🔻عندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ

با چفیه و جلیقه و قرآن شهید شد یعنی که در میانه‌ی میدان شهید شد بیچاره آن کسی که به پیمان وفا نکرد خوشبخت آنکه بر سر پیمان شهید شد تسبیح و عطر، قمقمه‌ی آب پس کجاست؟ حدست درست، با لب عطشان شهید شد چند اسکناس، پول زیادی نمی‌شود اما کسی نگفت که ارزان شهید شد آن کس که هم کتاب دعا هم تفنگ را با هم به جبهه برد، مسلمان شهید شد بی‌عشق و بی‌حماسه و بی‌شوق و بی‌امید بی‌جنگ و بی‌مبارزه نتوان شهید شد من بی حسین ماندم و بَل هُم أضَل شدم او عاقبت بخیر شد، انسان شهید شد 📝شعر از مهدی جهاندار #یحیی_سنوار

🎥 در آخرین درگیری یحیی السنوار با نیروهای اشغالگر چه گذشت؟ @Farsna

زیتون حماس پرثمر می‌گردد صهیون پلید دربه‌در می‌گردد یحیی سنوار رفت و با عنوانِ سرباز امام عصر برمی‌گردد #یحیی_سنوار #ناهید_خلفیان @andisheysabz

یاکریم های زندگیتون رو اذیت نکنید☺️

📚 کتاب رمان خار و میخک ✍️ شهید یحیی سنوار #توضیح: شهیدِ مجاهد قهرمان، یحیی السنوار، این کتاب را در دوران اسارت نگاشتند. #یحیی_السنوار #شهید_مقاومت

چفیه و تصویر قدس و عطر و تسبیح و خشاب در کنار تو نمایشگاه یک فرهنگ بود 🔹سرودهٔ محمد رسولی در وصف شهید السنوار #یحیی_سنوار

همواره اگر درد کشیدیم جز زیبایی هیچ ندیدیم ما در طرف درست تاریخ آمادهٔ جنگ با یزیدیم #یحیی_سنوار #ناهید_خلفیان @andisheysabz

👆اگر می‌شد قدرت ایمان را در یک سکانس نشان داد

نمی‌دانم بار چندم است که سکانس آخر فیلم شهید سنوار را می‌بینم... هر چه بیشتر می‌بینم، هر چه مرورش می‌کنم، بیشتر مبهوت می‌شوم. این حجم از اُبُهت یک مرد، قلب انسان را به لرزه درمی‌آورد.... چه می‌شود که روح انسان به چنین اعتلا و صلابتی می‌رسد که تمام قدرت و هیمنهٔ اربابان زر و زورِ پهپادبه‌دست را به چالش می‌کشد؟! انسان چقدر می‌تواند بزرگ باشد، ستبر باشد، باشکوه باشد که تا آخرین لحظه حتی با یک چوب‌دستی به دشمن نهیب بزند و حقارت روحی آنان را صدچندان کند. چقدر این سکانس باشکوه است. آن ژست روی مبل، آن دست بریده و چوبی که به دست چپش گرفته و هل من مبارز می‌خواند. یک طرف یحیی سنوار و یک طرف مرگ! و سنوار در کمال ثبات درونی بدون سرِ سوزنی نشان از ترس، چشم در چشم دشمن دژخیم می‌ایستد و دست رد به سینهٔ زندگی می‌زند! دلم می‌خواهد بدانم کدام دعا و کدام آیه را از آن کتاب دعا خواند که مثل خون در رگ‌های روحش جریان یافت و چون سرویی محکم در آن خرابه، در قلب میدان نبرد، تک و تنها چنان ایستاده بود که گویی لشگری میلیونی پیش‌قراول او هستند...! دوست دارم بدانم آخرین ذکری که در آخرین دور آن تسبیح، می‌خواند چه بوده؟! دارم باخودم فکر می‌کنم که شجاعت چقدر واژهٔ کمی است برای وصفش! من معتقدم یک دسته از شهدا شهیدتر هستند؛ همان‌هایی که در دل میدان یک بار دیگر حسین‌وار و آگاهانه بین تسلیم و مرگ، مرگ را انتخاب می‌کنند. و یحیی سنوار از آن شهیدترهاست. در آن سکانس آخر سنوار با آرامش کامل و در اوج وقار و شجاعت با صورت پوشیده شده و در کسوت یک فلسطینی _و نه کسوت یحیی سنوار_ با سلاح جانش از وطن دفاع کرد، ایستاد و قهرمانانه مرگ را به سوی خود فراخواند... سنوار مرگ را به زانو درآورد.... ✍دلنوشته #یحیی_سنوار #ناهید_خلفیان @andisheysabz

ننگ بر قدرت‌هایی که چنین صحنه‌هایی را رقم زدند... به خدا قسم اگر این‌ها را می‌بینیم و با جان و مال و آبرو و قلم و هرآنچه که داریم در این گردنهٔ مهم تاریخ، خرج حق نمی‌کنیم، مسلمان نیستیم! کمی با خود بیندیشیم که چه کرده‌ایم و کدام طرف این نبرد ایستاده‌ایم؟! فتأمل.... #فلسطین #لبنان @andisheysabz