eitaa logo
انجمن راویان فتح البرز
286 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
4هزار ویدیو
324 فایل
فعال در عرصه روایتگری و راهیان نور ارتباط با ادمین @saleh425
مشاهده در ایتا
دانلود
تاریخ عملیات 18فروردین66 سمت راست ما و سمت چپ ما عملیات میکرد . چون محدوده عملیات گسترده نبود و حجم بالایی از نفرات و امکانات باید از معابر عبور میکرد. با شروع عملیات همه معابر باز شد اما گذشتن از آن و رسیدن به خاکریز دشمن به کندی صورت میگرفت و دشمن هم از جهت آتش رو منطقه برتری داشت. مدام تیربارهای سنگین وسبک دشمن روی معابر کار میکرد وتلفات میگرفت. به علت شلوغی منطقه و عملیات چند لشگر قدرتمند ، یک مقدار نا هماهنگی به چشم میخورد. 🍃🍂🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🍃🍂🌷🌷 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 شهادت: بارها میگفت: یه باید مثل یه درخت پر ثمر باشه که هرچی بارش بیشتر میشه افتاده و متواضع تر میشه او خودش اینگونه بود توی گردان تخریب لشگر10 علی اصغر برای خودش استوانه ای بود. معمولا توی عملیات ها در نقش معاون گردان ظاهر میشد فرماندهان تخریب لشگر10 مثل شهید حاج عبدالله و شهید حاج سید محمد به توانمندی او ایمان داشتند. روزهای سخت پاتک های دشمن در در شهر فاو فرمانده تخریبچی در خط بود. اونجا فقط انفجار در مسیر پاتک دشمن و مین گذاری چاره کار بود و این هم به آسانی انجام نمیشد . بچه هایی که باید انتخاب میشدند برای این کار استثنایی بودند و علی اصغر روی تک تک بچه ها شناخت داشت و انتخاب نیروها برای عملیاتش حرف نداشت. عملیات کربلای 4 و 5 و 8 مسولیت محور تخریب رو در خط مقدم و قرارگاه لشگر10 داشت. تا اینکه به رسید. کار عملیات در غرب کانال ماهی سخت و پیچیده بود فاصله با دشمن خیلی کم بود و خط درگیری هم شلوغ بود. دشمن با آتش پرحجم و میدان های مین ایضایی سعی کرده بود حرکت رزمندگان رو در عملیات کند کنه. برنامه ریزی برای عبور از زمین مسلح به مین و موانع وسیع دشمن در محور عملیاتی لشگر10 با شهید علی اصغر صادقیان به عنوان بود. روز 18 فروردین 66 بود بچه های توی خط با دشمن درگیر بودند و علی اصغر بین خط و قرارگاه در رفت و آمد بود. تا اینکه شب فرا رسید . دشمن همه ی امکانات رزهی اش رو پای کار آورده بود که همون شب پاتک کنه و بچه ها رو عقب بزنه. و فرماندهان برای مقابله ی با دشمن به خط مقدم فراخوانده شدند. شهید سید محمد زینال حسینی فرمانده تخریب لشگر10 و شهید علی اصغر صادقیان و یه تعداد از بچه های تخریب هم عازم خط شدند که در مسیر رسیدن به خط با گلوله خمپاره آسمانی شد. و فرمانده تخریب لشگر10 شهید حاج سید محمد زینال حسینی بالای پیکر مطهر دو دستی بر سر میکوبید و میگفت: . یاد شهید علی اصغر صادقیان و برادر شهید علی اکبر بخیر به روح شهیدان صلوات. @alvaresinchannel
شهادت: 18 فروردین 1366 ✍️✍️✍️ راوی: برادرش حاج حسین دقیقی فرمانده ستاد لشگر بود و پارتی مجتبی شد. او هنوز از تسویه نکرده بود که به جمع رزمندگان تخریب لشگر ده سیدالشهداء(ع) وارد شد. چند روز به عید سال 66 مانده بود که که اون موقع معاون یک رزمنده را به جمع گردان معرفی کرد. در نگاه اول چهره اش خیلی دلنشین بود. او گفت من قبلا هم تخریب بودم. او به ما نگفت داغدار غم برادر شهیدش است که چند هفته ای از شهادتش میگذرد. .هر چه دیدیم لبخند زیبا و ادب مثال زدنی مجتبی بود. قبل از عید بچه ها از مرخصی اومدند و مجتبی به همراه تعدادی از بچه های تخریب به منطقه شلمچه برای شناسایی عملیات اعزام شدند. شهید سید محمد زینال الحسینی فرمانده تخریب لشگر ده سیدالشهداء(ع) می‌دونست خانواده دقیقی دو تا شهید داده. به خاطر این موضوع به بچه ها سفارش کرد که خیلی مواظب مجتبی باشند. بچه ها برای شناسایی یک شب در میون جلو می‌رفتند. منطقه عملیاتی غرب کانال ماهی خیلی محدود بود. فاصله خاکریز ما با دشمن 150 متر بیشتر نبود و مدام دشمن توی خط آتش می‌ریخت. دشمن چون نگران بود که رزمنده ها عملیات کنند مقابل خط خودش رو پاشیده بود. یعنی نقطه‌ای نبود که مین روی زمین نباشه و چون فاصله خط نزدیک بود ترددها را به شدت زیر نظر داشت. بچه ها برای شناسایی که می‌رفتند با خطر رفتن روی مین مواجه بودند و هم ممکن بود تیر و ترکش بخورن. چون خط آروم نبود. با این وجود بعضی از تیم های شناسایی از خاکریز دشمن عبور می‌کردند و به پشت دشمن برای شناسایی می‌رفتند. هر شب که بچه‌ها مهیای رفتن می‌شدند، مجتبی التماس عالم رو می‌کرد که من هم همراه تیم های شناسایی راهی شوم. اما فرمانده‌هان اجازه نمی‌دادند. کار مجتبی شده بود تنظیم گزارش تیم‌های شناسایی. چون باید هر شب گزارش تیم‌های شناسایی ثبت می‌شد و برای فرماندهی لشگر ارسال می‌شد. روز 17 فروردین 66 بود که به گردانها برای باز کردن معابر در میادین مین مامور شدند. مجتبی هرچه التماس کرد نگذاشتند با بچه ها وارد میدون مین بشه. مجتبی کاملا به منطقه توجیه بود و راه کارها و معابر و حتی آرایش موانع و میدون مین دشمن رو دقیق میشناخت و توقع داشت که از او استفاده کنند.اما دستور بود و باید اجرا میکرد... بچه ها رفتند و مجتبی در سنگر تخریب که در کنار قرارگاه تاکتیکی لشگربود در انتظار نشست... مجتبی اون شب دائم ذکر میگفت و برای سلامتی و موفقیت بچه ها دعا میکرد. ساعت حدود یک یا دو نیمه شب بود که عملیات با رمز یا صاحب الزمان (ع) شروع شد. به دلیل فشار دشمن روی یکی از معبرهای ما که به نام (س) نام گذاری شده بود قرار شد (ع) وارد عملیات بشه و این بار چون همه بچه‌ها درگیر عملیات بودند، مجتبی جلو دوید و گفت من راه رو بلدم و گردان رو از معبر عبور می‌دهم. اینجا دیگه دست فرمانده‌ها بسته شد و مجتبی هم سر از پا نمی‌شناخت در این عملیات برای همیشه شد و از معبری که با نام فاطمه زهرا سلام الله علیها بود به دیدار بانوی بی نشان شتافت. 🍃🌱🌷 @alvaresinchannel
27.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 غرب کانال ماهی 18 فروردین سال 1366 قرارگاه تاکتیکی لشگر 27 حاج محمد کوثری و........................ @alvaresinchannel
فروردین ماه ۱۴۰۲ 👈 به یاران شهیدش پیوست
🌴 تشییع و خاکسپاری پیکر پاک جانباز سرفراز شهید "حسین خالقی" 🌷همرزم شهیدان وزوایی، موحد دانش ..... و از مسئولین تیپ محمدرسول الله (ص) در دوران فرماندهی حاج احمد متوسلیان 💕 ۱۸ فروردین ۱۴۰۲ - بهشت زهرا (س) تهران قطعه 25 شهدا 🔵 کانال دفاع مقدس
دو رفیق و هم رزم در تلاشند تا موهای سر فرمانده‌ی "گردان حبیب ابن مظاهر" را اصلاح کنند. "محسن وزوایی" که خیلی به برهنه نبودن بدنش حساس بود ، وقتی دید رفیق دیگری لنز دوربین را به سمتش گرفته ، به تکاپو افتاد که عکاس را ناکام بگذارد اما رفقا مانع شدند و آخرش این نما به یادگار ماند. از راست "عابدین وحیدزاده" "شهید محسن وزوایی" فرمانده‌ ی "گردان حبیب ابن مظاهر" و "مرحوم حسین خالقی".
5.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم| نگاهی به زندگی شهید غلاملی پیچک، فرمانده عملیات سپاه در جبهه‌های غرب کشور 🔹از زبان یردار ، محمد کوثری . . . 🔵 کانال دفاع مقدس (ایتا، تلگرام، روبیکا، واتساپ)
صوت_شهید_موجد_دانش_گفتگوی_فرماندهان (2).mp3
زمان: حجم: 31.55M
📢 گفتگوی شهید موحد دانش، فرمانده گردان حبیب لشکر27- عملیات فتخ المبین، بیت المقدس ... 💠صدای احمد متوسلیان، شهید همت، سردار و . . . نیز در این فایل شنیده می‌شود 🔹هماهنگی توسط فرماندهان از طریق بیسیم دوران جنگ تحمیلی 🔵 کانال دفاع مقدس
🔵 ۱۷ فروردین ۱۳۷۷ — بازگشت اولین اسیر و آخرین آزاده جنگ، شهید حسین لشگری به خاک میهن حسین لشکری (زاده ۱۳۳۱ - شهادت: ۱۹ مرداد ۱۳۸۸)، سرلشکر خلبان نیروی هوایی ارتش بود که پس از ۱۸ سال اسارت در عراق به ایران بازگشت. او دارای درجهٔ جانبازی ۷۰٪ بود، و در طول جنگ ایران و عراق تا پیش از اسارت توانست در ۱۲ عملیات هوایی شرکت کند. در سال ۱۳۳۱ در شهر ضیاءآباد استان قزوین زاده شد. در سال ۱۳۵۱ به نیروی هوایی وارد شد و در سال ۱۳۵۶ از دانشگاه خلبانی با درجهٔ ستوان‌دومی فارغ‌التحصیل شد. با شروع جنگ تحمیلی پس از انجام ۱۲ ماموریت، سرانجام مجبور به ترک هواپیمایش که مورد اصابت موشک قرار گرفته بود، شد و در خاک عراق، به اسارت درآمد. به مدت ۸ سال با حدود ۶۰ نفر دیگر از همرزمان در یک سالن عمومی و دور از چشم صلیب سرخ جهانی نگهداری شد. پس از پذیرش قطعنامه وی را از سایر دوستان جدا نمودند و قسمت دوم دوران اسارت ۱۰ سال به طول انجامید. وی پس از ۱۶ سال اسارت به نیروهای صلیب سرخ معرفی شد و سرانجام در ۱۷ فروردین ۱۳۷۷ به ایران بازگشت. او در بامداد روز دوشنبه ۱۹/۵/۱۳۸۸ در بیمارستان لاله تهران دار فانی را وداع گفت.
💢 این کوه استقامت که کنار اون افسر ارشد عراقی از مرز عراق به سمت خاک وطن داره بر می گرده اولین اسیر ایران در دست عراقی ها بود که به عنوان آخرین اسیر ایرانی از چنگ بعثی ها آزاد شد...😵خلبان جنگنده ای که رکورددار اسارت هست و به سید الاسرا ایران معروفه شهید سرلشکر خلبان حسین لشکری 19 شهریور 59 یعنی 12 روز قبل از شروع جنگ اسیر شد و در تاریخ 17 فروردین 77 بالاخره بعد از 18سال اسارت به مام وطن بازگشت! 💢 عراق برای اینکه بتونه ایران رو در دنیا شروع کننده جنگ نشون بده بعد از پایان جنگ 10سال به طور ویژه خلبان حسین لشکری رو شکنجه کرد تا فقط یک مصاحبه تلویزیونی ازش بگیره و حسین اعتراف کنه ایران به عراق حمله کرده اما شهید لشکری مردانه استقامت کرد و عراقی ها رو ناامید کرد تا بالاخره بعثی ها به آزادی حسین لشکری تن دادند و این خلبان. ارتش به عنوان آخرین اسیر ایرانی به میهن برگشت.