🌹ೋ•══╗ ╚═•🌷 ══ 🌹 ╝
روانخوانی قرآن کریم پایگاه نجف اشرف
آشنایی با زندگی نامه امام جواد ع
شعر کودکانه: بابا وضو می گیره چون موقع اذونه وقت صدا کردنه خدای مهربونه می خواد بگه خدا جون از خوبی‌هات ممنونم لطف و محبتت را ما همه خوب می دونیم منم وضو می گیرم می خوام نماز بخونم می خوام بگم تشکر خدای مهربونم 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻