eitaa logo
آموزش ذکر عشق *استاد حبیبی*
1.5هزار دنبال‌کننده
81 عکس
118 ویدیو
4 فایل
آموزش تخصصی نغمات آیینی 🍁استاد مرتضی حبیبی🍁 اینستاگرام (ارتباط زنده آموزشی) http://www.instagram.com/mortezahabibi110 کانال اصلی در تلگرام https://t.me/amoozeshe_zekre_eshgh ارتباط با استاد حبیبی ۰۹۰۱۳۶۵۳۰۸۵ آی دی استاد @zaker110
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت ۱۷ 👇👇👇👇👇👇👇 به شعري گفته مي شود كه هر مصراع آن چند سطر است. مصراع ها هم داراي قافيه پاياني هستند و هم قافيه مياني. بحر طويل هاي مطلوب فارسي زبانان ، از تكرار تعداد نامحدوي ركن (فعلاتن) پديد مي آيد. نکته مهم دیگر اینکه بعضی از ادبا بحر طویل را یک نوعی از شعر دانسته و بعضی به علت گستردگی آن نوعی قالب شعری میدانند. مؤتمن‌ بحر طويل‌ را جزو اقسام‌ مشخص‌ و معتبر شعر ندانسته‌، و بر آن‌ است‌ كه‌ صرفاً نوعى‌ تفنن‌ ادبى‌ است, چنين‌ مى‌نمايد در مجالس‌ِ سخنوري‌ كه‌ در قهوه‌خانه‌ها برگزار مى‌شده‌ است‌، بحر طويل‌ را گاهى‌ مطلق‌ِ «سخن‌» (در مقابل‌ِ «شعر خالص‌»)، و گوينده‌ يا خوانندة آن‌ را «سخنور» مى‌ناميده‌اند. صدالبته همین قالب در مداحی به خصوص مداحی جدید و تعزیه ,زیاد استفاده می شود و بنابراین این قالب را بیشتر شرح می دهیم. 🍂🍂🍂 مشخصات‌ بحر طويل‌:👇 1. به‌ مصراع‌ «بند» مى‌گويند، چرا كه‌ اولاً مصراعها در بحر طويل‌، برخلاف‌ مصراعهاي‌ قالبهاي‌ ديگر شعري‌، به‌ دلخواه‌ سراينده‌ و به‌ مقتضاي‌ِ كشش‌ مطلب‌، كوتاه‌ و بلند مى‌گردد؛ ثانياً، به‌ لحاظ شكل‌ نگارشى‌، مانند نثر (افقى‌ و تمام‌ سطر) نوشته‌ مى‌شود. 🌺🌺 2. هر بند از تكرار متوالى‌ِ يك‌ ركن‌ سالم‌ به‌ دست‌ مى‌آيد؛ بنابراين‌، در بحر طويل‌ از بحور مختلف‌ الاركان‌ و يا اركان‌ مزاحف‌ استفاده‌ نمى‌شود. 🌺🌺 3. در بحر طويل‌ از انواع‌ صنايع‌ ادبى‌ و شگردهاي‌ شاعرانه‌، اعم‌ از صنايع‌ بديعى‌ (لفظى‌ و معنوي‌) و بيانى‌ و فنون‌ بلاغت‌، به‌ ويژه‌ از آرايه‌هاي‌ گوش‌ نوازي‌ چون‌ سجع‌، جناس‌، ترصيع‌، موازنه‌، مزدوج‌، تتابع‌ اضافات‌ و تنسيق‌ الصفات‌، به‌ وفور استفاده‌ مى‌شود، و اين‌ امر كلام‌ را از حيث‌ موسيقى‌ تقويت‌ مى‌كند. از اين‌رو، بحر طويل‌ غالباً مطنطن‌ و گوش‌نواز است‌ و در تعزيه‌خوانى‌، منقبت‌گويى‌، رجزخوانى‌ و نقالى‌ و مانند آنها بر مخاطب‌ عام‌ تأثير مضاعف‌ مى‌گذارد. 🌺🌺 4. بندهاي‌ اكثر بحر طويلهاي‌ موجود به‌ رديف‌ «را» ختم‌ مى‌شود؛ در اين‌ صورت‌ معمولاً كلمة قافيه‌ نيز مختوم‌ به‌ حرف‌ رَوي‌ «الف‌» است‌، مانند «آل‌ عبارا»، «قضا را»، «خدا را»، «ما را» و... این قالب به‌ نحوي‌ در اكثر «بند»هاي‌ سرايندگان‌ عرب‌ زبان‌ نيز راه‌ يافته‌، و رعايت‌ شده‌ است‌، مانند «سراً و جهاراً»، «مساءً و نهاراً»، «بهاءً و نضاراً» و... 🌺🌺 5. وزن‌ اكثر بحر طويلهاي‌ موجود حاصل‌ تكرار متوالى‌ «فَعِلاتُن‌» و «فاعِلاتُن‌» يا «مفاعيلُن‌» (بحرهاي‌ رَمَل‌ و هَزَج‌) است‌ و از اركان‌ ديگر به‌ ندرت‌ استفاده‌ شده‌ است‌. 🌺🌺 6. زبان‌ بحر طويل‌ به‌ مقتضاي‌ حال‌ مخاطب‌ عام‌، و محتواي‌ آن‌ ساده‌ و بى‌تكلف‌ است‌ و به‌ رغم‌ استفاده‌ از انواع‌ صناعات‌ ادبى‌، غالباً عوام‌ فهم‌ است‌. اين‌ خصلت‌ نيز در «عاميانه‌» دانستن‌ بحر طويل‌ مؤثر بوده‌ است‌. 🍂🍂🍂 @amoozeshe_zekre_eshgh انواع‌ بحر طويل‌: بحر طويل‌ به‌ تناسب‌ كميت‌ اركان‌ در هر بند دو نوع‌ است‌: الف‌ بحر طويل‌ منظم‌:👇 مشتمل‌ بر بحر طويلهايى‌ كه‌ اسلوب‌ تساوي‌ طولى‌ بندها در آنها رعايت‌ شده‌، و شمار اركان‌ در تمام‌ بندها يكسان‌ است‌، مانند بحر طويل‌ عصمت‌ بخارايى‌ ب‌ بحر طويل‌ نامنظم‌:👇 در اين‌ قسم‌ بحر طويلها قيد تساوي‌ طولى‌ بندها در كار نيست‌، بلكه‌ شمار اركان‌ در هر بند متغير است‌‌. به‌ نظر برخى‌ از محققان‌، مراد از بحر طويل‌ در معنى‌ اخص‌، نوع‌ اخير است. 🍂🍂🍂 فرق‌ بحر طويل‌ با قالبهاي‌ ديگر شعري‌: 👇👇👇 در قالبهاي‌ كهن‌ مانند قصيده‌، غزل‌، مثنوي‌ و جز آنها، شمار اركان‌ در هر بيت‌ 4 يا 6 و يا حداكثر 8 ركن‌ است‌، در بحر طويل‌ چنين‌ محدوديتى‌ نيست‌؛ همچنين‌، در قالبهاي‌ سنتى‌ هر بحر ممكن‌ است‌ از اركان‌ مختلف‌ و يا مزاحف‌ حاصل‌ شود؛ در بحر طويل‌ فقط يك‌ ركن‌ سالم‌ تكرار مى‌شود. تنها قالب‌ شبيه‌ به‌ بحر طويل‌، مسمط است‌، به‌ شرط آنكه‌ مسمط، همچون‌ بحر طويل‌، افقى‌ و تمام‌ سطر نوشته‌ شود؛ منتها بحر طويل‌ با مسمط دو فرق‌ عمده‌ دارد: الف:‌ مسمط مجموعه‌اي‌ از چند بند است‌ و در هر بند مصراعها ضمن‌ تساوي‌ طولى‌ هم‌ قافيه‌اند، جز مصراع‌ آخر بند ، ليكن‌ در بحر طويل‌، كلمات‌ آخر بندها متفق‌القافيه‌اند و بين‌ اجزاء ديگر، سجع‌ و ترصيع‌ و موازنه‌ و... برقرار است‌. ب:‌ در مسمط همچون‌ قالبهاي‌ ديگر شعر عروضى‌، شمار اركان‌ در مصراعها مساوي‌ است‌، اما در بحر طويل‌ چنين‌ نيست‌. 🍂🍂🍂 @amoozeshe_zekre_eshgh ادامه مبحث بحر طویل صفحه بعد 👇👇👇👇👇
ادامه مبحث قسمت ۱۷ صفحه ۲ 👇👇👇👇 فرق‌ بحر طويل‌ با شعر آزاد (نو): شباهت‌ و قرابت‌ صوري‌ بحر طويل‌ با شعر آزاد (شعر نو: نيمايى‌ و پسانيمايى‌) در عدم‌ تساوي‌ عددي‌ اركان‌ در هر بند است‌ (در شعر آزاد نيز به‌ هر چند «سطر» يا مصراع‌ «بند» مى‌گويند). نيما يوشيج‌ تصريح‌ كرده‌ است‌ كه‌ هرگاه‌ «استقلال‌مصراعها به‌ توسط پايان‌بندي‌ِ آنها» حفظ نشود، چنين‌ شعري‌ از حيث‌ وزن‌ بحر طويل‌ خواهد شد. نيز مى‌توان‌ ضمن‌ مقايسة بحر طويل‌ با شعر آزاد بدين‌نتيجه‌ رسيد كه‌ در شعر آزاد اولاً مصراعها مستقل‌ است‌، ثانياً شكل‌ نوشتن‌ آن‌ با بحر طويل‌ فرق‌ دارد؛ بدين‌ معنا كه‌ بحر طويل‌ به‌ صورت‌ افقى‌، تمامى‌ سطر را مى‌پوشاند و شعر آزاد به‌ صورت‌ مصراعهاي‌ كوتاه‌ و بلند و عمودي‌ (نردبانى‌) و يا مورب‌ (پلكانى‌) نوشته‌ مى‌شود. 🍂🍂🍂 كهن‌ترين‌ بحر طويل‌ فارسى‌:👇 نخستين‌بار، اخوان‌ ثالث‌ به‌ جست‌ و جوي‌ پيشينة بحر طويل‌ همت‌ گماشت‌ و پس‌ از نقد ديدگاههاي‌ برخى‌ از محققان‌، از جمله‌ نظر ملك‌ الشعرا بهار كه‌ نمونه‌هايى‌ از كتاب‌ رموز حمزه‌ (عصر صفوي‌) را «ترانه‌هاي‌ هجايى‌» خوانده‌ بود، آنها را صراحتاً بحر طويل‌ ناميد و سرانجام‌ بحر طويل‌ طرزي‌ افشار شاعر سدة 11ق‌ را قديم‌ترين‌ بحر طويل‌ دانست‌. ليكن‌ تحقيقات‌ بعدي‌ نشان‌ داد كه‌ سابقة اين‌ نوع‌ شعر به‌ دوره‌اي‌ قبل‌ از طرزي‌ افشار مى‌رسد. نخستين‌ بحر طويل‌ فارسى‌ كه‌ تا اين زمان‌ شناخته‌ شده‌، سرودة دانيال‌ دولتخانى‌ است‌ و اولين‌ نمونة منتشر شده‌ و چاپى‌ آن‌ «مكتوب‌» مير عبدالعظيم‌ مرعشى‌است‌، به‌ مطلع‌ «كمينة بندگان‌ اخلاص‌ به‌ خدمت‌ عرضه‌ مى‌دارد...» (حاصل‌ تكرار «مفاعيلن‌»). از دورة صفويه‌ به‌ بعد، بحر طويل‌ به‌ عنوان‌ قالب‌ شعري‌ تازه‌اي‌ رواج‌ بيشتري‌ يافت‌. 🍂🍂🍂 @amoozeshe_zekre_eshgh موضوعات‌ بحر طويل‌: در مقايسه‌ با قالبهاي‌ كهن‌ كه‌ هر يك‌ از آنها موضوعى‌ خاص‌ يا موضوعات‌ محدودي‌ دارند، در بحر طويل‌، با گنجايى‌ گسترده‌ و ميدان‌ عروضى‌ وسيع‌ آن‌، شاعر مى‌تواند موضوعات‌ متنوع‌ و مضامين‌ گوناگونى‌ را مطرح‌ كند. علاوه‌ بر موضوعاتى‌ كه‌ پيش‌تر گفته‌ شد، مدح‌ و دعاي‌ ممدوح‌ و درخواست‌ از وي‌، وصف‌ باغ‌ و بستان‌ و رياحين‌ و گل‌ و سبزه‌ و پرندگان‌ و مأكولات‌, شِكوه‌ از آلام‌ و شدايد زمانه‌ و درد غربت‌، شكايت‌ از يار كافركيش‌ِ مسلمان‌ كُش‌ (بحر طويل‌ عصمت‌ بخارايى‌)، رجزخوانى‌ در مقابل‌ حريف‌ و «كوبيدن‌ خصم‌» و حتى‌ مباحث‌ روشنفكري‌ و فلسفى و جز آنها، از موضوعات‌ بحر طويلهاي‌ موجود است‌. ونيز نخستين‌ غزل‌ ديوان‌ حافظ را در قالب‌ بحر طويل‌ تضمين‌ كرده‌ است‌. 🍂🍂🍂 نمونه‌هایی ازبحر طویل: 1. از ساعى‌ شروانى‌: 👇 «ابتدا مى‌كنم‌ اين‌ نامة پر درد به‌ نام‌ ملك‌ قادر قيوم‌ خداوند كريمى‌ كه‌ همه‌ حور و طيور و دد و ديو و سمك‌ و ببر و پلنگ‌ و ملخ‌ و شير ژيان‌ و ملك‌ و آدم‌ و جن‌ و بقر و گبر و مسلمان‌ و همه‌ منعم‌ و درويش‌ از او يافته‌ سرچشمة ادراك‌ رموز حركات‌ و سكنات‌ و روش‌ رزق‌ و معاشات‌ و سلوك‌ سبق‌ علم‌ و رموزات‌ معانى‌، ملكا كارگشايا به‌ من‌ خسته‌ و رنجور به‌ حق‌ شرف‌ خاك‌ ره‌ سيدكونين‌ و رسول‌ مدنى‌ و به‌ نبى‌ قرشى‌ و سبب‌ خلقت‌ افلاك‌ و نزول‌ رقم‌ آية «لولاك‌» ترحم‌ بنما و قلم‌ عفو به‌ روي‌ ورق‌ دفتر عصيان‌ بكش‌ از عزت‌ اصحاب‌ كبار و به‌ امامان‌ و به‌ حق‌ شرف‌ آل‌ عبارا*...» 🌺🌺 2. از عصمت‌ بخارايى‌:👇 «مى‌كشد ترك‌ كماندار مسلمان‌ كُش‌ جادوي‌ تو چون‌ كافر مست‌ از مژه‌ بر هر جگري‌ تير بلا را* تا كشد زار و به‌ هم‌ برزده‌ و مست‌ و سنان‌ خورده‌ و مجروح‌ و دل‌ آزرده‌ و افگار و جگر سوخته‌ ما را*...» 🍂🍂🍂 چند نمونه بحر طویل مذهبی را که در مداحی نیز کاربرد زیادی دارد را در صفحات بعد اشاره میکنیم.👇👇👇 ☘☘☘☘ @amoozeshe_zekre_eshgh ادامه بحر طویل صفحه بعد 👇👇👇👇‌
ادامه مبحث قسمت ۱۷ مذهبی صفحه۳ 👇👇👇👇 نمونه یک: بحرطویل حضرت رقیه س شاعر: استاد سازگار 🍂🍂🍂 کیستم من دُر دریای کرامت، ثمر نخل امامت، گل گلزار حسینم، دل و دلدار حسینم، همه شب تا به سحر عاشق بیدار حسینم، سر و جان بر کف و پیوسته خریدار حسینم، سپهم اشک و علم ناله و در شام علمدار حسینم، سند اصل اسارت که درخشیده به طومار حسینم، منم آن کودک رزمنده که بین اسرا یار حسینم، منم آن گنج که در دامن ویرانه یگانه دُر شهوار حسینم، به خدا عمة ساداتم و در شام بلا مثل عمو قبله حاجاتم و سر تا به قدم آینه‌ام وجه امام شهدا را. 🌺🌺 بند دوّم روز عاشور که در خیمه پدر از من مظلومه جدا شد، به رخم بوسه زد و اشک فشان رو به سوی معرکة کرب و بلا شد، سر و جان و تن پاکش همه تقدیم خدا شد، به ره دوست فدا شد، حرم الله پر از لشکر دشمن شد و چون طایر بی‌بال پریدم، گلویم تشنه و با پای پیاده به روی خار دویدم، شرر از پیرهنم شعله کشید و ز جگر آه کشیدم که سواری به سویم تاخت و با کعب سنان بر کمرم زد، به زمین خوردم و خواندم ز دل خسته خدا را. 🌺🌺 بند سوّم شب شد و عمه مرا برد، سوی خیمه و فردا به سوی کوفه سفر کردم و از کوفه سوی شام بلا آمدم و در وسط ره چه بلاها به سرم آمد و یک شب ز روی ناقه زمین خوردم و زهرا بغلم کرد و سرم بود روی دامن آن بانوی عصمت به دلم شعله آهی که عیان گشت سیاهی و ندانم به چه جرم و چه گناهی به جراحات جگر زخم زبانش نمکم زد، دل شب در بغل حضرت زهرا کتکم زد، پس از آن دست مرا بست و پیاده به سوی قافله آورد، چه بهتر که نگویم غم دروازه شام و کف و خاکستر و سنگ لب‌بام و ستم اهل جفا را. 🌺🌺 بند چهارم همه شب خون به دل و موج بلا ساحل ما شد که همین گوشة ویرانه‌سرا منزل ما شد، چه بگویم که چه دیدم، چه کشیدم، همه شب دم به دم از خواب پریدم، پس از آن زخم زبان‌ها که شنیدم، چه شبی بود که در خواب جمال پسر فاطمه دیدم، چو یکی طایر روح از قفس جسم پریدم، به لبش بوسه زدم دور سرش گشتم و از شوق به تن جامه دریدم، دو لبم روی لبش بود که ناگاه در آن نیمه شب از خواب پریدم، زدم آتش ز شرار جگرم قلب تمام اُسرا را. 🌺🌺 بند پنجم اشک در دیده و خون در جگر و آه به دل، سوز به جان، ناله به لب، سینه پر از شعله فریاد، زدم داد که عمه پدرم کو؟ بگو آن کس که روی دامن او بود، سرم کو؟ چه شد آن ماه که تابید در این کلبه احزان و کشید از ره احسان به سرم دست نوازش همه از ناله من آه کشیدند و به تن جامه دریدند که ناگه طبقی را که در آن صورت خورشید عیان بود نهادند به پیشم که در آن رأس منیر پدرم بود، همان گمشده قرص قمرم بود، سرشکش به بصر بود و به لب داشت همی ذکر خدا را. 🌺🌺 بند ششم چه فروزان قمری بود، چه فرخنده سری بود رخ از خون جبین رنگ، به پیشانی او جای یکی سنگ، لب خشک و ترک خوردة او بود کبود از اثر چوب به اشک و به پریشانی مویش که نگه کردم و دیدم اثر نیزه و شمشیر به رویش بغلش کردم و با گریه زدم بوسه به رگ‌های گلويش نگهش کردم و دیدم دو لبش در حرکت بود به من گفت عزیز دلم اینقدر به رخ اشک میفشان و مزن شعله ز اشک بصرت بر جگرم، آمده‌‌ام تا که تو را هم ببرم، از پدر این راز شنیدم ز دل سوخته یک «یا ابتا» گفتم و پروازکنان سوی جنان رفتم و دیدم عمو عباس و علی‌اکبرِ فرخنده لقا را. 🌺🌺 بند هفتم حال در شام بوَد تربتِ من کعبه حاجات، همه خلق به گرد حرمم گرم مناجات بیایید که اینجاست، پس از تربت زینب حرم عمه سادات، همانا به کنار حرم کوچک من اشک فشانید، به یاد رخ نیلی شده‌ام، روضه بخوانید به جان پدرم دور مزار من مظلومه بگردید و بدانید که با سن کمم مادر غمخوار شمایم، نه در این عالم دنیا که به فردای قیامت به حضور پدرم یار شمایم، همه جا روشنی چشم گهربار شمایم، همه ریزید چو «میثم» ز غمم اشک که گیرم همه جا دست شما ☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘ @amoozeshe_zekre_eshgh
ادامه مبحث قسمت ۱۷ مذهبی صفحه۴ 👇👇👇👇 نمونه دو: بحر طویل معروف قمر بنی هاشم که بارها و بارها شنیده اید که بصورت کامل همراه با گوشواره آن تقدیم می شود. 🍂🍂🍂 شير سرخ عربستان و وزير شه خوبان، پسر مظهر يزدان، كه بُدى صاحب طبل و علم و بيرق و سَيف و حَشم و با رقم و با رمق اندر لقب او ماه بنى هاشم و عباس علمدار و سپه دار و جهانگير و جهانبخش و دگر نايب و سقا (شه با وفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتى ابوالفضل). 🌺🌺 ديد كاندر حرم خسرو خوبان شده بس ناله و افغان و پر از شيون طفلان همه شان سينه زنان نوحه كنان موى پريشان دل بريان سوى عباس شتابان كه عموجان چه شود جرعه آبى برسانى به لب سوختگان كز عطش آتش بگرفته گلوى ما. (شه با وفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتى ابوالفضل) 🌺🌺 پس بيا ويخت به دوش دگر خويش يكى مشك چو مشكى كه بدى خشكتر از لعل لب ماه مدينه، گل گلزار سكينه به فغان گفت كه يا بنت اخا ناله مكن، ضجه مزن زان كه عموى تو نمرده روح الحال كنم بهر تو من آب مهيا  (شه با وفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتى ابوالفضل). 🌺🌺 پور حيدر چو يكى مرغ سبك روح مكان كرد بر عرشه زين، روح الامين گفت كه احسنت از آن مادر فرزانه بياورد چه تو شير دل و نامورى را كه دو زانوش گذشتى ز سر و گوش فرس هى هى به تكاور زدى همچون على عالى اعلا (شه با وفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتى ابوالفضل) 🌺🌺 پس به تعجيل سوى شط فرات آمده مانند سكندر ز پى آب حيات آمده، آن شير غضنفر نظرى كرد بر آن آب، كه چون اشكم ماهى بزدى موج بفرمود كه آب عجب موج زنى، ليك ندارى خبر از تشنگى عصمت طاها. (شه با وفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتى ابوالفضل) 🌺🌺 پس به تكبير بزد نعره، همان شير به جولان شد و در صحنه ميدان شد و پاشيد ز هم لشكر كفار، يكى گفت كه اى قوم گريزيد كه اين است، ابو الغزه، تهمتن، لقبش ماه بنى هاشم و باشد پسر حيدر صفدر، شده منسوب به سقا  (شه با وفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتى ابوالفضل) 🌺🌺 غضب آلوده ز غیرت شد و عباس ز جا خواست بشد موی تنش راست به خود گفت که عباس عجب آسوده نشستی بنما آب مهایا اى آب عجب مى رود، اما خبرت نيست سكينه، گل گلزار مدينه، رخ ماهش بفسرده، اما ز عطش غش بنموده، آخر اى آب تويى مهريه فاطمه اما پسرش شد ز تو محروم، همان سيد مظلوم، الهى كه گل آلوده شوى تا به ابد شوقى غمديده از اين غم شده ديوانه و شيدا. (شه با وفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتى ابوالفضل) 🌺🌺 شیر سرخ عربستان و وزیر شه خوبان پسر حیدر کرار ابالفضل علمدار سپه دار که صد لشکر کین را بکند خار به گفتار و به کردار و به رخسار و به رفتار بود حیدر کرار به یاران وفادار و به اعدا شه قهار تو که بودی که ربودی دل دادار ابالفضل علمدار پسر ام بنین زاده سلطان سماوات و زمین حضرت حیدر ☘☘☘☘☘☘☘☘ @amoozeshe_zekre_eshgh
۱۴۰۲ ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ امسال محرم مهمان خوب عزیزانم در گیلان و در شهر زیبای بندرانزلی و منطقه باصفای آبکنار بودیم. پ.ن : قطعه ای در دشتی که در ادامه و اواخر کار با توجه به فرهنگ گیلکی این خطه، اشاراتی به گوشه و شده است. 🌹🌹🌹🌹🌹 @amoozeshe_zekre_eshgh