eitaa logo
انجمن راویان فتح البرز
282 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
4.1هزار ویدیو
329 فایل
فعال در عرصه روایتگری و راهیان نور ارتباط با ادمین @saleh425
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 توی عملیات بیت المقدس دو تا از خواهرزاده هایم اسیر شدند. ده پانزده روز درگیر خبرها و رفت و آمد ها به خانه خواهرم شدم و رختشویی نرفتم. تا اینکه شنیدم بیمارستان از همیشه شلوغ تر است. رفتم. جلوی رختشویی ملافه و پتو و لباس تلنبار کرده بودند. صدای صلوات خانم ها از بیرون شنیده می‌شد. چادرم را در آوردم و آویزان کردم و رفتم تو حوض. ملافه‌هایی که با هلیکوپتر از بیمارستان‌های صحرایی و جبهه می‌آوردند مچاله و خشک شده از خون بودند. سوزن و تکه استخوان و حتی سنگریزه لای آنها بود. وقت نداشتیم آنها را باز کنیم و تکان بدهیم و بعد بیاندازیم توی حوض. آنها را مچاله بغل می‌زدیم و می‌رفتیم توی حوض چنگ می زدیم و در می آوردیم تا خانم‌ها تاید بزنند. چیزهایی زیر پایمان حس می‌کردم. ولی آب سرخ بود و کف حوض دیده نمی شد. یکدفعه کف پایم سوز زد. نتوانستم آن را بگذرم روی زمین. دست گرفتم لب حوض و خودم را کشیدم بالا و نشستم. کف پایم را نگاه کردم دیدم یک نیدل رفته توی پایم. آن را در آوردم و برگشتم توی حوض. با صدای آژیر خطر و بمباران از جایم بلند نمی‌شدم. عصر دست می گرفتم به کمرم و خمیده راه می‌رفتم. شب‌ها از شدت کمردرد خواب نداشتم. اما هر چی بیشتر می‌رفتم بیشتر امیدوار می‌شدم به برگشتن منصور. اصلا می‌رفتم که منصور سالم برگردد. انگار داشتم با خدا معامله می‌کردم. برادرهایم نعمت و حمید هم جبهه بودند. نمی‌دانستم غصه نبودن منصور را بخورم یا دلشوره آن دوتا را داشته باشم. هنوز منتظر منصور بودم که نعمت هم مجروح شد... طاهره نقی نمدمال @anjoman_raviyan_fath_alborz
4.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 شنونده‌ی بخش هایی از کتاب باشید 🎙 من اخیراً یک کتابی خواندم به نام حوض خون -البتّه من در اهواز دیده بودم؛ خودم مشاهده کردم آنجایی را که لباسهای خونی رزمندگان را و ملحفه‌های خونی بیمارستان‌ها و رزمندگان را می‌شستند؛ [اینها را] دیدم- که این کتاب تفصیل این چیزها را نوشته؛ انسان واقعاً حیرت میکند؛ انسان شرمنده میشود در مقابل این همه خدمتی که این بانوان انجام دادند در طول چند سال و چه زحماتی را متحمّل شدند؛ اینها چیزهایی است که قابل ذکر کردن است. 🔹 ❤️ @khamenei_reyhaneh
4.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 شنونده‌ی بخش هایی از کتاب باشید 🎙 من اخیراً یک کتابی خواندم به نام حوض خون -البتّه من در اهواز دیده بودم؛ خودم مشاهده کردم آنجایی را که لباسهای خونی رزمندگان را و ملحفه‌های خونی بیمارستان‌ها و رزمندگان را می‌شستند؛ [اینها را] دیدم- که این کتاب تفصیل این چیزها را نوشته؛ انسان واقعاً حیرت میکند؛ انسان شرمنده میشود در مقابل این همه خدمتی که این بانوان انجام دادند در طول چند سال و چه زحماتی را متحمّل شدند؛ اینها چیزهایی است که قابل ذکر کردن است. 🔹 ❤️ @khamenei_reyhaneh