#شهادت_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
■ احمد حیدری
پدرم را گرفته ام به بغل،دختری باز مادری کرده
نیست در باورم که یک خنجر پدرم را فقط سری کرده
زخمهای لب تو را دیدم یاد آن حرف عمه افتادم
که چه زیبا لبان قاری تو از دل چوب دلبری کرده
راستی معجرم که یادت هست؟سوخت وقتی که خیمه ها میسوخت
بعد از آن روی موی سوخته ام آستین کار روسری کرده
رفتی و بعد رفتنت خیلی دخترت درد میکشد بابا
"زجر هجری کشیده ام که مپرس" هجر تو زجر را جری کرده
تاجران شهر را قرق کردند وصف بازار میکنم مثلا
داد و فریاد مرد برده فروش شام را غرق مشتری کرده
تو که رفتی عمو که رفت ولی عمه ام جایتان برای همه
با همه بغض های سنگینش پدری و برادری کرده
من که در خواب هم نمیدیدم مثل زهرا شوم ولی انگار
بغلم آمدی و دنیا گفت دختری باز مادری کرده
@anjoman_matla
■ گزارش تصویری محفل ادبی مطلع
□ این محفل یکشنبه های هرهفته در مشهد برگزار میشود. شاعران و مادحین و عموم علاقمندان میتوانند شرکت کنند.
@anjoman_matla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
■ قهر کرده ای؟
با اینکه خسته میشوم و گاه کم حواس
اشکم هنوز هست...حبیبم تو را سپاس
در حسرت زیارت تو رفت عمر من
روزم به گریه طی شد و شبهام التماس
یکشب در این لباس عزایت مرا بخر
شاید به چشم مادرت آیم در این لباس
ما را نمیبری به حرم؟؟ قهر کرده ای؟
بگذر از این گدای بدِ قدرناشناس
روزم شبیه زلف سیاهت چه درهم است
زینب تمام راه به لب داشت این قیاس
□ شاعر #رضا_وکیل_آذر
□ محفل ادبی مطلع
@anjoman_matla
هدایت شده از انجمن ادبی مَطلَع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸️ دوستان لطفا به موقع تشریف بیارید تا از ابتدای محفل استفاده کنید.
اکثر مباحث مهم مثل نقد و بررسی اشعار و بیان روایات، همان دقایق ابتدایی محفل است.
اطلاع رسانی کنید🌷