eitaa logo
''هر آنچہ نگفتم'🇵🇸
1.1هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
235 ویدیو
17 فایل
همه ی ما حرفایی نزده داریم که کتابی به نام ''هـر آنچہ نگفتـم" تو قلبمون تشکیل میده ! • .کپی؟ -صلوات برای ظهور؛ • - - برای‌حرف‌هایت؛ https://daigo.ir/secret/2344059728 • ناشناس؛ @por_azhich
مشاهده در ایتا
دانلود
که عشقِ تو لاعلاج‌ترین بیماری‌ست، و من، تا استخوان به آن مبتلا. مرا حتّی لحظه‌ای آرزوی شفا یافتن از تو نیست. ||
‌ فی یِسارِ صَدرى بَيتُ صَغير، لَن يَسكُنُهُ أَحَدُ غَيرَك. «در سمتِ چپ سینه من یک خانه کوچک است، کسی "جز تو" در آن زندگی نخواهد کرد.»
چشمانت تیغی‌ست در دل مرا می‌رنجاند و آن را می‌پرستم ... | |
خیلی موقع هام وقتی داری اشک میریزی و حرفاتُ تایپ میکنی، طرف مقابل خیلی ریلکس درحالی که خیار تو دستشه، یه گاز میزنه ، و تایپ میکنه "اوهوم"
درس منطق میدهم هر لحظه این دل را ولی باز هم هر ترم مردود نگاهت میشوم!
با خیال خود ز لذت ها قناعت کرده ام | |
ای درخت آشنا شاخه های خویش را     ناگهان کجا     جا گذاشتی؟ یا به قول خواهرم فروغ: دست های خویش را در کدام باغچه عاشقانه کاشتی؟ این قرارداد          تا ابد میان ما            برقرار باد: چشم های من به جای دست های تو! من به دست تو آب می دهم تو به چشم من         آبرو بده! من به چشم های بی قرار تو قول می دهم: ریشه های ما به آب شاخه های ما به آفتاب می رسد ما دوباره سبز می شویم! ما دوباره سبز می شویم! | |
اگرچه نزد شما تشنه‌ی سخن بودم کسی‌ كِ حرف دلش را نگفت من بودم دلم برای خودم تنگ می‌شود ؛ آری همیشه بی‌خبر از حال خویشتن بودم نشد جواب بگیرم سلام‌هایم را هرآنچه شیفته‌تر از پی شدن بودم چگونه شرح دهم عمق‌ خستگۍها را اشاره‌ای ڪنم انگار کوهکَن بودم ! من آن زلال‌پرستم در آب گند زمان که فکر صافیِ آبی چنین لـجن بودم غریب بودم گشتم غریب‌تر اما دلم خوش است ك در غربت وَطن بودم . ||
تو آن آزارِ شیرینی که دلخواهست تکرارَت؛ و من هر بار از هر بار بیشتر دوستت دارم... ||
باید ماند و به تو ثابت کرد که با موی سفید هم زیبایی . . _
و من باور داشتم تو برمیگردی!
هدایت شده از پر از هیچ؛'
قلبي یریدُ أنْ یصغرَ بحجمِ طيـر ، ثّمَ یحلّقُ لیأتيَ بقربِكَ . قلبم می‌خواهد آنقدر کوچک بشود ، که به قدر یک پرنده باشد ، آن وقت پَر بزند و بیاید پیش تو . : ))))))) زیبایی میبینم🤝 با اختلاف اسمت خاصه🌝
هدایت شده از هیچ²
مگه ما مسخره شماییم که استانبول پایتخت ترکیه نیست؟
[ سلیس و ساده بگویم : دلم گرفته برایت . ‌. . ]
کاش می شد گریه هایت را از دو چشم تو گرفت بغض های هر شبت را در سرنوشت من نوشت ||
دلتنگم و دیدار تو درمان من است بی رنگ رخت زمانه زندان من هست | |
هدایت شده از _
14037026662523.mp3
56.6K
وقتی از پسر جماعت میخوای شعر بخونه
سفر که می رفتیم چمدان را طوری پر می کرد که جای خالی نمی دیدی! خودش را توی قلبم، هم همینطور .. ||
امّا همین کافی بود . همین که می‌دانستم تنم درد تنت را دارد نه میل تنت را ! همین که با تو انگار در چاه فرو می‌رفتم و به مرکز زمین می‌رسیدم ! همین که با تو انگار می‌مُردم و از شکل می‌افتادم ! همین برایم کافی بود . . ||
میشوی از رفتنت روزی پریشان اما ، موقع برگشتنت من دیگر آن من نیستم . .
گمراهی مرا به حساب تو می‌نهند این کسر شأن چشم فریبنده ی تو نیست؟ ||
""چقد‌قشنگ‌ گفتہ: اوست‌ نشسته‌ در‌نظر،‌من‌به‌ کجا‌نظر‌کنم؟ اوست‌ گرفته‌ شهرِ‌دل،‌من‌ به‌ كجا‌سفر‌برم؟☁️🤍
لذتِ نوشیدن یک چای و یک آغوشِ گرم ، این همان جَنّٰاتٍ تَجْرِی در خیالات من است .
گفت: اصلا تو گریه هم بلدی؟ باز مثل همیشه خندیدم... مطمئنم که دل‌شکسته‌ترند، گریه‌هایی که بی‌صدا بوده! ||
من خر عالمم اگه یه بار دیگه بهش پیام بدم!! [با سُم‌هایش تایپ می‌کند]
الليلُ مسمار يُدَقُ في صدري الصديع. شب، میخی است که در سینه‌ی دردمندم کوبیده می‌شود. ||
''هر آنچہ نگفتم'🇵🇸
چشم سبز و لب قرمز ، تَنِ تو رنگِ سفید تو خودت پرچمِ ایران منی!
گر لبانت « مُهر » و دامانت بُوَد « جایِ نماز » من رِکوردِ « جعفر طیّار » را خواهم شکست.
گاه سربازی شجاع،گاه شاهی ناامید روز و شب چیزی بجز تکرار یک شطرنج نیست...! ||