#امیرالمومنین_علیه_السلام
شد در وسط خطبه لبِ خشک تو تر دوش
همّام تو میرفت در این فاصله بر دوش
سرگشته ی عشقت شده گویی، خبر آمد
خورشید در آورده سر از کوه و کمر دوش
گیسوی تو قدریست که در گردش ایام
کس پی به بلنداش نبرده ست مگر دوش
ای نخله ی توحیدِ خلیل از تو ثمر خیز!
سبز است در این بادیه از بارِ تبر دوش
ای صالحِ اعجاز! تکانَد پی تیغت
باری شتر معرکه از محملِ شر دوش
در سیر مقامات تو این بس که نرفته ست
پیغمبر ما را احدی مثل تو بر دوش
رفتی به جهاز شتران ای که تو را هست
همشانه ی جبریل به هر کوی و گذر دوش
ای یکشبه مهمان چهل جا، شده حیران
از حال تو هرکس که گرفته ست خبر دوش
تو صورتِ والای قیامی و قعودی
این تیر حقیر است چه در پا و چه در دوش
ای کوه تحمل! به نود زخم تو سوگند
یکبار نلرزیده تو را گاهِ خطر دوش
با کیسه ی نان شاه به غیر از تو ندیدیم
این بار گران است گران است به هر دوش
یا جای علم بوده و یا کیسه ی اطعام
از زخم پذیرفته اثر روی اثر دوش
زیر علم صبر تو عمریست دمادم
میسوزد و میسوزد مانند جگر دوش
چون مور کشم بار غمت را و محال است
از بردن این بار کند صرف نظر دوش
ای دار و ندارِ دل تمار، در این راه
از دار ندارد همه ی عمر حذر دوش
#مسعود_یوسف_پور
@anjoman_matla
یا علی مددی
قصیده واره اخلاقی_علوی
هر گاه گشت از دهنی ادعا بلند
از گوشه گوشه ی دو سرا شد بلا بلند
از سایه انتظار حقیقت چه میکشی؟!
در پیش کبریا نشوی از ریا بلند
گیرم عصا به دست گرفتی ولی چه سود
از دست موسوی ست مقام عصا بلند
گنج خدا همیشه به کنجی عیان شود
"اقرا" ببین که گشت ز غار حرا بلند
دریای علم خواهی اگر ، پس خموش باش
ماهی نمیشود ز دهانش صدا بلند
امروز زیر خاک نهان میشوی ولی
از خاک ، کِشته ی تو شود در جزا بلند
در موقفی که قیمت هر کس به قلب اوست
دیگر چه فرق قامت کوتاه یا بلند
جانت که بود ، جسم تو هم قیمتی شود
الفاظِ مُرده میشود از محتوا بلند
دوزخ تجلّی عمل دنیوی ماست
بنگر که گشته آتش ما تا کجا بلند
شد از گناهکاری ما دوزخ آتشین
گردید قدّ شعله ز خاشاکِ ما بلند
افسردگیست حاصل چشمان خشک ما
از آبیاری است درخت و گیا بلند
دائم مقیم باش و مکش پای خویش را
از درگهی که شد به دعا دستها بلند
رحمت نزول میکند از آسمانِ حق
هر جا که میشود ز دهان ربنا بلند
غفران بدون معصیت ما چه رنگ داشت؟
قدر ثواب گشت ز ننگ خطا بلند
باز است راه دوست ، "تعالوا" به سوی او
از عرش گشته است خطابِ "بیا" بلند
بنگر به دقّت قلم صنع کردگار
از علم بانی است یقینا بنا بلند
با نفیِ غیر ، صحبت از دوست روشن است
الّا شود به یُمن تجلّی لا بلند
ممکن کجا و وهم وجود دو روزه ای
بر غیر قدّ اوست قبای بقا بلند
تدبیر میشود غل و زنجیر با قدر
هر جا که میشود به حکومت قضا بلند
بی دست و پا اگر نشوی ، پا نمیشوی
اینجا نمیشوی ز درازی پا بلند
کوتاهِ قصه اینکه بلند است زلف یار
ورنه نبود اینقدر این ماجرا بلند
گاهی قلم مرا به مسیر تو می برد
اصلا چرا ردیف شد این شعر با بلند
وقتی غرض ز شعر ، سرودن ز حیدر است
گردد ردیف شعر به مدحش ز جا بلند
گر قدر دیگران به ثنا میشود بلند
گردد ولی ز مدح علی هر ثنا بلند
جز او کسی مقام "سلونی" نداشته ست
بر دوش غیر اوست یقین این قبا بلند
در اوج هر بلا و مصیبت که دیده اند
گفتند "یا علی" همه ی انبیا بلند
تا هیچ شک و شبهه نماند برای کس
یا ایهاالرسول بخوان "هل اتی" بلند
یاسین اگر نکرد اثر در دل دل حسود
گاهی بخوان به گوش کرش "انّما" بلند
لا میشوند آن دو و از بین میروند
گردد اگر که نون ز میان لنا بلند
وقتی که کار سخت شد و یاوری نبود
در بین جنگ گشت فقط مرتضی بلند
افتاد لرزه بر بدن دشمنان او
تا گشت ذوالفقارِ شه لافتی بلند
با ذوالفقار بر سر مرحب زد آنچنان
کز ذوالجلال خاست دوصد مرحبا بلند
جبریل گفت دستمریزاد یاعلی
گردید از زبان نبی حبذا بلند
آری اگر نبود مراعاتِ حال خلق
او مینمود جای دری ، قلعه را بلند
در ابتدای لشکر علی تیغ را که زد
شد لشکر از اصابت آن ز انتها بلند
بال و پر اجابت ما حُبّ حیدر است
شد از عنایت علوی هر دعا بلند
"ارواح ماسواه فداه" که سوی اوست
دستانِ خالیِ همه ماسوا بلند
وقتِ کرم ز فرط حیا از گدای خود
سر را نکرده است به پیش گدا بلند
از فرط لطف توست طلبکار گشته ایم
آری گدا ز لطف تو سازد صدا بلند
ما از عنایت تو رسیدیم تا خدا
کَه میشود ز جاذبه ی کهربا بلند
حتی اگر عتاب نمایی مرا علی
از من شود فقط "لک روحی فدا" بلند
از دست رفته ایم به فریادمان برس
تنها مگر که لطف تو سازد مرا بلند
#عاصی_خراسانی
#مدح
#قصیده_واره
@ASI_khorasani
@anjoman_matla
هدایت شده از علی مقدم
شعرخوانی.mp3
20.5M
سلام بر قرآن
قصیده ای تقدیم به دو معجزه پیامبر (صلّی الله علیه و آله) قرآن و امیرالمومنین علیه السلام
#شعرخوانی
روز میلاد امیرالمومنین علیه السلام ۱۳ رجب ۱۴۴۳
۲۶ بهمن ۱۴۰۰
در جمع معتکفین مسجد امام رضا علیه السلام
هیئت مذهبی بنت الحسین علیه السلام
#مدح_مولا
#قصیده
#عاصی_خراسانی
#علی_مقدم
@ASI_khorasani
هدایت شده از علی مقدم
4_5902007890520050006.mp3
5.65M
این قطعه صوتی را گوش کنید و لذت ببرید
أَنا الَّذي سَمَتني أُمي حيدرة
ضِرغـامُ آجـامٍ وَلَيثُ قَسوَرَه
۲۴ رجب المرجب روز فتح قلعه خیبر توسط حضرت امیر المومنین علیه السلام
سخنران : #سید_محمد_هژبری
.
.
.
وقتی که کار سخت شد و یاوری نبود
در بین جنگ گشت فقط مرتضی بلند
افتاد لرزه بر بدن دشمنان او
تا گشت ذوالفقارِ شه لافتی بلند
با ذوالفقار بر سر مرحب زد آنچنان
کز ذوالجلال خاست دوصد مرحبا بلند
جبریل گفت دستمریزاد یاعلی
گردید از دهان نبی حبّذا بلند
آری اگر نبود مراعاتِ حال خلق
او مینمود جای دری ، قلعه را بلند
در ابتدای لشکر علی تیغ را که زد
شد لشکر از اصابت آن ز انتها بلند
#عاصی_خراسانی
انجمن ادبی مطلع
شعر ملکوتی
شعر با محوریت مضامین مناجات شعبانیه
(همه قالب ها جز سپید)
مهلت ارسال آثار : ۱۵ شعبان المعظم ۱۴۴۳
اعلام نتایج : ۱۷ شعبان المعظم ۱۴۴۳
هدیا
نفر اول : ۵۰۰ هزار تومان
نفر دوم : ۳۰۰ هزار تومان
نفر سوم : ۲۰۰ هزار تومان
ارسال آثار به شماره ۰۹۱۵۸۲۶۷۹۷۷
@anjoman_matla
در شباهت به نظر نفسِ پیمبر شده است
بی جهت نیست که اسمش علی اکبر شده ست
چه بگویم من از آن ذات که ممسوسِ خداست
اکبر است و صفت اکبر، مخصوصِ خداست
حرکات و سکنات و وجناتش طاها
مادرش آمنه بوده ست مگر یا لیلا؟
با همه، خُلقِ عظیمش سرِ احسان دارد
این پیمبر چه قدر تازه مسلمان دارد
ماه عالم شده از دیدن رویش سرمست
"پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست"
سنگ در دستش از اعجاز، قمر میگردد
گر به خورشید بگوید نرو، برمیگردد
جان علی، جسم نبی، جلوه ی کوثر بوده
سرّ لولاک، ازاول علی اکبر بوده
هر زمان عطر حضورش به هوا برمیخواست
نفس پنج تن آل عبا بر میخواست
ذاتش آئینه در آئینه پیمبر گشته
بارها از شب معراجِ خودش برگشته
قاب قوسینِ خداوند خمِ ابرویش
زد قدم زینب کبری به سر زانویش
بی نقاب آمدنش پیش عمو دیدنی است
به ابالفضل قسم قامت او دیدنی است
چه بگویم من از آن سروِ خرامانِ بهشت
حرف حق را قلم خواجه ی شیراز نوشت:
"شاه شمشاد قدان، خسرو شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان"
زلفش آنروز که در دست نسیم افتاده
سمت و سو داده به تحریر موذن زاده
کربلا هم عطشش چندبرابر شده بود
تشنه ی صوت اذان علی اکبر شده بود
أشهدُ أنّ به این مرد ولی باید گفت
اشهدُ أنّ علی بعدِ علی باید گفت
جلوی چشم پدر، رد شدنش را عشق است
أشهدُ أنّ محمّد شدنش را عشق است
باد آورده به همراه، شمیم صلوات
میوزد بر سر کوی تو نسیم صلوات
ابر رحمت تویی و تشنه ی الطافِ تو دشت
مشک از چشمه ی چشمان تو پر برمیگشت
کیستی ای که پیمبر شدی از کل جهات
باز هم بر گل روی علی اکبر صلوات
چشم دنیا به تنت جامه ی احسان دیده ست
حسنی بودن تو بر چه کسی پوشیده ست؟
رحمت واسعه ای، اسب تو از روی کرم
وسط لشکر دشمن زده ناگاه قدم
میروی پشت سرت باد شده پا به رکاب
نام اسب تو عقاب است، عقاب است عقاب
میشود صید نگاهت دل میدان حتی
باز شد روی تو آغوش بیابان حتی
رفتی آنگونه که شد دشت پر از عطر تنت
کربلا رنگ گرفت از نفس پیرهنت
ذات تو گرچه خلاصه شده ی پنج تن است
بعد تو دشت پر از عطر حسین و حسن است
بیشتر ریخت بهم رفتن تو قاسم را
کشت داغ تو جوانان بنی هاشم را
#مسعود_یوسف_پور
@anjoman_matla
#رباعی_مهدوی
شعبان شد و خیل رحمت آمد از راه
در سال نبوده ماه همچون این ماه
یک ماه و طلوع پنج خورشید در آن
لاحول ولا قوه الا بالله
.
.
خورشید فدای روی تابان تو باد
جان همه ی جهان به قربان تو باد
تو حضرت صاحب الزمان هستی پس
هر ماه فدای ماه شعبان تو باد
.
.
ای یوسفِ از گناه امّت در چاه
خورشیدِ نهان شده پسِ ابر گناه
یعقوب چو دید صبرِ تو ، حیران گفت :
لاحول و لا قوه الا بالله
.
.
مجموعه ی انس و جان ، تو را میخواند
تنها نه زمین ، زمان تو را میخواند
هر گوشه که رفتم سخن از روی تو بود
برگرد ، ببین جهان تو را میخواند
.
.
ای گمشده ی اصلیِ انسان ، عجّل
ای دادرس دادِ ضعیفان ، عجّل
اطفالِ گرسنه یمن منتظرند
فریاد رس فغانِ افغان ، عجّل
#عاصی_خراسانی
#رباعی
@anjoman_matla