پیش در آمدی برای ادامهٔ مباحث اصول//۱
#اجتهاد_و_رفع_تحیر
✅ اجتهاد و استنباط یعنی #إقامه_حجت و #ازاله_تحیر ، که حول سه محور اساسی است:
الف- رفع تحیر برای اثبات صدور کلام؛ مبحث حجیت اخبار آحاد در این محور مطرح می شود.
ب- رفع تحیر برای اثبات ظهور کلام ؛ مبحث حجیت ظواهر در این محور مطرح می شود.
ج - رفع تحیر برای اثبات ارادهٔ جدیه در کلام ؛ مباحث مربوط به تقیه و...در این محور مطرح می شود.
✅ از سوی دیگر تحیر به دو قسم تقسیم می شود:
الف/ تحیر فقیه بما هو فقیه ، که در جایی است که ظهوری برای یک روایت خاص منعقد نشود که از آن به اجمال نص یاد می شود.
ب/تحیر فقیه بما هو اصولی ، که این خود بر دو قسم است:
۱-- فقدان نص، که در اینجا راهکار رجوع به اصول عملیه ارائه می شود.
۲--تخالف الحجج، که این همان بحث تعادل و تراجیح است.
✅ باز از جهت دیگر تحیر بر دو قسم است:
۱--تحیر فقیه بما هو اصولی در تخالف الحجج.
۲--تحیر مکلف در مقام عمل، در جایی که نمی تواند هر دو واجب را انجام دهد و نیز نمی تواند هر دو حرام را ترک کند ، در اینجا مجتهد برای رفع تحیر مکلف مرجحات باب تزاحم را مطرح می کند، که مکلف با توجه به إعمال آن مرجحات اهم را انجام دهد و نیز افسد را ترک کند، و اگر هم مرجحات پاسخ نداد نوبت به تخییر مکلف در مقام عمل می رسد.
✅ باز به نگاه دیگر رفع تحیر ناشی از تعارض هم صبغهٔ کلامی دارد و هم جنبهٔ فقهی و اصولی، و آنچه بزرگان ما در مقام رفع تحیر تعارضی و جمع و حمل روایات بیان فرموده اند از دو نگاه قابل تفسیر است:
الف/ نگاه متکلمانه ، در پاسخ به شبههٔ مخالفین که گفته اند بین روایات شما تخالف و تعارض و تهافت هست، برای پاسخ به این اعتراض کافی است عالم شیعی فقط محتملاتی را در روایات مطرح کند که با توجه به آن احتمالات دیگر نمی توان قاطعانه حکم به تعارض و تناقض کرد. در اینجاست که به راحتی بحث جمع تبرعی و قاعدهٔ الجمع مهما امکن اولی من الطرح قابل توجیه است.
ب// نگاه فقیهانه و اصولی، که باید رفع تعارض با رعایت تمام قواعد فنی صورت گیرد، و در اینجا دیگر جمع تبرعی و یا الجمع مهما امکن ...جایگاه مهمی ندارد.
تفکیک بین این دو نگاه در فهم سخنان شیخ الطائفة در تهذیبین و..... بسیار مهم است ، چه اینکه با توجه به مقدمهٔ کتاب ، شیخ در پی پاسخ کلامی به مخالفین است و طبیعتا در اینجا صرف ابداء احتمال عقلایی کافی است و هیچ اشکالی بر شیخ الطائفة در اینگونه حمل ها و جمع ها نیست.
البته گاهی فقیه به نگاه فقهی هم برای کنار نگذاشتن روایات معصومین ( علیهم السلام) به صورت کلی، به ابداء احتمالات می پردازد. اگر چه در مقام إفتاء به این احتمالات توجهی نمی کند.
🆔@andalibhamedani
بسم الله الرحمن الرحیم
//ص1//
//اصول//تخالف الحجج
#اجتهاد_و_رفع_تحیر
✅ اجتهاد و استنباط یعنی #إقامه_حجت و #ازاله_تحیر ، که حول سه محور اساسی است:
الف- رفع تحیر برای اثبات صدور کلام؛ مبحث حجیت اخبار آحاد در این محور مطرح می شود.
ب- رفع تحیر برای اثبات ظهور کلام ؛ مبحث حجیت ظواهر در این محور مطرح می شود.
ج - رفع تحیر برای اثبات ارادهٔ جدیه در کلام ؛ مباحث مربوط به تقیه و...در این محور مطرح می شود.
✅ از سوی دیگر تحیر به دو قسم تقسیم می شود:
الف/ تحیر فقیه بما هو فقیه ، که در جایی است که ظهوری برای یک روایت خاص منعقد نشود که از آن به اجمال نص یاد می شود.
ب/تحیر فقیه بما هو اصولی ، که این خود بر دو قسم است:
۱-- فقدان نص، که در اینجا راهکار رجوع به اصول عملیه ارائه می شود.
۲--تخالف الحجج، که این همان بحث تعادل و تراجیح است.
✅ باز از جهت دیگر تحیر بر دو قسم است:
۱--تحیر فقیه بما هو اصولی در تخالف الحجج.
۲--تحیر مکلف در مقام عمل، در جایی که نمی تواند هر دو واجب را انجام دهد و نیز نمی تواند هر دو حرام را ترک کند ، در اینجا مجتهد برای رفع تحیر مکلف مرجحات باب تزاحم را مطرح می کند، که مکلف با توجه به إعمال آن مرجحات اهم را انجام دهد و نیز افسد را ترک کند، و اگر هم مرجحات پاسخ نداد نوبت به تخییر مکلف در مقام عمل می رسد.
✅ باز به نگاه دیگر رفع تحیر ناشی از تعارض هم صبغهٔ کلامی دارد و هم جنبهٔ فقهی و اصولی، و آنچه بزرگان ما در مقام رفع تحیر تعارضی و جمع و حمل روایات بیان فرموده اند از دو نگاه قابل تفسیر است:
الف/ نگاه متکلمانه ، در پاسخ به شبههٔ مخالفین که گفته اند بین روایات شما تخالف و تعارض و تهافت هست، برای پاسخ به این اعتراض کافی است عالم شیعی فقط محتملاتی را در روایات مطرح کند که با توجه به آن احتمالات دیگر نمی توان قاطعانه حکم به تعارض و تناقض کرد. در اینجاست که به راحتی بحث جمع تبرعی و قاعدهٔ الجمع مهما امکن اولی من الطرح قابل توجیه است.
ب// نگاه فقیهانه و اصولی، که باید رفع تعارض با رعایت تمام قواعد فنی صورت گیرد، و در اینجا دیگر جمع تبرعی و یا الجمع مهما امکن ...جایگاه مهمی ندارد.
تفکیک بین این دو نگاه در فهم سخنان شیخ الطائفة در تهذیبین و..... بسیار مهم است ، چه اینکه با توجه به مقدمهٔ کتاب ، شیخ در پی پاسخ کلامی به مخالفین است و طبیعتا در اینجا صرف ابداء احتمال عقلایی کافی است و هیچ اشکالی بر شیخ الطائفة در اینگونه حمل ها و جمع ها نیست.
البته گاهی فقیه به نگاه فقهی هم برای کنار نگذاشتن روایات معصومین ( علیهم السلام) به صورت کلی، به ابداء احتمالات می پردازد. اگر چه در مقام إفتاء به این احتمالات توجهی نمی کند.
🆔@andalibhamedani|گروه نظرات