eitaa logo
اشعار ناهید خلفیان
592 دنبال‌کننده
380 عکس
275 ویدیو
9 فایل
کپی بدون نام شاعر جایز نیست🙏 با معرفی کانال به دیگران و به اشتراک گذاشتن پست‌ها در ثواب انتشار مطالب سهیم باشید. یاعلی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نقطه عطف جهان عشق تو بوده است حسین عالــــم از روز ازل دور تــــو پـــــرگار شــده این زمین از غـم تو دور خودش می چرخد چشـــم بیمــــار تو را دیده که بیمــار شــده از جــــزای گــــنــه و آتـــش نــار آزاد است هــر که در آتــش عشـــق تو گرفتــــار شده خرج کردی سر خود را که خدا عاشـق شد خلق را از سَـــرِ عشق تــــو خریـــدار شده آری آری همه ی گـــــریه کنـــان را هر بار به تو بخشیده و این خاص ترین کار شده وقت مُردن به خدا گریه کُنَت خواهد دید قیمـت اشک بـــرای تو چـه بسیــــار شده هرکه شد نوکر ایـــن خانه ی تو در واقــع پادشاهی است که خود نوکر دربـــار شده ▪️@andisheysabz▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این هفته هم بدون تو درگیر غم گذشت بوی فرج نیامد و این جمعه هم گذشت مویم در انتظار تو کم کم سفید شد در سیل اشک و مرثیه آب از سرم گذشت در زندگی بدون تو بوی وجود نیست این عمر هم قدم به قدم در عدم گذشت در غیبتت دروغ چرا ما مقصریم ایاممان همیشه به فکر شکم گذشت درگیر روزهای نفس‌گیر غیبتیم اوقاتمان به رنج و بلا دم به دم گذشت @andisheysabz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 یا سیّدالساجدین🏴 «عزادار کربلا» عرض ادب به محضر بیمار کربلا خون شد دل از عزای عزادار کربلا چون شمع قطره قطره در این سوز آب شد گریانِ لحظه لحظه‌ی غمبار کربلا بیماری‌اش اراده‌ی پروردگار بود تا او شود دوباره علمدار کربلا لب باز کرد، سرِّ دلش شاهکار شد متن دعای مرکز اسرار کربلا یادش نرفت خاطره‌ی تلخ قتلگاه قرآن آیه‌ آیه‌ی سالار کربلا حضرت همیشه ذبح که می‌دید، می‌گریست وای از دل صحیفه‌ی خونبار کربلا هرگاه آب دید همیشه عذاب دید جانم فدای شاهد تبدار کربلا بازار اشک و مرثیه داغ است الوداع ای داغدار کشته‌ی کشتار کربلا شعرم تمام، غصه ولی هست همچنان این دل همیشه هست غزلزار کربلا @andisheysabz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ما سینه‌ی آزرده به داغیم بزن ما غنچه‌ی نشکفته‌‌ی باغیم بزن عمری به شهادت دلمان خورده گره با جان سپر شاهچراغیم بزن
🛑مثنوی با موضوع سفر اربعین،حاصل بداهه سرایی شاعران کارگاه شعر (۱۴٠۲/۵/۲۴): اسم تو روح شعر و جان گفتگوهاست وصل تو در صدر تمام آرزوهاست آیینهٔ جان را جلا داده ست مهرت جان های عالم را صفا داده ست مهرت ذکر تو زینت می‌دهد،هفت آسمان را پر کرده عطر نام تو کل جهان را ای شاه عالم من گدای رو سیاهم آقا اجازه هست که چیزی بخواهم؟ امسال اگر که راه دارد، فصل پرواز با کاروان اربعین راهی شوم باز؟ در حسرت یک اربعین پای پیاده هی راه می افتد خیالم سمت جاده دلتنگ راه کربلایم، راه خانه... دلتنگ تاول های پا و درد شانه دلتنگ عشقی که مرا سویت کشانده دلتنگ تعداد ستون هایی که مانده دلتنگم و از درد دوری بیقرارم دل را به آغوش حریمت میسپارم اشک من از دوری شبیه رود جاریست جز کربلا از هر کجا قلبم فراریست یک‌ اربعین در کوله ی خود غصه دارم از دوریت بگذار چون باران ببارم من آرزو دارم که با پای پیاده در اربعین راهی شوم جاده به جاده تسکین هر جامانده ای باران اشک است نور نگاهت قوّتی بر جان اشک است دلداده ی مشّایه های اربعینم مشتاق پروازی به پردیسِ زمینم ارباب خوبم کربلا را قسمتم کن من وصله ی ناجورم اما دعوتم کن از مابقی عمر من ارباب کم کن جایش مرا امسال راهی حرم کن هر اربعین بر خوان عشقت میهمانم خود را به خیل عاشقانت میرسانم زیباترین احساس ها سهم دل ماست این حس آرامش از اعجاز قدم هاست باکاروانِ اربعین، دل رهسپاراست چون پرچمی بردوشِ زائر بی قراراست می آید از هر سو کسی، پای پیاده سختی راه تو چه زیبا گشته ساده من از عمود اول مشایه مستم مست شراب ساقی روز الستم می آیم و در اربعینت جان نثارم با پای تاول دیده سویت رهسپارم از این ستون تا آن ستون ضرب المثل نیست شیرینی چای تو کمتر از عسل نیست دلتنگ آوای هلابیکم شدم باز تا چشم بستم بین مردم گم شدم باز در سینه ها داغ تو تا دنیاست باقیست شیرین ترین طعم جهان چای عراقیست وقت عطش سیراب میشد چشمم از اشک با دیدن آب، آب میشد چشمم از اشک با پای پر از آبله با چشم گریان یاد رقیه می‌کنم ای شاه عطشان با گامهای خسته ی خود رهسپام مثل سکینه دل به زینب می سپارم با خاطرات تاول پای اسیران گرما کجا دارد اثر بر قلب سوزان با یاد زینب هر قدم را گریه کردم با خارهای بین صحرا گریه کردم زخمی نشاندی از غمت در سینه ی ما از غم شکسته قامت آیینه ی ما جا دارد از داغت زمین آتش بگیرد حق دارد از مظلومی ات انسان بمیرد بداهه سرایان: خدیجه خداکرمی مریم میر صادقی بانوی ایهام ناهید خلفیان مستوره سمیه زارع مرتضی درزی فرزانه پورنظری معصومه رسایی الهام زارع آمنه آل اسحاق کارون فاطمه قنواتی زینب عدالتیان مشهدی زاده محمدحسن محمدی رخساره خضری شفق حیدر محمدنژاد @hoseiniye_ye_del @shokofeha_ye_kheal
▪️إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ▪️ 🔘شاعران وارث آب و خرد و روشنی اند ⚪️ بزرگ بود و از اهالی امروز بود و با تمام افق‌های باز نسبت داشت ... با نهایت تاثر و تاسف عروج نابه‌هنگام هنرمند فرهیخته وشاعر پرآوازه‌ی غرب کشور زنده یاد استاد کیومرث مرادی را به بیت معزا و مردم شریف دیار هنرپرور دهلران  تسلیت عرض نموده و از خداوند منان برای بازماندگان صبر جمیل واجر جزیل و برای آن عزیز سفر کرده غفران واسعه‌ی الهی را مسألت داریم. ✍دبیر و اعضای انجمن ادبی نوید شهرستان آبدانان
اشعار ناهید خلفیان
آخرین شعر زنده یاد کیومرث مرادی😔 برای شادی و آرامش روح این شاعر فرهیخته‌ی دیارمان فاتحه‌ای قرائت بفرمایید🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارباب مدت‌هاست که چشم انتظارم از کل دنیا کربلا را دوست دارم‌ ای شاه عالم من گدای رو سیاهم آقا اجازه هست که چیزی بخواهم؟ امسال اگر که راه دارد، فصل پرواز با کاروان اربعین راهی شوم باز؟ @andisheysabz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺ترس از گرمای کربلا! دوست دارم برم پیاده روی ، اما از گرمای هوا میترسم 👆این ۹۰ ثانیه را بشنو، بعد تصمیم بگیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«زبان حال حضرت رقیه س» قبل از این من طفل بودم حال اما پیرزن غصه بعد از رفتنت بر قلب من آوار شد این‌قدَر غم دیده‌ام از دست من خارج شده کی به دنیا آمدم صدسالِ من انگار شد این خدانشناس‌ها انگار عادت کرده‌اند بی جهت سیلی زدن عادت سپس رفتار شد مادرت در پشت آن در مثل گل پژمرده شد باز هم این ماجرا در کربلا تکرار شد مادرت در کوچه من در کربلا خوردم کتک باز هم تکرار آن از کوفه تا بازار شد آه من دیدم که دیگر خواهرت محرم نداشت خوب شد رفتی ندیدی دیدنش دشوار شد بارها جان کنده ام تا اینکه اینجا بینَمت راه رفتن با سرت بابای من کِش‌دار شد جان بابا واقعا جانی ندارم پا شوم در زمانی آمدی پیشم که تن بیمار شد راستی بابا ببخشم اینکه من هم زنده‌ام اینکه باشم زنده بعداز رفتنت اجبار شد جان زهرا مادرت زودی مرا با خود ببر دیگر از دنیای بی تو روح من بیزار شد @andisheysabz