حفظ قرآن؛ آری یا نه؟
❓
رهبر انقلاب در دیدار اخیر خود با قاریان قرآن، مجددا نیاز به ده میلیون حافظ قرآن را یادآوری کرد و افزود:
«راه تربیت ۱۰ میلیون حافظ که چند سال قبل مطرح کردیم، وارد کردن نوجوانان به عرصه فعالیتهای قرآنی است.»
تأکید مجدد ایشان و توصیه به حفظ قرآن در سنین نوجوانی، منشأ پرسشی مهم در ذهن برخی از اهالی تربیت است:
از طرفی حضور زنده و پویای معارف قرآن در زندگی افراد، خصوصا از سنین نوجوانی، آثارِ مثبتِ مهمی در جامعه دارد که بر اهلش پوشیده نیست،
و از طرفی نگاه کمّی دربارۀ تعداد حافظان قرآن کریم، آفات بسیار مهمی دارد که این هم بر اهلش پوشیده نیست؛ آن هم برای غیر عربزبانان و در شرائط فرهنگی-تربیتی موجود بینالمللی و کشور ایران، خصوصا اگر مراد این باشد که نوجوانان وارد میدان حفظ قرآن شوند.
حال برای اجتناب از این آفات و رسیدن به آن ثمرات، باید چه کرد؟
پیش از پاسخ بر این نکته تأکید میکنم که فهم بنده از مطالب رهبری، توصیه به حفظ قرآن بعد از فهم معانی و معارف آن و به عنوان زمینهای برای فهم عمیقتر و استمرار زیست قرآنی است، نه توصیه به حفظ الفاظ قرآن، بدون نیاز به فهم معانی آن. (برای ارزیابی این ادعا، ابتدا سخنان ایشان را اینجا مطالعه فرمایید)
در هر حال چند پیشنهاد در مقام پاسخ به سؤال مذکور تقدیم میکنم و امیدوارم با عمل، دانش و تجربۀ مدیران و فعالان فرهنگی-تربیتی همراه و تصحیح و تکمیل شود؛ اعم از افراد و نهادهای مؤثر در زمینه #فرهنگ_قرآنی یا #فرهنگ_عمومی کشور (از رهبری و دولت و وزارتخانهها تا عموم روحانیت و معلمان و ...):
1. لازم است هدف از #تمامِ انواع و سطوح برنامههای فرهنگی و دینی و قرآنی، #رشد مخاطبان و متربیان باشد، رشدی مشتمل بر ویژگیهای زیر:
الف) مبتنی بر ویژگیهای فطری انسان و هماهنگ با ساختار وجودی او؛
ب) متناسب با شرائط فرهنگی #واقعی جامعه؛
ج) با افق بهبود وضعیت فرهنگ عمومی کشور؛
د) جامع (نه تکبعدی)؛
ه) حقیقی و ریشهدار (نه تصنعی و صوری و بیریشه)؛
و) ماندگار (نه حبابی و زودگذر)؛
ز) با هدف الهیِ خدمت به مردم و جامعه (نه با اغراض آفتزدهای مثل تهیۀ گزارش به نهادهای بالادستی و کسب ردیف بودجۀ بیشتر).
2. آسیبشناسی از وضعیت برنامههایی که تا کنون اجرا شدهاند؛
در همین راستا مسئولان و متولیان فرهنگی کشور، دست کم به همان اندازه که بر اهمیت حفظ قرآن (خصوصا از نوجوانی) یا هر برنامۀ قرآنی دیگری تأکید میکنند، باید بر ضرورت انتخاب روشی متقن و بیآسیب (یا در حد امکان، کمآسیب) اصرار ورزند.
3. طراحی برنامهای عملیاتی که مشتمل بر عناصر و مراحل زیر باشد:
الف) شناسایی و گزینش معارف دینی و قرآنی متناسب با ویژگیهای روانشناختی و تربیتی مخاطبان (از جمله سن و سال آنها)؛
ب) شناسایی و معرفی روشهای درست و مؤثرِ انتقال مفاهیم ارزشمند (به طور عام) و معارف دینی و قرآنی (به طور خاص) و استفاده از آن شیوهها؛
ج) تکرار آیات قرآن و معارف آنها در فرآیند یادگیری (در حد معقول)، به گونهای که دو هدف تربیتی زیر را تأمین کند:
یکم: حضور مستمر معارف قرآنی در زندگی (ذکر)
دوم: امکان تفکر بیشتر در معارف قرآن و دریافتهای بیشتر یا عمیقتر از این منبع هدایت، در بستر زمان و حوادث.
البته حفظ و ازبرکردن آیات قرآن کمک شایانی به تحقق این اهداف (خصوصا هدف دوم) خواهد کرد، اما همانطور که گذشت، این تکرار و حفظ باید با روشی علمی و به دور از آسیبهای تربیتی انجام شود.
طراحی چنین برنامهای کار آسانی نیست، خصوصا در وضعیت فرهنگی (به معنای عام) امروز کشور، اما فعالان و مدیران فرهنگی میتوانند و باید به این سمت حرکت کنند. کارهای جستهگریختهای هم از جهات مختلف شده است و استفاده از دانشمندان و تجربیات موجود، راه را تا حدی هموار خواهد کرد.
طبعا هر چه فهم و همراهی مسئولان بالادستی نسبت به این امور، بهتر و بیشتر باشد، زمینه و امکانات کاملتری فراهم خواهد شد تا چنین برنامهای با مشورتهای علمی کافی به سرانجام رسد.
15 فروردین 1401
دینپرست
https://eitaa.com/anbaz60/851