همواره اگر درد کشیدیم جز زیبایی هیچ ندیدیم ما در طرف درست تاریخ آمادهٔ جنگ با یزیدیم #یحیی_سنوار #ناهید_خلفیان @andisheysabz

👆اگر می‌شد قدرت ایمان را در یک سکانس نشان داد

نمی‌دانم بار چندم است که سکانس آخر فیلم شهید سنوار را می‌بینم... هر چه بیشتر می‌بینم، هر چه مرورش می‌کنم، بیشتر مبهوت می‌شوم. این حجم از اُبُهت یک مرد، قلب انسان را به لرزه درمی‌آورد.... چه می‌شود که روح انسان به چنین اعتلا و صلابتی می‌رسد که تمام قدرت و هیمنهٔ اربابان زر و زورِ پهپادبه‌دست را به چالش می‌کشد؟! انسان چقدر می‌تواند بزرگ باشد، ستبر باشد، باشکوه باشد که تا آخرین لحظه حتی با یک چوب‌دستی به دشمن نهیب بزند و حقارت روحی آنان را صدچندان کند. چقدر این سکانس باشکوه است. آن ژست روی مبل، آن دست بریده و چوبی که به دست چپش گرفته و هل من مبارز می‌خواند. یک طرف یحیی سنوار و یک طرف مرگ! و سنوار در کمال ثبات درونی بدون سرِ سوزنی نشان از ترس، چشم در چشم دشمن دژخیم می‌ایستد و دست رد به سینهٔ زندگی می‌زند! دلم می‌خواهد بدانم کدام دعا و کدام آیه را از آن کتاب دعا خواند که مثل خون در رگ‌های روحش جریان یافت و چون سرویی محکم در آن خرابه، در قلب میدان نبرد، تک و تنها چنان ایستاده بود که گویی لشگری میلیونی پیش‌قراول او هستند...! دوست دارم بدانم آخرین ذکری که در آخرین دور آن تسبیح، می‌خواند چه بوده؟! دارم باخودم فکر می‌کنم که شجاعت چقدر واژهٔ کمی است برای وصفش! من معتقدم یک دسته از شهدا شهیدتر هستند؛ همان‌هایی که در دل میدان یک بار دیگر حسین‌وار و آگاهانه بین تسلیم و مرگ، مرگ را انتخاب می‌کنند. و یحیی سنوار از آن شهیدترهاست. در آن سکانس آخر سنوار با آرامش کامل و در اوج وقار و شجاعت با صورت پوشیده شده و در کسوت یک فلسطینی _و نه کسوت یحیی سنوار_ با سلاح جانش از وطن دفاع کرد، ایستاد و قهرمانانه مرگ را به سوی خود فراخواند... سنوار مرگ را به زانو درآورد.... ✍دلنوشته #یحیی_سنوار #ناهید_خلفیان @andisheysabz

ننگ بر قدرت‌هایی که چنین صحنه‌هایی را رقم زدند... به خدا قسم اگر این‌ها را می‌بینیم و با جان و مال و آبرو و قلم و هرآنچه که داریم در این گردنهٔ مهم تاریخ، خرج حق نمی‌کنیم، مسلمان نیستیم! کمی با خود بیندیشیم که چه کرده‌ایم و کدام طرف این نبرد ایستاده‌ایم؟! فتأمل.... #فلسطین #لبنان @andisheysabz

انا لله و انا الیه راجعون خیلی‌ها می‌گفتند او درميان حزب‌الله اشبه‌الناس به سید حسن نصرالله بود. نمی‌دانم این چه ابتلاء و آزمایش بزرگی است که در سخت‌ترین شرایط داغدار بهترین مبارزان دوران می‌شویم. اللهم انا نشکوا الیک...

اکنون که در قلب میدان نبرد جبههٔ حق و باطل هستیم، حق در اوج مظلومیت و باطل در اوج خباثت است و حالا زمان انتخابی بزرگ فرارسیده انتخاب سختی مثل کربلا در سپاه امام حسین (ع)ماندن یادر سپاه باطل یزید (اسرائیل وآمریکا ماندن )؛ در صحرای محشر از امروز سؤال خواهد شد که وجود مقدس امام عصر را در این جنگ همه‌جانبه چگونه یاری کردید؟ یقین بدانیم اگر این‌ها را می‌بینیم و با جان و مال و آبرو و قلم و هرآنچه که داریم در این گردنهٔ مهم تاریخ، خرج حق نمی‌کنیم، مسلمان نیستیم! کمی با خود بیندیشیم که چه کرده‌ایم و کدام طرف این نبرد ایستاده‌ایم؟! اگر دلمان برای یاری حق که( جبهه امام زمان علیه السلام است ) می‌تپد باید در عمل ثابت کنیم و اکنون کربلا همان لبنان و غزه است انتخاب باشماست که در کدام طرف حق یا باطل قرار بگیری !! کمک به جبههٔ مقاومت یعنی #دفاع از شیعیان امیر المومنین (ع) #دفاع از مکتب عاشورا و کربلا #دفاع از جبهه امام زمان (ع) بسم الله شیر مادر حلالتون .براستی برای کمک به حق؛ شما با دعای خیر امام عصر (ع)برگزیده شده اید ولو با ۱۰ هزار تومان ۶۰۳۷۹۹۸۲۰۰۰۰۰۰۰۷ ایران همدل و ۶۰۳۷۹۹۱۷۸۸۲۷۸۸۰۶ زهرا صبوری

چهار آبان حوالی شب بود رد شدم از مسیر اکباتان یک‌ نفر گفت: باز درگیری‌است! آن طرف‌تر کنار آن میدان لابه‌لای شلوغی بازار آرمانی شریف می‌آمد حق و باطل میانهٔ کوچه بوی فکری کثیف می‌آمد صحنه‌ای آشنا پدید آمد برگ‌های گلی به زیر پا یک نفر در میان جمعیت داد زد یا حسین، یا زهرا.... باز کوچه، جنایتی دیگر دستِ خالی، جهاد، تنهایی عده‌ای در خباثت مفرط تیغ و سنگ و جوان رعنایی در قلوبی مرض هویدا شد جهل، یک عده را به کشتن داد بازهم با شعار آزادی جابه‌جا شد شهید با جلاد بوی تلخی گاز اشک‌آور غرق در خون جوان آبادی تیر در قلب واژه‌‌ای مظلوم واژه‌ای بی‌گناه: آزادی آخر شب به خانه برگشتم شام، شام غم غریبان بود کاش آن صحنه را نمی‌دیدم شمر آن شب کف خیابان بود دل شد آماج درد و خون و غم غرق در فکر آن جوان بودم چفیه‌ام را دوباره آوردم فکر احیای آرمان بودم... می‌روم دم به دم به سوی رزم در دفاع از امام بسم الله این حوالی هنوز عاشوراست هرکه دارد مرام بسم الله #شهید_آرمان_علی‌وردی #سالگرد #ناهید_خلفیان 🍀@andisheysabz🍀

کارش ترور است، جنگ باعزت نیست دیگر پس از این ثانیه‌ای راحت نیست خاک وطن از خون شهیدان امن است صهیون هرگز حریف این ملت نیست #شهدای_امنیت #ناهید_خلفیان @andisheysabz

کاش این همه سرسخت نبودی با من جای همه هست در دلت الا من! عاشق‌کُشِ بی‌تفاوتِ ظالم تو مظلومِ علاقمندِ بی‌پروا من #عاشقانه #ناهید_خلفیان @andisheysabz

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پیچیده‌ترین سادهٔ دنیا شعر است یک‌ پای تمام عاشقی‌ها شعر است وقتی که دلـی تنـگ دلی دیگر شد توضیح دقیق ماجرا با شعر است! #رباعی 🍂 #ناهید_خلفیان

🏠 #پنجره‌ | شعرخوانی حماسی در ابتدای دیدار روز گذشته دانش‌آموزان و دانشجویان با رهبر انقلاب. ۱۴۰۳/۸/۱۲ 💻 Farsi.Khamenei.ir

دنیای ترانه را بهاری کرده خندیده و گاه گریه‌زاری کرده سخت است ولی حقیقتاً شیرین است خوشبخت زنی که بچه‌داری کرده #جهاد_فرزندآوری #ناهید_خلفیان @andisheysabz

سلام همراهان عزیز صبحتون به‌خیر🦋 من گرمی مردم جنوبم هر صبح باید در عشق را بکوبم هر صبح هر شب لب سجاده غزل می‌نوشم این است دلیل حال خوبم هر صبح #ناهید_خلفیان @andisheysabz

حمایت از کشورهای محور مقاومت به چه قیمتی؟ پاسخی تمام کننده به علی دایی و اظهارات مشابه #آقای_سیزده #مهرداد_نظری @aghaye_13

📛 نماز اول وقتش سخته ولی از لعنش بترس!

💠 یه کم زیبایی ببینیم😍 شبتون ستاره باروووون🌟⭐️🌟

خوبان پارسی‌گو بخشندگان عمرند 📍@khobaneparsigoo

برای حاج صارم🥀🌷🥀 به نام خدایی که جان آفرید در این خاک شیر ژیان‌ آفرید خدایی که منت به ایران گذاشت که بذر شجاعت در این خاک کاشت نسیم محبت به اینجا رسید گلی از دل آبدانان دمید کسی که فراسوی مردانگی است به باغ وطن، روح پروانگی است به پیش خداوند خود خاکسار و در جنگ غُرّنده و پاسدار چو رستم، چو آرش، چو کاوه، چو گیو حریفِ صد اهریمن و گبر و دیو کسی فاتحِ کوهِ عزمش نشد هماوردِ طوفانِ رزمش نشد اسارت کشیده در آغوش صبر تحمل نمودَه است شلاق‌‌ِ جبر تنش غرق ترکِش، به راه نبرد صبورانه جان داد و ترکَش نکرد «چو ایران نباشد تن من مباد» چنین گفت و تا پای جان ایستاد گلستان میهن نیابد گزند که طهماسبی‌های ما زنده‌اند خوشا مردْ ماندن، تهمتن شدن شبِ حمله کابوس دشمن شدن خوشا بر دل خویش حاکم شدن گذشتن ز جان، حاج صارم شدن #ناهید_خلفیان @andisheysabz

ای کاش فصلِ پنجره‌ای بود بینمان در بود جای آن همه دیوارِ لعنتی #ناهید_خلفیان

ماجرای در و تخته است، وجود من و تو چقدَر مثل گل و شمع ؛ به‌هم می‌آییم #ناهید_خلفیان @andisheysabz