eitaa logo
انباز
277 دنبال‌کننده
437 عکس
90 ویدیو
28 فایل
انباز: شریک، دوست، مانند و همتا، محبوب و معشوق. جایی کوچک برای فعالیت دینی ایتا: https://eitaa.com/anbaz60 تلگرام: https://t.me/anbaz60 ادمین: @Sajjaddinparast60 پست اول کانال: https://eitaa.com/anbaz60/2 وبلاگ: http://sdinparasti60.parsiblog.com/
مشاهده در ایتا
دانلود
لزوم نظارت عمومی 🔎 در برخی از فتاوا آمده: بيان ظلم و خیانت مسئولان در برابر مردم وجهی ندارد بلکه اگر موجب فتنه و فساد و تضعيف دولت اسلامی ‏شود حرام است. 👇 اگر روزگاری چنین فتوایی صحیح به نظر می‌رسید، امروز با وجود سه مسئله زیر، دیگر چنین تصوری وجود ندارد: ۱. محدودیت‌های فراوان بخش‌های قانونی و حاکمیتی در قلمرو رسیدگی به تخلفات و جرائم مسئولان ۲. امکان تبانی بسیار گسترده و سیستمی در لایه‌های مختلف مسئولان امر ۳. گستردگی و تنوع ضعف، فساد و ویژه‌خواری در میان برخی از مسئولان. شاید... اگر چنین فتاوا و رویکردهایی وجود نداشتند، بلکه اگر فتوای جواز یا وجوبِ اعلان عمومی منتشر می‌شد، و بالاتر، اگر حمایت رسمی و جدی از افشاگران فساد مسئولان، به کشور تبدیل می‌شد، و چنین قانونی از طریق بالاترین و رسمی‌ترین تریبون‌ها تبیین و تبلیغ و ترویج می‌شد، شاید امروز تا حدی شاهد سه اتفاق می‌شدیم: ۱. کاهش طمع برای تصاحب مناصب قدرت ۲. کمتر شدن فساد ۳. افزایش قابل توجه . اصولا منشأ بی‌اعتمادی، بدکاری است، نه بدشماری کار بد. البته معلوم است که اگر چنین قانونی تصویب و جدی گرفته شود، حتما قانون محکمی را هم برای اتهام‌های دروغین و نادرست، ضمیمه می‌کنند. معقول هم چنین است.
: مى‏گويند در زمان رياست مرحوم يك روز عده‏اى كه نام طلبه روى خود گذاشته بودند ولى طلبه واقعى نبودند (طلاب واقعى هميشه از اين گونه اعمال و ماجراها خود را دور نگه مى‏داشتند) در حالى كه نفَس مى‏زدند و يك دايره شكسته و يك دمبك شكسته در دست داشتند آمدند به منزل مرحوم آقا نجفى. ايشان پرسيدند چه خبر است؟ از كجا مى‏آييد؟ اينها چيست در دست شما؟ گفتند در مدرسه بوديم كه به ما اطلاع دادند در چندين خانه آن طرف مدرسه مجلس عروسى است و در آنجا دايره و دمبك مى‏زنند. از پشت بام مدرسه از روى بامهاى خانه‏ها از اين پشت بام به آن پشت بام رفتيم تا به آن خانه رسيديم. داخل آن خانه شديم و مردم را زديم و دايره و دمبك آنها را شكستيم. يكى از آنها جلو آمد و گفت: من خودم رفتم جلو سيلى محكمى به گوش عروس زدم. مرحوم آقا نجفى گفت: حقيقتاً نهى از منكر هم همين است كه شما كرديد! چندين منكر به نام نهى از منكر مرتكب شديد: اولًا مجلس عروسى بوده. ثانياً شما حق تجسس نداشته‏ايد. ثالثاً شما چه حق داشته‏ايد از پشت بامهاى مردم برويد. رابعاً كى به شما اجازه داده كه برويد و زدوخورد كنيد؟ نظاير اين داستان در گذشته زياد بوده است؛ خوشبختانه حالا نيست، ولى حالا هم بايد بدانيم بسيارى از نهى از منكرها روى قانون امر به معروف و نهى از منكر نيست، بلكه خود آنها منكراتى است كه بايد جلوى آنها گرفته شود.
✅♨️ : در اخبار وارد شده كه امر به معروف و نهى از منكر سه مرحله و سه مقام دارد: مرحله قلب، مرحله زبان، مرحله يد و عمل. ما معمولًا از مرحله قلب به جاى آنكه اخلاص و حسن نيت و علاقه به سرنوشت مسلمانان را درك كنيم، جوش و خروش و عصبانيتهاى بيجا مى‏فهميم؛ و از مرحله زبان به جاى آنكه بيانهاى روشن‌كننده و منطقى بفهميم كه قرآن مى‏فرمايد: ادْعُ الى‏ سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ (نحل 125)، موعظه‏ها و پندهاى تحكم‌آميز مى‏فهميم؛ و از مرحله يد و عمل هم به جاى اينكه تبليغ عملى و حسن عمل و همچنين تدابير عملى بفهميم، تنها اين مطلب را فهميده‏ايم كه بايد اعمال زور كرد. روى هم رفته ما براى گفتن ونوشتن و خطابه و مقاله زياده از حد، اعجاز قائليم؛ خيال مى‏كنيم با گفتن و زبان، كار درست مى‏شود، در صورتى كه: سعديا گر چه سخندان و مصالح‌گويى به عمل كار برآيد به سخندانى نيست‏ در حديث است: كونوا دُعاةً لِلنّاسِ بِغَيْرِ الْسِنَتِكُمْ،1️⃣ مردم را به دين حق و صلاح دعوت كنيد اما با ابزارى غير از ابزار زبان يعنى با ابزار عمل. در حديث ديگرى است -كه معمولًا مورد استناد فقها در باب امر به معروف و نهى از منكر است- كه: ما جَعَلَ اللَّهُ بَسْطَ اللِّسانِ وَ كَفَّ الْيَدِ وَ انَّما جَعَلَهُما يَبْسُطانِ مَعاً وَ يَكُفّانِ مَعاً؛2️⃣ يعنى چنين نيست كه خدا اجازه داده باشد كه تنها زبان باز باشد ولى دست بسته باشد، بلكه اگر باز است هر دو بايد باز باشد و اگر مى‏خواهد بسته باشد هر دو بسته باشد، يعنى اگر عمل در كار نباشد خوب است زبان هم بسته باشد. ... بالضروره، گفتن و نوشتن خصوصاً اگر همان طورى باشد كه قرآن فرموده، حكمت و موعظه حسنه باشد، حقايق را روشن كند، تنها به صورت پندهاى تحكم‌آميز و آمرانه نباشد، شرط لازمى است ولى به اصطلاح شرط كافى و يا علت تامّه نيست. و چون از زبان بيش از اندازه انتظار داريم و از گوش مردم هم بيش از اندازه انتظار داريم و مى‏خواهيم تنها با زبان و گوش همه كارها را انجام دهيم و انجام نمى‏شود، ناراحت مى‏شويم و ناله و فغان مى‏كنيم و مى‏گوييم: گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من آنچه البته به جايى نرسد فرياد است‏ اين شعر براى ما در همه زمانها صادق بوده و هست. فكر نمى‏كنيم كه ما اشتباه مى‏كنيم، ما بيش از اندازه از اين گوش و زبان بيچاره انتظار داريم. گاهى هم -بلكه بيشتر اوقات- بايد از راه عمل و چشم استفاده كنيم، ما با دست خود و عمل خود خوب رفتار كنيم تا آنها با چشم خودشان ببينند؛ يك مقدارى هم به اين گوش و زبان بيچاره استراحت بدهيم. —— پ.ن: 1️⃣ الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص: 78 2️⃣ الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏5، ص: 55
: هر كارى منطقى مخصوص به خود دارد كه كليد آن كار است. چيزى را كه ما خوب شناخته‏ايم و بيش از اندازه برايش اثر قائل شديم اولا بیش از اندازه به زبان ارزش قائل شده‌ایم، نه به عمل، ثانیا در عمل هم توجه به عمل فردى بود نه . ثالثا چيزى كه بيش از هر چيز ديگر مورد غفلت است دخالت در امر به معروف و نهی از منکر است. مقصود اين است كه بايد تدابير عملى انديشيد و بايد ديد چه طرز عملى، مردم را نسبت به فلان كار نيك تشويق مى‏كند و از فلان عمل زشت، باز مى‏دارد. (با تلخیص و اندکی تغییر در عبارت)
انباز
#شهید_مطهری: هر كارى منطقى مخصوص به خود دارد كه كليد آن كار است. چيزى را كه ما خوب شناخته‏ايم و بيش
: 1. در مقاله‏اى با عنوان «خروارها پند و نصيحت» آمده: «يك جو درمان بهتر از صد خروار نسخه است. چندين سال پيش در يكى از شهرهاى كوچك واقع در ايالات فيلادلفيا (امريكا) زنها مبتلا به شده بودند. ابتدا كشيشها و روزنامه‌نويسها و خطبا و فصحا تا مى‏توانستند راجع به بدى قمار خصوصاً براى زنها گفتند و نوشتند، ولى مثل همين حرفهاى خودمانى مانند گردو روى گنبد سُر خورد و پايين افتاد و به جايى نرسيد، تا آنكه شهردار محل به فكر افتاد يكى‌دوتا باشگاه و نمايشگاه هنرى زنانه داير كند و سرگرميهاى مناسب در آنجا فراهم نمايد، از قبيل نمايش بچه‏هاى چاق و تندرست و جايزه دادن به مادران كاردان، و از قبيل كارهاى دستى و غيره، كه هركدام برنامه و ترتيبات خاصى داشت و مردم را سرِ ذوق مى‏آورد. دو سه سالى از اين جريان گذشت كه زنهاى آن شهر بكلى قمار را فراموش كردند. اين را مى‏گويند چاره عملى و تدبير عملى. اين، معناى دخالت دادن منطق و تدبير است در مبارزه با منكرات. اگر آنها مى‏خواستند به موعظه‏ها و خطابه‏هاى كشيشان و مقاله‏ها و روزنامه‏ها قناعت كنند مى‏بايست براى هميشه بنشينند و مثل ما بگويند: گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من آنچه البته به جايى نرسد فرياد است‏ 2. از قديم در ميان ما معروف است كه زنها زياد مى‏كنند. الان هم زنهاى قديمى و محجّبه در عين اينكه اهل نماز و روزه و مسجد و عبادت هستند زياد غيبت مى‏كنند، چرا؟ زيرا محيط خانوادگى قديمى ما با آن سبكى كه بود طورى است كه زن بيچاره اگر غيبت نكند حرف ديگر و كار ديگر ندارد. اهل علم و معرفت و كتاب كه نيست. اهل هنر و كاردستى و صنعت كه نيست. در حال فراغت از زحمات خانه سرگرمى ديگرى ندارد جز اينكه دور هم جمع شوند و غيبت كنند. روح بالاخره غذا مى‏خواهد. وقتى غذاى صحيح نرسيد، از گوشت مرده تغذيه مى‏كند: ايُحِبُّ احَدُكُمْ انْ يَأْكُلَ لَحْمَ اخيهِ مَيْتاً (حجرات 12) در حديث راجع به غيبت وارد شده كه: الْغَيْبَةُ ادامُ كِلابِ النّارِ؛ غيبت خورش سگهاى جهنم است. ما تاكنون هرچه خواسته‏ايم جلوى اين عمل را بگيريم از راه موعظه و زبان بوده، در فكر چاره عملى و تدبير منطقى نبوده‏ايم، قهراً بدون اثر مانده، بعد به جاى آنكه خودمان و طرز عمل خودمان را متهم نماييم زنهاى بيچاره را متهم كرده‏ايم كه جنس آنها چنين و چنان است. 3. همچنين امروز در محيط زنهاى متجدد و فرنگى‌مآب ما بيمارى ديگرى وجود دارد و آن بيمارى هوسبازى و ولو بودن در حاشيه خيابانها و پيروى مفرط از مدپرستى و اسراف و تجمل است به طورى كه در اخبار روزنامه‏ها مى‏خوانيم كه اروپاييان اعتراف دارند كه در اين امور زنهاى ايرانى در جهان درجه اول‏اند. اين را هم مى‏خواهيم با زبان و موعظه و يا ملامت و طعنه علاج كنيم و البته با اين وسائل چاره‌پذير نيست. ✅🔻 اگر روزى توفيق پيدا كنيم كه عملًا در فكر چاره‌جويى بيفتيم و منطق را در امر به معروف و نهى از منكر دخالت دهيم همه اين مشكلات به خوبى و آسانى حل مى‏شود.
انباز
#سخنرانی_ترکی 9 مرداد 1401 #مسجد_کوثر #ارومیه #دهه_محرم «قُلۡ فَلِلَّهِ ٱلۡحُجَّةُ ٱلۡبَـٰلِغَةُۖ ف
ان شاء الله فرداشب، به مناسبت هفته ، بحث مهمی درباره رابطه این فریضه الهی با مسئلۀ حجت بالغه تقدیم خواهد شد، که این روزها نیز بحث داغ جامعه ما است.
انباز
🎤 احمدحسین شریفی 🔷 موضوع: «عقلانیت اجتماعی در سخن و سیره رضوی» ✔️ نشانه‌های ده‌گانه عقلانیت ✔️ شاخ
تشکر و ملاحظه‌ای درباره سخنرانی حجت الاسلام احمدحسین شریفی در شب شهادت ثامن الحجج، امام رضا (علیه السلام): ابتدائا لازم است توجه کنیم که به سخنرانی‌های متکی به نصوص دینی و گره‌گشا از نیازهای اخلاقی نیازمندیم. پیشنهاد می‌کنم صوت این جلسه را بشنوید. اما درباره بحث آخر ایشان (امر به معروف و نهی از منکر) ملاحظه‌ای را تقدیم می‌کنم: معنای و در ادبیات دینی (خصوصا ) عبارت است از کاری که دو ویژگی را با هم داشته باشد: هم با ملاک‌های الهی (یعنی با موازین نفس الامری و ثبوتی)، خوب (معروف) و یا بد (منکر) باشد، و هم عرف جامعه (یا مخاطب خاص) آن را خوب یا بد بداند. بحث در این باره بسیار است، اما اتفاقا یک دلیل بر اینکه در معنای معروف و منکر، همراهیِ شناختیِ مخاطب/مخاطبان (فرد/جامعه) نیز قید است، همان روایت مربوط به یونس بن عبدالرحمن است که ایشان خواندند: «يَا يُونُسُ حَدِّثِ النَّاسَ بِمَا يَعْرِفُونَ، وَ اتْرُكْهُمْ مِمَّا لَا يَعْرِفُونَ، كَأَنَّكَ تُرِيدُ أَنْ تُكَذِّبَ عَلَى اللَّهِ فِي عَرْشِهِ؛ ای یونس، سخنانی را به مردم بگو (یا احادیثی را به مردم بازگو کن) که آن را درمی‌یابند (کنایه از آنکه وقتی بگویی، می‌فهمند که درست و خوب است) و آنها را درباره سخنان یا احادیثی که به وصف خوبی نمی‌شناسند، رها کن و از چنین سخنانی به گونه‌ای دور شو که گویا اگر بگویی به خدا در عرش او دروغ بسته باشی!».1️⃣ مراد از «ما یعرفون» صرف شناخت نیست، بلکه شناخت به وصف خوبی است؛ زیرا در صدر این روایت آمده که قضاوت عده‌ای از اهل بصره (از مخاطبان یونس بن عبدالرحمن) درباره او منفی بوده. معلوم می‌شود آنها معنایی از سخنان یونس می‌فهمیدند که از نظر ایشان نادرست و بد بود؛ نه اینکه چیزی از سخنان او نفهمیده باشند. به بیان دیگر، سخنان یونس برای آنها از بود. آری! مبلغان و حاکمان مدعی دین، به شدت نیازمند این فقره از روایتند که حتی اگر بهترین و خالص‌ترین آموزه‌های دینی را که درّ و گهرند، به مخاطبانی تحویل بدهیم که خوبی آنها را درک نمی‌کنند، مثل آن است که به خدای حکیم در عرش خود دروغ بسته باشیم!!! مسئلۀ عقلائیِ تناسب امر و نهی با عقل نظری و عملی مخاطبان، در قرآن کریم به عبارات واضح و متنوعی بیان شده است و از مهمترین کلیدواژه‌های قرآنی در این بحث، «بینه» و «بینات» است. نکتۀ بعد اینکه فرمایش حجت الاسلام احمدحسین شریفی دربارۀ امام حسین (علیه السلام) نیز تام نیست؛ زیرا: اولا حرکت2️⃣ سید الشهدا (علیه السلام)، منحصر به مسئلۀ امر به معروف و نهی از منکر نیست، ثانیا تطبیق این فریضه الهی به اقدامات امام، محدود به حادثه کربلا نمی‌شود، و ثالثا اتفاقا فعالیت سبط النبی (صلی الله علیه و آله) در مواجهه با حکومت یزید ملعون، در راستای تقابل با منکری به همین معنا است و این ماجرا اصلا خارج از دایرۀ آن مفهوم‌شناسی نیست. توضیح اجمالی: حضرت در برابر دو نوع منکر اساسی ایستادگی کردند: اول: ستم‌های آشکار از طرف حکومت بنی‌امیه بر ضد تودۀ مردم دوم: ظلم آشکار حاکمان (و به طور خاص، یزید) به احکام اللهی که هنوز در میان مسلمین، خوب و لازم شناخته می‌شدند و فرهنگ عمومی (وجدان عمومی جامعه)، آن رفتارها را تقبیح می‌کرد، حتی اگر در عمل، چندان ملتزم نبوده باشند (که البته اینطور هم نبود که برآیند عمومی جامعه، مخالف آن احکام عمل کنند، دست کم علنًا). ع ع —— پی نوشت: 1️⃣ رجال الكَشّي (إختيار معرفة الرجال)، ص: 487 دیدن دو روایت زیر هم (در همان رجال کشی) مفید است: 1. يَا يُونُسُ ارْفُقْ بِهِمْ فَإِنَّ كَلَامَكَ يَدِقُّ عَلَيْهِمْ 2. دَارِهِمْ فَإِنَّ عُقُولَهُمْ لَا تَبْلُغُ. 2️⃣ تعبیر یا نادرست است یا نادقیق؛ زیرا اگر مراد، قیام براندازانۀ مسلحانه بر ضد حکومت یزید باشد، نادرست است، و اگر مراد، قیامی برای تشکیل حکومت در منطقه‌ای خاص از جهان اسلام (تجزیه‌طلبانه) باشد، دقیق نیست.