eitaa logo
آموزش ذکر عشق *استاد حبیبی*
1.5هزار دنبال‌کننده
81 عکس
118 ویدیو
4 فایل
آموزش تخصصی نغمات آیینی 🍁استاد مرتضی حبیبی🍁 اینستاگرام (ارتباط زنده آموزشی) http://www.instagram.com/mortezahabibi110 کانال اصلی در تلگرام https://t.me/amoozeshe_zekre_eshgh ارتباط با استاد حبیبی ۰۹۰۱۳۶۵۳۰۸۵ آی دی استاد @zaker110
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت 13 👇👇👇👇👇👇👇👇   تركيب بند  :  غزل هايي است ، هم وزن با قافيه هاي متفاوت كه با بيت یا مصرع غير تكراري ، به هم مي پيوندند. 🍂🍂🍂 نمودار ترکیب بند :👇 1................        1................ 1................         ................. 1.................        ................ *..............      *.............. 2..................      2.................. 2..................       .................. 2..................       ................... +...............       +............... 3...................     3.................. 3...................         .................. 3...................         .................. ×..............       ×............... 🍂🍂🍂   تفاوت ترجيع بند با تركيب بند : 👇👇👇 ذاکرین عزيز ! همانگونه كه آموختيد ، دو بيت ترجيع بند و تركيب بند فقط در « بيت مصرع پاياني » در هـر بخـش با هـم اختلاف دارند . بطوريكه در ترجيع بند « بيت مصرع پاياني » عيناً در پايان هر بخش تكرار مي شود . امّا در تركيب بند « ابيات مصرع پاياني » در هر بخش با هم فرق دارند . 🍁🍁🍁 مشخصات تركيب بند : 1- در تركيب بند ، شكل قافيه و تعداد ابيات هر يك از بخش ها شبيه غالب غزل است امّا شاعر در آوردن تعداد غزل ها آزاد مي باشد.   2- دون مايه و محتواي تركيب بند مسايلي چون رثا ، مدح و عشق و عرفان است .    3- ابيات پاياني غزلها ، با بيت مصرع پايان هر بخش ارتباط معنايي دارند كه اين ارتباط باعث وحدت موضوع در كل تركيب بند مي گردد . 4- اولين تركيب بند از قطران تبريزي است . ( قرن پنجم ) 🍁🍁🍁  مشهورترين تركيب بند سرايان عبارتنداز : جمال الدين عبدالرزاق اصفهاني ، محتشم كاشاني و وحشي بافقي 🍁🍁🍁 @amoozeshe_zekre_eshgh نمونه یک ترکیب بند مشهور که بارها و بارها هم شنیده اید هم در اکثر کتیبه ها و پرچم های هییتها دیده باشید. تركيب بند محتشم كاشاني👇 باز اين چه شورش است كه در خلق عالم است باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است باز اين چه رستخيز عظيم است كز زمين بي نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است اين صبح تيره باز دميد از كجا كز او كار جهان و خلق جهان جمله در هم است گويا طلوع مي كند از مغرب آفتاب كاشوب در تمامي ذرات عالم است گر خوانمش قيامت دنيا بعيد نيست اين رستخيز عام كه نامش محرم است در بارگاه قدس كه جاي ملال نيست سرهاي قدسيان همه بر زانوي غم است جن و ملك بر آدميان نوحه مي كنند گويا عزاي اشرف اولاد آدم است 👇 خورشيد و آسمان و زمين نور مشرقين پرورده كنار رسول خدا حسین 👆 كشتي شكست خورده ز طوفان كربلا در خاك و خون طپيده به ميدان كربلا گر چشم روزگار بر او زار مي گريست خون مي گذشت از سر ايوان كربلا نگرفت دست دهر گلابي به غير اشك زان گل كه شد شكفته به بستان كربلا در آب هم مضايقه كردند كوفيان خوش داشتند حرمت مهمان كربلا بودند ديو و دد همه سيراب مي مكيد خاتم ز قحط آب سليمان كربلا زان تشنگان هنوز به عيوق مي رسد فرياد العطش ز بيابان كربلا آه از دمي كه لشكر اعدا نكرد شرم كردند رو به خيمه سلطان كربلا 👇 آن دم فلك بر آتش غيرت سپند شد كز خوف خصم در حرم افغان بلند شد  👆 كاش آن زمان سرادق گردون نگون شدي وين خرگه بلند ستون بي ستون شدي كاش آن زمان در آمدي از كوه تا به كوه سيل سيه كه روي زمين قيرگون شدي كاش آن زمان ز آه جهان سوز اهل بيت يك شعله برق خرمن گردون دون شدي كاش آن زمان كه اين حركت كرد آسمان سيماب وار كوي زمين بي سكون شدي كاش آن زمان كه پيكر او شد درون خاك جان جهانيان همه از تن برون شدي كاش آن زمان كه كشتي آل نبي شكست عالم تمام غرقه درياي خون شدي آن انتقام گر نفتادي به روز حشر با اين عمل معامله دهر چون شدي 👇 آل نبي چو دست تظلم بر آورند اركان عرش را به تلاطم در آورند 👆 ☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘ @amoozeshe_zekre_eshgh
قسمت ۱۴ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇   مسمط : شعري است كه از رشته هاي گوناگون پديد مي آيد و هر رشته از چند مصراع هم وزن و هم قافيه تشكيل مي شود و در هر رشته تمام مصراع ها به جز مصراع آخر ، هم قافيه است . و مصراع آخر هر رشته را « بند » مي گويند . اين مصراع ها ( بند ها ) كه در تمام رشته ها هم قافيه هستند ، در واقع حلقه ي ارتباط رشته ها نيز محسوب مي شوند . 👇👇👇 توجه : هر رشته از مسمط معمولاً سه تا شش مصراع دارد كه به اندازه ي تعداد مصراع ها نام گذاري مي شوند . يعني سه مصراعي را مسمط مثلث ، چهار مصراعي را مسمط مربع ، پنج مصراعي را مسمط مخمس و شش مصراعي را مسمط مسدس مي گويند .  🍂🍂🍂🍂 نمودار مسمط مخمس 👇 1.............. 1.............. 1.............. 1.............. *.............. 2.............. 2.............. 2.............. 2.............. *.............. 🍂🍂🍂 نكته : گاهي شاعر همه ي مصراع هاي رشته اوّل را ، با تمام مصراع هاي آخر همه ي رشته ها ( بند ها ) هم قافيه مي آورد . و نکته دیگر اینکه انواع مسمط از جمله مسمط تضمینی وجود دارد که از بحث ما خارج و دلیلی به توضیحات اضافی ندارد و دوستان و مادحین عزیز که خواستند بیشتر بدانند میتوانند از کتب ادبیات, قالبهای شعری را مطالعه کنند. 🍂🍂🍂 مشخصات مسمط : 1- تعداد رشته هاي مسمط نامعين و به اختياري شاعر است . 2- موضوع و محتواي مسمط غالب تغزل ، مدح ، اشعار سياسي ، ملّي و ميهني است . 3- بنيانگذار مسمط منوچهر دامغاني ( شاعر قرن پنجم ) است .  🍂🍂🍂 مشهورترين مسمط سرايان عبارتنداز : منوچهر دامغاني ، قاآني و ملك الشعرا بهار . 🍂🍂🍂 نمونه مسمط مذهبی: شهادت عبدالله بن الحسن علیه السلام شاعر : محمود ژولیده نوع شعر : مرثیه و مسمط مربع یعنی این مسمط چهار مصراعی است. 👇👇👇   هرکه خــواهد بخــدا بنــدگی آغــاز کند  باید عبـداللَـهی احساس خود ابــراز کند کیست این طفل که درکودکی اعجازکند   قدرت فــاطمی اش رفـتـه به بابا حَسَنش کیست این طفل که تفسیر کند مـردن را  سهــل انگــاشت به میدان عمل رفتن را غیرت حیدری اش ریخت بهم دشمن را  یــازده ســاله ولی لایق رهـبــر شـدنـش واژه ای نـیـست به مــداحــی ایـن آزاده  چه مقــامـی است خــدا داده به آقــازاده از کجــا آمــد و راهش به کجــا افـتــاده  دامــن پــاک عمــو بود از اول وطـنـش بی زِرِه آمد وجــان را زِرِه قــرآن کرد  بی سپــر آمد و دستش سپــرجانان کرد بی رجز آمد و ذکر عمویش طوفان کرد  بی کـفـن بود ولی خــون تنش شد کفنش از حــرم آمدنش لرزه به لشگـر انداخت  جان خود را سپرجان عمو جانش ساخت ای بنازم به مقامش که چه جایی جان باخت مثل شش ماهه شده شیوۀ جان باخـتـنش بیدرنگ آمد و بر پـرچــم دشمن پا زد  خوب در معــرکـه فــریاد سرِ اعــدا زد بــوسه برروی عمــو ازطرف بـابا زد بوسه زد نیزۀ بیرحم به کــام ودهنـش همچو بابا همه اســرار نهــان را میدید  برتن پاک عمو تیــر وسنـان را میدید عـمۀ مضطـرب و دل نگران را میدید  دیــد در هلهله ها ضربه به پهلـو زدنش مَحــرم سِـر شد و اســرار نهان افشا شد دیــد تیــر آمد و برقلب عمـویش جا شد ذکر (لا حول) شنید وهمه جا غوغا شد  در دو آغــوش حسین و حسن افتاد تنش تیــغی آمد به سر او سر و سامـانش داد  زودتر از همه کس رأس به دامانش داد لب خــنــدان پــدر آمــد و درمــانش داد  مــادرش فــاطمه آمد به طــواف بــدنش  ☘☘☘☘☘☘☘☘☘  @amoozeshe_zekre_eshgh
قسمت ۱۵ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇   مستزاد : به شعري گفته مي شـود كه به آخـر هر مصـراع آن يك قـُالب شعري ديگر ، به صورت كلمات موزون ( وزن دار ) افزوده مي شود. بطوري كه كلمه يا كلمات افزوده شده معني مصراع ماقبل خود را تكميل مي كند . 🍂🍂🍂 نكته : كلمات موزون پايان مصراع ها همگي بر يك وزن مي باشند و با مصراع هاي قبل خود نيز هم وزن اند . 🍂🍂🍂 توجه : مداحان عزيز به خاطر داشته باشيد كه مصراع هاي اوّل مستزاد خود در واقع يكي از قالب هاي قطعه ، رباعي يا غزل بوده است كه شاعر با افزودن كلمات موزون به پايان هر مصراع قالب جديدي به نام مستزاد ساخته است به گونه اي كه كلمات موزون معمولاً تابع قالب شعر هاي اصلي  مي باشند . مثال شعري :  دوشينــه پـي گـلاب مـي گــرديــدم - بـر طـرف چمن پـژمــرده گلــي ميـان گلشـن ديــدم-- افسرده چو من گفتم كه چه كردي كه چنين مي سوزي -- اي يـار عـزيــز گفتـا كه دمي در ايـن چهـان خنديدم --  پس واي به مـن 🍂🍂🍂 مشخصات مستزاد : 1- موضوع و درون مايه مستزاد مي تواند مدح ، عشق و عرفان ، مسائل اجتماعي و ميهني باشد . 2- تنها قالب شعر سنتي است كه مصراع هاي آن با هم مساوي نيستند . 3- اولين مستزاد در قرن پنجم از مسعود سعد سلمان بر جاي مانده است .  🍁🍁🍁 نكته : اهمّيّت مستزاد در آن است كه در پيدايش شعر نيمايي اثر داشته و منبع الهام نيما در كوتاه و بلند كردن مصراع هاي شعر نو بوده است .  🍁🍁🍁 مشهورترين مستزاد سرايان عبارتنداز : مسعود سعد سلمان ، نسيم شمال ، ملك الشعرا بهار ، اديب الممالك فراهاني ، اخوان ثالث و حسام هروي . 🍁🍁🍁   نمونه مستزاد مذهبی: شاعر سنا گر حاجت خود بری به درگاه خدا ---- با صدق و صفا حاجات تو را کند خداوند روا ---- بی چون و چرا ز نهار مبر حاجت خود در بر خلق ---- با جامه ی دلق کز خلق نیاید کرم وجود و عطا ---- بی شرک و ریا ☘☘☘☘☘☘☘☘☘ @amoozeshe_zekre_eshgh  
قسمت ۱۶ (نیمایی) 👇👇👇👇👇👇   شعر نيمايي : شعري است با مصراع هاي كوتاه و بلند كه قافيه در آن نظم خاصي ندارد . اين گونه اشعار داراي وزن هستند و گاهي هم قافيه دارند اما طول مصراع هاي آن با هم مساوي نيست . 🍂🍂🍂 مشخصات شعر نيمايي : 1- مضمون و درون مايه شعر نيمايي احساسات ، تجربيات شخصي ، عشق ، سياست و اجتماع مي باشد . 2- پديد آورنده ي شعر نيمايي ، علي اسفندياري مشهور به « نيما يوشيج » است . 🍂🍂🍂  تفاوت شعر نيمايي با قالب هاي سنتي 👇👇👇 1- محتوا و درون مايه : نگاه تازه به طبيعت و جهان ، جهت گيري اجتماعي و استفاده از نمادها در طرح مسائل اجتماعي ، انعكاس فضاي طبيعي و رنگ محلي در شعر از ويژگي هاي محتوايي شعر نيمايي است .  2- از نظر قالب : كوتاه و بلند شدن مصراع ها و جابجايي قافيه از ويژگيهاي ديگر شعر نيمايي به شمار مي آيد . 🍂🍂🍂   تحولات شعر نيمايي پس از نيما 👇👇👇 1- شعر آزاد يا نيمايي كه وزن دارد اما جاي قافيه در آن مشخص نيست. مانند بعضي از سروده هاي مهدي اخوان ثالث ، سهراب سپهري و قيصر امين پور . 2- شعر سپيد كه آهنگ دارد اما وزن عروضي ندارد و جاي قافيه در آن مشخص نيست . مانند بعضي از اشعار موسوي گرمارودي . 3- موج نو كه نه آهنگ دارد نه قافيه و نه وزن عروضي . فرق آن با نثر در تخيل شعري است . شعر موج نو به دشواري و مشكل بودن مشهور است . مانند برخي از اشعار احمد رضا احمدي . 🍂🍂🍂 یک نمونه شهر نو مذهبی:  شام غریبان اثر سید حسن حسینی👇 سکوت    سنگین و پر هیاهو             صف میآراست گلوی شورشی تو            - در خط مقدم فریاد – بر یال ذوالجناح باد          دستی دوباره میکشید و زیر تابش خورشید         آه از نهاد علقمه بر میخاست! *** سکوت     سنگین و پر هیاهو        در هم میشکست گلوی شورشی تو       بر یال ذوالجناح باد                          شتک میزد علقمه – سرخ و سیراب –      در زیر زانوان تو میغلتید و خورشید بر کوهان کوههای برهنه به اسارت میرفت... 🍂🍂🍂🍂 شعر نو: راز رشید اثر سید حسن حسینی اشاره به قمر بنی هاشم...👇 «راز رشيد» به گونه‌ی ماه نامت زبانزدآسمان‌ها بود و پيمان برادري‌ات با جبل النور چون آيه‌هاي جهاد محكم *** تو آن راز رشيدي كه روزي فرات بر لبت آورد و ساعتي بعد در باران متواتر پولاد بريده بريده افشا شدي و باد تو را با مشام خيمه‌گاه در ميان نهاد و انتظار در بهت كودكانه‌ی حرم طولاني شد تو آن راز رشيدي كه روزي فرات بر لبت آورد و كنار درك تو كوه از كمر شكست ☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘ @amoozeshe_zekre_eshgh
قسمت ۱۷ 👇👇👇👇👇👇👇 به شعري گفته مي شود كه هر مصراع آن چند سطر است. مصراع ها هم داراي قافيه پاياني هستند و هم قافيه مياني. بحر طويل هاي مطلوب فارسي زبانان ، از تكرار تعداد نامحدوي ركن (فعلاتن) پديد مي آيد. نکته مهم دیگر اینکه بعضی از ادبا بحر طویل را یک نوعی از شعر دانسته و بعضی به علت گستردگی آن نوعی قالب شعری میدانند. مؤتمن‌ بحر طويل‌ را جزو اقسام‌ مشخص‌ و معتبر شعر ندانسته‌، و بر آن‌ است‌ كه‌ صرفاً نوعى‌ تفنن‌ ادبى‌ است, چنين‌ مى‌نمايد در مجالس‌ِ سخنوري‌ كه‌ در قهوه‌خانه‌ها برگزار مى‌شده‌ است‌، بحر طويل‌ را گاهى‌ مطلق‌ِ «سخن‌» (در مقابل‌ِ «شعر خالص‌»)، و گوينده‌ يا خوانندة آن‌ را «سخنور» مى‌ناميده‌اند. صدالبته همین قالب در مداحی به خصوص مداحی جدید و تعزیه ,زیاد استفاده می شود و بنابراین این قالب را بیشتر شرح می دهیم. 🍂🍂🍂 مشخصات‌ بحر طويل‌:👇 1. به‌ مصراع‌ «بند» مى‌گويند، چرا كه‌ اولاً مصراعها در بحر طويل‌، برخلاف‌ مصراعهاي‌ قالبهاي‌ ديگر شعري‌، به‌ دلخواه‌ سراينده‌ و به‌ مقتضاي‌ِ كشش‌ مطلب‌، كوتاه‌ و بلند مى‌گردد؛ ثانياً، به‌ لحاظ شكل‌ نگارشى‌، مانند نثر (افقى‌ و تمام‌ سطر) نوشته‌ مى‌شود. 🌺🌺 2. هر بند از تكرار متوالى‌ِ يك‌ ركن‌ سالم‌ به‌ دست‌ مى‌آيد؛ بنابراين‌، در بحر طويل‌ از بحور مختلف‌ الاركان‌ و يا اركان‌ مزاحف‌ استفاده‌ نمى‌شود. 🌺🌺 3. در بحر طويل‌ از انواع‌ صنايع‌ ادبى‌ و شگردهاي‌ شاعرانه‌، اعم‌ از صنايع‌ بديعى‌ (لفظى‌ و معنوي‌) و بيانى‌ و فنون‌ بلاغت‌، به‌ ويژه‌ از آرايه‌هاي‌ گوش‌ نوازي‌ چون‌ سجع‌، جناس‌، ترصيع‌، موازنه‌، مزدوج‌، تتابع‌ اضافات‌ و تنسيق‌ الصفات‌، به‌ وفور استفاده‌ مى‌شود، و اين‌ امر كلام‌ را از حيث‌ موسيقى‌ تقويت‌ مى‌كند. از اين‌رو، بحر طويل‌ غالباً مطنطن‌ و گوش‌نواز است‌ و در تعزيه‌خوانى‌، منقبت‌گويى‌، رجزخوانى‌ و نقالى‌ و مانند آنها بر مخاطب‌ عام‌ تأثير مضاعف‌ مى‌گذارد. 🌺🌺 4. بندهاي‌ اكثر بحر طويلهاي‌ موجود به‌ رديف‌ «را» ختم‌ مى‌شود؛ در اين‌ صورت‌ معمولاً كلمة قافيه‌ نيز مختوم‌ به‌ حرف‌ رَوي‌ «الف‌» است‌، مانند «آل‌ عبارا»، «قضا را»، «خدا را»، «ما را» و... این قالب به‌ نحوي‌ در اكثر «بند»هاي‌ سرايندگان‌ عرب‌ زبان‌ نيز راه‌ يافته‌، و رعايت‌ شده‌ است‌، مانند «سراً و جهاراً»، «مساءً و نهاراً»، «بهاءً و نضاراً» و... 🌺🌺 5. وزن‌ اكثر بحر طويلهاي‌ موجود حاصل‌ تكرار متوالى‌ «فَعِلاتُن‌» و «فاعِلاتُن‌» يا «مفاعيلُن‌» (بحرهاي‌ رَمَل‌ و هَزَج‌) است‌ و از اركان‌ ديگر به‌ ندرت‌ استفاده‌ شده‌ است‌. 🌺🌺 6. زبان‌ بحر طويل‌ به‌ مقتضاي‌ حال‌ مخاطب‌ عام‌، و محتواي‌ آن‌ ساده‌ و بى‌تكلف‌ است‌ و به‌ رغم‌ استفاده‌ از انواع‌ صناعات‌ ادبى‌، غالباً عوام‌ فهم‌ است‌. اين‌ خصلت‌ نيز در «عاميانه‌» دانستن‌ بحر طويل‌ مؤثر بوده‌ است‌. 🍂🍂🍂 @amoozeshe_zekre_eshgh انواع‌ بحر طويل‌: بحر طويل‌ به‌ تناسب‌ كميت‌ اركان‌ در هر بند دو نوع‌ است‌: الف‌ بحر طويل‌ منظم‌:👇 مشتمل‌ بر بحر طويلهايى‌ كه‌ اسلوب‌ تساوي‌ طولى‌ بندها در آنها رعايت‌ شده‌، و شمار اركان‌ در تمام‌ بندها يكسان‌ است‌، مانند بحر طويل‌ عصمت‌ بخارايى‌ ب‌ بحر طويل‌ نامنظم‌:👇 در اين‌ قسم‌ بحر طويلها قيد تساوي‌ طولى‌ بندها در كار نيست‌، بلكه‌ شمار اركان‌ در هر بند متغير است‌‌. به‌ نظر برخى‌ از محققان‌، مراد از بحر طويل‌ در معنى‌ اخص‌، نوع‌ اخير است. 🍂🍂🍂 فرق‌ بحر طويل‌ با قالبهاي‌ ديگر شعري‌: 👇👇👇 در قالبهاي‌ كهن‌ مانند قصيده‌، غزل‌، مثنوي‌ و جز آنها، شمار اركان‌ در هر بيت‌ 4 يا 6 و يا حداكثر 8 ركن‌ است‌، در بحر طويل‌ چنين‌ محدوديتى‌ نيست‌؛ همچنين‌، در قالبهاي‌ سنتى‌ هر بحر ممكن‌ است‌ از اركان‌ مختلف‌ و يا مزاحف‌ حاصل‌ شود؛ در بحر طويل‌ فقط يك‌ ركن‌ سالم‌ تكرار مى‌شود. تنها قالب‌ شبيه‌ به‌ بحر طويل‌، مسمط است‌، به‌ شرط آنكه‌ مسمط، همچون‌ بحر طويل‌، افقى‌ و تمام‌ سطر نوشته‌ شود؛ منتها بحر طويل‌ با مسمط دو فرق‌ عمده‌ دارد: الف:‌ مسمط مجموعه‌اي‌ از چند بند است‌ و در هر بند مصراعها ضمن‌ تساوي‌ طولى‌ هم‌ قافيه‌اند، جز مصراع‌ آخر بند ، ليكن‌ در بحر طويل‌، كلمات‌ آخر بندها متفق‌القافيه‌اند و بين‌ اجزاء ديگر، سجع‌ و ترصيع‌ و موازنه‌ و... برقرار است‌. ب:‌ در مسمط همچون‌ قالبهاي‌ ديگر شعر عروضى‌، شمار اركان‌ در مصراعها مساوي‌ است‌، اما در بحر طويل‌ چنين‌ نيست‌. 🍂🍂🍂 @amoozeshe_zekre_eshgh ادامه مبحث بحر طویل صفحه بعد 👇👇👇👇👇
ادامه مبحث قسمت ۱۷ صفحه ۲ 👇👇👇👇 فرق‌ بحر طويل‌ با شعر آزاد (نو): شباهت‌ و قرابت‌ صوري‌ بحر طويل‌ با شعر آزاد (شعر نو: نيمايى‌ و پسانيمايى‌) در عدم‌ تساوي‌ عددي‌ اركان‌ در هر بند است‌ (در شعر آزاد نيز به‌ هر چند «سطر» يا مصراع‌ «بند» مى‌گويند). نيما يوشيج‌ تصريح‌ كرده‌ است‌ كه‌ هرگاه‌ «استقلال‌مصراعها به‌ توسط پايان‌بندي‌ِ آنها» حفظ نشود، چنين‌ شعري‌ از حيث‌ وزن‌ بحر طويل‌ خواهد شد. نيز مى‌توان‌ ضمن‌ مقايسة بحر طويل‌ با شعر آزاد بدين‌نتيجه‌ رسيد كه‌ در شعر آزاد اولاً مصراعها مستقل‌ است‌، ثانياً شكل‌ نوشتن‌ آن‌ با بحر طويل‌ فرق‌ دارد؛ بدين‌ معنا كه‌ بحر طويل‌ به‌ صورت‌ افقى‌، تمامى‌ سطر را مى‌پوشاند و شعر آزاد به‌ صورت‌ مصراعهاي‌ كوتاه‌ و بلند و عمودي‌ (نردبانى‌) و يا مورب‌ (پلكانى‌) نوشته‌ مى‌شود. 🍂🍂🍂 كهن‌ترين‌ بحر طويل‌ فارسى‌:👇 نخستين‌بار، اخوان‌ ثالث‌ به‌ جست‌ و جوي‌ پيشينة بحر طويل‌ همت‌ گماشت‌ و پس‌ از نقد ديدگاههاي‌ برخى‌ از محققان‌، از جمله‌ نظر ملك‌ الشعرا بهار كه‌ نمونه‌هايى‌ از كتاب‌ رموز حمزه‌ (عصر صفوي‌) را «ترانه‌هاي‌ هجايى‌» خوانده‌ بود، آنها را صراحتاً بحر طويل‌ ناميد و سرانجام‌ بحر طويل‌ طرزي‌ افشار شاعر سدة 11ق‌ را قديم‌ترين‌ بحر طويل‌ دانست‌. ليكن‌ تحقيقات‌ بعدي‌ نشان‌ داد كه‌ سابقة اين‌ نوع‌ شعر به‌ دوره‌اي‌ قبل‌ از طرزي‌ افشار مى‌رسد. نخستين‌ بحر طويل‌ فارسى‌ كه‌ تا اين زمان‌ شناخته‌ شده‌، سرودة دانيال‌ دولتخانى‌ است‌ و اولين‌ نمونة منتشر شده‌ و چاپى‌ آن‌ «مكتوب‌» مير عبدالعظيم‌ مرعشى‌است‌، به‌ مطلع‌ «كمينة بندگان‌ اخلاص‌ به‌ خدمت‌ عرضه‌ مى‌دارد...» (حاصل‌ تكرار «مفاعيلن‌»). از دورة صفويه‌ به‌ بعد، بحر طويل‌ به‌ عنوان‌ قالب‌ شعري‌ تازه‌اي‌ رواج‌ بيشتري‌ يافت‌. 🍂🍂🍂 @amoozeshe_zekre_eshgh موضوعات‌ بحر طويل‌: در مقايسه‌ با قالبهاي‌ كهن‌ كه‌ هر يك‌ از آنها موضوعى‌ خاص‌ يا موضوعات‌ محدودي‌ دارند، در بحر طويل‌، با گنجايى‌ گسترده‌ و ميدان‌ عروضى‌ وسيع‌ آن‌، شاعر مى‌تواند موضوعات‌ متنوع‌ و مضامين‌ گوناگونى‌ را مطرح‌ كند. علاوه‌ بر موضوعاتى‌ كه‌ پيش‌تر گفته‌ شد، مدح‌ و دعاي‌ ممدوح‌ و درخواست‌ از وي‌، وصف‌ باغ‌ و بستان‌ و رياحين‌ و گل‌ و سبزه‌ و پرندگان‌ و مأكولات‌, شِكوه‌ از آلام‌ و شدايد زمانه‌ و درد غربت‌، شكايت‌ از يار كافركيش‌ِ مسلمان‌ كُش‌ (بحر طويل‌ عصمت‌ بخارايى‌)، رجزخوانى‌ در مقابل‌ حريف‌ و «كوبيدن‌ خصم‌» و حتى‌ مباحث‌ روشنفكري‌ و فلسفى و جز آنها، از موضوعات‌ بحر طويلهاي‌ موجود است‌. ونيز نخستين‌ غزل‌ ديوان‌ حافظ را در قالب‌ بحر طويل‌ تضمين‌ كرده‌ است‌. 🍂🍂🍂 نمونه‌هایی ازبحر طویل: 1. از ساعى‌ شروانى‌: 👇 «ابتدا مى‌كنم‌ اين‌ نامة پر درد به‌ نام‌ ملك‌ قادر قيوم‌ خداوند كريمى‌ كه‌ همه‌ حور و طيور و دد و ديو و سمك‌ و ببر و پلنگ‌ و ملخ‌ و شير ژيان‌ و ملك‌ و آدم‌ و جن‌ و بقر و گبر و مسلمان‌ و همه‌ منعم‌ و درويش‌ از او يافته‌ سرچشمة ادراك‌ رموز حركات‌ و سكنات‌ و روش‌ رزق‌ و معاشات‌ و سلوك‌ سبق‌ علم‌ و رموزات‌ معانى‌، ملكا كارگشايا به‌ من‌ خسته‌ و رنجور به‌ حق‌ شرف‌ خاك‌ ره‌ سيدكونين‌ و رسول‌ مدنى‌ و به‌ نبى‌ قرشى‌ و سبب‌ خلقت‌ افلاك‌ و نزول‌ رقم‌ آية «لولاك‌» ترحم‌ بنما و قلم‌ عفو به‌ روي‌ ورق‌ دفتر عصيان‌ بكش‌ از عزت‌ اصحاب‌ كبار و به‌ امامان‌ و به‌ حق‌ شرف‌ آل‌ عبارا*...» 🌺🌺 2. از عصمت‌ بخارايى‌:👇 «مى‌كشد ترك‌ كماندار مسلمان‌ كُش‌ جادوي‌ تو چون‌ كافر مست‌ از مژه‌ بر هر جگري‌ تير بلا را* تا كشد زار و به‌ هم‌ برزده‌ و مست‌ و سنان‌ خورده‌ و مجروح‌ و دل‌ آزرده‌ و افگار و جگر سوخته‌ ما را*...» 🍂🍂🍂 چند نمونه بحر طویل مذهبی را که در مداحی نیز کاربرد زیادی دارد را در صفحات بعد اشاره میکنیم.👇👇👇 ☘☘☘☘ @amoozeshe_zekre_eshgh ادامه بحر طویل صفحه بعد 👇👇👇👇‌
ادامه مبحث قسمت ۱۷ مذهبی صفحه۳ 👇👇👇👇 نمونه یک: بحرطویل حضرت رقیه س شاعر: استاد سازگار 🍂🍂🍂 کیستم من دُر دریای کرامت، ثمر نخل امامت، گل گلزار حسینم، دل و دلدار حسینم، همه شب تا به سحر عاشق بیدار حسینم، سر و جان بر کف و پیوسته خریدار حسینم، سپهم اشک و علم ناله و در شام علمدار حسینم، سند اصل اسارت که درخشیده به طومار حسینم، منم آن کودک رزمنده که بین اسرا یار حسینم، منم آن گنج که در دامن ویرانه یگانه دُر شهوار حسینم، به خدا عمة ساداتم و در شام بلا مثل عمو قبله حاجاتم و سر تا به قدم آینه‌ام وجه امام شهدا را. 🌺🌺 بند دوّم روز عاشور که در خیمه پدر از من مظلومه جدا شد، به رخم بوسه زد و اشک فشان رو به سوی معرکة کرب و بلا شد، سر و جان و تن پاکش همه تقدیم خدا شد، به ره دوست فدا شد، حرم الله پر از لشکر دشمن شد و چون طایر بی‌بال پریدم، گلویم تشنه و با پای پیاده به روی خار دویدم، شرر از پیرهنم شعله کشید و ز جگر آه کشیدم که سواری به سویم تاخت و با کعب سنان بر کمرم زد، به زمین خوردم و خواندم ز دل خسته خدا را. 🌺🌺 بند سوّم شب شد و عمه مرا برد، سوی خیمه و فردا به سوی کوفه سفر کردم و از کوفه سوی شام بلا آمدم و در وسط ره چه بلاها به سرم آمد و یک شب ز روی ناقه زمین خوردم و زهرا بغلم کرد و سرم بود روی دامن آن بانوی عصمت به دلم شعله آهی که عیان گشت سیاهی و ندانم به چه جرم و چه گناهی به جراحات جگر زخم زبانش نمکم زد، دل شب در بغل حضرت زهرا کتکم زد، پس از آن دست مرا بست و پیاده به سوی قافله آورد، چه بهتر که نگویم غم دروازه شام و کف و خاکستر و سنگ لب‌بام و ستم اهل جفا را. 🌺🌺 بند چهارم همه شب خون به دل و موج بلا ساحل ما شد که همین گوشة ویرانه‌سرا منزل ما شد، چه بگویم که چه دیدم، چه کشیدم، همه شب دم به دم از خواب پریدم، پس از آن زخم زبان‌ها که شنیدم، چه شبی بود که در خواب جمال پسر فاطمه دیدم، چو یکی طایر روح از قفس جسم پریدم، به لبش بوسه زدم دور سرش گشتم و از شوق به تن جامه دریدم، دو لبم روی لبش بود که ناگاه در آن نیمه شب از خواب پریدم، زدم آتش ز شرار جگرم قلب تمام اُسرا را. 🌺🌺 بند پنجم اشک در دیده و خون در جگر و آه به دل، سوز به جان، ناله به لب، سینه پر از شعله فریاد، زدم داد که عمه پدرم کو؟ بگو آن کس که روی دامن او بود، سرم کو؟ چه شد آن ماه که تابید در این کلبه احزان و کشید از ره احسان به سرم دست نوازش همه از ناله من آه کشیدند و به تن جامه دریدند که ناگه طبقی را که در آن صورت خورشید عیان بود نهادند به پیشم که در آن رأس منیر پدرم بود، همان گمشده قرص قمرم بود، سرشکش به بصر بود و به لب داشت همی ذکر خدا را. 🌺🌺 بند ششم چه فروزان قمری بود، چه فرخنده سری بود رخ از خون جبین رنگ، به پیشانی او جای یکی سنگ، لب خشک و ترک خوردة او بود کبود از اثر چوب به اشک و به پریشانی مویش که نگه کردم و دیدم اثر نیزه و شمشیر به رویش بغلش کردم و با گریه زدم بوسه به رگ‌های گلويش نگهش کردم و دیدم دو لبش در حرکت بود به من گفت عزیز دلم اینقدر به رخ اشک میفشان و مزن شعله ز اشک بصرت بر جگرم، آمده‌‌ام تا که تو را هم ببرم، از پدر این راز شنیدم ز دل سوخته یک «یا ابتا» گفتم و پروازکنان سوی جنان رفتم و دیدم عمو عباس و علی‌اکبرِ فرخنده لقا را. 🌺🌺 بند هفتم حال در شام بوَد تربتِ من کعبه حاجات، همه خلق به گرد حرمم گرم مناجات بیایید که اینجاست، پس از تربت زینب حرم عمه سادات، همانا به کنار حرم کوچک من اشک فشانید، به یاد رخ نیلی شده‌ام، روضه بخوانید به جان پدرم دور مزار من مظلومه بگردید و بدانید که با سن کمم مادر غمخوار شمایم، نه در این عالم دنیا که به فردای قیامت به حضور پدرم یار شمایم، همه جا روشنی چشم گهربار شمایم، همه ریزید چو «میثم» ز غمم اشک که گیرم همه جا دست شما ☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘ @amoozeshe_zekre_eshgh
ادامه مبحث قسمت ۱۷ مذهبی صفحه۴ 👇👇👇👇 نمونه دو: بحر طویل معروف قمر بنی هاشم که بارها و بارها شنیده اید که بصورت کامل همراه با گوشواره آن تقدیم می شود. 🍂🍂🍂 شير سرخ عربستان و وزير شه خوبان، پسر مظهر يزدان، كه بُدى صاحب طبل و علم و بيرق و سَيف و حَشم و با رقم و با رمق اندر لقب او ماه بنى هاشم و عباس علمدار و سپه دار و جهانگير و جهانبخش و دگر نايب و سقا (شه با وفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتى ابوالفضل). 🌺🌺 ديد كاندر حرم خسرو خوبان شده بس ناله و افغان و پر از شيون طفلان همه شان سينه زنان نوحه كنان موى پريشان دل بريان سوى عباس شتابان كه عموجان چه شود جرعه آبى برسانى به لب سوختگان كز عطش آتش بگرفته گلوى ما. (شه با وفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتى ابوالفضل) 🌺🌺 پس بيا ويخت به دوش دگر خويش يكى مشك چو مشكى كه بدى خشكتر از لعل لب ماه مدينه، گل گلزار سكينه به فغان گفت كه يا بنت اخا ناله مكن، ضجه مزن زان كه عموى تو نمرده روح الحال كنم بهر تو من آب مهيا  (شه با وفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتى ابوالفضل). 🌺🌺 پور حيدر چو يكى مرغ سبك روح مكان كرد بر عرشه زين، روح الامين گفت كه احسنت از آن مادر فرزانه بياورد چه تو شير دل و نامورى را كه دو زانوش گذشتى ز سر و گوش فرس هى هى به تكاور زدى همچون على عالى اعلا (شه با وفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتى ابوالفضل) 🌺🌺 پس به تعجيل سوى شط فرات آمده مانند سكندر ز پى آب حيات آمده، آن شير غضنفر نظرى كرد بر آن آب، كه چون اشكم ماهى بزدى موج بفرمود كه آب عجب موج زنى، ليك ندارى خبر از تشنگى عصمت طاها. (شه با وفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتى ابوالفضل) 🌺🌺 پس به تكبير بزد نعره، همان شير به جولان شد و در صحنه ميدان شد و پاشيد ز هم لشكر كفار، يكى گفت كه اى قوم گريزيد كه اين است، ابو الغزه، تهمتن، لقبش ماه بنى هاشم و باشد پسر حيدر صفدر، شده منسوب به سقا  (شه با وفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتى ابوالفضل) 🌺🌺 غضب آلوده ز غیرت شد و عباس ز جا خواست بشد موی تنش راست به خود گفت که عباس عجب آسوده نشستی بنما آب مهایا اى آب عجب مى رود، اما خبرت نيست سكينه، گل گلزار مدينه، رخ ماهش بفسرده، اما ز عطش غش بنموده، آخر اى آب تويى مهريه فاطمه اما پسرش شد ز تو محروم، همان سيد مظلوم، الهى كه گل آلوده شوى تا به ابد شوقى غمديده از اين غم شده ديوانه و شيدا. (شه با وفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتى ابوالفضل) 🌺🌺 شیر سرخ عربستان و وزیر شه خوبان پسر حیدر کرار ابالفضل علمدار سپه دار که صد لشکر کین را بکند خار به گفتار و به کردار و به رخسار و به رفتار بود حیدر کرار به یاران وفادار و به اعدا شه قهار تو که بودی که ربودی دل دادار ابالفضل علمدار پسر ام بنین زاده سلطان سماوات و زمین حضرت حیدر ☘☘☘☘☘☘☘☘ @amoozeshe_zekre_eshgh
قسمت ۱۸ (مفرد) تک‌بیت یا تک‌بیتی یا فرد یا مفرد یک قالب شعر کهن فارسی است که از یک بیت (معادل دو مصراع) تشکیل شده‌است که دو مصراع میتواند هم قافیه باشند یا نباشند. در بعضی مواقع هم ممکن است به دو بیت برسد که هر بیت قافیهٔ جداگانه دارد. بیشتر تک‌بیتی‌ها تبدیل به ضرب‌المثل و حکم کلمات قصار در نثر به خود گرفته است. 🍃🍃🍃🍃 سعدی، صائب تبریزی و هاتف اصفهانی از معروف‌ترین سرایندگان تک‌بیت بوده‌اند. مثال: از سعدی 👇 پای ملخی نزد سلیمان بردن زشت است ولیکن هنر است از موری 🌺 مردی نه به قوت است و شمشیر زنی آن است که جوری که توانی نکنی 🌺 می‌میرم و همچنان نظر بر چپ و راست تا آنکه نظر در او توان کرد، کجاست؟ 🌺 سخن را سر است ای خردمند و بن میاور سخن در میان سخُن 🌺 @amoozeshe_zekre_eshgh 🍃🍃🍃🍃🍃 استفاده از تک بیت در مدیحه سرایی 👇👇👇 مادحین عزیز از این قالب معمولا در جاهای خاص استفاده های زیادی میشه که بطور نمونه به چند مورد آن اشاره میکنیم:👇 ✅ ۱_ هنگام اوج روضه میتونید بین روضه به فراخور روضه از تک بیت هایی وزین و غنی که مربوط به همان قسمت روضه می باشد استفاده کرد. به طور مثال هنگام اشاره روضه علی اصغر و گهواره از تک بیت زیر 👇 آهسته گويمت نكند بشنود رباب گهواره در حراجی بازار ديده اند 🌺 یا هنگام روضه حضرت زهرا و اشاره به دست و بازوی حضرت زهرا می توان به تک بیت 👇 دارد هنوز رایحه ی بوسه ی نبی دستی که در حمایت مولا سپر شده است. اشاره کرد و دوباره به روضه باز گشت, 🌺 ✅ ۲_ جای دیگری که میشه از تک بیت ها به نحو احسن استفاده کرد ,هنگامی است که قبل از شما مداح دیگری خوانده و وسط روضه به شما میدهند و شما میخواهید که روضه را عوض کنید و وقت هم زیاد نیست، معمولا با یک تک بیت فراخور روضه از مستمع با تک بیت مد نظر، لحظاتی ذکر میگیرید و در ادامه روضه خودتان را پیاده میکنید. معمولا این تک بیت ها با اسامی معصومین تمام میشود و مستمع همان ذکر معصوم را در پایان تک بیت شما، با هر ریتمی که شما به آن بدهید ادامه میدهد. مثال👇 برای روضه امام حسین، تک بیت👇 رحمت به آن کسی که به من یاد داد و گفت: وا کن دو لب به نام جنون و بگو « حسین » اینجا با کشیدن نام حسین در ادامه از مستمع ذکر ^حسین جان^ را میگیرید. 🌺 روضه حضرت علی، تک بیت👇 هر که آمد در نجف از هیبتت در سجده رفت ساجد خار تو ام ، بنما نگاهی یاعلی که مثل تک بیت قبل بصورت ذکر ""علی جان" یا "علی یا علی" با هم نوایی مستمعین ادامه میدهید. 🌺 روضه امام حسن، تک بیت👇 گرچه در روی زمین حتی نداری یک حرم شیعه روزی عرش سازد بر مزارت یا حسن و همچنین برای امام حسن نیز همین برنامه را پیاده میکنید. دقت کنید که برای ذکر گرفتن, این تک بیت ها معمولا با نام معصومین و کسانی که میخواهید ذکر را بگیرید تمام می شود. ✅ ۳_ هنگام سینه زنی به خصوص سینه زنی شور می توان لحظه ای از ریتم اصلی خارج شده و سینه زن همچنان کار خودش را انجام میدهد و با میاندار سینه را ادامه داده و مداح با الحان مختلف و تحریر های خاص در ملودی های مختلف، معمولا در آواز دشتی و دستگاه شور و چهارگاه، تک بیت های غنی، مرتبط با مراسم و سینه زنی را اجرا میکند این مدل کارها را معمولا تو کارهای حاج محمود کریمی و سیدجواد مقدم زیاد شنیدید , معمولا این اشعار پند آموز و تا حدودی حماسی به خصوص هنگام شور زنی می باشد و البته نیاز به سینه زن و میاندار وارد و باهوش دارد، تا از ریتم اصلی سینه زنی خارج نشود. تک بیت های زیر را میتوان مثال زد👇 به حماسی بودن تک بیت ها دقت کنید!!! حاصل عقل بُوَد عشق و ، جنون میوه ی اوست هر که از عشق تو دیوانه نشد عاقل نیست 🌺 هنگام سینه زنی بصورت شور این تک بیت👇 نام مقدّست نمک زندگی ماست جز شورِ « یاحسین» دگر دم نمیدهیم. 🌺 و یا... هرکس بر این لباس عزا طعنه می زند فردا برای یک نخ آن هم، اسیر ماست 🌺 هنگام شور امام رضا👇 كاخ همه شاهان جهان را كه بگردی دربار كسی پنجره فولاد، ندارد 🌺 ✅ ۴_ هنگامی که می خواهید مجلس را تمام کنید و مستمع هنوز در سینه زنی است به خصوص در شور زنی, می توانید با یک تک بیت، سینه را از مستمع گرفته و در ادامه با یک روضه کوتاه و یا جلسه خیلی طول کشیده, سریع وارد دعای آخر مجلس میشوید, تک بیت ها اینجا احساسی و مناسبتی می شود. بطور مثال👇 همین فاطمیه امسال و چند روز دیگر هم پایان سال است و جلسه در حال شور زنی است شما با تک بیت زیر به عنوان مثال ,جلسه را از سینه زن گرفته و به حالت سکون در می آورید. دوباره زخمِ « در » سر باز کرد و چشم سائل گفت: دوتا پیمانه گریه ، روزیِ پایانِ سالَم کن و در ادامه یا روضه کوتاه یا دعای پایانی را انجام می دهید. التماس دعا ☘☘☘☘☘☘ @amoozeshe_zekre_eshgh
قابل توجه مادحین عزیز❗️❗️ 👇👇👇👇 برای استقبال از پیام رسانهای داخلی وارد کانال آموزشی استاد در دو پیام رسان و شوید. مطالب با سرفصل در کانال بار گزاری گردید برای استفاده سایر مادحین عزیز در گروه ها انتشار دهید. 🌹🌹🌹🌹 لینک کانال در ایتا👇 http://Eitaa.com/amoozeshe_zekre_eshgh لینک کانال در سروش👇 https://sapp.ir/amoozeshe_zekre_eshgh
ارتباط ادبیات و مدح امیرالمومنین علی (ع) صفحه 🍃🍃🍃🍃🍃 از دیرباز در آسمان شعر و ادب فارسی شاعران چون ستارگان این آسمان در مدح علاقه‌ها و اسطوره های خویش شعرهای زیبایی سروده‌اند و همگان را به تحسین واداشته‌اند. یکی از موضوعاتی که بی‌شک همواره مورد توجه شاعران فارسی بوده مدح و ستایش بزرگان دین و از جمله حضرت علی(ع) است. و ارتباط عمیق شعر و نغمه هست که یک اثر مکتوب نظم را به یک اثر موسیقیایی بی نظیر تبدیل میکند نکته قابل تأمل اینجا است که این مدح و منقبت فقط مربوط به دوره‌ای خاص از تاریخ ادبیات ایران نیست بلکه از حماسه‌های غرور آفرین فردوسی تا غزل‌های شیرین شهریار شعر فارسی همه از مدح مولا علی(ع) می‌گویند. 🍁 در آثار شاعران سده‌ی سوم و چهارم هجری، شهید بلخی و همین‌طور سمرقندی که با لقب «پدر شعر فارسی» شناخته شده، بیت‌ها و اشاره‌های ستایش‌آمیزی درباره‌ی امام علی (ع) دیده می‌شود. با این حال، شعری که کسایی مروزی، شاعر قرن چهارم یا پنجم، درباره‌ی امام علی (ع) سروده، از نخستین شعرهایی است که در آن به شکل مفصل به ستایش این امام معصوم پرداخته شده است: مدحت کن و بستای کسی را که پیمبر بستود و ثنا کرد و بدو داد همه کار آن کیست بدین حال و که بوده است و که باشد جز شیر خداوند جهان، حیدر کرار؟ این دین هدی را به مثل دایره‌ای دان پیغمبر ما مرکز و حیدر خط پرگار علم همه عالم به علی داد پیمبر چون ابر بهاری که دهد سیل به گلزار 🍁 در ادامه شاعر پرآوازه قبادیانی این شاعر اسماعیلی‌مذهب، در قصیده‌ی با اشاره به واقعه‌ی غدیر، سروده است: بنگر که خلق را به که داد و چگونه گفت روزی که خطبه کرد نبی بر سر غدیر دست علی گرفت و بدو داد جای خویش گر دست او گرفت تو جز دست او مگیر @amoozeshe_zekre_eshgh 🍁 ، عارف و شاعر ایرانی هم که در سده‌های چهارم و پنجم زیسته، رباعی‌هایی از سر ارادت، خطاب به امام علی (ع) سروده است. یکی از این رباعی‌ها: ای حیدر شهسوار وقت مددست ای زبده‌ی هشت و چار وقت مددست من عاجزم از جهان و دشمن بسیار ای صاحب ذوالفقار وقت مددست 🍁 شیخ فرید‌الدین نیشابوری، شاعر و عارف سده‌های ششم و هفتم، هم درباره‌ی حضرت علی (ع) شعرهایی سروده که در یکی از آن‌ها آمده است: ای پسر تو بی‌نشانی از علی عین و یا و لام دانی از علی تو ز عشق جان خویشی بی‌قرار او نشسته تا کند صد جان نثار... 🍁 شاعر شوریده‌ای که سال‌های ۴۶۳ تا ۵۳۵ زندگی می‌کرد ابیات بسیار زیبایی در مدح مولا علی(ع) دارد. جایی که می‌گوید: سراسر جمله عالم پر ز شیر است ولی شیری چو حیدر با سخا کو... 🍁 و اما عارف بزرگ ایران زمین در عمق افکار و عقاید مولوی و گفته‌های او در مثنوی، نوعی ارادت و محبت به امیرمؤمنان علی(ع) و خاندان پیغمبر اکرم(ص) وجود دارد. یکی از معنوی‌ترین ماجراهایی که در مثنوی بیان شده، ماجرای جنگ عمرو بن عبدود با حضرت علی(ع) در جنگ خندق است. مولوی از کسی که با امیرالمؤمنین ع جنگ کرده است، نام نبرده و نگفته که این ماجرا واقع در کدام جنگ بوده، بلکه تنها به بیان موضوع می‌پردازد. اینکه مبارزی در یکی از جنگ‌ها به جنگ امام علی(ع) آمد و وقتی مغلوب وی شد، به آن حضرت بی‌احترامی کرد، ولی او به جای آنکه مقابله به مثل کند، مقابله به عکس کرد. مولوی ماجرا را با اخلاص امیرالمؤمنین شروع می‌کند و به مردم می‌گوید: باید از علی(ع) اخلاص عمل آموخت. سپس به بیان حالات و مقامات امام علی می‌پردازد و در ضمن این حالات، مسائلی را در رابطه با آن بیان می‌کند. او چنین می‌گوید: از علی آموز اخلاص عمل شیر حق را دان منزه از دغل در غزا بر پهلوانی دست یافت زود شمشیری کشید و برشتافت او خدو انداخت در روی علی افتخار هر نبیّ و هر ولی آن خدو زد بر رخی که روی ماه سجده آرد پیش او در سجده گاه و سپس ادامه ماجرا را نقل می‌کند... و یا مولوی در جایی دیگر به صراحت آرزوی افرادی چون حضرت علی(ع) را می‌کند و می‌گوید: زین همرهان سست عناصر دلم گرفت شیر خدا و رستم دستانم آرزوست. 🍁 ادامه دارد... 🍃🍃🍃🍃🍃 @amoozeshe_zekre_eshgh
ارتباط ادبیات و مدح امیرالمومنین علی (ع) صفحه 🍃🍃🍃🍃🍃 در ادامه مبحث اشعار در مدح امیرالمومنین ع به شاعر پرآوازه حماسی سرای ایران, بزرگ میرسیم. فردوسی توسی نیز در آغاز «شاهنامه‌»ی خود، بیت‌هایی را در ستایش امیر‌المؤمنین (ع) سروده است: 👇👇 که من شهر علمم علیم در است درست این سخن قول پیغمبر است گواهی دهم کاین سخن‌ها از اوست تو گویی دو گوشم پرآواز اوست و در ادامه میفرماید:👇 منم بنده‌ی اهل بیت نبی ستاینده‌ی خاک پای وصی حکیم این جهان را چو دریا نهاد برانگیخته موج ازو تندباد چو هفتاد کشتی برو ساخته همه بادبان‌ها برافراخته یکی پهن کشتی بسان عروس بیاراسته همچو چشم خروس محمد بدو اندرون با علی همان اهل بیت نبی و ولی خردمند کز دور دریا بدید کرانه نه پیدا و بن ناپدید بدانست کو موج خواهد زدن کس از غرق بیرون نخواهد شدن به دل گفت اگر با نبی و وصی شوم غرقه دارم دو یار صفی همانا که باشد مرا دستگیر خداوند تاج و لوا و سریر خداوند جوی می و انگبین همان چشمه‌ی شیر و ماء معین اگر چشم داری به دیگر سرای به نزد نبی و علی گیر جای @amoozeshe_zekre_eshgh و اما غزل سرای پرآوازه ادبیات فارسی, زبان مورد علاقه حافظ در غزل، زبان استعاری است و استفاده از نمادهای مختلف زمینه تفسیرهای متعدد از غزل او را فراهم ساخته است. او کمتر اشاره مستقیمی به اشخاص دارد. با این حال حافظ در یک رباعی اشاره‌ای مستقیم به حضرت علی(ع) دارد و ساقی کوثر را واسطه فیض حق معرفی می‌کند. وی در این رباعی مشهور چنین می‌گوید: 👇👇 مردی زکننده درخیبر پرس اسرار کرم زخواجه قنبر پرس گر طالب فیض حق به صدقی حافظ سر چشمه آن ز ساقی کوثر پرس البته حافظ شیرازی، در غزل دیگری نیز اشاره مستقیمی به امام علی(ع) دارد و از وی با نام شحنه(پادشاه) نجف یاد می‌کند: 👇👇 حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق بدرقه رهت شود همت شحنه نجف 🍁 در ادبیات معاصر هم تقریبا اکثر شعرا از علی (ع) نام برده اند که از سرآمد آنها میتوان از نام برد.  فضایل و صفات مولای متقیان علی بن ابیطالب به قدری گسترده است که بشر در بازگو کردن آن عاجز مانده است و همین سبب شده تا شهریار، همانند تمامی شعرای ایرانی و آذربایجانی از خطه سرسبز تبریز شیفته و حیران رازگشای عالم هستی شده و بسراید: 👇👇 نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت متحریم چه نامم، شه ملک لا فتی را مدح محاسن حضرت علی(ع) در اشعار شهریار به کرات به چشم می‌خورد. او در اشعاری که در سبک‌های گوناگون سروده، همواره از قدرت سحرآمیز کلام بهره جسته و از طریق مدح عصمت، علم، فضیلت، رشادت، سخاوت و معجزه امیرالمومنین, با به نظم درآوردن حکایت‌های مربوط به وی، کلام نغز و نصیحت آن حضرت را در عناصر شعر خود انتخاب کرده و با اقتباس نمونه‌های بسیاری از نظرهای درافشان، آنها را به زبان شعری درآورده است. او با ارائه ویژگی‌های حضرت علی(ع) با بهترین کیفیت در اشعارش، به مضمون اصلی کلام الهی تکیه کرده و مصادیقی از قرآن کریم آورده است. استاد شهریار در وصف سخاوت حضرت علی درباره بخشیدن انگشتری خود به فقیری چنین گفته است: 👇👇 برو ای گدای مسکین در خانه علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را ...   که همان تصویر این شخصیت الهی در آیه ۵۵ سوره المائده است که فرمود:  ولی امر و یاور شما رسول خدا و مومنانی هستند که نماز به‌پا داشته و فقیران را در حال رکوع زکات می‌دهند که به اتفاق نظر مفسران عامه و خاصه مراد از این آیه، حضرت علی(ع)  است. 🍁 در پایان میتوان گفت امیرالمونین علی ع یک الگو و اسوه نه فقط شیعیان که تمام مسلمانان و حتی غیر مسلمانان است, بطوری که جرج جرداق مسیحی از او دم میزند. می بینیم که تقریبا تمام شعرای فارسی زبان از او دم زدند و از الطاف بی کران او گفتند. 👇👇 در واقع نام علی ع با ادبیات کهن فارسی و در ادامه که بحث خواهیم کرد, با مدح امیرالمومنین ع در انواع حالات موسیقیایی ایرانی با توجه به هر منطقه خاص گره خورده است. باشد که رهرو و پیرو واقعی شاه نجف ,مولای متقیان اسدالله الغالب علی بن ابی طالب (ع) باشیم. التماس دعا 🍃🍃🍃🍃🍃 @amoozeshe_zekre_eshgh