eitaa logo
انجمن راویان فتح البرز
275 دنبال‌کننده
6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
269 فایل
فعال در عرصه روایتگری و راهیان نور ارتباط با ادمین @saleh425
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 فرمانده گروهان بعثت گردان زهیر لشگر10 سیدالشهداء(ع) شهادت : 1 شهریورماه 1367 مصادف با روز عاشورا محل شهادت: ارتفاعات مشرف به جاده بوکان مهاباد مقابله با ضد انقلاب جانباز شهید علی شکاری برادر دو شهید بود و در عملیات کربلای 5 مچ دست راستش قطع شده بود. پیکر مطهر این شهید بعد از تشییع در گلزار شهدای تهران در خاک آرمید 🔷شهید حمید متولیان از رزمندگان گردان زهیر و داماد خانواده شکاری بود که به عنوان مامور امنیت پرواز در هواپیمای مسافری ارباس بر روی خلیج فارس در 12 تیرماه 1367 توسط ناو وینسنس آمریکایی هدف قرار گرفت و تمامی مسافران آن به شهادت رسیدند. @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 🔷 جانباز شهید فرمانده گروهان بعثت گردان زهیر شهادت: اول شهریور 1367 مصادف با عصر روز عاشورا محل شهادت: ارتفاعات مشرف به جاده بوکان مهاباد در آخرین ماموریت لشگر10 در دفاع مقدس: مقابله با ضد انقلاب ✅ علی شکاری در گردان زهیر جایگاه ویژه ای داشت.. علی در عین ابهت و صلابت به نهایت رئوف و مهربان بود اون هایی که علی رو ندیده و نمیشناسند کافیست به عکسش زول بزنند و محبت و رفاقت با علی رو در وجودشون حس کنند. چهره مهربان و نگاه نافذش خیلی ها رو شکار کرد و چون پروانه گرد شمع وجودش جمع شدن.. این تعارف نیست... کلمات و جملات گنجایش توصیف علی رو ندارند... علی از شاگردان ممتاز فرمانده گردان زهیر(ع) بود علی ابهت و دلاوری رو در محضر حاج داوود آموخته بود بود که پنجه در پنچه دشمن انداخت و مچ دست راستش در افتاد.. کمتر علی رو با آستین خالی میدیدی... سعی میکرد با دست مصنوعی آستین رو پر کنه... علی برادر دو شهید بود و جانبازی هم میتونست بهانه باشه که بشتر در خدمت مادرش باشه.. اما علی جبهه بود و جبهه بود.... علی رفیق های خوبی داشت که همه شون شهید شدن.. یک ماه قبل از شهادت ، داغ رفیقی دیگر بر دلش نشست... سید حمید متولیان رزمنده گردان زهیر ، شوهر خواهر علی بود او جزء نیروهای امنیت پرواز بود سید حمید روز 12 تیرماه 1367 اسمش در لیست پرواز هواپیمای ارباس بود... اون هواپیما با موشک ناو وینسنس آمریکایی در خلیج فارس سقوط کرد و سید حمید هم آسمانی شد... کسی نمیدونه به علی چه گذشت در اون 15 روزی که پیکر سید حمید در میان امواج خلیج فارس گرفتار بود... بعد از 15 روز خبر رسید پیکری متلاشی شده در بندر لنگه روئیت شده و کارت شناسایی همراهش نشانی از سید حمید متولیان میداد. روزهای آخر تیرماه پیکر سید حمید بعد از تشییع در گلزار شهدای بهشت زهرا(س) آرمید و علی هم بعد از مراسمات سید حمید با مادر و خواهر داغدیده اش که طفلی از سید حمید را در آغوش داشت خداحافظی کرد و راهی جبهه شد... لشگر 10 سیدالشهداء(ع) در نیمه اول مرداد 67 نبرد سختی را پشت سر گذاشت ... تازه آتش بس اعلام شده بود و قرار بود نیروهای UN در مرز مستقر شوند... خبر رسید ضد انقلاب از فرصت آتش بس سوء استفاده کرده و ارتفاعات مشرف به جاده بوکان و مهاباد را تصرف کرده... بخشی از رزمندگان لشگر10 از جنوب با هواپیما اومدند و بخشی از نیروهای لشگر از مقر میاندوآب راهی منطقه نبرد شدند... علی شکاری هم با نیروهای گروهانش به منطقه درگیری عازم شد ..... روزهای تاسوعا و عاشورا سال 1367 روزهای درگیری با ضد انقلاب بود... ظاهرا جنگ رسما تمام شده بود اما درب باغ شهادت بسته نشده بود روز عاشورا گروهان بعث راهی شد برای ضربه زدن به ضد انقلاب و عصر روز عاشورا بود که تیری که از اسلحه دشمن رها شد سر علی شکاری را نشانه رفت و علی شکاری همزمان با شهادت اربابش اباعبدالله الحسین ندای ارجعی را لبیک گفت.... شهید علی شکاری در زمره آخرین شهدای دفتر شهادت شهیدان لشگر10 سیدالشهداء(ع) است... علی مزدش را گرفت و به برادران شهیدش ملحق شد و پیکر مطهرش در گلزار شهدای بهشت زهراء سلام الله علیها میهمان خاک شد. روحش شاد... و مجالست با اربابش اباالفضل نوش جانش باد جامانده از شهدا(جعفرطهماسبی) @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 شهادت : 31 مرداد 1367 محل شهادت: جاده بوکان مهاباد ✅ اخلاص توی وجودش موج میزد . یک جوان صاف و ساده و با همه وجود مهربان بود. هر کاری به او میگفتی نه نمیگفت. بعد از یک بود که به (ع) اومد. و در همون روزهای اول به علت سبقتش در کمک به دیگران معروف شد. بسیجی شهید فقط برای بندگی خدا جبهه اومد و بس.... و هرکجا شیرینی بنده گی خدا رو میچشید راضی بود و با هیچ چیزی عوض نمیکرد. اصغریک نوجوان قبراق و نترس بود و جوون میداد برای شکافتن میدان های مین و شکستن ابهت موانع دشمن... روحش شاد باشه 🔴 تصویر برای بهمن 65 و حین و پشت خاکریز در غرب کانال ماهی است و این ها هم مامور به گردان لشگر10هستند.از سمت راست... ... علی اکبر جعفری .... سید هادی موسوی @alvaresinchannel
🌹🌴🌴🌴🌴🌴🌹🌴🌴🌴🌴🌴🌹 🌹🌴 ✍️✍️✍️✍️ راوی : بودیم و تازه از منطقه اومده بودیم. نزدیک یک ماه شب و روز مشغول بودند تا منطقه عملیات تثبیت بشه. بعد از عملیات گردان نیرو گرفته بود و بچه های آموزش هم مشغول یاد دادن به نیروهای جدید بودند غروب دیدم بچه ها توی چادر پچ وپچ میکنند مثل اینکه بو برده بودن که رزم شبانه در کاره. نماز مغرب و عشا رو توی حسینیه گردان خوندم.. اومد سمتم و گفت: جعفر بی حالی... گفتم جای بخیه های پام درد میکنه و سردرد شدید هم دارم. گفت بیا بریم شام پیش من حالت میارم ما هم از خدا خواسته. چون سابقه میهمان نوازی حاج شعیب رو داشتم. حقا مثل یک مادر دلسوز به بچه هایی که ناخوش بودن میرسید. با حاجی رفتم چادر بهداری. گفت تا شام بیارن و تقسیم کنند برو بخواب روی تخت... ما هم بدون چون و چرا گوش کردیم و حاجی هم یه سرم به سقف چادر آویزون کرد و شلنگ رو با سوزن توی رگ ما فرو کرد. هنوز ثانیه ها به دقیقه نرسیده بود که چند تا آمپول زد توی سرم و سرم سفید به زعفرونی تبدیل شد. من هم زود زیر سروم خوابم برد و وقتی بیدار شدم که حاج شعیب سفره رو انداخته بود و دوتا بشقاب عدس پلو با ماست یکی برای خودش و یکی هم برای من دو طرف سفره چیده بود. این محبت های این پیرمرد بود که همه رو شیفته خودش کرده بود. شام که خوردیم یه چایی خوش رنگ هم توی شیشه مربا بهم داد و با محبت پرسید سر و حال اومدی.. گفتم آره حاجی.. اگه اجازه بدهی برم چادرمون و بخوابم. گفت نه اجازه نمیدم. امشب اینجا بخواب تا خوب خوب بشی. خلاصه اون شب مهمون دکتر گردان توی چادر بهداری بودم تازه چشمامون گرم خواب شده بود که با صدای ¬_مهیبی از خواب پریدم. یکی دو نفر از وسط مقر داد میزدند بدو ..بدو...بدو بیرون به خط شو.. من آمادگی برای رزم شبانه داشتم اما حاج شعیب با صدای انفجار یه کم بهم ریخت... و قرقر رو شروع کرد. صدای انفجارهای پی در پی نشون میداد که دارن اطراف چادرها نارنجک صوتی میاندازن. چند دقیقه ای نگذشت که صدای انفجاری از وسط صبحگاه مقر شنیده شد و داد و فریاد آخ...پام.. آخ کمرم شروع شد.. به حاج شعیب گفتم حاجی کارت در اومد. دیدم چند تا بچه ها رو زیر بغلشون رو گرفتن و آوردن در چادر بهداری. سه چهار تا بچه ها ترکش پوسته نارنجک صوتی به کمر و پاهاشون خورده بود.. به شعیب گفتم حاجی با آمبولانس ببریم بهداری لشگر...گفت نیازی نیست همین جا مداوا میکنیم فلفور بچه ها رو روی تخت و کف چادر درازکش کرد و مشغول شد. من هم اون شب دستیارش شده بودم چون اون خودش چشمش ضعیف بود و جای ترکش وزخم رو به درستی نمیدید یه پنس به من داده بود که ترکش های ریز رو بیرون بیارم. و خودش هم آمپول سری میزد و بخیه میکرد. بچه ها موقع بخیه زدن خیلی سرو صدا میکردند و حاجی هم سرشون داد میزد و من هم سعی میکردم هر دو طرف رو آروم کنم خلاصه حکایتی بود اون شب.. زخم بچه ها رو پانسمان کرد و این قضیه گذشت. این خبر به گوش رسید که حاج شعیب خودش بچه ها رو جراحی کرده.فرداش اومدن دنبالش و چادر بهداری رو وارسی کردند و هرچی ما براش وسایل پزشکی از توی خط غنیمت آورده بودیم با خودشون بردند.و اونجا تازه ما فهمیدیم که آمپول های سری تاریخ مصرفش گذشته بود و به همین خاطر دیشب اثر نمیکرد و بچه ها از درد هوار میزدند. چند بار بهداری خواست حاج شعیب رو از جایی دیگه بفرسته اما هربار با با وساطت و رو برو شد و حاج شعیب حضورش توی گردان تثبیت شد. و تا روزهای آخر جنگ چراغ بهداری گردان رو روشن داشت. البته با توجه به اینکه بهداری لشکر چند بار توصیه و حتی توبیخ کرده بود که حاج شعیب دست به تیغ جراحی نزنه.. اما شعیب گوشش بدهکار نبود و کما فی السابق دکتر گردان بود و کارش رو میکرد یادش بخیر یاد محبتهاش و یاد اخم هاش یاد صبحگاهها که وقت دویدن با صلابت پرچم به دست میگرفت و جلوی گردان میدود روحش شاد و با مادرش زهرا سلام الله علیها همنشین باد. 🌹🌴 🌹🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 @alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻مقام معظم رهبری: ▫️لاجوردی خیلی چهره درخشانی بود. و خیلی ها از مجاهدات او در دوران مبارزات و در دوران اختناق خبر ندارند... ✅ ۱ شهریورماه، سالروز ترور مجاهد انقلابی و مرد پولادین "سيد اسداللّه لاجوردی" توسط منافقين در سال ۱۳۷۷ @anjoman_raviyan_fath_alborz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔼 دوشکاچی خاطرات علی احمدی سالها ترجیح داده بود سکوت کند سالها خیلی‌ها بدنبال صاحب این عکس می گشتند درود برغیرت ، شجاعت ، شهامت درودبر مردان افتخارآفرین بی ادعا. @anjoman_raviyan_fath_alborz
33.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 مستند | مرد پولادین 🔻 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «من آقای لاجوردی را در دوره‌ى مبارزات، به عنوان مرد پولادین مى‌شناختم. در بین دوستان، آن کسى که از کتک خوردن و اقدام کردن و زندان رفتن و آمدن بیرون و دوباره رفتن، خسته نمى‌شد، آقاى لاجوردى بود؛ در دوره‌ى کار و تلاش براى حکومت اسلامى هم الحمدلله ایشان همین‌طور عمل کردند.» ۱۳۷۷/۲/۱۴ 🌷 یکم شهریور ماه مصادف است با سالروز ترور مجاهد فی سبیل الله شهید سید اسدالله لاجوردی، مبارز انقلابی و دادستان پیشین انقلاب اسلامی و رئیس سابق سازمان زندان‌ها که در محل کار خود در بازار تهران و به دست عوامل سازمان تروریستی مجاهدین خلق (منافقین) در سال ۱۳۷۷ به شهادت رسید. 💻 Farsi.Khamenei.ir
📌قرار بی قرارها 🔸کمیته خادمین شهدا استان البرز🔸 https://eitaa.com/khademin_alborz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 مستند کربلای پنج /۱ ▪︎ وضعیت سیاسی نظامی ایران و عراق قبل از عملیات کربلای ۴ و ۵ بهمراه تصاویری ناب از این عملیات ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄
🔼 🌹 سردار شهید حاج حسین اسکندلو نفر وسط ✅ کانال آلبوم خاطرات رزمندگان لشکر ده حضرت سید الشهداء علیه السلام @eitaa.com/photo_430
🔼🌹 سردار شهید حاج داوود حیدری ✅ کانال آلبوم خاطرات رزمندگان لشکر ده حضرت سید الشهداء علیه السلام @eitaa.com/photo_430
🔼🌹 سردار شهید محمدحسن حسنییان ✅ کانال آلبوم خاطرات رزمندگان لشکر ده حضرت سید الشهداء علیه السلام @eitaa.com/photo_430
🔼🌹 سردار شهید حاج حسین اسکندلو ✅ کانال آلبوم خاطرات رزمندگان لشکر ده حضرت سید الشهداء علیه السلام @eitaa.com/photo_430
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹 فلیمی از صبح روز 13 اردیبهشت سال 1365 🔷عملیات سیدالشهداء(ع) در جاده آسفالته در فیلم جاده فکه است ورزمندگان لشگر10صبح عملیات برای مقابله با پاتک دشمن درحال جابجایی هستند رزمندگان گردان های علی اصغر(ع) ، حضرت قاسم(ع) و..... در تصویر هستند شهدای زیادی حضوردارن که درعملیات های بعد شهیدشدن. ✅در این عملیات بود که فرمانده دلاور حاج حسین اسکندرلو به شهادت رسید. @alvaresinchannel
📸 تصویری از فرزندان در کنار آیت‌الله خامنه‌ای ✨🕋@ghebleh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | بیانات آیت‌الله خامنه‌ای درباره شهید سید علی اندرزگو در سال ۵۹ ▪️ سالگرد شهادت شهيد اندرزگو ✨🕋@ghebleh