#مصاحبه🎙
🟢سلام و برگ. امیدوارم حالتون خوب باشه. لطفاً دربارهی داستان باغنار2 برامون بگید. قصهی اصلی این داستان چیه و ایدهی اولیهش رو چه کسی داد و آیا اینجور داستانا که مختص به قشر خاصی از خوانندگانه، نوشتنش سخته و اصلاً میارزه یا نه؟!
🟡سلام به شما و همه دنبال کنندگان باغنار و کسایی که این مصاحبه رو میخونن. همونطور که میدونید باغنار2 ادامه داستان باغنار1 هست که توسط جناب فرخ و خانمها شبنم و دخترمحی نوشته شد و فکر میکنم سال 1400 بود که به صورت آنلاین منتشر شد. ایده اصلی باغنار2 هم توسط خود جناب فرخ مطرح شد که ماجراهای باغ بعد از مرگ مشکوک استاد واقفی یاد رو پیگیری میکنه.
در ابتدا جناب فرخ، خانمها شبنم، بهرامی و دخترمحی تیم نویسندگان رو تشکیل دادن، فکر میکنم سال 1401 بود، بعد من به این تیم اضافه شدم و خانم ساداتی(دخترمحی) بنا به دلایلی از همکاری معذور شدن. من فکر نمیکنم هیچ داستانی رو بشه به قشر خاصی از خواننده محدود کرد. اتفاقا این هنر نویسنده هست که هرچند موضوع داستان خاص و محدود به عدهای خاص باشه، مخاطب بیشتری جذب کنه.
🟢چهجوری این داستان نوشته شد؟! چند نفر توی این کار دخیل بودن و چقدر زمان برد نوشتن این داستان؟! همچنین در مورد وقفههای داستان هم اگه میشه، توضیحی بدید.
🟡پیرنگ توسط جناب فرخ نوشته شد و هرکدوم ما بخشی از اون رو مینوشتیم و داخل گروه ارسال میکردیم و توسط جناب احف تدوین و ویرایش میشد. درمورد وقفههایی که باعث شد نگارش باغنار2 دو حدود سه سال طول بکشه، میتونم به مشغلههایی که هرکدوم از ما داشتیم. مناسبتهایی مثل محرم، ایام فاطمیه و بدون تعارف، گاهی به انحطاط رفتن انگیزه و اراده تیم نویسندگی و به اصطلاح خوابیدن کار اشاره کنم.
🟢بازخوردهای داستان چطور بوده و آیا مطابق انتظار بوده تا الان یا نه؟! و اینکه لطفاً از شیرینی و سختیهای کار و نوشتن گروهی هم برامون بگید و نقش شما توی آماده کردن این داستان چی بود و آیا رشدی صورت گرفت؟!
🟡خب نه حقیقتا چندان مطلوب نبود بازخوردها و انتظار بیشتری میرفت، ولی خب پیش میاد دیگه. درمورد سختیها و شیرینیهای کار هم، برای من زمانهایی که پارتهای مشخص شده رو مینوشتم و مورد تشویق استاد واقفی واقع میشد و یا میدیدم که مثل یه تیکه از پازل با کل داستان جور میشه خیلی ذوق زده میشدم. قطعا رشد و پیشرفت در نتیجه تمرین اتفاق میفته و این هم برای ما یه موقعیت بسیار خوب برای تمرینِ نوشتن و دستورزی بود.
🟢خودتون باغنار 1 رو خوندید؟! و اینکه چگونه وارد پروژهی باغنار 2 شدید؟!
🟡بله خوندم. البته وقتی که به صورت آنلاین منتشر میشد هنوز وارد باغ انار نشده بودم و بعدا مطالعه کردم. من داستانی رو تحت عنوان #غدیر_برگی2 مینوشتم که متاسفانه به سرانجام نرسید. به سبب همون داستان از من دعوت به همکاری برای نگارش باغنار2 شد.
🟢و در آخر اگر مایلید، کمی از خودتون بگید. محصلید یا شاغل؟! رشتهی تحصیلیتون چیه و از کِی وارد باغ انار و عرصهی نویسندگی شدید؟!
و اگه بخوایید توی یه جمله، #طرح_تحول رو به بقیه معرفی کنید، چی میگید و چه چیزی باعث میشه که شما هم به این طرح بپیوندید؟!
🟡بهم نورسان یا نورسا میگن. قدیمیهای باغ بهتر میشناسن بنده رو که خب خیلیهاشون هم دیگه نیستن توی باغ انار. یاد اون روزا بخیر بخیر واقعا. فکر میکنم عید غدیر سال 1400 بود که اتفاقی وارد باغ شدم. البته نه با این عنوان. الان هم مدتی هست سعادت فعالیت رو توی باغ ندارم متاسفانه. به همین موجب زیاد در جریان #طرح_تحول نیستم. ولی اگر درست متوجه شده باشم، فعالیتی مثل تیم نویسندگی باغنار2 درش انجام میشه.
برای کسانی که واقعا طالب نوشتن هستن و بهتر از قبل شدن و رشد در این عرصه و نه صرفا مونولوگ گویی و چیدن کلمات کنار هم، از این بستر بهره ببرن و داستان بنویسن و بنویسن و بنویسن!
🟢ممنون و تشکر از وقتی که گذاشتید.
🟡خواهش میکنم.
💢مصاحبهگر: احف🎤
🆔 @ANAR_NEWSS 🎙