eitaa logo
انجمن راویان فتح البرز
276 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
3هزار ویدیو
279 فایل
فعال در عرصه روایتگری و راهیان نور ارتباط با ادمین @saleh425
مشاهده در ایتا
دانلود
🎙 به مناسبت فرارسیدن چهل و چهارمین سال‌گشت ، خاطرات سردار شهید حاج زاده مسئول عملیات سپاه خوزستان در روزهای آغازین جنگ برگرفته از بیانات، دست‌نوشته‌ها و کتاب جنگ شانزده ساله به قلم را منتشر خواهیم نمود. در ابتدای ورود به اهواز دانست که بار زمین مانده جبهه‌ها، شناخت دشمن است. کسی اطلاعات دقیق ندارد که بتواند رفتار عراقی‌ها را تحلیل کند. او بنیان اطلاعات‌عملیات را گذاشت و با استفاده از نیروهای بومی شروع به شناسایی کرد. 🔅 کمتر از دو هفته پس از شروع جنگ دست اتفاق و حسن را در کنار هم قرار داد تا توان و تجربه عملیاتی احمد با شناخت و اطلاعات حسن شبیخونی را علیه ارتش متجاوز شکل دهد؛ به‌خصوص که احمد پس از فقدان به دنبال اجرای شبیخونی نظیر عملیات حماسی بود. 🔺 در همان روزها به عملیات اهواز آمد. پیراهن سپاهی و شلوار معمولی تنش بود. گفت چه قدر نیرو داری؟ گفتم یک اتوبوس پاسدار دارم. 🟣 با گروهی از سپاه هویزه مترصد عملیات علیه عراقی‌ها بود. گفت من هم قدری نیرو دارم. دو اتوبوس پاسدار از اصفهان آورده بود. هم گروهی از سپاه حمیدیه داشت. بیشتر نیروهای عرب سپاه اهواز برای کار می‌کردند... 🆔 @shahid_sayafzadeh
🎙 به مناسبت فرارسیدن چهل و چهارمین سال‌گشت ، خاطرات سردار شهید حاج زاده مسئول عملیات سپاه خوزستان در روزهای آغازین جنگ برگرفته از بیانات، دست‌نوشته‌ها و کتاب جنگ شانزده ساله به قلم را منتشر خواهیم نمود. ⭕️ با شناسایی و در اطراف دب حردان در جایی به نام سید یوسف محلی پیدا کرده بودند که می‌شد دشمن را به تله بیندازیم و جاده اهواز خرمشهر را از پشت قطع کنیم. 🔻 آن‌ها با دو اتوبوس و ما هم با یک اتوبوس حرکت کردیم، خیلی هم بد رفتیم. یعنی اوج بی‌سوادی ما در جنگ بود؛ کسی با اتوبوس نمی رود آنجا بایستد! اگر صبح خیلی زود حرکت نمی‌کردیم و برنمی‌گشتیم دشمن اتوبوس‌های ما را می‌دید! 🔸به نتیجه کار هم اصلاً فکر نمی‌کردیم؛ فقط می‌خواستیم به عراق بزنیم. کما این که کسی قبل از تک حسابی برای نتیجه باز نکرده بود. 🔺پنجاه نفر از را سپاه اهواز، شصت نفر از اصفهانی‌ها، با افراد علی هاشمی و علم الهدی در مجموع صد و پنجاه نفر- یعنی نیم گردان می‌شدیم. حسن باقری محورهایی را شناسایی کرده بود. گفت عراق خیلی باز ایستاده جای رخنه زیاد دارد... ... 🆔 @shahid_sayafzadeh
🌷 ۱۶مهرماه سالروز شهادت حبیب حرم سردار سرلشگر "شهید حاج حسین همدانی" را گرامی می داریم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‹بسـم‌الله‌›       "شھید نادر مهدوی" قسمتی از زندگی نامه شهید نادر مهدوی ☘⃟ ⃟💚 🌺⃟ ⃟❤️
و یارانش؛ شهدای مبارزه مستقیم با آمریکا در جنگ ✍شهید نادر مهدوی فرمانده ناو گروه‌های قرارگاه نوح نبی (علیه‌السلام) سپاه پاسداران بود. در سال ۱۳۶۶، سال آغاز اولین دور از جنگ‌های دریایی میان قوای نظامی جمهوری اسلامی ایران و ناوگان متجاوز خارجی بود؛ که این جنگ در ادبیات سیاسی به‌نام «جنگ اول نفت‌کش‌ها» شناخته می‌شود. مسئولیت اصلی عملیاتی در این میدان، بر عهده نیروی دریایی پاسداران بود. و روش عملیاتی سپاه بر استفاده از قایق‌های کوچک تندرو موسوم به «عاشورا» و «طارق» تکیه داشت. 🇮🇷✌️ نقطه اوج این جنگ طرح ناکام حمله به بندر نفتی رأس الخفجی و عملیات موفق سرنگون ساختن بالگردهای نیروی دریایی آمریکا بود که توسط ناو‌گروه‌های قرارگاه نوح نبی (علیه‌السلام) به فرماندهی شهید نادر مهدوی به‌اجرا درآمد. هرچند در جریان عملیات شهادت‌طلبانه علیه بالگردهای آمریکایی، همه اعضای این ناوگروه به شهادت رسیدند، اما بدون شک ۱۶ مهر ۱۳۶۶ به واسطه رویارویی مستقیم با نیروهای نظامی ارتش آمریکا در خلیج‌فارس، باید یکی از درخشان‌ترین مقاطع دفاع مقدس دانست.. 🌷 پس از اسارت بر عرشه ناو آمریکایی «یو. اس. اس. چندلر» آماج شکنجه‌های قرون وسطایی سربازان آمریکایی قرار می‌گیرد. و سینه‌اش با میخ‌های بلند آهنین سوراخ می‌شود. وی پس از اصابت تیرهایی به بازو، قلب و پیشانی به شهادت می‌رسد. پیکر مطهر با دست‌های بسته به نیروهای ایران تحویل داده شد 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
سردار شهید علیرضا عاصمی فرمانده تخریب تیپ ویژه شهدا 🔹 شهادت 13 دیماه 1365 باختران(کرمانشاه) در زمان دفاع مقدس به کرمانشاه قدیم باختران میگفتند و بعد از جنگ نام شهر باختران به کرمانشاه برگشت ✅ طرحهای نظامی متعددی در ذهن شهید عاصمی بود که برخی را هم عملی ساخت مثل فرش برزنتی برای عبور از سیم خاردار برای عبور رزمندگان از موانع دشمن.. فرش سیم خاردار یکی از لوازمی بود که بچه های تخریبچی برای گذشتن از سیم خاردار در استفاده میکردند. @alvaresinchannel
23.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
# جنگ ما جنگ الهی است " مصاحبه شنیدنی سردار شهید عباس نیلفروشان در جبهه های حق علیه باطل در دوران دفاع مقدس " شهید نیل فروشان : ما شیعه هستیم و پیرو امام حسینیم انشاءالله و همانطور که امام حسین (ع) در صحرای کربلا زیر بار ظلم نرفت با این نیروی کمی که داشت و با این عظمتی که ظاهراً از نظر ظاهر دنیوی دشمن داشت در مقابل لشگر اسلام ، اومدن به میدان و زیر بار ظلم رفتند و جهاد کردند و به شهادت رسیدند. جنگ ما جنگ الهی است و بین اسلام و کفر است و خود خدا وعده پیروزی به ما داده ، خود خدا گفته هرچند نیرویتان کم باشد ، هرچند که تجهیزات کمتر داشته باشید در مقابل دشمنی که تا دندان مسلح است ، با همین نیروی کم تون می توانید چون خدا یارتان است پیروز باشید ( كَم مِن فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَت فِئَةً كَثيرَةً ) " یاد باد یاد مردان مرد " سردار شهید حاج عباس نیلفروشان از فرماندهان دلاور دوران دفاع مقدس و از فرماندهان میدانی سپاه قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که شامگاه جمعه (۶ مهر ماه ۱۴۰۳) در حمله وحشیانه رژیم غاصب اسرائیل به ضاحیه جنوبی بیروت ، در کنار سید مقاومت شهید حسن نصرالله و سایر فرماندهان دلاور حزب‌الله لبنان به درجه رفیع شهادت نائل آمد. " روحش شاد و یادش گرامی https://eitaa.com/joinchat/1821507861C9dae8ea7f8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️حماسه نادر 📍۱۶ مهر ۱۳۶۶، پهنه آبی خلیج فارس شاهد نبردی تاریخی و حماسی میان نیروهای ایرانی و آمریکایی بود. سالروز شهادت شهید مهدوی و همرزمانش در مبارزه با آمریکای جنایتکار
47.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سالروز شهادت نادر مهدوی و یارانش در نبرد مستقیم با آمریکا در خلیج فارس نادر مهدوی فرمانده دلاور ناوگروه دریایی ذوالفقار سال ۶۶ آغاز اولین دور از جنگ‌های دریایی میان ایران و ناوگان متجاوز خارجی بود که به نام «جنگ اول نفت‌کش‌ها» شناخته می‌شود. مسئولیت اصلی عملیاتی در این میدان، بر عهده نیروی دریایی سپاه بود و در طی آن از قایق‌های کوچک تندرو موسوم به «عاشورا» و «طارق» استفاده شد. نقطه اوج این نبرد، طرح ناکام حمله به بندر نفتی راس الخفجی و عملیات موفق سرنگون ساختن هلی‌کوپتر‌های نیروی دریایی آمریکا بود که توسط ناو‌گروه‌های قرارگاه نوح نبی (ع) بفرماندهی شهید مهدوی به اجرا درآمد. در تاریخ ۱۶مهر ۱۳۶۶ نادر مهدوی و یارانش با سه قایق به جزیره فارسی می روند. آنها پس از ادای نماز مغرب و عشاء ، مورد هجوم بالگردهای کم صدای کبری Ms6 قرار گرفتند. نیروهای ایرانی فوراً به مقابله با آمریکایی ها پرداخته و یک فروند از هلی کوپتر آنها را منفجر مب کنند🔥 ...نادر و یارانش در این نبرد نابرابر جانانه با متجاوزین آمریکایی جنگیدند و سرانجام اغلب آنها شهید و چند نفر نیز از جمله نادر مهدوی به اسارت در می آیند. آنها را بر روی عرشه ناو آمریکایی «یو. اس. اس. چندلر» برده و مورد وحشیانه ترین شکنجه‌های قرون وسطایی قرار می‌گیرند. سربازان آمریکایی سینه‌ شهید مهدوی را با میخ‌های بلند آهنین سوراخ می کنند و سپس او را با شلیک گلوله به بازو، قلب و پیشانی اش به شهادت می رسانند.
💠 رشادت شهید «نادر مهدوی» در مقابله نابرابر با نیروی دریایی آمریکا ▫️در اواخر جنگ و بعد از اینکه حامیان منطقه‌ای و بین‌المللی صدام به این نتیجه رسیده بودند که دست نشانده آنها توانایی برتری نظامی بر ایران را ندارد، حمایت‌های سیاسی و نظامی و اقتصادی خود را از رژیم بعثی بیشتر و علنی‌تر کرده بودند. پس از تصویب قطعنامه آمرانه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل و عدم پذیرش آن توسط ایران، بهانه و زمینه برای دخالت‌های مستقیم و غیرمستقیم حامیان صدام و به‌ ویژه آمریکایی‌ها در جنگ تحمیلی فراهم شد که از جمله این اقدامات حضور چشمگیر نیرو‌های دریایی آمریکا و متحدینش در آب‌های خلیج‌فارس به بهانه حمایت و اسکورت نفت‌کش‌های کشور‌های متحد خود به‌منظور محافظت از گزند نیروی دریایی ایران بود. این استراتژی نظامی آمریکا که به‌ منظور تنگ‌تر کردن حلقه امنیتی و نظامی جنگ بر ایران در بعد دریایی پیگیری می‌شد، بعضاً با وقوع درگیری‌های مستقیم نظامی ایران و آمریکا در آب‌های نیلگون خلیج‌ فارس همراه می‌شد. از جمله این درگیری‌ها و رویارویی‌ها می‌توان به جدال دریایی بین رزمندگان ایران به رهبری شهید نادر مهدوی (فرمانده ناوگروه‌های قرارگاه نوح نبی (ع) سپاه پاسدران) و همرزمانش با نیرو‌های دریایی آمریکا در تاریخ ۱۶ مهر ۱۳۶۶ اشاره کرد که بمناسبت سالروز این حماسه آفرینی دریادلان ایرانی منتشر می‌شود:👇👇 ⏳درگیری در ساعت ۲۲ با حمله هلی‌کوپتر‌های آمریکا به قایق‌های تندرو ایران در ۱۸ مایلی جزیره فارسی شروع شد که به مدت نیم ساعت ادامه داشت. در گزارش فرماندهی نیروی دریایی سپاه به فرمانده کل سپاه درباره این درگیری آمده است: 📄👈بعد از آنکه حدود دو ساعت قایق‌ها در منطقه غرب جزیره فارسی مشغول گشت زنی بودند، ناگهان هلی‌کوپتر‌های آمریکایی که تا ۲۰۰ متری قایق‌ها نزدیک شده بودند، به قایق‌ها تیراندازی می‌کنند که بلافاصله برادران با دوشکا و مینی کاتیوشا به مقابله با آنان می‌پردازند. در این حال یکی از برادران یک موشک استینگر به سمت هلی کوپتر آمریکایی پرتاب می‌نماید که بعد از سه ثانیه، انفجار هلی‌کوپتر را در هوا مشاهده می‌کنند و از این مرحله فیلم‌برداری نیز شد؛ ولی دوربین فیلم‌برداری به داخل دریا پرتاب شد. بعد از آن هم قایق‌ها مورد هجوم مجدد و وسیع حدود پنج فروند هلی‌کوپتر قرار می‌گیرند و برادران به داخل دریا پرتاب می‌شوند. هلی‌کوپتر‌های آمریکایی مدت یک ساعت و نیم به برادران در داخل دریا تیراندازی می‌کنند که تعدادی از آنها را درحالی‌که در دریا شناور بودند، به شهادت می‌رسانند. مسئول نیروها، نادر مهدوی از بهترین نیروهای نیروی دریایی سپاه بود و شهید "بیژن گرد"، معاون شهید مهدوی بود. در این درگیری نابرابر، علاوه بر این سه تن، برادران مهدی محمدی‌ها، غلامحسین توسلی، خداداد آبسالان و مجید مبارکی نیز شهید شدند. همچنین در جریان درگیری قایق‌های ایرانی و هلی‌کوپتر‌های آمریکایی، چند ناوچه آمریکایی نیز به کمک هلی‌کوپتر‌ها شتافتند که با آتش سپاهیان اسلام روبرو شدند و یک ناوچه آمریکا نیز هدف موشک‌های سبک رزمندگان قرار گرفت و آسیب دید. بنا به اظهار «واینبرگر» وزیر دفاع آمریکا، هلی‌کوپتر‌های آمریکایی بدون کسب اجازه از مرکز فرماندهی درگیری را شروع کردند و هیچ نوع مکالمه رادیوئی بین هلی‌کوپتر‌ها و قایق‌های ایرانی نبوده است. 🔹روایت «علی ایوانی باقری» از بازجویی و شکنجه در ناو آمریکایی:👇 ▫️ «علی ایوانی باقری» پاسدار وظیفه اهل اهواز که در جریان این عملیات به اسارت نیرو‌های آمریکایی درآمده و بیش از سایر برادران تحت شکنجه آمریکایی‌ها قرارگرفته بود؛ درباره این حادثه گفت: وقتی‌ که مشغول گشت زنی بودیم، هلی‌کوپتر‌های آمریکایی آمدند و به شناور ما حمله کردند. بعد از آنکه شناور ما را زدند، شناور از عقب آتش گرفت. دگمه اولیه مینی کاتیوشا را فشار دادم. یک گلوله رفت و دیگر نتوانستم بزنم. بعد از شناور خود بیرون پریدم. موقعی که شناور غرق شد، بالا آمدم. دو تا دستم سالم بود، هلی‌کوپتر هم بالای سرم رگبار می‌زد. موقعی که رگبار می‌زد برای آنکه در امان باشم، سرم را داخل آب می‌کردم. پس از مدتی که در آب شناور بودم، ناوچه آمریکایی آمد و خدمه آن مرا بالا کشیدند و دست‌وپایم را بستند و کیسه‌ای بر روی صورتم انداختند و مرتب با پوتین و به‌شدت به‌پای تیرخورده‌ام می‌زدند. درد و فشار زیادی را تحمل کردم تا به ناو رسیدیم. همین‌که به ناو رسیدیم، بازجویی شروع شد. سؤال کردند، درجه‌ات چیست؟ به عربی به آن‌ها گفتم: نمی‌فهم. در جواب گفتند، دروغ می‌گویی، کاری می‌کنیم که به حرف بیایی، سپس مرا به دست‌شویی بردند و یک پارچ آب که پر از تاید بود، به من دادند تا بخورم. ادامه در پست بعد👇👇
ادامه از پست قبل وقتی‌که امتناع کردم چهار نفر نظامی غول‌پیکر مرا گرفته، دهانم را بازکرده و پارچ آب تاید را به‌زور به دهانم ریختند، طوری که شکمم باد کرد و حالت تهوع پیدا کردم و چند روز بالا می‌آوردم. پس از دو روز دژخیمان غول‌پیکر آمریکایی به سراغم آمدند و از من اطلاعات خواستند؛ اما من با آن‌ها عربی صحبت می‌کردم که باعث شدت خشم آن‌ها می‌شد. مأموران امنیتی مجدداً مرا به دستشویی بردند و به طرز فجیعی یک میخ ۱۰ سانتیمتری را در کمرم فرو بردند. بعد از اینکه از من ناامید شدند و خودشان هم خسته شده بودند؛ مرا به حال خود رها کردند و رفتند. درد کمر به درد‌های دیگر که ناشی از اصابت گلوله‌های کالیبر هلی‌کوپتر بود، اضافه شد. تمام بدنم یکپارچه درد شده بود. حالم مناسب نبود. عده‌ای آمدند و مرا به مکانی که در آنجا بودیم، بردند. روز بعد، گرگ‌صفتان آمریکائی به سراغم آمدند. مثل‌اینکه بره‌ای را شکار کرده‌اند و هر روز قسمتی از بدنش را می‌درند، دوباره مرا با خودشان بردند. این بار شکنجه گران یک شیئی مانند گلوله، به زور در دهانم گذاشتند و با طپانچه مانندی در دهانم شلیک کردند که از قسمت تحتانی بدنم خارج شد... پس‌ از این عمل وحشیانه، به مدت نیم ساعت تمام بدنم می‌لرزید و مجدداً حالم منقلب شد. آن روز هم به همین منوال سپری شد، اما در تمام این مدت یاد و ذکر خدا بود که باعث تقویت روحیه من و استقامت در برابر یانکی‌ها می‌گردید. در تمام لحظات به امامان معصوم (ع) متوسل می‌شدم و از آنان مدد می‌طلبیدم. به هر جهت در آخرین روز‌های بازجویی، خفاشان آمریکایی خواستند که آخرین ضربه خودشان را بر پیکر مجروحم وارد سازند. دیوصفتان غول‌پیکر این بار مرا به دست‌شویی ناو بردند و به شکم روی ناو خواباندند و درحالی‌که بدنم را با فشار گرفته بودند، یکی از آن‌ها ماهیچه بازوی دست چپم را به‌وسیله دستگاهی کشید، آنگاه با یک کلت کمری به بازوی چپم شلیک کردند. پس‌ از این عمل بازهم مرا رها نکردند. بی‌رحمانه با چاقو به دستم می‌زدند و بازهم که از گرفتن اطلاعات از من ناامید شدند، بی‌رحمانه با چاقو ماهیچه دستم را بریدند و مرا با انبوهی از درد و رنج به حال خودم رها ساختند. روزی که قرار بود صلیب سرخ بیاید، جراحات بدنم را کمی پانسمان کردند. صلیب سرخ آمد و به‌ واسطه مترجم به من گفت که می‌خواهیم شما را تحویل ایران بدهیم. پس از چند روز تحمل درد و رنج به خاطر خدای بزرگ، با شنیدن این خبر، احساس وجد و خوشحالی در من بوجود آمد. در آخرین لحظات که می‌خواستیم ناو آمریکایی را ترک کنیم، یکی از آمریکایی‌ها که از ما به‌ شدت ناراحت بود، به مترجمش گفت: به این‌ها بگو که دیگر در خلیج‌فارس پیدایشان نشود. من هم گفتم «خدا لعنت کند پدرت را، فردا در آب‌های خلیج‌فارس نگاه کن و ببین که چه خبر است!!» ⚪️ منبع: 📚کتاب: جنگ محدود ایران و عراق در خلیج فارس--مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ دوم،۱۳۹۰ صفحات ۲۹۱، ۲۹۲، ۲۹۴، ۳۰۸، ۳۰۹
18.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حماسه شهید نادر مهدوی او از جمله جوانانی بود مستقیم با نظام استکبار و استعمار درگیر شد و درسی به آنان داد که هیچگاه سایه از سر ظالمین و مستکبران کم نشد شهید نادر مهدوی به عنوان فرمانده ناوگروه دریایی ذوالفقار، از زمان ورود آمریکایی‌ها به خلیج‌فارس تا زمان شهادت، لحظه‌ای از نبرد بی‌امان با این جنایتکاران نیاسود و تمام توان و استعداد خود را در این‌ راه به کار بست. او طی این مدت، عملیات‌ بسیاری را علیه آمریکایی‌های متجاوز ترتیب داد که معروف‌ترین آن زدن کشتی بریجتون بود. و هیمنه آمریکا را در خلیج فارس شکست. تابستان ۶۶، امریکایی ها در بزرگترین عملیات حفاظتی دنیا با نام عملیات "اراده جدی"، نفتکش بریجتون را اسکورت می کنند. اما این نفتکش در ۱۳ مایلی جزیره فارسی توسط شهید نادر مهدوی در ناوگروه ذوالفقار، منهدم می شود و اراده شیطان از هم می پاشد.🔥🇺🇸🔥🇺🇸 ⚪️ دوران جنگ تحمیلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 ۱۶ مهر ۶۶ -- سالروز شهادت قهرمانانه اسطوره های بوشهری اسلام در مواجهه با آمریکا، 🌷شهیدان: نادر مهدوی، بیژن گُرد و مجید مبارکی 🎞 برشی از مستند «روایت فتح» و حمله شهیدان نادر مهدوی و بیژن گُرد به ناو ائتلاف آمریکایی در بحبوحه جنگ با عراق در خلیج فارس به فرمان مستقیم امام خمینی (ره)، محسن رضایی فرمانده سپاه به نزد امام رفت و گفت: صدام نفتکش‌هایمان را می‌زند اما خودش نفتش را با پرچم کشورهای دیگر می‌فروشد! حضرت امام گفت اگر من بودم آن کشتی‌های دیگر را می‌زدم و در آن زمان نادر مهدوی شد قهرمان اسلام! 🔹سرانجام نادر در شب ۱۶ مهر ۱۳۶۶ در حالی که در خلیج همیشه فارس به مدت سه ساعت با قایق موتوری کوچک خود با نیروی هوایی و دریایی آمریکا درگیر و یک هلیکوپتر پیشرفته آنها را از طریق موشک دوش پرتاب استینگر سرنگون کرده بود، اسیر و سپس بر عرشه ناو جنگی شیطان بزرگ شهید شد. 🔹چند روز بعد و زمانی که عباس عراقچی (از مذاکره کننده برجام) به عمان رفته بود تا پیکر مطهر ایشان را تحویل بگیرد، معلوم شد که آمریکایی ها او را بوسیله شکنجه و از طریق وارد کردن میخ های آهنی بلند به قفسه سینه اش به کاروان عاشورا رسانده اند. لبیک یا حسین ♦️شهید آوینی: «کجاست آن شجاعت و توکل و عشقی که مثل نادر مهدوی یا بیژن‌گُرد بر یک قایق موتوری بنشیند و به قلب ناوگان الکترونیکی شیطان خلیج فارس حمله برد؟ می‌پرسید این شجاعت و توکل و عشق به چه درد می‌خورد؟ هیچ! به درد دنیاداران نمی‌خورد اما به کار آخرت عشاق می‌آید که آنجاست دار حاکمیت جاودانه عشاق.» 🔸منبع: کتاب «گنجینه آسمانی»
💠 من با جرات مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله «ص» و کوفه و عراق در عهد امیرالمومنین و حسین بن علی « ع » می باشند . « روح الله الموسوی الخمینی »
💠 میلادی با سعادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام بر شما مبارک
🌹السلام علیک یا ابا المهدی (عج)🌹 مراسم جشن ولادت میلاد با سعادت امام حسن عسگری (ع) و گرامیداشت شهدای مقاومت و شهید سید حسن نصرالله و شهید سرلشکر عباس نیلفروشان 🔹سخنران : شیخ ناصر مظلوم 🔹مداح : حاج مهدی سلحشور کربلایی مهراد ملکی ⬅️زمان : جمعه ۲۰ مهرماه ۱۴۰۳ بعداز نماز مغرب و عشا 🔹مکان : معراج شهدای استان البرز در پایان مراسم میهمان سفره اطعام شهید گمنام بیلقان هستیم . 📬 کانال اطلاع رسانی 📣 برنامه های معراج شهدای استان البرز ( یادمان شهید گمنام بیلقان) https://eitaa.com/joinchat/3470197049Ced828f0f53
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚حضرت آقا: اگر شهیدان درست معرفی شوند، جوانان آنها را به عنوان الگو انتخاب میکنند. رفیق، خوبه آدم تو این دنیا دل بسته نشه اما خوبه دلبسته یه شهید بشه ..... ‎‎‌@khadem_koolebar
17.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همچون فتح خرمشهر.. _برشی از روایتگری دکتر محمدتقی مهاجر ۱۲مهرماه ۱۴۰۳ طهران_بهشت زهرا (س)_قطعه ۴۰ @ghete_40
🎙 خاطرات سردار شهید حاج زاده مسئول عملیات سپاه خوزستان در روزهای آغازین جنگ برگرفته از بیانات، دست‌نوشته‌ها و کتاب جنگ شانزده ساله به قلم : : 🔅 نمی‌دانستیم چه می‌شود. فقط کافی بود آن‌ها ما را نمی‌دیدند و بین تانک‌های‌شان قرار می‌گرفتیم در این صورت با نارنجک به تانک‌های‌شان می‌رفتیم و اسیر می‌گرفتیم. 🔰 من، و با یک جیپ آهو جدا رفتیم؛ اتوبوس‌ها پشت سر ما بودند. اتوبوس‌ها را از جاده سید یوسف داخل بردیم. دیگر حسن به ما می‌گفت که چه کار کنیم. سید یوسف به کرخه کور می‌خورد. در آن جا یک تیپ عراق مستقر بود. 💢 می‌خواستیم در تاریکی شب عملیات کنیم چرا که پاتک هم در شب انجام شده بود. تک شبانه اینگونه رایج شد. حسن که حجم تانک‌ها را دیده بود به ما گفت یک تیپ از یک لشکر در این جا مأموریت دارد. ⭕️ اگر بین آن‌ها برویم یک تیپ را منهدم می‌کنیم. این برای عراق قابل جبران نیست. اگر لشکر یک تیپش خورد، یک طرفش خالی می‌شود. روی کرخه دو پل بود باید از پل‌ها عبور می‌کردیم... 🆔 @shahid_sayafzadeh
💠 با سلام و احترام حضور ارزشمند راویان فتح البرز 💠 « گردهمایی انجمن راویان فتح البرز » جهت توجیه اردوهای راهیان نور غرب ✅ موضوع: مسائل روز منطقه 💠 با حضور دکتر پورجباری و آقای امیدیان از ساعت ۸ الی۱۲ پنجشنبه ۱۹ مهر ✅ محل برگزاری: تالار شهیدان نژادفلاح 💠 خواهشمند است به موقع حاضر شوید. @anjoman_raviyan_fath_alborz
به نظرشما کدام شهید جذاب تر است و انسان را متحول می کند؟ ☀ انتخاب خیلی سخته، درسته...؟ 🌷 👈 شهیدی که نشانی قبر خود را داد شهید حمید (حسین) عرب نژاد 🌷 👈 شهیدی که قرضهای شخص بدهکاری را بدون آنکه فرد بدهکار بداند پرداخت کرد. شهید سید مرتضی دادگر درمزاری 🌷 👈 شهیدی که بدنش با اسیدهم از بین نرفت و پس از ۱۶ سال با پیکر سالم به میهن بازگشت شهید محمدرضا شفیعی 🌷 👈 شهیدی که از بهشت برای فرزندش نامه نوشت شهید محمود رضا ساعتیان 🌷 👈 شهیدی که عراقی ها برایش ختم گرفتند شهید عباس صابری 🌷 👈 شهیدی که روز تولدش شهید شد شهید سید مجتبی علمدار 🌷 👈 شهیدی که هرهفته مادرش را سر قبر صدا میزد شهید مستجاب الدعوه سید مهدی غزالی 🌷 👈 شهیدی که لحظه خاکسپاریش خندید شهید علیرضا حقیقت 🌷 👈 شهیدی که غرور امریکایی ها را شکست شهید نادر مهدوی 🌷 👈 شهیدی که عکسش در اتاق رهبر است شهید هادی ثنایی مقدم ۱۵ ساله 🌷 👈 شهیدی که پیکرش هنگام نبش قبر سالم بود شهید رخشانی از شهدای قبل از انقلاب که توسط ساواک شهید شد 🌷 👈 شهیدی که بعد از ده سال قبرش را نبش و تعمیر نموده و دیدند که بدنش کاملا" سالم و حتی خون تازه از آن می آید ! شهید عبدالنبی یحیایی اهل شهر تنگ ارم دشتستان. 🌷 👈 شهیدی که سید حسن نصرالله سخنرانی خود را به نام او نامگذاری کرد شهید احمد علی یحیی 🌷 👈 شهیدی که قبرش بوی گلاب میدهد شهید سیداحمد پلارک 🌷 👈 شهیدی که پیکرش را کسی تحویل نگرفت شهید رجبعلی غلامی از افغانستان 🌷 👈 شهیدی که سر بی تنش سخن گفت شهید علی اکبر دهقان 🌷 👈 شهیدی که بخاطر فاش نکردن رمز بی سیم بدنش قطعه قطعه شد شهید بروجعلی شکری 🌷 👈 شهیدی که با وجود اینکه بدنش به استخوان تبدیل شده بود اما پاهایش درون پوتین سالم بود شهید محمدحسین شیرزاد نیلساز 🌷 👈 شهیدی که عاشورا متولد شد واربعین به شهادت رسید شهید مهدی خندان 🌷 👈 شهیدی که با پیشانی بند "یاحسین شهید" به شهادت رسید و ایرانی بودنش محرز شد از شهدای گمنام هستند 🌷 👈 شهیدی که بر بدنش عکس یک زن خالکوبی بود ایشان از شهدای غواص بودند و دوست نداشت کسی ان تصویر را ببیند برای همین جاویدالاثر شدند و پیکرشان در اروند ماند و علیرغم ذکر داستانشان همرزمانشان اسم ایشان را ذکر نکردند 🌷 👈 شهیدی که بحرمت مادرش در قبر خندید شهید حاج اکبر صادقی 🌷 👈 شهیدی که در شب عملیات به تک تک اعضا گردان گفت که سرنوشت شما چه خواهد شد ، شهادت ، اسارت و زنده ماندن و در وصیت خود نوشت ای برادر عراقی که مرا به درجه شهادت رساندی اولین کسی را که در ان دنیا شفاعت می کنم تو هستی چرا که مرا به این درجه رساندی شهید حاج علی محمدی پور فرمانده گردان ۴۱۲ رفسنجان . 🌷 👈 شهیدی که باصلابت واستوارومقاوم مانندمولایش امام حسین(ع)سرش راداعشی های خبیث مظلومانه ازتن جداکردند شهید محسن آقای حججی و چه بسیارند 👈🏻 نثار ارواح طیبه شهدا صلوات اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 🌹😭🌹😭🌹 آری بخوانید و لذت ببرید که ما اکنون به حرمت خون چه شهیدانی داریم نفس می کشیم و احساس امنیت و آرامش می کنیم
🎉 انتشار به مناسبت سالروز ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) 📚 برشی از کتاب ... امّا خواب رفيقم. البتّه ابتدا اين را بگويم كه او هم از روحانيون و ازجمله‌ى آخرين كسانى بود كه در اين زندان، هم‌زندان من بود و تا حدودى هم به حكومت ستمگر گرايش داشت؛ ولى بااين‌همه زندانى شد و كتك خورد، و شايد هم براى اينكه با روش خودش از من اطّلاعات كسب كند، به سلّول من فرستاده شده بود. البتّه من آزاد شدم و او در زندان ماند. من خواب او را از زبان خودش بيان ميكنم. گفت: «در خواب ديدم كه به همراه شما به حرم حضرت عبدالعظيم حسنى در شهر رى رفتيم. شما درحالى‌كه به گلدسته‌ى بلند حرم نگاه ميكردى، به من گفتى: من ميخواهم به بالاى اين گلدسته بروم. من گفتم: اين كار غيرممكن است. گفتى: خير، ممكن است. ناگهان ديدم شما از زمين بلند شدى و به بالاترين نقطه‌ى گلدسته رفتى. وقتى به بالاى گلدسته رسيدى، درحالى‌كه به‌عنوان خداحافظى دست تكان ميدادى، از دور مرا صدا زدى و گفتى: ديدى من ميتوانم اين كار را بكنم‌؟ من هاج‌وواج مانده بودم و با شگفتى و حيرت به شما نگاه ميكردم، كه ناگهان شما از بالاى گلدسته اوج گرفتى؛ چنان‌كه گويى پرواز ميكنى. سپس با من با اشاره‌ى دست خداحافظى كردى و به‌سوى آسمان بالا رفتى!» وقتى خوابش را برايم تعريف كرد، گفتم حتماً تعبير آن، شهادت است! البتّه چنين نبود، بلكه تعبيرش آزادى بود؛ چون چند روزى نگذشت كه از زندان آزاد شدم. 📸 تصاویری از حضور رهبر معظّم انقلاب در مرقد مطهّر حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) - سال ۱۳۷۳ https://shop.khameneibook.ir/product/خون-دلی-که-لعل-شد @KhameneiBook