eitaa logo
🌸 اندکی تامل 🌸
74 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
11 فایل
هدف ازتشکیل کانال بصیرت افزایی و روشنگری و شفافیت سازی در مسائل فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و روزجامعه میباشد. ✔ #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ تلنگر ✍نقل است مرغکی مقداری آب در منقار، برای نجات ابراهیم از آتش نمرودیان شتابان می رفت، ملکی او را دید و پرسید : « با اندکی آب که به منقار گرفته ای، چگونه می خواهی آتش انبوه و شعله‌ور را خاموش کنی؟» مرغک آهی کشید و گفت : «مرا همین مقدار در توان است و ابراهیم خودش می داند بیش از این از من ساخته نیست.» 💥منتظر! برای ابراهیم زمانت چه کرده ای؟ @andaki_tamol
5.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 ️تحلیلگر آمریکایی در بی‌بی‌سی: شیر خفته پارسی بیدار شده است! @andaki_tamol
اعمال روز اربعین 1-خواندن زیارت اربعین 2-غسل اربعین وتوبه (قبل از نماز ظهر) 3-بعد از نماز صبح صد مرتبه(لاحول ولاقوة الا بالله علي العظيم) 4-هفتاد مرتبه تسببحات اربعه 5-بعد از نماز ظهر سوره والعصر بعد هفتاد مرتبه استغفار 6-غروب چهل مرتبه لا الة الا الله 7-بعد از نماز عشاء سوره یاسین هدیه به سیدالشهدا اللهم عجل لولیک الفرج @andaki_tamol
🌸 اندکی تامل 🌸
#پارت_51 خیلی شب خوبی بود و سر حالم آورده بودن،بعد از اینکه لباسامو عوض کردم به اتاق مطالعه رفتم و
هر دو رو برگردوندیم و با چهره خواب آلود حسین روبرو شدیم که معرضانه لب می زد _ این سر و صدا ها چیه اول صبحی راه انداختید، نمیزارید آدم بخوابه _همش تقصیر زهراست، اون اول شروع کرد زهرا اخمی بهم کرد و به سمت حسین رفت، نشست، دستشو گرفت و ازش معذرت خواهی کرد. حسین رفت دست و صورتشو شست و سه نفری سر میز حاضر شدیم و شروع به صبحونه خوردن کردیم. بعد از صبحونه با فکری که به ذهنم رسید رو به زهرا گفتم بیا اتاقم کارت دارم، من رفتم و بعد از دو سه دقیقه زهرا هم اومد _جانم داداش کارم داشتی؟ _آره، در مورد یه موضوعی میخوام ازت مشورت بگیرم _بفرما _دیروز که خودم و علی رفتیم بیرون یه پیشنهادی بهم داد که دو دلم قبول کنم یا نه _چه پیشنهادی؟ _گفت بیا اربعین با هم بریم کربلا لبخندی که سعی در کنترل کردنش داشت روی لباش نمایان شد _خودت چی فکر می کنی؟ _نمیدونم، از یک طرف دلم نمی خواد حرفش رو زمین بزنم مخصوصا وقتی اینقدر اصرار داره از طرف دیگه هم اصلا همچین جاهایی رو قبول ندارم، همه هم اینو میدونن اگه برم بقیه نمیگن اینکه خودش اصلا این چیزا رو قبول نداره چه طور رفته زیارت؟ _(بعد از چند لحظه سکوت)خب تو به این خاطر برو که بفهمی این چیه که ۲۰میلیون آدم رو دور خودش جمع می کنه؟چی داره؟ تاحالا برا خودت سوال نشده؟ _چرا سوال شده اما می گم همه شون گول خوردن _خب خودت برو تجربش کن تا واقعا برات جا بیفته که دلیلش چیه، اصلا برو تا این که گول خوردن کاملا برات روشن بشه _حرف درستیه _به بقیه هم همینو بگو حرفاش منطقی بود و تصمیم خودم رو گرفتم که با علی برم‌،پا شدم لباس پوشیدم و سوار بر ماشین به سمت دانشگاه رفتم ادامه دارد..... ✍ط، تقوی @andaki_tamol
🌸 اندکی تامل 🌸
#پارت_52 هر دو رو برگردوندیم و با چهره خواب آلود حسین روبرو شدیم که معرضانه لب می زد _ این سر و صدا
بعد از نیم ساعت رسیدم، خواستم پیاده شم که متوجه شدم یه نفر مرسد اس بنزشو پارک کرد و خیلی مغرورانه پیاده شد و راه افتاد خواستم برم بهش حرفی بزنم که ناخودآگاه یاد رفتارهای چند وقت پیش خودم افتادم، پشیمون شدم حالا حس مردم رو نسبت به خودم درک می کردم‌، یه جور حسرت،نفرت،ناراحتی .... به سمت دانشگاه قدم برداشتم و با خودم می گفتم: _واقعا چقدر من بچه بودم که به نگاه و حسرت مردم به خودم لذت می بردم، چقدر کمبود داشتم!... به پله ها رسیدم، رفتم بالا و وارد کلاس شدم بعد از چند دقیقه استاد اومد و شروع به درس دادن کرد و ما هم همیاری کردیم بعد از کلاس توی حیاط دانشگاه بودم که علی اومد سمتم بعد از سلام و علیک، با لبخند لب زد: _بریم؟ _کجا؟ _کربلا _خوب فکرامو کردم، هیچ اعتقادی به زیارت و... ندارم ولی دوس دارم بدونم این جاذبه ای که این همه آدوم رو گول می زنه چیه؟ _(لبخند روی لبهاش پهن شد)حالا بیا بریم، مطمئن باش می فهمی، راستی بعد از ظهر میخوایم بریم چند تا خونه فقیر، بهشون مواد غذایی بدیم، میای؟ _آره بیا دنبالم کلاس بعدی داشت شروع می شد رفتیم سر کلاس، ساعت ۴عصر بود که علی اومد دنبالم و رفتیم.... از فردای اون روز پیگیر پاسپورت و ویزام شدم، بعد از دو سه روز اومد تو دستم همه کارها رو داشتم انجام می دادم، دانشگاه هم موافقت کرده بود فقط مونده بود خانواده بعد از ظهر بود که گوشیم زنگ زد، نگاه کردم دیدم مامانه برداشتم، بلافاصله صدای لرزون مامان به گوشم رسید: _ام...امین...امین.. _مامان چی شده؟چرا صدات می لرزه؟ ادامه دارد..... ✍ط،تقوی @andaki_tamol
💎 نگرانی شدید اصحاب فتنه از دستگیری روح الله زم مدیر آمدنیوز عمادالدین باقی از اصحاب فتنه و از نزدیکان منتظری مطرود در نوشتاری پر از نگرانی مدعی شده است اعترافات روح ا..‌‌. زم فاقد اعتبار حقوقی است و نمیتوان بوسیله آن با کسی برخورد قضایی کرد.... باقی که زمانی از عناصر نزدیک و اثرگذار در بیت منتظری بود و در همان زمان اخبار تحریک آمیز و غیر واقعی از درون بیت منتظری سر از بی بی سی در می آورد و علیه نظام منتشر میشد ،این روزها بشدت نگران اعترافات روح الله زم شده است که حکایت از اسرار پشت پرده دیگری از جنس بیت منتظری در همکاری با رسانه های ضدانقلاب خارج نشین دارد.... @andaki_tamol
یک فُک دریایی همیشه وارد رستوران ساحلی ایرلند می‌شود و کارکنان رستوران روزانه سه بار به او غذا می‌دهند. او حتی هنگام عبور از خیابان دو طرف را نگاه می‌کند که ماشینی در حال عبور نباشد. _______________ 📚جهت عضویت ڪلیڪ ڪنید 👇 @andaki_tamol
... 🎼از موسیقی تا لقای الهی... 🎻آقا یکی از بزرگان ایل قشقایی بود که برای تکمیل فن موسیقی به اصفهان آمد. روزی برای تنظیم تار خود روانه بازار می شود . پیرمردی وی را می خواند و از حالش جویا می شود. 🍀پیر ، خیره خیره به او می نگرد و می گوید: گیرم که در این فن ، فارابی شدی ، باز مطربی بیش نخواهی بود. همین جا(اشاره کرد به حوزه علمیه صدر که در آن نزدیکی بود)حجره ای بگیر و مشغول تحصیل شو . 🌟چنان این حرف در وی تاثیرگذاشت که وی در سن راهی مدرسه طلاب می گردد و در سلک دانشوران علوم دینی جای میگیرد ... 🍃او آنقدر در طریق الی الله رشد میکند که فقط آخرش را بگویم ؛ یکی از دهها شاگرد وی آیت الله العظمی بروجردی و آیت الله سیدجمال گلپایگانی شدند ... @andaki_tamol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔عهدكردم در عزایت مبتلا باشم،نشد◾️ اربعین، پای برهنه،كربلا باشم،نشد◾️ 💔محرم اسرارگشتم، مجرم عشقت شدم◾️ عهد كردم خاک پای اولیا باشم،نشد◾️ 💔اربعین زخم دل زینب مرا آزار داد◾️ خواستم بر زخم قلب او دوا باشم نشد◾️ #اربعین حسینی تسلیت باد🏴 @andaki_tamol
﷽ سلام فرا رسیدن اربعین حسینی تسلیت باد 🏴 امروز شنبه ٢٧ مهر ١٣٩٨ ه. ش ٢٠ صفر ١٤۴١ ه.ق ١٩ اکتبر ٢٠١٩ ميلادى @andaki_tamol
خدایا🙏 به حرمت امروز #اربعین حسینی دل های غمگین را شاد گرفتاری ها را رفع و حاجتها را روا و دعاها رامستجاب گردان ای مهربان تمام مریض ها را شفای عاجل عنایت بفرما اللهم الشف کل مریض🌺 🖤🖤🖤 @andaki_tamol