eitaa logo
اصول مداحی
309 دنبال‌کننده
11 عکس
8 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹روضه جانسوز حضرتِ رقیه سلام الله علیها _ ویژه ایام محرم و صفر # بانوای :حاج احمد واعظی بابا،بابا،بابا.... دلم بشکسته بود،بابا! غمین و خسته بود،بابا! دو دستِ کوچولویِ من به زنجیر بسته بود،بابا! *امشب شبِ رقیه جانِ،دلِ همه الان رفته خرابه...* نبودی، ببینی،به چشمام موجِ دریا رو نبودی،ببینی،چه جوری می زدن ما رو *بابا! دنبالم می دویدن،تازیانه هارو می چرخوندن،من یه دخترِ کوچولوم،آدم های گُنده سرم می ریختن...* نبودی،ببینی،چه زجری می کشیدم من تو صحرا، رو خارا،برهنه پا، دویدم من بابا،بابا،بابا.... دیگه بسه جدایی منو ببر بابایی دلم خون و رُخم زرده روزا گرم و شبا سرده سَرَم،چشمم،تنم گوشم،همه درده نیگاه کن،شده رخسارِ من نیلی یه باره می اُفتم،سرم گیج میره از سیلی *بابا!صورتِ منو نگاه کن چیکار کردن...* بابا،بابا،بابا.... نمونده دیگه سو به چشمای ترم، بابا! یا از ترس،یا از درد،شب از خواب می پرم، بابا! *خواب بود بچه،تو خواب دید بغل باباست،تا چشماش رو باز کرد دید خرابه است،بابا نیست...بهونه ی بابا رو گرفت.... نانجیبا می خواستن آرومش کنن،سر باباش رو گذاشتن تو یه طبق،تا از در خرابه وارد کردن،عمه ی سادات که فهمید چه خبرِ،بلند شد،دوید رفت جلوشون رو گرفت...چیکار می کنید؟نبرید این سر رو، می کُشید این بچه رو،خودم آرومش می کنم،برگردونید این طبق رو...آی حسینا! عمه سادات رو با تازیانه زدن...بی بی رو کنار زدن،این طبق رو بردن جلو...حسین... گفت: دیدم کنار ضریح، پیر زنی یه چیزی رو تو دستش گرفته بود،گریه می کرد،هی نشون میده به ضریح...بلند شد برِ.... گفتم:مادرجان! من داشتم نگاه می کردم،می تونم ازت بپرسم این چی بود؟یا چی می گفتی؟ شروع کرد گریه کردن،گفت:پسرم ما از عشایرِ ایرانیم،تو بیابون و دشتیم،خیلی وقت ها در اثر راه رفتن،پاهامون زخم میشه...کفِ پاهامون آبله میزنه،از گیاهان دارویی،چربی حیوانات،یه پماد داریم،میزنیم خوب میشیم.... گفت:وقتی داشتم می اومدم اینجا،شنیدم این دخترکوچولو پاهاش آبله داره،از همون پماد آوردم،داشتم می گفتم:قربونت بشم،پات خوب شده؟... ان شاءالله تو حرمش باشیم،همون حرمی که هنوز احساس می کنیم داره میگه: بابا!.... فایل صوتی 👇👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو رفتی و بی تو زندگی برام عذاب شد تو رفتی و بی تو زندگی برام عذاب شد تو رفتی و زینب بی تو ذره ذره آب شد تو رفتی و دنیا روی سر من خراب شد وای بد حالم شکسته بالم میدونم امشب میای دنبالم یک سال و نمیه که روت و ندیدم رفتی ندیدی که من چی کشیدم تو رفتی و من شکستم خمیدم این پیراهن چقدر می ارزه به یاد گودال تنم میلرزه دیدم که پیراهنت رو دریدن من زنده بودم سرت رو بریدن اتیش به چادر نمازم کشیدن تو رفتی و نیزت قاتل من و رباب شد تو رفتی و گردنبند خواهرت طناب شد تو رفتی و دنیا روی سر من خراب شد من میدونم به یادم هستی تو اون ویرونه به ما پیوستی   قبل از من اونی که حاجت روا شد یک شب تو ویرونه از ما جدا شد از دوری تو رقیه فدا شد تو رفتی و دلم برای دخترت کباب شد تو رفتی و نگم که چی تو مجلس شراب شد تو رفتی و دنیا روی سر من خراب شد ‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌ فایل صوتی 👇👇👇
•اصول مداحی•: ▪●▪●▪●▪●▪●▪●▪●▪ فتنه و بیداد و بلا بود شام سخت تر از کرب و بلا بود شام شام بلا تیره تر از شام بود عصمت حق در ملأ عام بود ساز و نی و نغمه و آهنگ بود دسته گل سنگدلان سنگ بود خلق به دور اسرا صف زدند کوچه به کوچه همگی کف زدند فاطمه های حرم فاطمه زخم زبان مرهم زخم همه هرکه به آن خسته دلان رو نهاد زخم زبانی زد و دشنام داد خنده به رأس شهدا می زدند سنگ به ناموس خدا می زدند قافله تا وارد دروازه شد داغ جگر سوختگان تازه شد پای سر رهبر آزادگان عید گرفتند زنازادگان آل ابوسفیان در هلهله آل رسول الله در سلسله وای ندانم که چه تقدیر بود دست خدا در غل و زنجیر بود ماه سر نیزه پدیدار بود یا سر عباس علمدار بود چهره چو خورشید بر افروخته از عطشِ تشنه لبان سوخته دوخته چشم از سر نی بر حسین محو شده، غرق شده در حسین دیده ی اطفال به سیمای او چشم سکینه شده سقای او مانده سر نیزه به حال سجود مهر جبینش شده محو از عمود دیده ی اکبر سر نی نیم باز مانده به لب هاش اذان نماز هرکه به خورشید رخش چشم بست گفت که این سر، سر پیغمبر است رأس امام شهدا نوک نی کرده چهل مرحله معراج، طی زلفِ غباریش پر از بوی مُشک لعل لبش خشک تر از چوب خشک ماه خجل از رخ نورانیش سنگ زده بوسه به پیشانیش هیچ شنیدید که از گَرد راه پرده کشد باد به رخسار ماه هیچ شنیدید که در موج خون صورت خورشید شود لاله گون رخ زگل زخم، بهاران شده وجه خدا ستاره باران شده اشک همه سیل شد از سرگذشت خون، دل میثم شد از این سرگذشت : استادحاج غلامرضاسازگار
:حاج مهدی_رسولی قدم قدم پا میزارم تو جاده ها تا برسم به کربلا حسین حسین …. 🏴🏴🏴🏴 نفس نفس هم نفسِ حسینیا راهی میشم تا نینوا حسین حسین …. با تربتت ، وا شده یه روزی کامم تموم سال ، منتظرِ این ایامم زیارتت ، آرزویِ صبح و شامم …. اَشْهَدُ اَنَّكَ تَشْهَدُ مَقامیَ … تَسْمَعُ كَلامِی … تَرُّدُ سَلامی … اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ …. علم علم ، حسینیا از هر کجا میان به پابوسِ شما آقام آقام …. ستون ستون ، منم میام تا برسم به موکب امام رضا رضا رضا …. یادش بخیر ، حال خوشی داشتم اون دم تا صبح پایِ ، پنجرۀ فولاد موندم با صد امید ، زیارت نامه می خوندم اَشْهَدُ اَنَّكَ تَشْهَدُ مَقامیَ … تَسْمَعُ كَلامِی … تَرُّدُ سَلامی … اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ …. تپش تپش هر ضربانِ قلبِ من ذکرِ عَلَی دَّوام من حسین حسین …. حسین حسین میگم تا آخرین نفس ای مهربون امامِ من حسین حسین …. 🏴🏴🏴 یه روسیاه ، بازم به سویِ تو اومد تو این حرم ، فرقی نداره خوب و بد دعاهامون ، مستجابِ زیر این گنبد اَشْهَدُ اَنَّكَ تَشْهَدُ مَقامیَ … تَسْمَعُ كَلامِی … تَرُّدُ سَلامی … اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ …. ‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌ فایل صوتی 👇👇👇
هر جا سخن از زینب و دروازه شام است ساکت به تماشا منشینید حرام است دستی که به سر می زنی از این غم عظمی یادآور فرق سر و سنگ لب بام است یک سر به سر نیزه عیان است ببینید مانند هلال است ولی ماه تمام است هجده قمر از نوک سنان تابد و مردم پرسند ز هم پس سر عباس کدام است؟ مردم نزنید از همه سو سنگ بر این سر والله امام است امام است امام است زوار برادر شده بر نی سر عباس هم اشک به رخ هم به لبش عرض سلام است هر کوچه پر از هلهله و خنده و شادی است از شام بپرسید مگر عید صیام است؟ .... ! با یاد سر و چوب و لب و ناله زینب انگار جهان در نظرم مجلس شام است باید همه از مرد و زن شام بپرسید ناموس الهی ز چه در محضر عام است ؟ هر خانه که در سوگ حسین است سیه پوش "میثم"در آن خانه غلام است غلام است : استاد حاج_غلامرضا_سازگار
•اصول مداحی•: آمدم روضه ی ارباب ابا عبدالله " هر که دارد هوس کرببلا بسم الله " هر که خواهد که کند گریه به مظلومی عشق در میان حرم امن خدا بسم الله بر در هیئت او مادر او گریه کنان گوید ای گریه کنا سینه زنا بسم الله همه جمع اند در این سنگر اخلاص و دعا تا بیایند امام و شهدا بسم الله آدم و یوسف و یعقوب وَ سجاد و بتول ناله دارند همه اهل بُکا بسم الله یاد ارباب در آن لحظه ی آخر سوزد پاره های دل بشکسته ی ما بسم الله یاد آن مقتل خونین که غریبانه زدند بر تنش نیزه و شمشیر جفا بسم الله مادری مویه کنان موی کَنان می گوید یا بُنیَّ قَتَلوکَ بِثَری بسم الله : محمد_مبشری
شمس: مصیبت امام سجادعلیه السلام پیرمرد ِ بلا کشیده منم پسرِ شاه سربریده منم روضه خوانی که هرچه می گوید با دوچشم کبود دیده منم آنکه از ناقه دید بانوئی پایِ یک بوسه شد خمیده منم آن امامی که با تنی تب دار عقبِ ناقه ها دویده منم آنکه وقت فرار از خیمه نالة دختران شنیده منم آنکه در بین بوریا دلِ شب پیکر یک امام چیده منم آنکه درگوشة خرابة شام دفن کرده گلی شهیده منم همة روضه ها کنار ولی آنکه بازار شام دیده منم روضه را باز میکنم امشب سخن آغاز میکنم امشب روضه در یک کلام وای از شام دردِ بی التیام وای از شام کاش مادر مرا نمی زائید ناله های مدام وای از شام ناسزاهای بد به ما گفتند همه جایِ سلام وای از شام آن دیاریِ که کرده بازی با آبروی امام وای از شام قافله تا غروب گیر افتاد کوچه ها ناتمام وای از شام دخترِ فاطمه اذیت شد از نگاهِ حرام وای از شام گذر از کوچه هایِ تنگِ یهود آتشِ رویِ بام وای از شام جایِ حیدر زگیسویِ دختر می گرفت انتقام وای از شام در میان ِ چهار هزار رقاص گریه در ازدحام وای از شام سر وتشت و پیاله های شراب چوبِ بی احترام وای از شام لعنتی در کنارِ سر میریخت میِ باقیِ جام وای از شام سرخ موئی اشاره کرد و یزید گفت : گفتی کدام؟؟وای از شام من چهل سال گریه میکردم با همین یک کلام وای از شام : قاسم_نعمتی
شمس: 🔹سینه زنی واحد زیبا _ ویژه شب جمعه و ایام اربعین سفر کرب و بلا ، آرزویِ دل ما جنتِ اهل ولا ، حرم خون خدا «سیدی یا مظلوم یا اباعبد الله» حرم خونِ خدا ، بهشت اهل یقین قبلۀ دل مرقدِ ، پسر اُمِ بنین رزقِ این سینه زنان ، کی شود کویِ حسین؟ روشنیِ چشم ما ، خاکِ بین الحرمین «سیدی یا مظلوم یا اباعبد الله» اشکِ ما گشته روان ، از برای غم تو مادرت گریه کنِ ، ماتم اعظم تو بهر تو ناله زند ، قد خمیده مادرت ای که در راه خدا ، رفته بر نیزه سرت «سیدی یا مظلوم یا اباعبد الله» فایل صوتی 👇👇👇
شمس: دریا به دیدگان ترم گریه می کند آتش به قلب شعله ورم گریه می کند خون می چکد زدیده يِ خون بار ِ سلسله زنجیر هم به بال وپرم گریه می کند با کعب نی دهند تسلیِّ خاطرش هر دَم سه ساله همسفرم گریه می کند وقتی زدند خنده به اشکم زنان ِ شام دیدم به نی سر ِ پدرم گریه می کند چشم رباب تا به سر اصغرش فتاد گفتا هنوزهم پسرم گریه می کند برداغ جان گداز اسیری عمه ام هر صبح و شام منتظرم گریه می کند : استاد حاج غلامرضاسازگار
اشعاراستادسازگار: *زنجیرها گریستند ای شام، کربلای تو یا زین العابدین دل بزم ابتلای تو یا زین العابدین یک عمر در فراق جوانان هاشمی شد خونِ دل غذایِ تو یا زین العابدین در بین خنده و کف و شادی گریستند زنجیرها برای تو یا زین العابدین چشم حسین و چشم شهیدان کربلا گریند در عزای تو یا زین العابدین ای کاش پر شود عوض اشک، چشم ما از خون ساق پای تو یا زین العابدین در حیرتم که از چه به زنجیر بسته شد دست گره گشای تو یا زین العابدین ای کنز مخفی ازلی!یک نفر نگفت ویرانه نیست جای تو یا زین العابدین آرد صدای گریۀ ما سر بر آسمان، از اشک بی صدای تو یا زین العابدین تا حشر، انقلاب حسین است سربلند در پای خطبه های تو یا زین العابدین در کوچه های شام، فقط سنگ های بام بودند آشنای تو یا زین العابدین خاشاک و سنگ و خنده و دشنام و هلهله گردید رونمای تو یا زین العابدین "میثم"سلام می دهد از دور، صبح و شام بر صحن باصفای تو یا زین العابدین : استادحاج غلامرضاسازگار
السلام :جواد_مقدم 🏴🏴🏴🏴 تو این آتیش تاب و تب ای خدا چه خوبه باشم تشنه لب ای خدا دیده چشم من صحنه هایی که عالم و آدم ندیدن تو یه صبح تا شب عزیزانمو لب عطشان سر بریدن … غریبم غریب ، غریبم غریب ، غریبم غریب غریبم 🏴🏴🏴 دار و ندارم گریه بود ای خدا یه عمری کارم گریه بود ای خدا چی میشد اگه مادرم منو نمیزاد و من نبودم یاد دستای تو طنابم و یاد رخ های کبودم … غریبم غریب ، غریبم غریب ، غریبم غریب غریبم 🏴🏴 تو لحظه های آخرم ای خدا یاد بریده حنجرم ای خدا حالا که یه عمر سهم قلب من غصه و رنج و بلا بود کاش مثه بابام یا مثه عموم مرقدم تو کربلا بود غریبم غریب ، غریبم غریب ، غریبم غریب غریبم ‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌ فایل صوتی 👇👇👇
با امام زمان (عج) امید دل چرا در جیب غم بردی سر خود را بیا بنما به عالم روی از گل بهتر خود را بیا ای یوسف گمگشتۀ مصر ولا مهدی نشان شیعیان ده قبر زهرا مادر خود را بیا و در کنار جسم خونین برادر بین به زیر تازیانه عمّۀ غم پرور خود را بیا از جدّ خود بستان عموی شیر خوارت را که می نوشد به جای شیر خون حنجر خود را بیا مگذار تا جدّت به پیش خنده ی دشمن بگیرد در بغل با گریه نعش اکبر خود را بیا مگذار جدّت از فراز نیزه ی دشمن ببیند زیر کعب و نیزه اشک دختر خود را بیا بنگر چگونه عمّۀ مظلومه ات زینب نهاده در بیابان لاله های پرپر خود را بیا چشم تر و لب های خشک تشنگان را بین که گم کردند در دشت بلا آب آور خود را بیا لطفی به «میثم» کن که تا جان در تنش باقی است به پای جدّ مظلوم تو ریزد گوهر خود را : استادحاج غلامرضاسازگار
اسرار نهان را سر بازار كشيدند آتش به دل عترت اطهار كشيدند دروازه ی ساعات كه در شأن حرم نيست ناموس خدا را سوی انظار كشيدند بازار يهود و همه مردم به تماشا از پيرهن پاره ی ما كار كشيدند با سوت و كف و هلهله و رقص و جسارت دردِ دل ما را همه جا جار كشيدند تا خواست ، تماشايی مان كرد ستمگر با بی ادبی در بر حضّار كشيدند ای كاش كه چون كوفه غم سيلی مان بود ما را به سوی مجلس كفار كشيدند اي كاش فقط سنگ به سرها زده بودند بر گريه ی ما قهقهه بسيار كشيدند هر بار كه بی عاری شان خنده بما زد زخمی به دل حيدر كرار كشيدند ای سهل بگو از صدقه سوخت دل ما خون از جگر احمد مختار كشيدند از مردمشان هيزتر اينجا خودشانند خون بود كه از چشم علمدار كشيدند با اين كه خدا ، حافظ ناموس خودش بود با حرف كنيزی به جگر خار كشيدند از مجلس بيگانه به ويرانه كه بردند فرياد سر عصمت دادار كشيدند ما را پس از آن بزم شراب اشك نمانده بس چوب به لبهای گهر بار كشيدند با رأس بريده سخن اين بود دمادم يك آيه بخوان ،كار به اغيار كشيدند اين شام بلا لكّه ی ننگی است به تاريخ اسرار نهان را سر بازار كشيدند : محمود_ژولیده
🎤روضه و توسل _ویژۀ شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها 🏴🏴🏴🏴 «اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ ، وَعَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ، وَعَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَیْنِ ، وَعَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَیْن، علیه السلام» خورشیدِ رویِ بام دنیای حسینی فرزانه ای و ماه شب های حسینی باباست محو حُسن سیمای تو بانو یا اینکه تو گرم تماشای حسینی ای أَشبَهُ النّاسِ به زهرا بین زنها محبوبه ی محبوب و زیبای حسینی إِنسیه ای اما شبیه به فرشته باید صدایت کرد "حورای حسینی" عالم فدای طرز بابا گفتن تو *دیدی دختر چهار ساله چطوری میگه بابا ... مخصوصا اگه سیلی خورده باشه ... مخصوصا اگه از ناقه افتاده باشه ...* عالم فدای طرز بابا گفتن تو شیرین زبان! یک عمر رؤیای حسینی دل میبرد چادر نمازت از ملائك *دیدی دختر چهار ساله ،وقتی چادر سر میکنه..میاد جلو بابا روشو میگیره .. میگه بابا چادرم قشنگه ... بابا بغلش میگیره .. باباجان، یادت آمد دَمِ خیمه گفتی دخترِ من به تو چادر چقدر میآید .. بابا پاشو ببین چادرم خاکی شده بابا .. بابا .. بابا، پاشو ببین چادرم آتیش گرفته ... بابا ...* تو عصمت اللهی شبیه عمه هایت پیداست در خوی تو تقوای حسینی بابا برای خود دو تا غمخوار دارد تو زینب کبری نه، صغرای حسینی حبل المتین از ریشه های چادر توست تو گرمی بازار فردای حسینی *امشب مجلسمون با شبهای دیگه فرق داره، امشب حضرت رقیه سلام الله سفره داره ... امشب شهدای مدافع حرم هم میان ... شب دخترهای سه ، چهار ساله اس ...* امشب خدا دعای مرامستجاب کرد بابامرا برای خودش انتخاب کرد من که توان پاشدن از جا نداشتم خیرش قبول عمه دوباره ثواب کرد *من دیگه نمیتونستم بلند بشم عمه زیر بغلهامو گرفت .. عمه پاشو بابا اومده عمه ...* با اینکه من خودم پر درد و جراحتم زخم لب تو زخم دلم راکباب کرد دروازۀ پر از غم ساعات یکطرف مارا یزید وارد بزم شراب کرد ... *داره با بابا درد دل میگه .. امشب با درد دلهای این خانم بسوز .. امشب یه دلت کنار حرمش باشه .. یه دلت تو حرم ابی عبدالله باشه .. بابا خیلی دوستش داره .. اگر دوستش نداشت با سر بریده دیدنش نمیامد .. امشب اونهایی که دختر چهار ساله همراهشونه .. یه خواهش ازتون دارم .. اگر دختر چهار ساله روی زانو ت نشسته یا کنارت نشسته .. اهسته این دستت رو صورتش بگذار .. ببین دستت بزرگتر از صورت دخترت هست!!!... حالاببینید این سیلی چه کرد‌ ... بابا* در شام شامِ دختر تو تازیانه بود عمه تمام خرج سفر را حساب کرد *یعنی هر وقت خواستن ما رابزنن عمه می آمد .. بازوشو سپر میکرد..* زجری که من کشیده ام ازدستهای زجر عکسی کبود ازمن دردانه قاب کرد *بابا گفتم نزن ..که بال و پرم دردمیکند ...خواهر کوچک داری اگه یکی بهش سیلی بزنه چکار میکنی ..* گفتم نزن که بال و پرم درد میکند اما چه سود خواهش من را جواب کرد من نذر کرده ام که ببوسم لب تورا حالا خدادعای مرامستجاب کرد از شهر کوفه ،تا به شام، سنگم زدن از روی بام انقدر بهم سیلی زدن، دیگه نمی بینه چشام یکی بگه این دختره ، نزن .. نزن .. ضرب لگد زجر آوره ، نزن .. نزن .. حالا که اومدی بابا گوش بده دردِ دلمو زخمهای روی بدنم سَر میبره حوصله مو خسته شدم از قافله بابا، بابا... پاهام شده پر آبله بابا،بابا... وای!!! از سنان و حرمله ...بابا،بابا... حرمله منو میزد !!!...بابا،بابا... (توی همین اشکهات هر چی میخوای ازش بخواه ،بی بی دست کسی رو خالی رد نمیکنه ) بابا همیشه تو منو روی زانوت می نشوندی بابا.. اما امشب که مهمونم شدی میخوام تلافی کنم بابا ... امشب من میخوام سرت رو روی زانوم بگذارم اما دستهام توان نداره ... آنقدر زخم به پیکر دارم نتوانم که سرت بردارم ... یا ابتا، یا حسین ... یا ابتا ،یا حسین... فایل صوتی 👇👇👇
🌺 یا حسین 🌺 آقا چه میشود به غلامت کرم کنی با گوشه ی نگاه دلش را حرم کنی از بس که با گنه دلتان را شکسته ام لایق نیم نگه به دل مضطرم کنی یک گوشه ی نگاه تو دل را جلا دهد دل میدهم تو را که شما گوهرم کنی آقا مدال نوکریت را ز من نگیر من سینه میزنم که تو عاشقترم کنی ازکاروان عشق تو جامانده ام حسین آیا شود مرا تو مقیم حرم کنی؟ یک جرعه ای بده تو ز صهبای کربلا تا مست آن شراب و مِیِ کوثرم کنی # شاعر: مرتضی شاهمندی
🎤:سینه زنی واحد زیبا _ ویژۀ شب جمعه و ایام اربعین _حاج محمد یزدخواستی 🏴🏴🏴🏴🏴 صلی الله علی الحسین ... سلام میدم بهت من از راه دور با یاد تو روزمو شب میکنم خبر داری تویِ قنوت نماز شفاعتت رو طلب میکنم .. آقا از قدیمه ، به تو ارادتم چه با سعادتم ، که زیر سایه تم تو حسرت یه شب حرم زیارتم تا کی سهم عاشق تو کربلاتو ندیدنه ۲ از تو به یک اشاره و از ما به سر دویدنه صلی الله علی الحسین ... برا همین حسین حسین گفتنم حق داری خیلی گردنم میدونم خودت کمک کن اربعینِ امسال از ارتشِ میلیونی جا نمونم تو دنیا واسه من ، تو هستی بهترین یه کاری کن بیام ، پیاده اربعین قسم میدم تو رو ، نزن رومُ زمین آرزوم یک چایِ عراق تو موکب سر کشیدنه ۲ از تو به یک اشاره و از ما به سر دویدنه صلی الله علی الحسین ... چه حج هایی که ناتموم رها شد چه کربلاهایی که باقی موندند بازم به لطف پا میگیره یکی شبیه احمدی روشن تو این ماهِ عزا ، تو این روز و شبا کنارِ نوکرا ، و مجلس عزا دعا کنید برا ، امام و شهدا دلم تنگه واسه امام واسه شیرایِ حیدری یادش به خیر جماران و روضه خونیِ کوثری ... صلی الله علی الحسین ... فایل صوتی 👇👇👇
005 حضرت رقیه ـ تاریخ ولادت و شهادت.mp3
3.24M
تاریخ ولادت وشهادت حضرت رقیه (س) ازبیان دکتر محمد فراهانی