eitaa logo
انجمن راویان فتح البرز
276 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
3هزار ویدیو
280 فایل
فعال در عرصه روایتگری و راهیان نور ارتباط با ادمین @saleh425
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃؛💫؛🍃 💫؛🍃 🍃 اعترافات ۶ خاطرات سرهنگ عراقی عبدالعزیز قادر السامرائی ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ 🔸 نبرد طاهری، یکی از شدیدترین جنگهای خرمشهر بود که در نهایت نیروهای اسلام با به محاصره درآوردن سه لشکر کامل، محور مذکور را به کنترل خود درآوردند و شکست سختی را به این سه لشکر تحمیل کردند. رزمندگان ایرانی با انگیزه ای مشخص و تاکتیک عملیاتی بسیار دقیق و حساب شده مواضع ما را یکی پس از دیگری از دستمان خارج کردند و طی یک عملیات حساب شده غافلگیری از یک محور به سمت خرمشهر هجوم آوردند. برای ما این تصور پیش آمد که حمله اصلی اشغال خرمشهر از این ناحیه انجام میشود و ما را سرگرم یک نبرد سنگین در این محور ساختند و نقشه دقیق خود را با یک حمله شدید اجرا کردند و راههای اصلی ارتباطی جنوب‌خرمشهر را کاملاً بستند و ما را در حلقه محاصره قرار دادند. شبی کاملاً ظلمانی و تاریک بود. دلهره و هراس، تمام وجودمان را گرفته بود. افراد زمینگیر شده بودند. توانایی حرکت در هیچکس وجود نداشت. من سعی می‌کردم سربازان را به مقاومت و پایداری تشویق کنم. فرماندهی کل، وعدۀ پاداش‌ها و ترفیعات را به ما اعلام کرده بود و هر یک از ما تنها آرزوی رهایی از مهلکه را داشتیم. ساعت‌ها سپری می شد و ما در محاصره به سر می بردیم. از لحاظ آذوقه و نیازهای دارویی کمبودی نداشتیم؛ لکن فرماندهی کل برای اینکه به ما بفهماند که به فکر ماست، به وسیله هلی کوپتر مواد غذایی و دارویی برایمان می‌فرستاد. تبادل آتش توپخانه، زمین را به لرزه درآورده بود. لحظه به لحظه به کشته‌های ما افزوده می شد. وقتی به منطقة النشوه رسیدیم، تیپ‌های زیادی در منطقه مستقر بودند و در حال آماده باش به سر می‌بردند. افراد و نیروهای این تیپ ها، از دیدن خودروهای ما که آثاثیه و لوازم منازل مردم خرمشهر را به یغما می برد خوشحال و خندان بودند. یکی از سربازان ما، خطاب به نیروهایی که به ما می خندیدند، گفت: هیچ چیز برایتان باقی نگذاشتیم همه چیز را دزدیدیم، حتی طلا و جواهرات و پنکه های سقفی و ... سپس وسایل دزدی را بالا برد و نشانشان داد. مناظر بسیار خجلت آوری بود. هیچ رنگ و بویی از انسانیت در میان این نیروها وجود نداشت و خبری از اخلاق انسانی آنان نبود. در حالی که ستون در حرکت بود، بی سیم چی گردان به من گفت: «قربان فرمانده تیپ دستور توقف صادر کرده است.» توقف کردیم و در همان منطقه که در نزدیکی النشوه بود، مستقر شدیم و یک اردوگاه آموزشی برای افراد مهیا کردیم؛ در حالی که معلوم نبود که چه سرنوشتی برایمان رقم خورده است. خبر رسید که قوای ایرانی با نیروهای بسیار در مقابل خرمشهر متمرکز شده اند. نگرانی و دلهره افراد را در بر گرفت. ناراحتی های روحی بین سربازان مشاهده می‌شد و هرکسی در پی یافتن راهی برای گریز از مهلکه بود. صدام با سرهنگ ستاد احـمـد زیــدان تماس گرفت و آخرین تحولات و اخبار منطقه را جویا شد. سرهنگ چنین پاسخ داد: «قربان، خرمشهر با مردان دلاور ما پایدار است و به صورت دژ محکمی هر نیروی مهاجمی را خرد می‌کند!» صدام حسین خوشحال شد و خرمشهر را همچون یک دژ عراقی دانست که متجاوزان را به گور خواهد فرستاد! ┄═• ادامه دارد •═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄
📷 تصویری از خانم فاطمه السادات نواب صفوی (دختر شهید نوای صفوی) در عملیات بیت المقدس (به عنوان عکاس📷)
💠 زنان در جنگ
📕 رهبر انقلاب: در دفاع مقدس،نقش زنان مباشر درمیدان جنگ، در کارهای پشتیبانی و بندرت درکارهای نظامی نقشی فوق‌العاده بود.همین نوشته خانم حسینی - دا - این را نشان می دهد.
دا (2).PDF
7.3M
نسخه PDF || کتاب: «دا» 🌴 انتشار بمناسبت هفته دفاع مقدس💐💐
🔻گوشه‌ای از مجاهدت‌های زنان در پشت جبهه 📌روايتي از بانو بهجت افراز
اگر این جنگ ۲۰سال هم طول بکشد ما همچنان ایستاده‌ ایم... "امام‌خمینی" 📸 انتشار برای اولین‌ بار تصویری از حضور بانوان در حمایت از دفاع مقدس، اوایل دهه ۱۳۶۰ - تبریز عکاس: حسین جباری پور هریس
15.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | ستاد پشتیبانی جنگ خواهران - یزد - سال 1365
10.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 داستان زنانی که نان نداشتند ولی نان سال های جبهه ها را می پختند دوران جنگ تحمیلی 💠 سومین روز از هفته دفاع مقدس روز «زنان و خانواده» 🌱
حالا مادرت می داند کجایی..... اینجا معراج الشهداست...🌹 @meraj_alborz