eitaa logo
انجمن راویان فتح البرز
276 دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
3هزار ویدیو
278 فایل
فعال در عرصه روایتگری و راهیان نور ارتباط با ادمین @saleh425
مشاهده در ایتا
دانلود
🎙 به مناسبت فرارسیدن چهل و چهارمین سال‌گشت ، خاطرات سردار شهید حاج زاده مسئول عملیات سپاه خوزستان در روزهای آغازین جنگ برگرفته از بیانات، دست‌نوشته‌ها و کتاب جنگ شانزده ساله به قلم را منتشر خواهیم نمود. 🔸 شب‌ها استراحت می‌کردیم و روزها در بیرون شهر مستقر می‌شدیم. شناسایی صورت گرفته نشان می‌داد که عراقی‌ها عمده قوای خود را روی ارتفاعات الله اکبر مستقر کرده‌اند. قرار این بود که با این نیروها که تقویت می‌شدند به تپه‌های الله اکبر حمله کنیم؛ از پشت تنگه چزابه را ببندیم و ضربه نهایی را به عراقی‌ها وارد کنیم. 🔺 اصلی با آقای از اهواز حرکت کردند که خود را به بستان برسانند و نیروهای ما را با خودشان هماهنگ کنند که فردا شب وارد عمل شویم. احمد غلامپور، علی غیور اصلی، آقای ویسی و حسین نظیری پنج نفری شبانه با یک جیپ آهو با چراغ خاموش حرکت کردند... 🔅 محورها به هم نزدیک بود و چراغ خودروها را روشن نمی‌کردند. بین راه تصادف کردند و غیور اصلی شهید شد. با شهادت آقای شمخانی بیشتر احساس تنهایی کرد. آقای غیور اصلی از دست رفته بود و محور حمله در بستان و سوسنگرد ضعیف شد. 🔻 روزی شد که عراقی‌ها نزدیک نورد رسیدند؛ هیاهوی بزرگی شد؛ وضع اهواز بهم ریخت. پس از این ماجرا، آقای شمخانی به من گفت محور بستان را تحویل بده، خودت به اهواز بیا، همه کارها از هم پاشیده شده؛ بیا ببینیم باید چکار کنیم... 🆔 @shahid_sayafzadeh
هدایت شده از KHAMENEI.IR
نمودار درختی خطبه دوم نماز جمعه.pdf
837.6K
🌷 | نمودار درختی خطبه‌ی عربی نماز جمعه تهران به امامت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای. ۱۴۰۳/۷/۱۳ 🌷 📥 نسخه قابل چاپ: farsi.khamenei.ir/roadmap-content?id=57814
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 اعزام امدادگران و پزشکیاران به مناطق جنگی، اهواز دوران جنگ تحمیلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 کمک های پشت جبهه به رزمندگان و ساکنان شهرهای جنگ زده دوران جنگ تحمیلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🎥 واکنش مردم وقتی متوجه می‌شوند شهید «سیدحسن نصرالله» در دوران دفاع مقدس، دوشادوش رزمندگان ایرانی با بعثی‌ها می‌جنگید. 👈 کانال حمید رسایی: eitaa.com/rasaee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
68.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نخستین رویداد هنر و رسانه راهیان نور تربیت راوی کنشگر فضای مجازی •شعارسال راهیان نور• @rahianenoor_news
32.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نخستین رویداد هنر و رسانه راهیان نور تربیت راوی کنشگر فضای مجازی •شعارسال راهیان نور• @rahianenoor_news
امروز تاثیر رسانه ها در عقب راندن دشمن بیشتر از موشک و پهباد است. •شعارسال راهیان نور• @rahianenoor_news
30M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥موشک‌های ایرانی چطور اهداف صهیونیستی را شخم زدند؟ ☑️ کانال صابرین نیوز👇 https://eitaa.com/joinchat/4034331211C5aef0cd257
📢 اعطای «نشان فتح» به سردار حاجی‌زاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه توسط فرمانده کل قوا در پی عملیات درخشان «وعده صادق» 🔹️حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فرمانده کل قوا طی مراسمی به سردار امیرعلی حاجی‌‌‌زاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی «نشان فتح» اعطا کردند. 🔹️اعطای این نشان به دلیل عملیات درخشان «وعده صادق» انجام شد. 🔹️نشان فتح، به‌عنوان نماد عملیات‌های پیروزمندانه رزمندگان اسلام و فاتحان این عملیات‌ها انتخاب شده است. 🔹️این نشان، از سه برگ درخت نخل و گنبد مسجد جامع خرمشهر و نیز پرچم جمهوری اسلامی ایران تشکیل شده است. ۱۴۰۳/۷/۱۵ 💻 Farsi.Khamenei.ir
17.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اعزام به لبنان و غزه شروع شده و دارن در میدان انقلاب اعزام می‌کنن
نهمین سالگرد شهادت سرلشکر مدافع حرم حاج حسین همدان 🔹سخنران: سردار علی فضلی 🔸شعرخوانی: صابر خراسانی 🕰زمان: امروز، یکشنبه ۱۵ مهر ماه ساعت ۱۵:۳۰ 📌مکان: حسینیه حضرت امام خمینی (ره) همدان ✳️جدیدترین‌اخبار ایثاروشهادت را در"ایثارنیوز"دنبال‌ کنید @isarnews
💢اوحدی: تحریف، عامل فروپاشی ارزش‌های جامعه است 🔸رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران گفت: گاهی اوقات به‌دلیل گذر زمان دچار روزمرگی می‌شویم و جبهه دشمن هم از این روزمرگی ما برای تحریف تاریخ سوءاستفاده می‌کند. 🔸زمانی که حق و باطل به اوج تقابل خود می‌رسند، به هر میزان که این تقابل بیشتر باشد، جبهه حق مورد آزمایش‌های بیشتری قرار می‌گیرد؛ چون مقابل تمام کفر ایستاده است، در طول تاریخ، هیچ مصیبتی به سنگینی واقعه کربلا و شهادت امام حسین (ع) نبود و اوج شکوه حق علیه باطل، ظهر روز عاشورا بود.
۱۵ مهر ۱۳۶۱ -- بمباران وحشیانه منطقه سومار توسط ارتش صدام
که من به ‌ديدار خدا مي‌روم! عصر پنج‌شنبه 15 مهر 1361 از جادۀ آسفالتۀ سومار و رودخانۀ کنار آن گذشتيم. يکي از نيروها دم مي‌داد و بقيه در جوابش مي‌خواندند: دسته جلویی مي‌خواندند: کرب‌وبلا مدرسۀ عشق و شهادت حماسۀ خون شهيدان، استقامت بگو تو با الله پيام ثارالله که من به ‌ديدار خدا مي‌روم به جمع پاک شهدا مي‌روم دسته بعد در جواب می گفتند: ما همه سرباز وفادار خمینی از دل و جان پیرو افکار حسینی بگو تو با دشمن بریز تو خون من که من به ‌ديدار خدا مي‌روم به جمع پاک شهدا مي‌روم در ادامه هم به‌شوق شرکت در عمليات مي‌خوانديم: حسين حسين حسين جان جان‌ها همه فدايت ما مي‌رويم از اين‌جا به سوي کربلايت چادرهاي گردان سلمان، در کنار چادرهاي تيپ عاشورا، آن طرف آب، در محوطه‌اي بسيار باز قرار داشتند. حدود 10 چادر پر از نفرات، کنار هم به‌چشم مي‌خوردند. فرمانده بلندگوي دستي قرمزي به‌دست گرفت و تا گفت: - بسم الله الرحمن ... ناگهان صداي سه انفجار شديد، همه‌مان را ميان زمين و هوا معلق کرد. تا آن زمان چنان انفجار مهيبي نديده بودم. بدجوري ترسيدم. مانده بودم چه شده! در صورتم سوزشي عجيب احساس کردم. گوش‌هايم درد شديدي داشتند و مدام زنگ مي‌زدند. خواستم دستم را روي گوشم بگذارم که متوجه شدم چيزِ خيسي کف دستم است. کمي که گرد و خاک و دود کنار رفت، باوحشت ديدم مغز يکي از بچه‌ها روي دستم پاشيده. چادرها در آتش مي‌سوختند. نالۀ مجروحان، از هرطرف به‌گوش مي‌رسيد. چشمانم را که به اطراف چرخاندم، وحشت سراپاي وجودم را گرفت. بسياري از آنهايي که تا لحظاتي قبل اطرافم نشسته بودند، به شديدترين وجه ممکن تکه‌تکه شده و روی زمين پراکنده بودند. ناگهان به‌ياد آن که لحظاتي قبل ما را به چادرشان دعوت کرد، افتادم. جلويم دَمرو درازکش شده بود روی زمين. خودم را بالاي سرش رساندم. با دست که بر شانه‌اش گذاشتم تا رويش را برگردانم، از ترس بدنم به‌لرزه افتاد. صورتش از وسط بيني به بالا، کاملا رفته بود. دوستش را که بغلش افتاده بود، برگرداندم؛ سر او هم کاملا از گردن متلاشي بود. تازه فهميدم آن مغزي که کف دستم پاشيده بود، مال يکي از اين دونفر بود. هواپيماهای عراقی منطقه را بمباران کرده‌ بودند. آنهايي که در چادرها سينه‌زني مي‌کردند، در آتش مي‌سوختند و فقط فرياد و ضجه‌شان به‌گوش مي‌رسيد. مهمات داخل چادرها که قرار بود براي حملۀ آن شب استفاده شود، منفجر مي‌شد و به کسي اجازۀ نزديک شدن نمي‌داد. همه جا پر بود از خون و تکه‌های بدن. ناگهان از جمع شهدا يک‌نفر برخاست و به طرف‌مان آمد. قد بلندي داشت و زيرپيراهن سفيدش، از خون سرخ بود. هردو دستش از کتف قطع شده و رگ و پي‌هايش آويزان و خون‌ريزان بود. جلو رفتم تا کمکش کنم. با حرکاتش سعي کرد خود را از دستم بربايد. با لهجۀ غليظ آذري، با پرخاش و عصبانيت گفت: - من که چيزيم نيست ... بريد سراغ اونايي که اون جلو هستند. و با چشم اشاره به چادرها کرد و با طمانينه به‌طرف آمبولانس رفت. يکي از بچه‌ها در را برايش باز کرد و او با خون‌سردي سوار شد؛ بي آن‌که ذره‌اي درد در چهره‌ و صدايش پیدا باشد. آن روز، بیش از 150 نفر از بچه ها ارباً اربا شدند. 📚 نقل از کتاب "دیدم که جانم میرود" ✍️نوشته حمید داودآبادی - نشر شهید کاظمی
25.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚪️ عزت ما در این زمان ، جنگ و پیکار است... 📽 تصاویری بسیار دیدنی و خاطره برانگیز از دوران دفاع مقدس و حال و هوای رزمندگان اسلام در خطوط اول نبرد و مقابله با انبوهی از تانک های عراقی با نوحه ای حماسی و شنیدنی از مداح باصفای جبهه ها : 🎙عزت ما در این زمان ، جنگ و پیکار است روان به سوی کربلا ، میر انصار است عزت ما در این زمان ، جنگ و پیکار است شعار رفع فتنه ها ، ذکر زوار است عزت ما در این زمان ، جنگ و پیکار است در این مسیر جمله را حق نگهدار است عزت ما در این زمان ،‌ جنگ و پیکار است مقام این دلاوران ،‌ قرب دادار است...