eitaa logo
انباز
272 دنبال‌کننده
405 عکس
81 ویدیو
25 فایل
انباز: شریک، دوست، مانند و همتا، محبوب و معشوق. جایی کوچک برای فعالیت دینی ایتا: https://eitaa.com/anbaz60 تلگرام: https://t.me/anbaz60 ادمین: @Sajjaddinparast60 پست اول کانال: https://eitaa.com/anbaz60/2 وبلاگ: http://sdinparasti60.parsiblog.com/
مشاهده در ایتا
دانلود
: مراجع [تقلید]، فوق انتقاد به مفهوم صحیح این کلمه نیستند و ... غیر معصومی که در وضع قرار گیرد، هم برای خودش است و هم برای اسلام. البته تزکیه نفس نمی‌کنم (وَ ما ابَرِّئُ نَفْسی انَّ النَّفْسَ لَامّارَةٌ بِالسّوءِ) اما این قدر می‌دانم که همواره زبان خود را از زشتگویی خصوصاً نسبت به طبقه مراجع، حتی نسبت به آنهایی که از آنها به شخص من بدی رسیده است، حفظ کرده‏ام. ضمن اینکه مانند عوام فکر نمی‌کنم که هر کسی در طبقه مراجع قرار گرفت مورد عنایت خاص امام زمان (عج) است و مصون از خطا و گناه و فسق است. اگر چنین چیزی بود، شرط عدالت بلاموضوع بود.
اگر می‌خواهید درباره پوشش اسلامی زنان مطالعۀ ارزشمندی داشته باشید که از هر لحظه مطالعه، نکته‌ای سودمند به دستتان بیاید، بعید می‌دانم هنوز کتابی به ارزشمندی کتاب با نام موجود باشد. هر چند بخش‌هایی از مطالب این کتاب، از نظر علمی جای بحث و گفتگو دارد. اگر می‌خواهید یک بحث فقهی کامل به صورت استدلالی، روشمند، تحلیلی و جامع درباره یک مسئله را ببینید که هم متکی به روش‌های متقن و اثبات‌شده و به‌روز علمی است و هم پویایی مناسبی دارد و می‌تواند تأثیر مهمی در متن جامعه داشته باشد، اگر می‌خواهید یک بحث دقیق و روشمند در قلمرو تفسیر قرآن کریم ببینید که مدلول‌های نهفته در عبارات قرآنی را کشف و بیان می‌کند، اگر می‌خواهید مدخلی برای و و مباحث () ببینید، اگر می‌خواهید یک نمونه کار میان‌رشته‌ای شایسته و مفید (البته در حد علمی-ترویجی) در زمینه روابط فقه با جامعه‌شناسی و روان‌شناسی ببینید، و اگر می‌خواهید ببینید چطور می‌توان مطالب سخت و پیچیده را در قالب بیانی روشن و روان (البته تا حد زیادی، نه کامل) ارائه کرد، از کتاب شهید مطهری غافل نشوید.
توضیحی درباره کتاب «پاسخ‌های استاد به نقدهایی بر کتاب مسئله حجاب» از شهید مطهری: تصور رایج از این کتاب (البته پیش از خواندنش) آن است که وقتی شهید مطهری در کتاب «مسئله حجاب» به دفاع از پوشش اسلامی زنان برخاست، عده‌ای از مخالفان اسلام یا منتقدان حجاب، نقدها و سؤالاتی درباره مطالب این کتاب مطرح کردند و در نتیجه، شهید مطهری با پاسخ به این نقدها، مسیر دفاع از حجاب اسلامی را ادامه داد. در حالی که ماجرا دقیقا برعکس است. پس از انتشار این کتاب، شهید مطهری نسخه‌ای از آن را به یکی از شاگردان فاضلش (که ظاهرا روحانی بوده) هدیه می‌دهد. او هم وقتی می‌بیند شهید مطهری از حضور زنان در جامعه دفاع کرده، و فقط رعایت عفت اجتماعی را (بر اساس آیات و روایات و عقل) کافی می‌داند، شروع می‌کند به تاخت و تازهایی که در میان آنها سخنِ علمی بسیار کم است که محتاج به اندیشیدن و مطالعه‌ی بیشتر (از حد اصل کتاب مسئله حجاب) باشد. از نظر شهید مطهری، او از طرف افرادِ به‌هم‌بسته‌ی فامیلی و طبقه‏ای، شهید مطهری را به عنوان یک فردِ تنها در یک شهر، می‌دَرَد. (مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج‏19، ص: 594) البته ممکن است نسبت به برخی پاسخ‌های شهید مطهری هم نقدهایی وارد باشد، اما مظلومیت ایشان در فضای تاریک متحجران، نمود ویژه‌ای در این کتاب پیدا کرده است. به نظرم مهمترین فایده خواندن این کتاب دو امر است: 1. آشنایی با تفاوت اندیشه‌های متحجرانه و مجتهدانه، و شناخت بیشتر روحیه متحجران، 2. آشنایی با روش نقد دیگران (البته پاسخ‌های شهید مطهری از این نظر قدرت بالایی دارد، اما نقدهای آن شخص ناقد، بی‌فایده یا بسیار کم‌فایده است) https://eitaa.com/anbaz60/612
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕📝اولین سرگشاده دکتر به رئیس‌جمهور (١) 🔴 چگونه ریشه‌های فساد را بخشکانیم؟ جناب آقای سید ابراهیم رئیسی، رئیس محترم جمهوری اسلامی. با سلام و آرزوی مزید توفیقات در خدمت به ملت مغبونِ ستمدیده مفلوک ایران. ▪۱. لازم است پیش از هر نکته‌ای متذکر شوم که در این سی‌و‌اندی سال پس از پایان جنگ، از این قبیل کمیته‌ها و کمیسیون‌ها و ستادها بی‌شمار تشکیل شد اما دریغ از کمترین مبارزه و اقدامی. از جمله بزرگ‌ترین و دهان‌پرکن‌ترین آنها، ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی بود که به دنبال فرمان هشت‌ماده‌ای ۲۰ فروردین ۱۳۸۰ رهبر نظام به سران سه قوه تشکیل شد و هیچ اقدام مؤثر و ملموسی هیچ‌گاه از آن گزارش نشد.  ▪۲. شاید عنوان این سرگشاده تلویحاً دلالت داشته باشد بر اینکه یک راه حل واحد برای خشکاندن ریشه‌های تمام مفاسد وجود دارد اما حقیقت این است که هیچ شاه‌کلید واحدی برای چنین پدیدار ذوابعاد و عمیقا ریشه‌دوانده وجود ندارد. فلذا در این جا فقط می‌خواهم به تعدادی بینش و راهکار اشاره کنم که مانع از نهادینگی هر چه عمیق‌تر و گسترش هر چه فجیع‌تر مفاسد بسیار پیچیده درون نظام شود. ادامه دارد... ✅ https://t.me/Saeidzibakalam/1875
⭕📝اولین سرگشاده دکتر به رئیس‌جمهور (۲) ▪نخستین بینش بنیانی که بر راهبردهای مبارزه با مفاسد تأثیر بسزایی دارد این است که باور کنیم تعدی و تجاوز به بیت‌المال بخش اعظم مفاسد را تشکیل می‌دهد. امیدوارم نیاز به توضیح نباشد که تعدی و تجاوز به مال و اموال همواره میان برخی از مردم وجود دشته و مبارزه با آنها راهکارهای خاص خودش را طلب می‌کند، اما این نوع تجاوز هیچ‌گاه به گردپای تجاوز به بیت‌المال نمی‌رسد. ▪دومین بینش بنیانی که آن هم بر راهبردهای مبارزه با مفاسد تأثیر فوق‌العاده‌ای دارد این است که باور کنیم تجاوز به بیت‌المال در اکثر قریب‌به‌اتفاق موارد یا از جانب گروه یا باندی از مقامات و مدیران نظام صورت می‌گیرد و یا با تبانی مؤثر و قطعی همین مقامات و مدیران به ثمر می‌رسد. ▪ از دو بینش فوق می‌توان بینش بنیانی سومی را نتیجه گرفت: باید بپذیریم که مبارزه با مفاسد هیچگاه پشت درهای بسته نهادهای حکومتی صورت نمی‌گیرد. شهوت ثروت و شهوت قدرت چموش‌تر، مکّارتر، و دلرباتر از این هستند که مقامات نظام را با این دو شهوت پشت درهای بسته بگذاریم! ادامه دارد... 🆔 @saeidzibakalam
⭕📝اولین سرگشاده به رئیس‌جمهور(۳) : ♦ راهبرد یک. از سه بینش بنیانی فوق، می‌توان راهبرد کاملاً عملی‌ای را نتیجه گرفت: همواره و همه‌جا باید تمام سیاست‌گذاری‌ها و تصمیم‌گیری‌های مقامات و مدیران، به‌ویژه جایی که اموال ملی در میان است به طور کامل و شفاف در معرض دید و اطلاع مردم قرار بگیرد. ♦ راهبرد دوم: راهبرد بزرگ کاملاً مرتبط با راهبرد فوق این است که تمام اقدامات انجام‌شده اجرایی یا قضایی، از قبیل بازداشت تا اجرای محکومیت یا تبرئه، هر گونه اقدام بانکی و مالی، عزل و نصب‌ها در شرکت‌های دولتی و حاکمیتی، ابطال اسناد و مدارک شغلی و حرفه‌ای، مزایده‌ها و مناقصه‌ها و امثالهم، با ذکر نام مقام یا مقامات مربوطه و مؤسسه‌ یا نهاد حکومتی یا شبه‌حکومتی رسماً و علناً و به طور شفاف به مردم اطلاع‌رسانی شود. غسل تعمیدهای یادگار دوران سیاه شیخ محمد یزدی، هاشمی شاهرودی، و شیخ صادق لاریجانی که شرعاً نمی‌توان نام افراد متهم را تا احراز قطعی محکومیت اعلام کرد، امروزه هیچ مقدار اعتبار و وجاهت اجتماعی و سیاسی ندارد. اگر برآنید که وجاهت فقهی دارد، بجا است مراجع تقلید و مجتهدان نیالوده به اهداف و اغراض سیاسی اجتهاد پژوهشی خود را آزادانه و از طریق رسانه‌های خود ارائه کنند. ♦ راهبرد سوم: برای تحقق هر چه فراگیرتر راهبرد دوم، لازم است اَبر‌سیاست راهبردی پنهانکاری در تمام ساحات و عرصات قوه مجریه علناً و رسماً و سریعاً طرد و تقبیح شود. به طوری که تمام مقامات و مدیران اجرایی کشور الزام شوند تمام تصمیمات و اقدامات‌شان را صریح و شفاف و بدون پنهان‌کاری‌های مزورانه فریبکارانه به اطلاع مردم برسانند. ♦ راهبرد چهارم: برای وداع هرچه‌ مؤثرتر و سریع‌تر با اَبَرسیاست راهبردی پنهانکاری نظام لازم است سیاست تثبیت‌شده اسکات و ارعاب و تعقیب قضایی خبرنگاران و روزنامه‌نگاران تحقیقیِ مستقل و غیر وابسته به جناح‌های حاضر در قدرت کاملاً متوقف شود تا نقش فوق‌العاده تأثیرگذار رسانه‌های امین و وطن‌دوستِ مردمیِ مستقل در عرصه منحط و ضد مردمی سیاست ما تحقق یابد. یادمان باشد رسانه‌های حاکمیتی در ایران عموما تابع مستقیم شبکه‌های قدرت حاکمیتی هستند و این برای مردمسالاری و جمهوریت، یعنی مصیبت عظما! ♦ راهبرد پنجم: جناب آقای رئیسی! اگر حقیقتاً می‌خواهید مبارزه با فساد و مفسدان را برخلاف دوران بسیار تلخ و تاریک آقای حسن روحانی و یاران وفادارش آقای علی لاریجانی و شیخ صادق لاریجانی، جداً تعقیب کنید باید سیاست راهبردی پنجمی را اضافه کنید: سیاست راهبردی مصونیت از تعقیب و حمایت مالی از سوت‌زنان. برای این امر، لازم است قوانینی را بدون فوت وقت تدوین و به مجلس شورا تسلیم کنید. ادامه دارد...
⭕📝اولین سرگشاده به رئیس‌جمهور(۴) ▪ جناب آقای رئیسی! یادتان باشد که عموم نهادهای نظام تا خرخره در فساد اقتصادی/مالی و یا سیاسی و یا هر دو‌ غرق‌اند و کثیری از مقامات ظاهرالصّلاح شبانه‌روز درحال برنامه‌ریزی برای چپاول بیت‌المال‌اند و ملت هم به خاک سیاه نشسته و البته مقامات هم یا با طمأنینه به روی خود نمی‌آورند و یا این میزان از مفاسد و افساد را بسیار کوچک و کم‌اهمیت می‌نمایانند. امروزه‌روز، با پایین‌ترین میزان مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری اخیر، باید برای شما و سایر مقامات عالی و عالی‌تر اظهرمن‌الشمس شده باشد که میزان مقبولیت و پایگاه مردمی نظام در چه وضعی است و به سرعت روی به کدام سو دارد. ▪ جناب آقای رئیسی! شعار دولت خود را عدالت‎محوری، فسادستیزی و مردمی‌بودن خوانده‌اید. قریب به یک‌ماه از اولین جلسه کمیته‌ای مرکب از وزیر اطلاعات، رئیس اطلاعات سپاه، رئیس دیوان محاسبات، رئیس کمیسیون اصل نود مجلس، معاون سازمان بازرسی، و دبیر مبارزه با مفاسد اقتصادی می‌گذرد. در آن روز اعلام کردید که می‌خواهید: «در روز نخست تشکیل دولت اقدامات عینی را آغاز کنیم.» ... آیا اطلاعی از بررسی‌ها، پیشنهادات و اقدامات این همه دستگاه قدرتمند نظام دارید؟ آقای رئیسی! یک ماه مدت کمی نیست! اگر می‌خواهید آهنگ زوال ستون فقرات اصلی نظام، همان مقبولیت مردمی نظام، کمی کاهش پیدا کند: (۱) گزارشی شفاف و صریح از اقدامات اولیه این کمیته و هر یک از نهادهای مسئول به مردم ارائه کنید. (۲) ماهانه گزارشی از تمام اقدامات انجام‌گرفته را به زبانی روشن و کاملاً قابل فهم مردم ارائه کنید. (۳) از صدا و سیمای غیر مردمیِ گوش‌به‌فرمانِ نظام بخواهید عملکرد این کمیته را هر ماهه با دعوت از اساتید دانشگاهی و فعالان سیاسی مستقلِ وطن‌دوستِ صریح‌اللهجه طی جلساتی به نقد و ارزیابی بگذارند. ▪ «فان توّلوا فقل حسبی‌الله لا‌الله الّا هو علیه توّکلت و هو ربّ‌العرش‌العظیم» (سوره مبارکه توبه: ۱۲۹). والسّلام علی من اتبع‌الهدی زیباکلام ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ 🆔 https://t.me/Saeidzibakalam/1876
: مى‏گويند در زمان رياست مرحوم يك روز عده‏اى كه نام طلبه روى خود گذاشته بودند ولى طلبه واقعى نبودند (طلاب واقعى هميشه از اين گونه اعمال و ماجراها خود را دور نگه مى‏داشتند) در حالى كه نفَس مى‏زدند و يك دايره شكسته و يك دمبك شكسته در دست داشتند آمدند به منزل مرحوم آقا نجفى. ايشان پرسيدند چه خبر است؟ از كجا مى‏آييد؟ اينها چيست در دست شما؟ گفتند در مدرسه بوديم كه به ما اطلاع دادند در چندين خانه آن طرف مدرسه مجلس عروسى است و در آنجا دايره و دمبك مى‏زنند. از پشت بام مدرسه از روى بامهاى خانه‏ها از اين پشت بام به آن پشت بام رفتيم تا به آن خانه رسيديم. داخل آن خانه شديم و مردم را زديم و دايره و دمبك آنها را شكستيم. يكى از آنها جلو آمد و گفت: من خودم رفتم جلو سيلى محكمى به گوش عروس زدم. مرحوم آقا نجفى گفت: حقيقتاً نهى از منكر هم همين است كه شما كرديد! چندين منكر به نام نهى از منكر مرتكب شديد: اولًا مجلس عروسى بوده. ثانياً شما حق تجسس نداشته‏ايد. ثالثاً شما چه حق داشته‏ايد از پشت بامهاى مردم برويد. رابعاً كى به شما اجازه داده كه برويد و زدوخورد كنيد؟ نظاير اين داستان در گذشته زياد بوده است؛ خوشبختانه حالا نيست، ولى حالا هم بايد بدانيم بسيارى از نهى از منكرها روى قانون امر به معروف و نهى از منكر نيست، بلكه خود آنها منكراتى است كه بايد جلوى آنها گرفته شود.
✅♨️ : در اخبار وارد شده كه امر به معروف و نهى از منكر سه مرحله و سه مقام دارد: مرحله قلب، مرحله زبان، مرحله يد و عمل. ما معمولًا از مرحله قلب به جاى آنكه اخلاص و حسن نيت و علاقه به سرنوشت مسلمانان را درك كنيم، جوش و خروش و عصبانيتهاى بيجا مى‏فهميم؛ و از مرحله زبان به جاى آنكه بيانهاى روشن‌كننده و منطقى بفهميم كه قرآن مى‏فرمايد: ادْعُ الى‏ سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ (نحل 125)، موعظه‏ها و پندهاى تحكم‌آميز مى‏فهميم؛ و از مرحله يد و عمل هم به جاى اينكه تبليغ عملى و حسن عمل و همچنين تدابير عملى بفهميم، تنها اين مطلب را فهميده‏ايم كه بايد اعمال زور كرد. روى هم رفته ما براى گفتن ونوشتن و خطابه و مقاله زياده از حد، اعجاز قائليم؛ خيال مى‏كنيم با گفتن و زبان، كار درست مى‏شود، در صورتى كه: سعديا گر چه سخندان و مصالح‌گويى به عمل كار برآيد به سخندانى نيست‏ در حديث است: كونوا دُعاةً لِلنّاسِ بِغَيْرِ الْسِنَتِكُمْ،1️⃣ مردم را به دين حق و صلاح دعوت كنيد اما با ابزارى غير از ابزار زبان يعنى با ابزار عمل. در حديث ديگرى است -كه معمولًا مورد استناد فقها در باب امر به معروف و نهى از منكر است- كه: ما جَعَلَ اللَّهُ بَسْطَ اللِّسانِ وَ كَفَّ الْيَدِ وَ انَّما جَعَلَهُما يَبْسُطانِ مَعاً وَ يَكُفّانِ مَعاً؛2️⃣ يعنى چنين نيست كه خدا اجازه داده باشد كه تنها زبان باز باشد ولى دست بسته باشد، بلكه اگر باز است هر دو بايد باز باشد و اگر مى‏خواهد بسته باشد هر دو بسته باشد، يعنى اگر عمل در كار نباشد خوب است زبان هم بسته باشد. ... بالضروره، گفتن و نوشتن خصوصاً اگر همان طورى باشد كه قرآن فرموده، حكمت و موعظه حسنه باشد، حقايق را روشن كند، تنها به صورت پندهاى تحكم‌آميز و آمرانه نباشد، شرط لازمى است ولى به اصطلاح شرط كافى و يا علت تامّه نيست. و چون از زبان بيش از اندازه انتظار داريم و از گوش مردم هم بيش از اندازه انتظار داريم و مى‏خواهيم تنها با زبان و گوش همه كارها را انجام دهيم و انجام نمى‏شود، ناراحت مى‏شويم و ناله و فغان مى‏كنيم و مى‏گوييم: گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من آنچه البته به جايى نرسد فرياد است‏ اين شعر براى ما در همه زمانها صادق بوده و هست. فكر نمى‏كنيم كه ما اشتباه مى‏كنيم، ما بيش از اندازه از اين گوش و زبان بيچاره انتظار داريم. گاهى هم -بلكه بيشتر اوقات- بايد از راه عمل و چشم استفاده كنيم، ما با دست خود و عمل خود خوب رفتار كنيم تا آنها با چشم خودشان ببينند؛ يك مقدارى هم به اين گوش و زبان بيچاره استراحت بدهيم. —— پ.ن: 1️⃣ الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص: 78 2️⃣ الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏5، ص: 55
: هر كارى منطقى مخصوص به خود دارد كه كليد آن كار است. چيزى را كه ما خوب شناخته‏ايم و بيش از اندازه برايش اثر قائل شديم اولا بیش از اندازه به زبان ارزش قائل شده‌ایم، نه به عمل، ثانیا در عمل هم توجه به عمل فردى بود نه . ثالثا چيزى كه بيش از هر چيز ديگر مورد غفلت است دخالت در امر به معروف و نهی از منکر است. مقصود اين است كه بايد تدابير عملى انديشيد و بايد ديد چه طرز عملى، مردم را نسبت به فلان كار نيك تشويق مى‏كند و از فلان عمل زشت، باز مى‏دارد. (با تلخیص و اندکی تغییر در عبارت)
انباز
#شهید_مطهری: هر كارى منطقى مخصوص به خود دارد كه كليد آن كار است. چيزى را كه ما خوب شناخته‏ايم و بيش
: 1. در مقاله‏اى با عنوان «خروارها پند و نصيحت» آمده: «يك جو درمان بهتر از صد خروار نسخه است. چندين سال پيش در يكى از شهرهاى كوچك واقع در ايالات فيلادلفيا (امريكا) زنها مبتلا به شده بودند. ابتدا كشيشها و روزنامه‌نويسها و خطبا و فصحا تا مى‏توانستند راجع به بدى قمار خصوصاً براى زنها گفتند و نوشتند، ولى مثل همين حرفهاى خودمانى مانند گردو روى گنبد سُر خورد و پايين افتاد و به جايى نرسيد، تا آنكه شهردار محل به فكر افتاد يكى‌دوتا باشگاه و نمايشگاه هنرى زنانه داير كند و سرگرميهاى مناسب در آنجا فراهم نمايد، از قبيل نمايش بچه‏هاى چاق و تندرست و جايزه دادن به مادران كاردان، و از قبيل كارهاى دستى و غيره، كه هركدام برنامه و ترتيبات خاصى داشت و مردم را سرِ ذوق مى‏آورد. دو سه سالى از اين جريان گذشت كه زنهاى آن شهر بكلى قمار را فراموش كردند. اين را مى‏گويند چاره عملى و تدبير عملى. اين، معناى دخالت دادن منطق و تدبير است در مبارزه با منكرات. اگر آنها مى‏خواستند به موعظه‏ها و خطابه‏هاى كشيشان و مقاله‏ها و روزنامه‏ها قناعت كنند مى‏بايست براى هميشه بنشينند و مثل ما بگويند: گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من آنچه البته به جايى نرسد فرياد است‏ 2. از قديم در ميان ما معروف است كه زنها زياد مى‏كنند. الان هم زنهاى قديمى و محجّبه در عين اينكه اهل نماز و روزه و مسجد و عبادت هستند زياد غيبت مى‏كنند، چرا؟ زيرا محيط خانوادگى قديمى ما با آن سبكى كه بود طورى است كه زن بيچاره اگر غيبت نكند حرف ديگر و كار ديگر ندارد. اهل علم و معرفت و كتاب كه نيست. اهل هنر و كاردستى و صنعت كه نيست. در حال فراغت از زحمات خانه سرگرمى ديگرى ندارد جز اينكه دور هم جمع شوند و غيبت كنند. روح بالاخره غذا مى‏خواهد. وقتى غذاى صحيح نرسيد، از گوشت مرده تغذيه مى‏كند: ايُحِبُّ احَدُكُمْ انْ يَأْكُلَ لَحْمَ اخيهِ مَيْتاً (حجرات 12) در حديث راجع به غيبت وارد شده كه: الْغَيْبَةُ ادامُ كِلابِ النّارِ؛ غيبت خورش سگهاى جهنم است. ما تاكنون هرچه خواسته‏ايم جلوى اين عمل را بگيريم از راه موعظه و زبان بوده، در فكر چاره عملى و تدبير منطقى نبوده‏ايم، قهراً بدون اثر مانده، بعد به جاى آنكه خودمان و طرز عمل خودمان را متهم نماييم زنهاى بيچاره را متهم كرده‏ايم كه جنس آنها چنين و چنان است. 3. همچنين امروز در محيط زنهاى متجدد و فرنگى‌مآب ما بيمارى ديگرى وجود دارد و آن بيمارى هوسبازى و ولو بودن در حاشيه خيابانها و پيروى مفرط از مدپرستى و اسراف و تجمل است به طورى كه در اخبار روزنامه‏ها مى‏خوانيم كه اروپاييان اعتراف دارند كه در اين امور زنهاى ايرانى در جهان درجه اول‏اند. اين را هم مى‏خواهيم با زبان و موعظه و يا ملامت و طعنه علاج كنيم و البته با اين وسائل چاره‌پذير نيست. ✅🔻 اگر روزى توفيق پيدا كنيم كه عملًا در فكر چاره‌جويى بيفتيم و منطق را در امر به معروف و نهى از منكر دخالت دهيم همه اين مشكلات به خوبى و آسانى حل مى‏شود.