2.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷 وقتی فرزند رزمنده ای که در خیابان در حال خداحافظی و رفتن به جبهه است از او بستنی می خواهد و...
♦️امام خمینی (ره): «شما خانوادههای شهدا چشم و چراغ این ملتید. کدام تحولی بالاتر از این که پدران و مادران و همسران شهیدان ما از فراق عزیزان خود شکوه نمیکنند، ولی غبطه و حسرت دوری از قافله شهدا را بر زبان دارند.»
🔸شهید آوینی: «دیدم كه جنگ بر پا شده بود تا از این خاک دروازهای به كربلا باز شود و مردترین مردان در حسرت قافله عشق نمانند... و چنین شد.»
✅« انجمن راویان فتح البرز »
@anjoman_raviyan_fath_alborz
🍃🍂🍁🍃🍂🍁🍃🍂🍁🍃🍂🍁
🌹
یاد وخاطره 7 شهید #گردان_تخریب_لشگر_ده_سیدالشهداء(ع) که در روز 25 فروردین ماه 1365 در #شهر_فاو در حال مین گذاری آسمانی شدند گرامیباد.
اونها هفت تن بودندواهل صفا وصمیمیت... و به
#هفت_تن_آل_صفامشهور شدند.
شبی که به معراج رفتند شبی بود که زاده ام البنین #قمر_بنی_هاشم_اباالفضل_العباس(ع) پا در جهان هستی گذاشت.
🌿
🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#سلام_بر_بدنهایی_که_پاره_پاره_شد
#هفت_تن_آل_صفا
#تخریب_لشگر_10
#شهر_فاو
✍️✍️ راوی: #جعفر_طهماسبی
دشمن برای بازپس گیری #فاو یک لحظه آروم و قرار نداشت.نگه داشتن خط پدافندی در فشارهای پی در پی دشمن ، دست کمی از عملیات نداشت.و #تخریب_لشگر10 سیدالشهداء(ع) برای #مین_گذاری مقابل خط پدافندی 3 کیلومتری در محدوده جاده #فاو_البحار و #کارخانه_نمک مامور شد و در این عملیات مین گذاری ، بعلت آتشباری دشمن در منطقه و رسیدن موج انفجار به #مین_های_ضد_تانک ( ام 19 )که توسط بچه های تخریب کار گذاشته شده بود تعدادی از مینها منفجر شد ودر نتیجه انفجار ده ها کیلو مواد منفجره، #هفت_تن_از_رزمندگان_تخریب به شهادت رسیدند که به #هفت_تن_آل_صفا معروف شدند.از این هفت شهید سه نفر از آنها( #شهید_توحید_ملازمی #شهید_منصور_احدی #شهید_رحمان_میرزا_زاده)به علت نزدیکی به کانون انفجار ابدان مطهرشون کاملا متلاشی شد به طوریکه بچه ها توانستند از محل انفجار مقداری گوشت له شده و دو تا ران پا پیدا کنند و به #معراج_شهدا تحویل دهند. در آن شرایط سخت و زیر نور اندک ماه ، مجزا کردن تکه های بدن هر شهید کار مشکلی بود ولی به هر ترتیب این بدنهای پاره ،پاره شده به تهران برگشت و تحویل خانواده ها شد.....
🍀🍁🌹
🍀🍁🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🍂 کودتای نوژه ۷
🔻 داود علی بابایی
┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
🔹 نحوه افشا و لو رفتن کودتای نقاب
روایت محسن رضایی از کودتای نوژه
اوایل تیرماه سال ۱۳۵۹ در خیابان ایران به دیدار رهبر انقلاب که در آن زمان نماینده حضرت امام در ارتش بودند، رفتم و به ایشان گفتم که اطلاعات ما رد و خط یک کودتا را در ارتش پیدا کرده است، جنابعالی در جریان باشید و اگر میتوانید به ما کمک کنید. آن موقع من مسئول اطلاعات سپاه، تنها نهاد اطلاعاتی قدرتمند کشور بودم. ایشان فرمودند، توضیحات بیشتری بدهید، من برخی از سرنخها و اطلاعاتی که از جلسات کودتاچیان داشتیم را به ایشان گفتم، ایشان پرسید چه مقدار جدی است؟ من گفتم که کودتا قطعی است ولی زمان شروع و نقطهها را هنوز کشف نکردهایم. با ایشان خدا حافظی کردم و رفتم.
هر روز که میگذشت اطلاعات ما کامل میشد ولی از اینکه زمان شروع و نقطه آغاز کودتا را کشف نکرده بودیم بسیار نگرانی داشتیم. در همین حالت بودیم که رهبر انقلاب تلفنی با من تماس گرفتند و گفتند پیرو صحبتهای آن روز شما، یک خلبانی آمده و چیزهای مشابه آن صحبتها را بیان میکند. سریع خودتان را برسانید منزل ما ببیند موضوع از چه قرار است؛ رفتم و با یک خلبان جوان روبهرو شدم و همان چند جمله اول را که گفت فهمیدم حلقه گمشده ما پیدا شده است.
اســناد گویای آن است که کلیه برنامهها تا قبل از کودتا بهطور دقیق پیش رفته بود تا آنکه درســت سه روز قبل از موعد مقرر یکی از خلبانان عملیات کودتا، متوجه شد مأموریتش، بمباران بیت امام است و به او گفته شده که در طی عملیات کودتا تا ۵ میلیون نفر کشته میشوند.
در نیمههای شب چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۳۵۹ خلبان یاد شده تصمیم خود را گرفته و با قبول هرگونه خطری، ماجرای کودتا را افشا کند.
به این ترتیب به فاصله چند ساعت قبل از انجام عملیات کودتا، در حالی که طبق برنامههای دقیق تعیین شده عدهای از خلبانان برای عزیمت به طرف پایگاه هوایی نوژه همدان، در حال تجمع در پارک لاله بودند، بیش از ۲۰۰ نفر از جمله منوچهر قربانفر، در منزلی حوالی جامجم با لباس نظامی اجتماع کرده تا با دریافت علامت رمز به تصرف صداوسیمای جمهوری اسلامی اقدام نمایند و از طرف دیگر در پایگاه نوژه هم همه شرایط آماده شده بود، عملیات ضربتی و گسترده ضد کودتا آغاز شد و انقلاب از خطری که در چند قدمیاش کمین کرده بود، رهایی یافت.
بر اساس مدارک و اسناد بدست آمده و همچنین اعترافات سران و عوامل اصلی اجرای کودتای نوژه، این کودتا از لحاظ تجهیزات نظامی که قرار بود از داخل و خارج در جریان آن به کار گرفته شود، در تاریخ کودتاهای جهان بیسابقه به شمار آمده و چنان دقیق طراحی گردیده بود که سازمان سیا موفقیت آن را قطعی میدانست. امید به موفقیت کودتا تا بدان حد بود که حتی اعلامیه پیروزی آن نیز آماده شده بود.
┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
ادامه دارد
#کوتای_نوژه
#قطب_زاده
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂 #نکات_تاریخی_جنگ
🔻منابع خبری خارجی
شروع کننده جنگ
┄┅┅❀💠❀┅┅┄
🔹 پس از گذشت چند سال از شروع جنگ و اثبات مظلومیت ایران در عرصه جهانی، برخی از رسانهها متجاوز و علل تجاوز را اعلام کردند. به طور نمونه روزنامه دیاریو ۱۶ مینویسد:
«پس از شروع جنگ با ایران رژیم عراق همیشه جمهوری اسلامی را به عنوان آغازگر جنگ معرفی میکرد و در غرب نیز بر روی این عقیده تبلیغ شد لکن همه دنیا میدانستند که صدام شروعکننده بود»
تلویزیون سی بی اس آمریکا در مصاحبه با سناتور آمریکایی «سام نان» اظهار میدارد:
«هرچند ما برای دوست نداشتن ایران دلایل زیادی داشتیم اما سکوت ما در برابر تجاوز صدام به ایران از جمله اشتباهات دیگر ما محسوب میشود.»
منبع: روزنامه دیاریو 16 چاپ اسپانیا در تاریخ 13 مرداد 1369 مصادف با 4 اوت 1990
✅« انجمن راویان فتح البرز »
@anjoman_raviyan_fath_alborz
✳️ زندگی ما طول چندانی نداشت اما عرض بی انتهایی داشت. ابراهیم بودنش خیلی کم بود؛ اما خیلی با کیفیت بود.
🔸 هیچ وقت نشد زنگ درِخانه را بزند و در برایش باز شود. قبل از اینکه دستش به زنگ برسد، در را برایش باز می کردم. می خندید. خنده ای که همه مشکلات و غم و غصه اش پشتش بود؛ اما خودنمایی نمی کرد.
🔹 تا بود نود و نه درصد کارهای خانه با او بود. آن قدر غرق محبتم می کرد که یادم می رفت از مشکلات جبهه اش بپرسم. تا از راه می رسید حق نداشتم دست به سیاه و سفید بزنم. اگر می خواستم دست بزنم، گاهی تشرم می زد.
🔸 خودش شیر بچه ها را آماده می کرد، جای شان را عوض می کرد. با من لباس ها را می شست و می برد پهن شان می کرد و خودش جمع شان می کرد. خودش سفره را پهن می کرد و خودش جمع می کرد.
▫️می گفتم: «تو آنجا خیلی سختی می کشی، چرا باید به جای من هم سختی بکشی؟»
▫️می گفت: «تو بیش از آنها به گردنم حق داری. من باید حق تو و این طفل های معصوم را ادا کنم.»
▫️می گفتم: «ناسلامتی من زن خانه تو هستم و باید وظیفه ام را عمل کنم.»
▫️می گفت: «من زودتر از جنگ تمام می شوم ژیلا. ولی مطمئن باش اگر ماندنی بودم به تو نشان می دادم تمام این روزهایت را چطور بلد بودم جبران کنم.»
راوی: ژیلا بدیهیان؛ همسر شهید
📚 برگرفته از کتاب؛
« به مجنون گفتم زنده بمان »
بقلم فرهاد خضری
14.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔼 یاد یاران
✅« انجمن راویان فتح البرز »
@anjoman_raviyan_fath_alborz