eitaa logo
آموزش مداحی
1.5هزار دنبال‌کننده
19 عکس
145 ویدیو
0 فایل
ارتباط با ادمین: @A_zaker
مشاهده در ایتا
دانلود
20.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 استفاده از موسیقی پاپ در مداحی! 🔘 استاد : حاج 🎙 ۵۰ https://eitaa.com/joinchat/2396127234C1e79c91b0f
زید بن حارثه نقل می کند:می خواستم برای انجام کاری خدمت رسول خدا برسم. شبانه به منزل آن حضرت رفتم و درب خانه را کوبیدم. پیامبر در حالی که دو طرف عبایش برآمده بود، بیرون آمد. پس از آن که کارم تمام شد، پرسیدم:ای رسول خدا! چه همراه داری؟ عبای خویش را کنار زد، دیدم حسن و حسین زیر عبای پیامبر پنهان شده اند. آنگاه فرمود:اینان فرزندان من و فرزندان دختر من هستند. آنگاه رو به آسمان کرد و فرمود: 🌹خدایا! تو می دانی که من این دو را دوست دارم، پس آنها را دوست بدار و دوست بدار هرکس آن دو را دوست بدارد.🌹 📚منابع اهل تسنن: الطبقات الکبری،ص۲۳ سنن ترمذی،ج۵،ص۶۵۶ سنن نسایی،روایت۵۸۲۴ https://eitaa.com/joinchat/2396127234C1e79c91b0f
امام زمان علیه السلام او شد قرارِ عالم و ما بی‌قرارش نان همه دنیا رسیده از کنارش هر روز از عُمرش بهار اندر بهارست هر کس که شد صاحب‌زمانی روزگارش آن روز نوروز است که برپا نماییم این سفره‌های هفت‌سین را درکنارش یک‌سالِ دیگر طی شد و آقا نیامد یک‌سال رفت و همچنان ما شرم‌سارش سالِ مبارک هست آن سالی که تنها خرج اباصالح شود لیل و نهارش 🔸شاعر: محمدحسین رحیمیان https://eitaa.com/joinchat/2396127234C1e79c91b0f
1.23M
☝️☝️☝️ 💠 فن بیان در مداحی! 🎙 ۴۰ https://eitaa.com/joinchat/2396127234C1e79c91b0f
♦️شروع خواندن روضه باید با آرامی و طمأنینه باشد. https://eitaa.com/joinchat/2396127234C1e79c91b0f
مناجات با خدا تا ببینم رحمت پروردگار خویش را می‌شمارم باز جرم بی‌شمار خویش را روز و شب فرقی ندارد پیش من چون با گناه تیره کردم آسمان روزگار خویش را هر زمستان رفت، آمد یک زمستان دگر چون به دست خود خزان کردم بهار خویش را از همان روز ازل باید خدایی می‌شدم در حریم یار می‌جُستم دیار خویش را هیچ‌کس مانند تو خیر و صلاحم را نخواست کاش دستت می‌سپردم اختیار خویش را کاش دست مهربانت سایه‌بان من شود تا بپوشانم خطای آشکار خویش را صحبت از عفو و بزرگی و کرامت می‌شود تا به سمت تو می‌اندازم گذار خویش را تو یقیناً می‌شناسی خوب‌تر از من مرا من نمی‌دانم صلاح کاروبار خویش را عهد می‌بندم نباشم غافل از اعمال خود باز یادم می‌رود قول و قرار خویش را کاش می‌فهمیدم این آلوده‌دل من نیستم حال که عمری کشیدم انتظار خویش را بس که سر زد از من رسوا خطا و اشتباه عاقبت از دست دادم اعتبار خویش را پیله کرده نفس امّاره به جسم و روح من کاش روزی بشکنم قفل حصار خویش را آبرو بخشیدی و من آبرو بردم فقط در میان خلق کم کردم عیار خویش را خواب غفلت آمد و خود را به چشمم عرضه کرد در عوض دادم دل شب‌زنده‌دار خویش را چندقطره اشک و دست خالی و چشمان تر... با خودم آورده‌ام داروندار خویش را بین زندان گناهان یاد تو افتاده‌ام؛ تا مگر پیدا کنم راه فرار خویش را "یا الهَ العالَمین إِغفِر ذُنوبی بِالحُسِین" هرچه باشم روی لب دارم شعار خویش را ای که با لب‌های تشنه قتل صبرت کرده‌اند... زینب از کف داده بعد از تو قرار خویش را 🔸شاعر: مجتبی خرسندی https://eitaa.com/joinchat/2396127234C1e79c91b0f
♦️شعری که در ابتدای جلسه می خوانیم، اگر در ابیات آخرش اشاره به روضه ی مورد نظر داشته باشد، بهتر می تواند جلسه را وارد فضای روضه کند. https://eitaa.com/joinchat/2396127234C1e79c91b0f