eitaa logo
آموزش ذکر عشق *استاد حبیبی*
1.5هزار دنبال‌کننده
82 عکس
152 ویدیو
4 فایل
آموزش تخصصی نغمات آیینی 🍁استاد مرتضی حبیبی🍁 اینستاگرام (ارتباط زنده آموزشی) http://www.instagram.com/mortezahabibi110 کانال اصلی در تلگرام https://t.me/amoozeshe_zekre_eshgh ارتباط با استاد حبیبی ۰۹۰۱۳۶۵۳۰۸۵ آی دی استاد @zaker110
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت ۱۴ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇   مسمط : شعري است كه از رشته هاي گوناگون پديد مي آيد و هر رشته از چند مصراع هم وزن و هم قافيه تشكيل مي شود و در هر رشته تمام مصراع ها به جز مصراع آخر ، هم قافيه است . و مصراع آخر هر رشته را « بند » مي گويند . اين مصراع ها ( بند ها ) كه در تمام رشته ها هم قافيه هستند ، در واقع حلقه ي ارتباط رشته ها نيز محسوب مي شوند . 👇👇👇 توجه : هر رشته از مسمط معمولاً سه تا شش مصراع دارد كه به اندازه ي تعداد مصراع ها نام گذاري مي شوند . يعني سه مصراعي را مسمط مثلث ، چهار مصراعي را مسمط مربع ، پنج مصراعي را مسمط مخمس و شش مصراعي را مسمط مسدس مي گويند .  🍂🍂🍂🍂 نمودار مسمط مخمس 👇 1.............. 1.............. 1.............. 1.............. *.............. 2.............. 2.............. 2.............. 2.............. *.............. 🍂🍂🍂 نكته : گاهي شاعر همه ي مصراع هاي رشته اوّل را ، با تمام مصراع هاي آخر همه ي رشته ها ( بند ها ) هم قافيه مي آورد . و نکته دیگر اینکه انواع مسمط از جمله مسمط تضمینی وجود دارد که از بحث ما خارج و دلیلی به توضیحات اضافی ندارد و دوستان و مادحین عزیز که خواستند بیشتر بدانند میتوانند از کتب ادبیات, قالبهای شعری را مطالعه کنند. 🍂🍂🍂 مشخصات مسمط : 1- تعداد رشته هاي مسمط نامعين و به اختياري شاعر است . 2- موضوع و محتواي مسمط غالب تغزل ، مدح ، اشعار سياسي ، ملّي و ميهني است . 3- بنيانگذار مسمط منوچهر دامغاني ( شاعر قرن پنجم ) است .  🍂🍂🍂 مشهورترين مسمط سرايان عبارتنداز : منوچهر دامغاني ، قاآني و ملك الشعرا بهار . 🍂🍂🍂 نمونه مسمط مذهبی: شهادت عبدالله بن الحسن علیه السلام شاعر : محمود ژولیده نوع شعر : مرثیه و مسمط مربع یعنی این مسمط چهار مصراعی است. 👇👇👇   هرکه خــواهد بخــدا بنــدگی آغــاز کند  باید عبـداللَـهی احساس خود ابــراز کند کیست این طفل که درکودکی اعجازکند   قدرت فــاطمی اش رفـتـه به بابا حَسَنش کیست این طفل که تفسیر کند مـردن را  سهــل انگــاشت به میدان عمل رفتن را غیرت حیدری اش ریخت بهم دشمن را  یــازده ســاله ولی لایق رهـبــر شـدنـش واژه ای نـیـست به مــداحــی ایـن آزاده  چه مقــامـی است خــدا داده به آقــازاده از کجــا آمــد و راهش به کجــا افـتــاده  دامــن پــاک عمــو بود از اول وطـنـش بی زِرِه آمد وجــان را زِرِه قــرآن کرد  بی سپــر آمد و دستش سپــرجانان کرد بی رجز آمد و ذکر عمویش طوفان کرد  بی کـفـن بود ولی خــون تنش شد کفنش از حــرم آمدنش لرزه به لشگـر انداخت  جان خود را سپرجان عمو جانش ساخت ای بنازم به مقامش که چه جایی جان باخت مثل شش ماهه شده شیوۀ جان باخـتـنش بیدرنگ آمد و بر پـرچــم دشمن پا زد  خوب در معــرکـه فــریاد سرِ اعــدا زد بــوسه برروی عمــو ازطرف بـابا زد بوسه زد نیزۀ بیرحم به کــام ودهنـش همچو بابا همه اســرار نهــان را میدید  برتن پاک عمو تیــر وسنـان را میدید عـمۀ مضطـرب و دل نگران را میدید  دیــد در هلهله ها ضربه به پهلـو زدنش مَحــرم سِـر شد و اســرار نهان افشا شد دیــد تیــر آمد و برقلب عمـویش جا شد ذکر (لا حول) شنید وهمه جا غوغا شد  در دو آغــوش حسین و حسن افتاد تنش تیــغی آمد به سر او سر و سامـانش داد  زودتر از همه کس رأس به دامانش داد لب خــنــدان پــدر آمــد و درمــانش داد  مــادرش فــاطمه آمد به طــواف بــدنش  ☘☘☘☘☘☘☘☘☘  @amoozeshe_zekre_eshgh