eitaa logo
انجمن راویان فتح البرز
276 دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
3هزار ویدیو
278 فایل
فعال در عرصه روایتگری و راهیان نور ارتباط با ادمین @saleh425
مشاهده در ایتا
دانلود
▫️روزهای آخر سال 65 به روایت ⌛️ سال 65 در حالی تموم میشد که عملیات سنگینی مثل و چند روز به پایان سال عملیات رو پشت سر گذاشته بودیم و بچه ها از دیماه مرخصی نرفته بودند... موقعیت استقرار در جاده اهواز خرمشهر و در سه راهی صاحب الزمان (ع) بود. جشن علیه السلام که مصادف شده بود با روزهای پایانی اسفند 65 انرژی مضاعفی به بچه ها داده بود. دو سه تیم از بچه های تخریب به اطلاعات عملیات مامور بودند و مشغول شناسایی در غرب در شلمچه بودند و هنوز ٱماده باش صددرصد بود... سال 66 حدود ساعت هفت و نیم صبح نو شد روز شنبه بود و بچه ها از نماز صبح تا موقع توی حسینیه بودند و مشغول خواندن قرآن... شهید رسول فیروزبخت و بچه های تدارکات هم مشغول درست کردن شربت بودند. وقت تحویل سال غوغایی بود هرکسی چیزی از خدا میخواست و خیلی ها دعاشون بود که به شهدا برسند . من هم با بغضی که در گلو داشتم دعای تحویل سال رو میخوندم و همه زمزمه میکردند. چون روز بود و فضای حسینیه روشن بود میشد سیلاب اشک که روی صورت بچه ها جاری شده رو دید ... کنارم بود و از شدت گریه داشت غش میکرد. ، ، ، ، ، ، و خیلی های دیگه سال آخرشون بود.