eitaa logo
صدا ، بیان و سبک زندگی در مداحی " فکور"
3.1هزار دنبال‌کننده
787 عکس
428 ویدیو
51 فایل
آموزش تخصصی پرورش صدا ، فن بیان ، تنفس ، تکلم اصلاح سبک زندگی ، تغذیه و اصول و فنون مداحی "جواهری فکور" مدرس ، نویسنده و پژوهشگر «صدا و بیان خوب یعنی یه حس عالی» https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor
مشاهده در ایتا
دانلود
نقل از صفحه سوم آموزش تخصصی اصول و فنون مداحی سخنوری و فن بیان فکور ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor ٣ـ اصولاً اگر صلح، کار درستی بوده، چرا امام حسین علیه السلام با یزد صلح نکرد؟ اولاً یزید به محض اینکه روی کار آمد، از اولین اقداماتش، نوشتن نامه‌ای به فرمانروای مدینه بود مبنی بر اینکه باید از حسین"ع" برای من بیعت بگیری و اگر بیعت نکرد، گردن او را بزنی و برای من بفرستی. امام حسین"ع" به چند دلیل ایستادگی می کند. یک دلیل این است که یزید اگر چه پسر معاویه است که لعنت خدا بر هر دو باد، اما از نظر موقعیت با پدرش قابل قیاس نیست. معاویه، جزو اصحاب پیغمبر به شمار می‌آمد و ظواهری از شرع را رعایت می‌کرد و حرمت شکنی ظواهر شرع را نداشت. یزید به فسق و فجور معروف بود. یعنی آن‌قدر وضع خراب بود که وقتی معاویه می‌خواست او را به عنوان ولیعهد انتخاب بکند به زیاد ‌ابن ابیه، حاکم جلاد خودش در بصره نوشت که از مردم بصره برای یزید بیعت بگیر. او در جواب گفت تو چطور انتظار داری در حالی که یزید آشکارا فسق و فجور می‌کند و شراب می‌نوشد، با سگ‌ها و بوزینه‌ها بازی می‌کند و وقتش را به عیاشی با کنیزان و آوازه‌خوانی سر می‌کند، من برای او به عنوان خلیفه آینده و خلیفه پیغمبر از مردم بیعت بگیرم، در حالی که در بین مردم حسین‌ابن علی "ع" و عبد‌الله ابن زبیر و عبد‌الله‌ابن عمر اینهایی که به زهد و تقوا معروف هستند، وجود دارند؟ خود او پیشنهاد می‌کند برای مدتی یزید را وادار کن که از این کار‌های خلاف، دست ‌بردارد و مدتی به مسجد بیاید تا مردم ببینند که او اهل نماز هم هست تا این ذهنیت ایجاد شود که شایستگی خلافت دارد. این فرد، خودش از عوامل بنی‌امیه و دشمن اهل بیت‌ علیهم السلام است، اما می‌گوید جامعه، پذیرای چنین کسی به عنوان رهبر جامعه اسلامی نمی‌تواند باشد. پس، اولین نکته این است که وضع یزید کاملاً متفاوت است و دوم اینکه طبق پیمان صلح "ع" معاویه تعهد سپرده بود که نباید جانشین تعیین کند. یعنی طبق پیام صلح امام حسن"ع" از او تعهد گرفته بود که حکومت به معاویه واگذار می‌شود، بعد از معاویه به حسن"ع" و اگر حسن"ع" در قید حیات نبود، به حسین ابن علی"ع" خواهد رسید و در هر حال معاویه، حق تعیین را ندارد. یعنی با این که ١٠ سال از پیمان صلح می‌گذرد و معاویه بر خلاف آن عمل می‌کند، امام حسین"ع" مثل برادرش وفادار به آن صلح می‌ماند. سوم اینکه علاوه بر امام حسین "ع"، همه امت اسلامی وظیفه داشتند در برابر این وضع بایستند. این مطلب را خود امام حسین"ع"، موقعی که با حر مواجه شده و حر مانع ورود امام به کوفه شده بود، حدیث پیغمبر را می‌خواند و می‌فرماید که رسول خدا اینگونه فرمود: هر‌گاه مسلمانی حاکم جابری را ببیند که بر مسلمان‌ها مسلط شده و عهد و پیام الهی را شکسته و حرام‌های خدا را حلال کرده و بدعت‌ها می‌گذارد، اگر به قول و فعل در برابر چنین حاکم جابری نایستد، بر خداست که او را همراه با آن حاکم جابر در آتش جهنم در‌افکند. یعنی نه فقط امام حسین "ع" که هر مسلمانی چنین وظیفه‌ای دارد، یعنی هرکس وظیفه دارد که وقتی یک چنین فرد فاسد و فاسق بدعت‌گذاری حاکم شده، مقابلش بایستند. معاویه این‌طور نبود که امام حسن"ع" بخواهد تک و تنها هم شده مقابلش بایستد و بعد، امام مجتبی"ع" در مقام خلافتی بود که مردم از او روی برگردانده و می‌گویند ما تو را نمی‌خواهیم. ما به این معاویه با همین وضعیتش، حتی اگر پیغمبر هم گفته باشد خلافت بر او حرام است، راضی هستیم. امام دیگر برای چه باید ایستادگی کند، یعنی اگر امام بایستد، کشته شدن آن بزرگوار دیگر شهادت نیست، بلکه انتحار است. امام مجتبی"ع" با صلح خود معاویه و بنی‌امیه را در تاریخ برای اهل خرد و اولوالالباب، رسوا و خوار کرد و نشان داد که آن‌ها به هیچ عهد و پیمانی استوار نیستند و برای رسیدن به قدرت، همه چیز را زیر پا می‌گذارند در حقیقت همان کار امام حسن"ع" زمینه‌ای شد تا حماسه کربلا به وقوع بپیوندد و حقیقت اهل بیت و فساد و تباهی بنی‌امیه که مردم تا آن موقع نمی‌دانستند به این سرعت آشکار شود. آموزش تخصصی اصول و فنون مداحی سخنوری و فن بیان فکور ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor صفحه چهارم
نقل از صفحه ششم آموزش تخصصی اصول و فنون مداحی سخنوری و فن بیان فکور ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor ٦ـ ما امام حسن مجتبی"ع" را کمتر می‌شناسیم، از خصوصیات رفتاری برجسته ایشان چند مورد را بیان بفرمائید. امام مجتبی"ع"، مظهر حلم و صبر و استقامت بود. صبر "ع" در برابر مشکلات، بسیار سخت و سنگین بود. یکی از علمای بزرگ شیعه می‌گوید که مظلومیت امام حسن"ع" در ساباط، از مظلومیت امام حسین"ع" در کربلا بیشتر است. ساباط یکی از هفت شهر تشکیل‌دهنده مدائن، پایتخت ایران در دوره ساسانی بود که در آنجا لشکریان امام حسن"ع" از هم پاشید و مجبور به پذیرش صلح شد. چون در کربلا، یک روز سراسر حماسه و ایثار بود و همه آن بزرگواران به شهادت رسیدند و به دیدار خدا شتافتند. اما امام حسن"ع" مجبور به صلحی شد که دشمن خدا و پیغمبر و اهل بیت علیهم السلام بر مصدر رهبری عالم اسلام را باید ده سال تحمل کند. امام مجتبی "ع" زنده بود و حاکمیت جابرانه را می‌دید و به‌خاطر عدم آمادگی جامعه، هیچ کاری هم نمی‌توانست بکند. نکته دیگر این که مروان حَکم، پیر بنی‌امیه که دشمن اهل بیت هم هست، می‌گوید من از صبر و حلم حسن"ع" در شگفت هستم و اشاره به کوهی کرد و گفت اگر مصیبت‌ها و سختی‌هایی که حسن"ع" دیده و کشیده است به این کوه وارد می‌شد، این کوه فرو می‌ریخت. این از صبر و حلم امام. در بخشندگی و کرامت، امام مجتبی"ع"، ضرب‌المثل است. در احترام به دیگران و تحمل شدائد، ایشان پیشتاز است. در تاریخ داریم که یک نفر از شام به مدینه آمده بود، بعد از آن که معاویه در شام قدرت را به‌دست گرفته و بر کل عالم اسلام حکم می‌راند، این فرد در مدینه به امام مجتبی"ع" برخورد کرد و هر آنچه از دهانش درآمد توهین به امام"ع" کرد، وقتی خوب عقده دلش را خالی کرد، امام"ع" چنان با ملاطفت با او رفتار کرد و فرمود می‌بینم برادر، غریب و خسته هستی و از راه رسیده‌ای، بیا به منزل من و خستگی در کن و من از تو پذیرایی کنم. چنان رفتاری امام مجتبی"ع" در برابر این فرد هتاک کرد که او خود به گریه افتاد و به عذر‌خواهی که من به شما اینگونه جسارت و ظلم کردم ولی شما با این ملاطفت و محبت برخورد کردید. از طرف دیگر اما فکر نکنیم امام حسن"ع"، اهل صلح و سازش و ملاطفت صرف است و امام حسین"ع"، مرد میدان‌های جنگ نابرابر و ایستادن در برابر آنها و نهراسیدن. اتفاقاً در جنگ جمل، هم امام حسین"ع" حضور دارد و هم امام مجتبی"ع" ولی با بودن امام حسین"ع" این امام مجتبی"ع" است که از طرف امیر‌المومنین"ع" مأمور می‌شود برای حمله به طرف شتر عایشه‌ای که گروه‌های مسلح متراکم، در صفوف فشرده از او دفاع می‌کردند. ابتدا محمد حنفیه، فرزند امیرالمومنین رفت، با اینکه بسیار شجاع بود، نتوانست، اما امام مجتبی"ع" که به این مأموریت رفت توانست تمام این صفوف متراکم را بشکافد و به شتر عایشه رسید و شتر را پی کرد و عایشه سرنگون شد و پیروزی برای سپاه امیر‌المومنین "ع" فراهم شد. یعنی در حقیقت فاتح جنگ جمل، امام مجتبی"ع" است. این وجه از شخصیت آن بزرگوار، در بین ما مغفول واقع شده است. یعنی ایشان در جای خود هم مرد میدان جنگ است و هم مرد صبر و تحمل و استقامت. درجای خود حاضر است برای مصالح اسلام، آن صلح را به جان بخرد، حتی توهین و جسارت برخی از خودی‌ها را هم بشنود. یک نکته هم اینجا عرض کنم که به دروغ در برخی‌ از منابع غیرشیعه آمده که امام حسن"ع" مِطلاق بود، یعنی زن زیاد می‌گرفت و می‌داد. این دروغ محض است که اگر کسی این‌قدر ازدواج کرده باشد، چرا فقط سه چهار تا بچه از او باقی‌ مانده است؟ اصلاً قابل قبول نبوده و دروغ محض است. حتی می‌گویند امیر‌المومنین"ع" می‌فرمود مردم به پسرم حسن زن ندهید که او این‌طور عمل بکند! بطلان این ادعا، کاملاً واضح است و نیازی به توضیح ندارد. یعنی امیر‌المومنین"ع" بخواهد مردم را از دادن زن به سبط اکبر پیغمبر و دومین امام معصوم نهی کند! باطل بودن این ادعا کاملاً روشن است. آموزش تخصصی اصول و فنون مداحی سخنوری و فن بیان فکور ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor صفحه هفتم
آموزش تخصصی اصول و فنون مداحی سخنوری و فن بیان فکور ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor ▫️علت شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام از زبان محمدحسین رجبی دوانی، استاد تاریخ اسلام دانشگاه امام حسین"ع" معاویه لعنه الله بعد از انعقاد پیمان صلح با آن وجود مقدس و کنارگیری علیه السلام از جایگاه خلافت، بر عالم اسلام مستولی شد و یکی پس از دیگری مواد پیمان صلح را زیر پا گذارد و آن ها را محو کرد. اما یکی از موادی که معاویه تعهد داد این بود که جانشین برای خود تعیین نکند و خلافت بعد از آن به حسن علیه السلام برسد و اگر حسن سلام الله علیه در قید حیات نبود خلافت به حسین علیه السلام برسد. معاویه نمی توانست این مورد را با حضور و زنده بودن و در زمان حیات امام مجتبی علیه السلام مطرح و عملی کند از سوی دیگر هم متوجه شد که امام علیه السلام با پذیرش صلح اگر چه حکومت را از دست داده است ولی مانع بزرگی برای تحقق اهداف نهایی او مبنی بر هدم اسلام شده است. بنابراین تصمیم گرفت امام حسن مجتبی علیه السلام را از سر راه بردارد. لذاچندین نوبت اقدام کرد به مسموم کردن امام مجتبی علیه السلام، اما قدرت بدنی امام علیه السلام این سم ها را پس می زد و در امام اثر نمی کرد تا اینکه طبق نقل ها از امپراطوری روم سمی مهلک و سفارشی تهیه کرد و از طریق دختر اشعث بن قیس که همسر امام علیه السلام بود به ایشان خورانید. معاویه لعنه الله به جعده پیغام داده بود که اگر تو با این سم حسن علیه السلام را از سر راه من برداری و او را   کنی این پاداش ها در انتظار توست: و یکصد هزار درهم وجه نقد. جعده با این وسوسه حاضر به این خیانت بزرگ گردید و امام مجتبی علیه السلام را مسموم کرد و این سم در امعاء و احشاء آن وجود مقدس اثر گذاشت و امام را به شدت از پای درآورد. آن حضرت چندین روز در بود، البته متوجه خیانت جعده نیز شد و به او فرمود تو این کار را کردی ولی بدان خیری از زندگی نخواهی دید و هر آنچه به دست بیاوری برای درمان خود از دست خواهی داد و به این ترتیب امام مجتبی علیه السلام با خیانت جعده و توسط معاویه لعنه الله مسموم شد و به رسید. بعد از شهادت حضرت، معاویه پول را برای جعده فرستاد ولی پیغام داد که ما جان یزید را بیشتر از اینها دوست داریم و خواست که به او برساند تو که به فرزند رسول خدا رحم نکردی و او را از میان برداشتی، قطعاً اگر تحریک شوی فرزند معاویه یعنی یزید لعنه الله را هم از بین خواهی برد. درباره روز و ماه و سال علیه السلام ما نقل های متفاوتی داریم و به طور قطع و یقین نمی توان نظر داد. نقلی که شیخ مفید و شماری از بزرگان شیعه آن را مطرح کرده اند بر این مبنا است که آن حضرت سال پنجاه هجری به شهادت رسیده است، اما نقل دیگری که گروهی دیگر از علمای شیعه آوردند شهادت آن حضرت را در هفتم صفر ذکر کرده اند. سال شهادت هم متاسفانه برای ما دقیقا معلوم نیست برخی گفتند سال‌ چهل و نه ، پنجاه و پنجاه و یک هم گفته شده و غیر از این ها هم ذکر شده است ولی به نظر می رسد که سال پنجاه صحیح تر باشد. آموزش تخصصی اصول و فنون مداحی سخنوری و فن بیان فکور ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor