ص۲
✅ نکتهٔ سوم ، قرار دادها
✔️1/ قراردادهای فقهی و حقوقی هرکدام تعریفی خاص ، جایگاهی ویژه و احکام اختصاصی دارند ، برای اینکه هیچ گونه غرر و ضرری به وجود نیاید و برای اینکه اختلافی بین دو طرف به وجود نیاید و نیز برای اینکه به هنگام اختلاف راه حل حقوقی و قانونی و فقهی برای حل اختلاف باشد ، باید نوع قرار داد در فرم ها یاد شود و به نظر می رسد اکتفا به صرف عنوان قرار داد کافی نیست
✔️2/ اگر مقصود دو طرف این است که این خون را برای افراد خاصی باشد ، به گونه ای که بانک مالک نباشد ، اینجا نوع قرار داد اجاره است، به این صورت که متصدیان اخذ و نگهداری خون در برابر مبلغی معین اجیر می شوند که با انجام کارهایی فنی این خون را برای استفادهٔ مستاجر و افراد مد نظر او آماده کنند و تا مدتی معین در جای مخصوصی نگاهداری کنند. و می توانند این قرار داد را در قالب عقد صلح مفید اجاره هم تنظیم کنند.
✔️3/ اگر مقصود این است که بانک مالک و یا مسلط بر فراورده شود ، باید یا با اعراض به تقریبی که گفته شد ، یا با اهدای خون توسط پدر و مادر و یا با پرداخت عوض به والدین مالک شود ، و اگر مقصود آنها از این عقد عقد بیع است، قرارداد باید با توجه به تمام احکام و آثار بیع باشد ، و نیز می توانند برای راحتی بیشتر و مقید نبودن به قیود و خصوصیات بیع و اطمینان بیشتر به صحت شرعی این نقل و انتقال، به صلح بدوی و مستقل و مسامحی روی بیاورند. روشن است که در مورد اخذ سلول های بالغ عاقل و کیفیت انتقال آن به مراکز مربوطه خود او تصمیم گیرنده است
✅نکتهٔ چهارم، وظیفهٔ دولت
🛑آنچه گفته شد با نگاهی فردی است و مربوط به این است که بانک خون مستقیما با افراد روبرو باشد ، اما مهم در ایجا این است که در این مسئلهٔ حیاتی و به لصطلاح قرآنی # معروف مجالس قانون گذاری و دولت ها نقش عمده ای دارند پساز آنجا که به حکم عقل و نقل ، قوهٔ مقننه و مجریه باید به تنظیم امور خلق و اقامهٔ #معروف از جمله سلامت آنها بپردازند پس :
🔸اولا/باید در آگاه سازی مردم نسبت به این دست آورد علمی بشری کوشا باشند, تا مردم با رضایت کامل این کار را انجام دهند
🔸ثانیا/ اگر با اینکه پدر و مادر از ارزش این شیی و این عمل نجات بخش آگاه شدند ، و در عین حال اصرار بر عدم استفاده و دور ریزی آن داشتند ، دولت نباید آنان را در این #منکر_اجتماعی همراهی کند ، اینجا در #تزاحم لزوم اذن والدین با #ضرورت و #وجوب_حفظ_نفوس و کمک به بهبودی بیماران ، قطعا گزینهٔ دوم اهم است ، از این رو دیگر شرطیت اذن صاحب سلول و یا والدین ساقط می شود ، البته مجموعهٔ حاکمیت موظفند بین ضرورت ها و رعایت حقوق افراد تا آنجا که ممکن است جمع کنند.
🔸ثالثا/ حاکمیت موظف است ترتیبی بیندیشد که امکان استفاده از سلول درمانی برای همگان در دسترس باشد و مانع فعالیت کسانی باشد که در این امر حیاتی فقط به سودآوری خویش می اندیشند
🆔@andalibhamedani