اشعار ناهید خلفیان
در سوگ تیغ برّان سال ۶۷
در این عکس، که سی و اندی ساله است، گردهمایی دادستانهای انقلاب کل کشور، دو سه سال پس از رحلت امام را میبینیم. آقای ریشهری به عنوان دادستان کل دارد بالای سِن سخنرانی میکند و آن کتشلوارپوشی که منتهاالیه سمت چپ بین آقای نیّری و یونسی نشسته، سید ابراهیم رئیسی است که در دهه شصت برای رسیدگی به چندپرونده حساس و خاص، از امام حکم و ابلاغ ویژه گرفته است.
براي من، سید ابراهیم رئیسی بیش از آن که سید محرومان و رئیسجمهور خدمت و خادمالرضا(ع)باشد، تیغ برّان انقلاب علیه مشتی آدمکُش است که قدرش دانسته نشد. وقتی بحرانی در هر سطحی در کشور اتفاق میافتد، بعضی کپ میکنند، بعضی ترجیح میدهند پیدایشان نشود تا آبها از آسیاب بیفتد و بعضی مردانه وسط میدان میایستند و هزینه میدهند. تابستان ۶۷ و ماجرای منافقین با حکم امام، یکی از آن مقاطع است.
هجمه رسانهای ضدانقلاب نباید ما را دچار لکنت کند، بی تعارف در تابستان ۶۷ پس از عملیات مرصاد، منافقینی را حذف کردیم که اعتقاد داشتند اگر بیاییم بیرون، ملت را میکُشیم. چه زمانی؟ کمی پس از سلاخی مجروحین بیمارستان اسلامآباد غرب وسط حیاط بیمارستان در عملیات فروغ جاویدان. چه کسانی؟ آنهایی که همین چندسال گذشته با اسلحه و در خانه تیمی دستگیر شده بودند.
چندسال قبل در یک برنامه تلویزیونی گفتم ما باید از آقای رئیسی و دستاندرکاران سال ۶۷ به عنوان تلاشگر حقوقبشر تشکر کنیم، چون اگر منافقین روزگاری بر کشور مسلط میشدند، فاجعه بیمارستان اسلامآباد را در سطح یک کشور انجام میدادند و رسما نسلکشی میکردند.
بگذریم. حالا سید ابراهیم رئیسی دارد شهر به شهر روی دست مردم تشییع میشود و چند صباح دیگر در قبری کوچک در حرم امام هشتم آرام میگیرد. خدایی که همه کارهایش روی حساب و کتاب است و ارادت ابراهیم رئیسی نسبت به امامرضا(ع) را به ما نشان داده بود، رفتنش را در شب ولادت حضرت مقدر کرد. در نگاه بعضی، ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور مردمی بود. برای بعضی، سالهای تولیت آستان قدسش پررنگ است و برای برخی سالهای قاضیالقضاتیاش. اما من برای مردی فاتحه میخوانم که روزگاری بر اساس وظیفه شرعی و حکم امامخمینی، ایران و ایرانیان را از شر منافقین راحت کرد؛ و سه دهه بعد وقتی در مناظرات انتخاباتی فحشش را از نامردها خورد، دم برنیاورد؛ و وقتی از دنیا رفت، منافقین و جلادها به نشانه شادی رقص و پایکوبی کردند.
تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار!
که رحم اگر نکند مدعی، خدا بکند...
#شهید_آیت_الله_رییسی
☑️ https://eitaa.com/Tanhatarinhaa/5434
در سینهام اندوه بیاندازه میریزد
از چشم من مضمونهای تازه میریزد
آویزهٔ گوشت کن ای دنیا که این گوهر
از دامن خاکی بلندآوازه میریزد
#شهید_آیت_الله_رییسی
#سید_محرومان
#ناهید_خلفیان
@andisheysabz
🚩 برای شهدای خدمت
بوی شکوه سوم خرداد پیچیده
عطر شهادت لابهلای باد پیچیده
اینجا هنوز از فتح خرمشهر میگوییم
از ملت تاریخساز دهر میگوییم
دشت شهادت بار دیگر لالهباران است
معراج مردان خدا امروز ایران است
السابقون السابقون از آسمان آمد
گلبرگهای هشت گل از ورزقان آمد
ای دست پر برگشتههای از تب دنیا
ای پیشمرگان سپاه مهدی زهرا
در عرصهٔ خدمتگزاری خوش درخشیدید
ای کاش میدیدیم آنچه عاقبت دیدید
ماندن به پای عهد و پیمان را به ما آموخت
این بار ابراهیم در آغوش آتش سوخت
هر چه دعا کردیم برگردد نشد افسوس
آن روز حتی گریه میکرد آسمان توس
او مردمی و پرتلاش و باکفایت بود
تا لحظهٔ جان دادنش در حال خدمت بود
آه ای مجاهد در دل میدان چه میکردی؟
در کوه و جنگل زیر آن باران چه میکردی؟
ای دادخواه داد محرومان کجا رفتی؟
آه ای شهید زندهٔ ایران کجا رفتی؟
مرد خداباور، خدایاور، خدامحور
برگرد سید، رفتنت کی میشود باور
پیدا شده انگشترت مثل سلیمانی
ای جانفدای تازهٔ یار خراسانی
ای عزم راسخ، منتهای عزت انسان
قربانی جمهوری اسلامی ایران
ای هممسیر مکتب سرخ سلیمانی
تو تا ابد در خاطر این خاک میمانی
میز ریاست را رها کردی، هنر اینجاست
تصویر آن عمامهٔ خاکی خودش گویاست
تو خستگی را خسته کردی، صبر را بیتاب
پروانهٔ پرسوخته، شمع شب بیخواب
میلاد آقا شد شهادتنامهات امضا
با هیئت همراه رفتی رفتنی زیبا
شاه خراسان در بهشت آغوش وا کرده
از اول مجلس تو را زهرا صدا کرده
در جمع مستانی کنار متقین اینک
دیدار اربابت هنیئا لک، هنیئا لک
سنگین نمودی بیشتر تکلیف ملت را
انداختی بر دوشمان بار امانت را
مرد خدوم و خاکی ملت خداحافظ
ای ماجرای مرگ باعزت خداحافظ
#رئیس_جمهور_مغتنم
#شهید_آیت_الله_رییسی
#سید_محرومان
#ناهید_خلفیان
۱۴٠۳/۳/۳
@andisheysabz