eitaa logo
صدا ، بیان و سبک زندگی در مداحی " فکور"
3.1هزار دنبال‌کننده
787 عکس
428 ویدیو
51 فایل
آموزش تخصصی پرورش صدا ، فن بیان ، تنفس ، تکلم اصلاح سبک زندگی ، تغذیه و اصول و فنون مداحی "جواهری فکور" مدرس ، نویسنده و پژوهشگر «صدا و بیان خوب یعنی یه حس عالی» https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor
مشاهده در ایتا
دانلود
نقل از صفحه دهم آموزش تخصصی اصول و فنون مداحی سخنوری و فن بیان فکور ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor ٩ـ سؤالی هم مطرح شده است درباره ازدواج حضرت سکینه، دختر امام حسین"ع" با ، آیا این ازدواج حقیقت داشته و چرا حضرت تن به این داده است؟ از شواهد و قرائن برمی‌آید که این ازدواج، بعد از فاجعه کربلا بوده است. چون اگر در فاجعه کربلا ایشان متاهل بود، قطعاً انعکاسی پیدا می‌کرد کما این‌که خواهر ایشان، فاطمه دختر امام حسین"ع" متاهل بود و همسرش حسن"ع" مثنی، پسر امام مجتبی "ع" بود. اینجا هیچ سخنی از ازدواج یا همسر نمی‌بینید به‌خصوص اگر بخواهد همسرش مصعب باشد. بالاخره این همسر یا موافق آمدن ایشان بوده یا مخالف آن. این موضوع باید قطعاً به نوعی ثبت و ضبط می‌شد در حالی که هیچ چیزی در این باره نداریم. این ازدواج، اگر صحت داشته باشد، باید بعد از واقعه کربلا اتفاق افتاده باشد. من بر این باورم که این ازدواج یا صورت نگرفته و به غلط این‌طوری مشهور شده یا دست زبیریان درکار بوده برای به زیر سؤال بردن اهل بیت"ع" یا اگر هم صحت داشته مثل ازدواج ام‌کلثوم با خلیفه ثانی از روی و اکراه و اجبار بوده است نه از روی میل. دلیل من این است‌ که طبق نقل‌های معتبری که داریم اهل بیت "ع" بعد از فاجعه کربلا یعنی تقریباً ٦ سال، تا موقعی که مختار سر نحس عبیدالله زیاد و عمر سعد را برای امام سجاد "ع" نفرستاده بود، از سیاه بیرون نیامده بودند. زنان اهل بیت، شانه به سر نمی‌زدند و غذای گرم نمی‌خوردند. یعنی نوشته‌اند دود از خانه آنها بلند نمی‌شد. این‌طور در فاجعه کربلا مصیبت‌زده بودند. در چنین مصیبتی، قطعاً ازدواج معنا ندارد. وقتی سیاه را درنمی‌آورند و شانه به سر نمی‌زنند، ازدواج کردن به طریق اولی، معنا و موضوعیت ندارد، مگر اینکه بگوییم بعد از این قضیه باشد. وقتی سر نحس این‌ها آمد، امام سجاد "ع" برای اولین بار، بعد از فاجعه کربلا، لبخند بر لبان مبارکش دیده شد، و فرمود حالا از سیاه دربیایید و زن‌ها خضاب بکنند و شانه بزنند. در این موقعیت، اگر بگوییم ازدواج صورت گرفته، موقعیتی است که صف زبیریان در دشمنی با اهل بیت "ع" کاملاً آشکار و مجزا شده است. یعنی موقعی است که مصعب بن زبیر از طرف برادرش عبدالله در برابر مختار ایستاده و قصد نابودی و قتل مختار را دارد. آیا معنا دارد که "ع" با کسی که دشمن قصاص‌کننده خون پدرش است، شوهر کند؟ یک آدم عادی این کار را نمی‌کند. به‌ خصوص اینکه بخشی از جنایتکاران کربلا که از چنگ مختار فرار کرده بودند، به مصعب‌بن‌زبیر پیوسته بودند. حالا دختر امام حسین"ع" بیاید با کسی که پناهگاه قاتلان پدرش است، ازدواج کند؟ همان‌طور که گفتم یک آدم معمولی هم هرگز این کار را نمی‌کند که بخواهد با قاتلان پدرش شوهر کند یا کسی که به قاتلان پدرش پناه داده است. مگر اینکه بگوییم این قضیه اگر واقعیت داشته باشد با الزام و اکراه بوده است، چرا؟ چون حجاز در کنترل شدید زبیریان بود و عبدالله بن زبیر از بنی‌امیه در دشمنی با اهل بیت "ع"، سرسخت‌تر بود. صلوات بر پیغمبر را از خطبه‌های نمازش حذف کرده بود. یزید صلوات می‌فرستاد، ولی او نمی‌فرستاد. نعوذبالله می‌گفت پیغمبر خاندان بسیار بدی دارد که هر وقت به او درود و صلوات فرستاده ‌شود، اینها گردن‌هایشان را بالا می‌آورند و فخر می‌فروشند. بعد در حجره زمزم، ٢٦ نفر از بنی‌هاشم را زندانی کرده بود از جمله و حسن مثنی و عده‌ای دیگر را که چون با من بیعت نمی‌کنید، می‌خواهم شما را بسوزانم. اگر نیروهای مختار به دادشان نرسیده بودند، همه را سوزانده بود. کسی که این‌طور عمل می‌کند، هیچ‌ بعید نیست که فشار وارد کرده باشند که این دختر را باید به مصعب بن زبیر بدهید. البته سندی برای این مطلب، وجود ندارد و بنده در حال کار کردن و بررسی هستم. پس همان‌طور که تأکید کردم یک فرد عادی در شرایط معمولی و طبیعی هم هرگز این کار را نمی‌کند چه برسد به خاندان امام حسین علیه السلام. آموزش تخصصی اصول و فنون مداحی سخنوری و فن بیان فکور ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor صفحه یازدهم