eitaa logo
استاد عندلیب همدانی
703 دنبال‌کننده
142 عکس
6 ویدیو
1.4هزار فایل
🔰این کانال توسط عده‌ای از شاگردان استاد به جهت اشتراک‌گذاری دروس ایشان راه اندازی شده است. ©️نقل‌مطالب‌ اختصاصی با ذکر منبع بلامانع است. 🌐سایت: andalibhamedani.ir ✅کانال تلگرام استاد: tlgrm.in/andalibhamedani 📳مدیر: @seyedhoseinmosavifard @moein313
مشاهده در ایتا
دانلود
عترت پپامبر (علیهم السلام) بر طبق نصوص و ادله ی فراوان متکفل و متصدی ‌هدایت خلق پس از شهادت رسول خدا بودند، آنچه برای تمام عترت اصل غیر قابل تنازل در همه ی حالات و در جمیع شرائط بود، محور قرار دادن دعوت به قرآن و سنت نبوی بود. مهم ترین برنامه های عترت در این موضوع مهم از این قرار است: ۱/ وظیفه ی اول آنها که در رأس برنامه های پیامبر هم بود، در قرآن کریم با واژه هایی مثل، تبیین، تبلیغ و.....ترسیم شده است، آنچه در اهمیت این امر می توان گفت اینکه: اولا\به گواهی تاریخ هنوز  بسیاری از مطالب حتی برای اصحاب پیامبر، و در مراحل بعد تابعین و حتی فقهای نامدار در دوران عترت، معلوم نبود، هنوز برخی از آنها از اصلی ترین حقایق قرآن و عترت آگاهی نداشتند، تمام ائمه (علیهم السلام) از امیر المؤمنین تا امام حسن عسکری (سلام الله علیهم اجمعین) و نیز وجود مقدس صدیقه طاهره (سلام الله علیها) در پی تبیین حقیقتهای قرآن و سنت برای مردم بودند، تا پرده های جهالت و ضلالت را کنار بزنند و مردم رابا زلال قرآن و سنت آشنا کنند ثانیا\ طبیعی است که با دور شدن مردم از عصر نبوی و آمدن نسلهای جدید که پیامبر را درک نکرده اند، کسانی که اطلاع آنها نسبت به اسلام در مقایسه با نسلهای گذشته کمتر بود، وظیفه ی آگاهی بخشی سنگین تر می شد. ثالثا\ گذر زمان، ترقی و پیشرفت علم، گسترده تر شدن مرزهای  اسلامی و رسوخ فرهنگهای غیر اسلامی به داخل جوامع مسلمین، از یک سو باعث طرح سؤالات و ایجاد شبهات کلامی، فقهی و تفسیری و.. شد و از سوی دیگر مسائلی نوپدید به وجود آمد که پاسخ به آن پرسشها و حل این مسائل مستحدثه از متن قرآن و سنت کار هر شخصی که اطلاع اندکی به قرآن و سنت داشت نبود. رابعا\ وظیفه ی عترت مثل خود رسول خدا«اتمام حجت» است، و روشن است که اتمام حجت بدون تبیین و تبلیغ  ممکن نیست. با توجه چهار نکته فوق است که می توان به این واقعیتها پی برد که: الف\روح واحدی در سیره ی تمام عترت جاری است و آن «تبیین» است، و اختلافهای صوری در مواضع به شرائط زمانی و مکانی برمی گردد. ب\ اینکه در مورد پیامبر بزرگوار (صلی الله علیه و آله وسلم) وظیفه ی تبلیغ و تبیینش را باید با توجه به جایگاه پیامبری ایشان تفسیر کرد، ولی عترت در عین داشتن ارتباط ویژه با عالم غیب، هرگز پیامبر نیستند، ولی رسالت تبلیغی مهمی بر دوش آنهاست.. ج\ اصل رسالت تبلیغی نباید توسط عترت ترک شود، اگر چه کیفیت تبلیغ باتوجه به شرائط قطعا متفاوت خواهد بود، و در این راه مقدس نباید از چیزی به غیر خداوند خوف و خشیتی داشته باشند «الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه و لا یخشون أحدا الا الله و کفی بالله حسیبا» ۲/ وظیفه ی دوم که در راستای همان وظیفه ی اول است زدودن آفت خطرناک بدعت از شجره طیبه دین است، آفتی که دین را از درون می پوساند، آفتی که حیات بخشی دین را از آن سلب می کند، بدعت به مانند داروی تقلبی است که نه تنها شفابخش نیست بلکه دردی را بر روی درد اضافه می کند، عترت تنها گروهی هستند که با توجه به علم به حقایق قرآن و سنت، می توانستند پرچمدار مبارزه با بدعت باشند، آنها به قیمت بذل جان در مقابل بدعتها ایستادند. و در این راه نیز اتمام حجت به خوبی صورت گرفت. ۳/ سومین وظیفه ی عترت این است که به مردم این حقیقت را اعلام کنند که: اولا\ اولی و احق برای حکومت بر خلق و  برای اجرای قرآن و سنت، داناترین، معصوم ترین و شجاع ترین انسانهاست. و از نظر مصداقی این ویژگی فقط  در آنهاست و نه در غیر. ثانیا\ امامت همچون نبوت است و نصب و جعل الهی را می طلبد، و این نصب هم مصداقا فقط در عترت است لا غیر. پس دعوت به سوی تحقق حکومت قرآن و سنت واقعی از طرف عترت همواره صورت گرفته و در این بخش هم اتمام حجت صورت گرفته است. ۴/امامت و‌حکومت از نظر عترت، مثل حکومت نبوی است که نخست دلها باید جلب شود، آنها هرگز حکومت را به هر قیمتی پذیرا نبودند، آنها احقیت خویش را بیان می کردند، اما: الف\ حاضر نبودند با زور و جنگ و ترور و حیله و عوام فریبی بر مردم حکومت کنند. ب\حاضر نبودند در اثر حق خواهی آنان آسیبی به ریشه شجره طیبه قرآن و سنت وارد شود. ج\حاضر نبودند در اثر این حق خواهی بین امت واحده اختلافی ایجاد شود. د \حاضر نبودند در اثر این حق خواهی به وظیفه ی اصلی و اساسی آنها که تبیین دین و زدودن بدعتهاست آسیبی برسد. ۵ / افرادی از عترت معصوم در زمانی که وظیفه ی امامت را بر عهده ندارند در تبیین حقیقت ظلم ظالمان به دین  و آسیبهای حکومت جائران آزادتر بودند، و تفاوت بیان فاطمی با بیان علوی، و نیز تفاوت بیان حسینی با بیان حسنی در زمان امامت امام مجتبی (علیه السلام) و پس از ماجرای صلح  با همین نکته ی مهم قابل تفسیر است. 🆔@andalibhamedani
یاد از: به هنگام رنج و مصیبت ۱✔️مصیبت شهادت خاتم الانبیاء( صلی الله علیه و آله و سلم): ◾️«عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) قَالَ قَالَ: إِنْ أُصِبْتَ بِمُصِيبَةٍ فِي نَفْسِكَ أَوْ فِي مَالِكَ أَوْ فِي وُلْدِكَ فَاذْكُرْ مُصَابَكَ بِرَسُولِ اللَّهِ (ص) فَإِنَّ الْخَلَائِقَ لَمْ يُصَابُوا بِمِثْلِهِ قَطُّ» 📚کافی، ج ۳، ص ۲۲۰. ۲✔️مصیبت شهادت سبط شهید( روحی فداه): امام رضا ( علیه السلام): ◾️«يَا اِبْنَ شَبِيبٍ إِنْ كُنْتَ بَاكِياً فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ» 📚اقبال ج ۲، ص ۵۴۴. 🆔@andalibhamedani
استاد عندلیب همدانی
#هیئت از نگاه قرآن و عترت //۲۸ 🔸 منهج #مقبول در منبر 🔸    🔹 چهار نوع گزارش 🔹 «يا أَيُّهَا الَّذينَ
از نگاه قرآن و عترت//۲۹ زبانحال امام صادق ( علیه السلام):«أنشِدْنِي كَمَا تُنْشِدُونَ يَعْنِي بِالرَّقَّةِ» کامل الزیارات ص ۱۰۴ ✔️در کتاب اقرب الموارد {،ج٢ ، ص ١١٤٢} در توضيح واژه « لسان الحال» مي نويسد: «ما دل علی حالة الشیی أو کیفیة من ظواهر أمره ، فکأنه قام مقام کلام یعبر به عن حاله ، فلم یفتقر معه الی کلام، یقولون :نطق بلسان حاله» با توجه به سخن فوق و نیز آنچه در کتاب های لغت دیگر از جمله لغت نامه دهخدا آمده است می توان گفت : «اگرشاعر و یا نویسنده ای حال شخصی را به نحوی توصیف کند که « منسوب الیه » ( = همان شخص توصیف شده)خود نگفته باشد ، ولی اگر می گفت ، از نظر این گوینده این چنین می گفت ، از زبان حال استفاده کرده است».پس زبانحال از نوع گزارشگری و تاریخ نگاری نیست.  ✔️ زبانحال در مرثیه سرایی به ویژه برای اهل بیت (علیهم السلام ) از دیر باز  امری رائج بوده و هست , و اساس این کار هم امری پسندیده و زیبا و هنری و شورآفرین است،و شاید این که امام صادق ( علیه السلام) به ابوهارون مکفوف فرمود: «همان گونه كه در جمع خود شعر و مرثيه مى‌خوانيد برای من بخوان» اشاره به استفاده از هنرهای عزاداری مردمی بوده، که از آن جمله می توان به زبانحال در قالب نظم و نثر اشاره کرد. ✔️اما باید توجه داشت که : ۱/زبانحال باید بیانگر عزت، کرامت و حریت اهل بیت ( علیهم السلام) و نیز مظومیت آنان باشد ،نه نشانگرضعف و زبونی و ذلت، زیرا که این ها زبان‌حال خاندان عزت و شرف نیست. ۲/ ذاکر باید به گونه ای بیان کند که مخاطب متوجه شود  این قسمت نقل  تاریخ نیست بلکه زبانحال است. ﴿ ر. ک : ثار الله ، ص ۳۹۵ ﴾ ✔️گاهی دروغ های بزرگی از و دنباله روان آنان شنیده می شود و هنگامی که به آنها اعتراض می کنند، بهانه می آورند و  می گویند این ها زبان‌حال است‼️ و این در حالی است که مخاطب ، سخن گوینده را عین گزارش تاریخ می پندارد و نه زبان‌حال. ✔️هیچ دروغی و هیچ مطلب توهین آمیزی را نمی توان با برچسب زبان‌حال توجیه کرد و مجاز دانست. 🆔@andalibhamedani
از نگاه قرآن و عترت//۳۰ رهنمود های رضوی «رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا» 📚عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، ج ۱، ص ۳۰۷. ✔️ بنیان هیئت برای زنده نگاه داشتن آموزه‌های اهل بیت (علیهم السلام) است، رهنمود اساسی رضوی در این زمینه این است که مردم باید با زیبایی‌های سخن معصوم آشنا شوند. از این رو اگر محور اصلی و اساسی هیئت بر و بود ﴿نه صرف شور و احساس﴾ و اگر محور منبر هم و بود ﴿نه لفاظی و دروغ و خیال و خرافه﴾ و اگر این سخنان زیبای حکیمانه، هنرمندانه و زیبا هم توضیح داده شد، در این صورت فطرت های پاک جذب خواهند شد. و این یعنی همان هیئتی که درپی إحیاء امر امامت است، و امام هشتم (علیه السلام) از خداوند برای چنین افرادی طلب رحمت می کند. «رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا فَقُلْتُ لَهُ وَ كَيْفَ يُحْيِي أَمْرَكُمْ قَالَ يَتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ يُعَلِّمُهَا النَّاسَ فَإِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ كَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا». ✔️ ثامن الحجج( علیه السلام) رعایت حقوق اخوت الهی را شرط مروت می‌داند﴿ عیون اخبار الرضا(سلام‌الله علیه)،ج ۲، ص ۲۷﴾ پس هیئت کلاس مروت است؛ و مرام هیئتی مروت است و اخوت. مروت و جوانمردی و اخلاق انسانی، چه در درون هیئت خود،‌ چه با هیئت‌های دیگر و چه با همهٔ مردم نشانهٔ شاگردی مکتب اهل بیت (علیهم السلام) است. ✔️ امام رضا (علیه السلام) وجه تسمیه و ویژگی اساسی حواریون حضرت عیسی (علیه السلام) را پاک بودن آنها از رذائل و ذنوب و نیز کوشش مخلصانهٔ آنان در راه پاکسازی دیگران به وسیلهٔ می‌داند، هیئتیان ما که باید جزء حواریون حسینی باشند، نیز نخست خود را تزکیه می‌کنند و آن گاه با انعقاد مجالس سعی در ترویج مبانی اخلاقی و دینی دارند. «فَسُمِّيَ الْحَوَارِيُّونَ الْحَوَارِيِّينَ لِأَنَّهُمْ كَانُوا مُخْلَصِينَ فِي أَنْفُسِهِمْ وَ مُخْلِصِينَ لِغَيْرِهِمْ مِنْ أَوْسَاخِ الذُّنُوبِ بِالْوَعْظِ» 📚عیون اخبار الرضا(سلام الله علیه)، ج ۲، ص۷۹. ✅ آنچه در این سلسله نوشتارها عرض شد حاصل تجربیات منبر و مطالعات اندک حقیر بود، که امیدوارم برای همهٔ هیئتیان اعم از متصدیان، منبریان، مداحان و مستمعان، مفید باشد. به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی به صد دفتر نشاید گفت حسب الحال مشتاقی خاک پای هیئتیان متقی محمد بن حسین بن محمد تقی ٢٩ /صفر /۱۴۴۶ ۱۳/شهریور/ ۱۴۰۳ 🆔@andalibhamedani
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ 🔸برنامهٔ درسی سال تحصیلی جاری🔸     إِنْ شَاءَ اللَّهُ تعالی 🔸خارج فقه : 🔹فقه معاصر/فقه اجتماعی 🔸فقه التعامل و التعایش مع مختلف الملل و النحل🔻 🔹بررسی احکام اهل ذمه🔻 🔸ماهیت و احکام جزیه در زمان حاضر 🟦  🟦  🟦 🔸خارج اصول 🔹تعادل و تراجیح//اختلاف الحجج 🔸ادامهٔ مباحث گذشته🔻 🔹بررسی اخبار توقف و.... ✅زمان:یکشنبه اول مهر ۱۴۰۳      برابر با ۱۸ ربیع الاول ۱۴۴۶ ✔️ساعت ۸ صبح ✔️ساعت ۹ صبح 🔹شنبه تا سه شنبه🔹 ✅مکان: حوزهٔ علمیهٔ امام کاظم ( علیه السلام)     واقع در بلوار معلم شرقی ✔️مدرس شمارهٔ ۱۸
؟ ✅ مقصود از فقه معاصر ،‌ تحقیق دقیق بر پایهٔ مبانی و ارکان قابل قبول در مکتب اهل بیت ( علیهم السلام) حول دو محور اساسی است: ✔️مسائل نوپدید که پیشینه ای نداشته و فقه شیعی باید پاسخگو باشد. ✔️مسائلی که به نحوی از قبل مطرح بوده ولی تغییر شرائط زمانی و مکانی اقتضای نگاهی نو به همان مسائل پیشین را دارد. 🔷بحث احکام و  از قبیل قسم دوم از مسائل فقه معاصر است. 🆔@andalibhamedani
✔️شیوهٔ بزرگانی مثل شیخ طائفه ، علامهٔ حلی و...از فقهای گذشته و محقق بروجردی و.... از فقهای متأخر ، توجه به روایات عامه و آراء اهل تسنن در استنباط احکام است ، در توجیه این روش می توان گفت که روایات معصومین ( علیهم السلام) به تراث روائی و فقهی عامه است، زیرا که این تراث مورد توجه اکثریت مردم و نیز حاکمان آن عصر بوده است ، ائمهٔ هدی ( سلام الله علیهم اجمعین) در این نظارت نقادانه با رعایت تقیه موارد اشتباه را متذکر شده اند، بنابر این لازمهٔ این نظارت دقیق ، اطلاع از روایات و فتاوای علمای آنهاست. ✔️نیاز به فقه مقارن در آن دسته از مباحث فقهی که به نحوی ارتباط با حکومت دارد بیشتر است ، زیرا تقنین ، سیاست و حکومت جامعه در دست آنان بوده ،از این رو اطلاع از احادیث و آراء آنان در فهم دقیق اینگونه مسائل و نیز در برداشت بهتر از روایات اهل بیت ( علیهم السلام ) قطعا مؤثر خواهد بود. ✅احکام مربوط به غیر مسلمین از جمله و نیز ماهیت و احکام جزء مباحثی است که باید به صورت مطرح شود ، چون در ارتباط مستقیم با حکومت و سیاست است. 🆔@andalibhamedani
؟ 🔹انتظار از فقه شیعه در عصر کنونی این است که بتواند در موضوع زیست جمعی حول دو محور و ، رهنمودها و چهارچوب هایی را تبیین کند، و کیفیت و محدودهٔ همزیستی با غیرموحدان ، منکران نبوت ، پیروان نحله های بشری ، مؤمنان به دیگر ادیان الهی ، معتقدان به مذاهب دیگر و نیز فرقه های گوناگون را تعریف کند ؛ از این سنخ مسائل که به صورت پراکنده در تمام ابواب فقهی مشاهده می شود می توان به « » تعبیر کرد. 🔸در عصر کنونی که مرزهای قراردادی تشکیل شده و کشورهای مستقلی مشاهده می شود بررسی روابط بین الملل با نگاه خاص فقهی ضروری است و این مبحث اگرچه از سویی به نحوی مستقل شمرده می شود، اما در عین حال  مرتبط با بحث فقه التعامل نیز هست. 🔹مسائل مالی و مالیاتی در چگونگی تعامل و ترابط نقش عمده ای دارد ، از این رو لازم است    به صورت ، مبحث و را با توجه به دو  محور اساسی حق و تکلیف بررسی مجدد و بازخوانی کند. 🆔@andalibhamedani
✅ بنیان برخی از ابواب فقهی مثل بیع و اجاره و نکاح و نیز بعضی از احکام فقهی همچون طهارت اهل کتاب و نماز جماعت بر پایهٔ وجود فرد یا افراد دیگری است ، در حالی که اساس کتاب الطهارة یا کتاب الصلاة متشکل از فروع فردی و شخصی است.بله مسائلی در همین دو کتاب، از قبیل طهارت اهل کتاب و نماز  جماعت به صورت فردی قابل تصور نیست. حال آن دسته از ابواب و یا مسائلی که تحقق آن ها وابسته به وجود فرد یا افراد دیگری است و  در جمع و جامعه  معنا پیدا می کند ، نام دارد، و بنابر این تعریف عنوان اصلی بحث ما که از آن به نام « » یاد کردیم زیر مجموعهٔ است. ✅ بعضی از ابواب فقه اجتماعی مثل  قضاء ،شهادات ،حدود ، قصاص، دیات تحت عنوان شناخته می شوند،‌ در حالی که قوام کتاب نکاح و یا بیع ، حکومی نیست، بله در مسائلی خاص همچون اولیاء التصرف چه بسا جنبهٔ حکومی پیدا کند. حال ما در از گزاره هایی مثل طهارت انسان ، بحث کردیم که با وجود اینکه فقه اجتماعی بود  اما اساسش حکومی نبود ، و نیز از قاعدهٔ تألیف قلوب و یا نفی سبیل بحث کردیم که هم جنبهٔ حکومی داشت و هم جنبهٔ غیر حکومی ؛ اما بنیان بحث امسال ما در مورد { } و...، است. 🆔@andalibhamedani
🟦تبویب کنونی فقه، ترتیب دقیق و کارآمدی است، و استمرار  همین شیوه چه در دروس خارج حوزه و چه درتألیف ، بسیار لازم و مفید است. اگر چه ادامهٔ این روش منافات با اتخاذ شیوه های دیگر در کنار همان روش سنتی ندارد. چنانکه به عنوان نمونه فقیه بزرگوار یحیی بن سعید حلی کتاب : « نزهة الناظر فی الجمع بین الأشباه و النظائر » را نگاشته است.و نیز در این زمینه می توان به کتاب هایی که به قواعد فقهی پرداخته اند ،‌ اشاره داشت. 🔷آنچه به نام نامیده می شود :🔻 اولا/حاصل تتبع مسئله محور در سراسر فقه است. ثانیا/ نتیجهٔ استکشاف و تجمیع نخ های ارتباطی بین فروع گوناگون است. ثالثا/ ثمرهٔ پردازش و سامان بخشی آن داده هاست. مثلا وقتی می گوییم فقه هنر ، نخست نیازمند تتبع گسترده در همهٔ فقه حول مسئله ای به نام هنر با تمام شقوقش هستیم.در گام بعد باید حلقه های وصل این متفرقات را پیدا کنیم مثلا ببینیم عنصری به اسم  «لهو» تا چه حدی درحکم فقهی هنر مؤثر است. و بالاخره نوبت به تنظیم و تنسیق  تتبعات و داده ها برای نتیجه گیری نهایی می رسد. 🔹 اما شیوهٔ من در مورد عنوان اصلی بحث : 🔻 اولا//از ابتدای فقه با نگاه کیفیت ترابط و تعایش و تعامل ، مسائلی مطرح و بحث شده است ، مثلا در کتاب الطهارة نخست قول به طهارت اهل کتاب تقویت شد ، آنگاه در نهایت رسیدیم؛ و یا در کتاب الصلاة مسئلهٔ ورود غیر مسلمین به مساجد و...طرح گردید ؛ و در کتاب الزکاة مبحث المؤلفة قلوبهم بررسی شد.و... ثانیا//نخ های ارتباطی و چهارچوب هایی کلی در فقه سنتی مثل تقیه ، الزام ، نفی سبیل و..... مفصلا مورد دقت قرار گرفت. ثالثا// نتیجهٔ کنکاش ها و ثمرهٔ داده ها تاکنون این شد که: الف- انسان بماهو انسان کرامت ذاتی دارد. ب- بنای شریعت به ویژه در عصر غیبت بر است. ج- تعایش سلمی به معنای جذب فکری مسلمین به فرهنگ های ضددینی نیست. د- ترابط و تعایش سلمی ملت ها و دولت ها نافی هرگونه خواری و ذلت است. ✅ با طرح فنی و ضابطه مند «فقه تعامل» که مصداقی از « فقه مضاف» است، می توان به نتیجه های نو و راهگشا  در حوزهٔ ترابط دسترسی پیدا کرد. ✅بحث امسال هم در ادامهٔ همین مسیر است ، و جایگاه عهد و پیمان  با غیر مسلمین و نیز حقوق و تکالیف مالی و از جمله با همین نگاه تحقیق خواهد شد.ان شاءالله تعالی 🆔@andalibhamedani
✅در مباحث اصول اثبات شد که احکام شریعت مفردات از یکدیگر جدا نیستند و بین آن ها برقرار است. و احکام همچون زنجیره های مرتبط بایکدیگر می باشند. و نیز گفته شد که این ترابط حول سه محور اساسی است. ۱//  نقش این اصول نقش ستون ساختمان دین است ، ستون‌های  که فروع فقهیه بر این ستون‌ها بنا شده است، مانند وجوب حفظ دماء ،  حفظ اموال و اعراض و اموری  ازاین ‌قبیل  که اصول اصیله هستند . ترابط احکام شرعی توسط این ستون‌هایی است که احکام شرعی را باهم وصل کرده است . ۲//   شارع مقدس روشمند، قانون‌گذاری می‌کند ، در این سیره بر سه نکته تأکید بیشتر شد : ۱- حکمت ۲- سمحه وسهله بودن شریعت ۳- نفی سبیل،  نقش  این ها در ساختمان دین،  نقش نقشهٔ ساختمان است که شارع بر طبق این نقشه ساختمان دین را بنا کرده و طبیعتا با همین نقشه و سیره ارتباط بین احکام بر قرار می شود. ۳// هرساختمانی که توسط حکیم بنا شده قطعا اهدافی را در پی داشته است، حال باید دید شارع حکیم چرا ساختمان دین و شریعت را بنا کرده است؟ اینجا روی سه نکته تأکید می شود:۱-عبادت، ۲-عدالت۳-کرامت انسان ، که باز ترابط بین احکام با این سه نکته هم قابل بررسی است. ✅در فقه باید بین عبادیات//تأسیسیات// با امور عقلائیه//امضائیات ، تفکیک کرد؛ چه این که اسرار و حکمت های عبادیات معمولا فوق درک عقلاست ، در حالی که معمولا فلسفه و حکمت احکام عقلائیهٔ فقه معلوم است.از این رو فهم ترابط حول سه محور فوق در امور عقلائیه بهتر خواهد بود. 🔹بیشتر حکمت ها و علل بایدها و نبایدها در و با ملل و نحل گوناگون با توجه به دقت در اصول اصیله، سیرهٔ تقنینیهٔ شارع و اهداف علیا ، قابل فهم برای فقیه است ؛ همچنان که چون اساس این مبحث جزء عبادیات نیست، نمی توان از جایگاه عقل و سیره و ارتکاز عقلا غافل ماند. البته این به معنای نفی اساسی احکام تعبدیه در این بخش نیست. 🛑 در تفسیر آیهٔ مربوط به و چگونگی تعامل با و... ، توجه به سه محور مربوط به ترابط احکام و نیز تمرکز بر عبادی نبودن این مسئله ضروری است. 🆔@andalibhamedani
✔️در مورد وجه تمایز علوم با یکدیگر و به طور خاص تمایز فقه با اخلاق ،‌مباحثی مطرح است، که در این مختصر نمی گنجد. فعلا به این نکته بسنده می کنم که با تعریف و تبیین دقیق از تعامل این دو دانش و نیز با دقت در کیفیت استنباط، می توان برخی از تقابل های موهوم را برداشت.در این نوشتار به مطالبی در این زمینه اشاره خواهد شد. ✅  از سویی باید ها و نباید های اخلاقی ریشه های عقلانی ، عقلائی ، عمومی و فطری دارد ؛ و از سوی دیگر غایت احکام و باید ها و نباید های فقهی هم زیست عاقلانه ، عادلانه و انسانی در  دنیا و حیات طیبه اخروی است. 🔸اگر تفقه ما با توجه به اصول اصیله ای مثل حفظ مال و جان و آبروی همهٔ انسان ها بود ، و اگر در استنباط به اهداف علیای تشریع که از جمله عدالت و کرامت انسان بود توجه داشتیم ، فقه ما اخلاقی خواهد بود. ✔️اگر فقیه ضمن دقت در سند و دلالت ادله ، به پیامدها و آثار فردی ، خانوادگی و اجتماعی  فتوای خود عنایت داشته باشد و اگر بتواند با توجه به مقاصد و اهداف علیای شریعت ، تمسک به اطلاقات و عمومات را سامان ببخشد ، این امر خود گامی مهم در تحقق فقه اخلاقی است. ✅ اگر در عین توجه به استحقاق ثواب و عقاب اخروی ، به دو عنصر عدالت فردی و عدالت اجتماعی هم توجه شود، فقه صبغهٔ اخلاقی به خود می گیرد. یعنی  مثلا صرفا نگوییم این عمل گناه نیست چون وعید عقاب به آن داده نشده است ،‌ بلکه اگر دیدیم عمل به یک فتوی از نگاه عقلا موجب خروج از جادهٔ عدالت فردی بود ، و یا اجرای یک فتوی در تضاد با عدالت اجتماعی و یا کرامت انسان بود ،  در صحت فتوای خود تردید کنیم ،  در این صورت فقهی اخلاق مدار خواهیم داشت. 🔸در کیفیت با ملل و نحل دیگر و از جمله در مسائل مادی مثل و چگونگی أخذ آن، اگر عدالت ، کرامت و حقوق انسانی همهٔ انسان ها را در نظر گرفتیم، توانسته ایم تقابل موهوم اخلاق را با فقه از بین ببریم. 🆔@andalibhamedani