eitaa logo
آموزش تخصصی تجوید و حفظ و قرائت قرآن کریم
6.6هزار دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
7.7هزار ویدیو
433 فایل
✨﷽✨ 📖 رسول اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند : ✨حاملان وحافظان قرآن مشمول رحمت خاص خداوند هستند.✨ 📣ادمین و پشتیبانی کانال آموزش حفظ قرآن↩️ @meftah68 گروه حفظ ترتیبی https://eitaa.com/joinchat/3090940015C72c3166202
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عکس دوران جوانی استاد شحات انور
استاد شحّات محمد اَنور قارى مسجد امام رفاهى در روز ۱ ژوئیه ۱۹۵۰میلادى در روستاى کفر الوزیر که مرکزى دور افتاده در استان قهلیه است در یک خانواده کم جمعیّت متولد شد بیش از ۳ ماه از ولادت او نگذشته بود که پدرش وفات یافت و کودک خردسال نتوانست خوبى هاى پدرداشتن را بچشد، پدرى که او را در سن کودکى ترک کرده و در حاليکه طفل خردسال و یتیمى بود با امواج زندگى و گردش روزگار با همه شیرینى ها و تلخى هایش مواجه ساخت. و چون هیچ مهر وعطوفتى مانند مهرمادرى نیست، مادرش فرزند کوچک را به دامن گرفته و براى اقامت در منزل پدرش رهسپارشد تا با دائى هاى او زندگى کند چرا که دائى او وى را همچون پسر خود در برمى گرفت و بهترین امانت دار اوبود، او به یادگیرى و حفظ قرآن اقدام کرد و اینکه در خانه قرآن نشأت گرفت و رشد و نمو نمود تأثیر زیادى در تمام کردن حفظ قرآن کریم (در حاليکه ۸ ساله بود) داشت و بواسطه دائى اش استاد حلمى محمد مصطفى بارها به قرآن رجوع مى‌کرد ، وقتى به سن ۱۰ سالگى رسید دائى اش او را به یکى از روستاهاى مجاور (کفر المقام ) برد تا تجوید قرآن را به دست مرحوم استاد سید احمد فرارحى که سرپرستى او را مى کرد و رعایت واهتمام خاصى به او داشت فراگیرد چراکه استعدادى که او را شایسته مى ساخت تا یکى از مشهورترین قاریان مصر بلکه همه جهان باشد را در خود داشت. استاد شحّات خاطرات ایّام کودکى را به یاد مى آورد : ((در آن دوره من با حفظ کردن قرآن کریم سعادتى وصف ناشدنى یافتم مخصوصاً پس از اتمام حفظ قرآن و در اثناء یادگیرى تجوید آن، و بخاطراینکه صداى زیبائى داشتم واداءِ لحن من شبیه اداء قاریان بزرگ بود بر هم دوره اى هایم پیشى گرفته ودر میان آنان به استاد کوچک شناخته مى شدم واین موضوع ایشان را خوشنود مى ساخت، هم کلاسى هایم در مکتب به دنبال فرصت بودند که استاد مشغول کارى شود تا از من بخواهند که با تجوید، آیات قرآن را برایشان بخوانم و چنان مرا تشوق مى کردند که گوئى من قارى بزرگى هستم ، و یکبار استاد از دور صداى مرا شنید و ایستاد و به من گوش مى داد تااینکه از تلاوت فارغ شدم و از آن پس اهتمام بیشترى به من مى کرد و تمرکز بیشترى به من داشت چرا که آینده خوب و روشنى را از من متوقع بود به یاد مى آورم که در ضمن یادگیرى قرآن کریم براى همکلاسى هایم زیاد تلاوت می کردم روزى یکى از ایشان فکرى کرد، او یک قوطى کبریت تهیه کرد و جعبه آن را توسط یک نخ بلند به کِشُو آن متصل کرد،من یک قسمت را در مقابل دهانم مى گرفتم و می خواندم گوئى که میکرفون است و هر یک از دوستانم قسمت دیگر را به گوش مى چسباندند تا طنین صدا را از آن بشنوندکه زیبا و قوىّ مى‌شد … همه اینها راه و هدفم را در حالى که طفلِ خردسالى بودم مشخص کرد و باعث شد که من هر راه و هر وسیله اى را که بواسطه آن از قرآن کریم متمکّن مى گردیدم را جستجو کنم که از دستم نرود، بالاخص پس از آنکه جوانى شدم و بعد از وفات دائى ام که سرپرستى خانواده را به عهده داشت من باید به خود ومادر و پدر بزرگم تکیه مى کردم، هر گاه مى شنیدم یکى از بزرگان فوت کرده است و از یکى از مشاهیر قُرّاء براى احیاء مجلس عزاء دعوت به عمل آمده من در حالیکه طفل ۱۲ الى ۱۵ ساله اى بودم به مکان عزاء مى رفتم تا به قرآن گوش فرا دهم و از قارى چیزى یاد بگیرم و در فضاى آن مناسبت قرار بگیرم تا اینکه اگر به چنین مجلسى دعوت شدم مثل همین مشاهیر باشم استاد جوده ابو السعود و السعید عبدالصمد الزناتى و الشیخ جمدى الزامل کسانى بودند که با حضورشان آتش رقابت را درمنطقه شعله ور کردند، ولى حقیقت این است که استعداد این جوان مستعدّ ناگهان درخشید و در آن میان او را منحصر به فرد کرد و به مقامى انکار ناشدنى رسید و على رغم سنّ کمش مانند یک قارى بزرگ که تمامى سر انگشتان به او نشانه رفته است، درخشید و اینها همه قبل از ۲۰ سالگى بود. این زندگینامه ادامه دارد...... 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد:    👉 @amozeshtajvidhefzquran       👈