eitaa logo
انجمن راویان فتح البرز
282 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
4.2هزار ویدیو
332 فایل
فعال در عرصه روایتگری و راهیان نور ارتباط با ادمین @saleh425
مشاهده در ایتا
دانلود
23.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💦 📽 فیلم // تصاویر خاطره انگیز از منطقه عملیاتی --- از آبراه های جزایر مجنون و موانع در هم پیچیده عراقی ها و دژ خاکی خندق ⚪️ ، ۱۹ اسفند ماه ۱۳۶۳ در منطقه عملیاتی انجام شد. رزمندگان اسلام در اولین روزهای عملیات موفق به شکست دشمن و تصرف مناطق زیادی شدند ، اما بعداً به دلایلی مهمات و نیروهای پشتیبانی به خطوط نبرد نرسید و باعث پیشروی عراقیها شد. رزمندگان بعد از هفت روز نبرد سنگین و نزدیک و تن به تن به عقب بازگشتند...
11.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۱۹ اسفند ۱۳۶۳ -- سالروز آغاز عملیات بدر 📽 | نوحه خوانی و حماسه سرایی در منطقه عملیاتی ، بونه عملیاتی 🎞 رزمنده های بی باک و نترس، بدون توجه به بمباران ها و شلیک توپ های دشمن، گِرد صادق آهنگران (نغمه سرای جبهه ها) جمع شده و به سینه زنی می پردازند. دوران
به دردِ عشق نداند ؛ کسی چه درمان گفت ... اسفند ۱۳۶۳ عراق ، منطقه‌ی روطه عکاس : محمدحسین حیدری
13.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 📽 روایتی بسیار زیبا و شنیدنی از ایثار و شجاعت و شهامت سردار سرلشگر فرمانده دلاور در از زبان سردار سرتیپ 🌸 یاد باد یاد مردان مرد... 🇮🇷 ، ۱۹ اسفند ماه ۱۳۶۳ در منطقه عملیاتی انجام شد. رزمندگان اسلام در اولین روزهای عملیات موفق به شکست دشمن و تصرف مناطق زیادی شدند ، اما متاسفانه بعداً به دلیل برخی ناهماهنگی ها و سست کاری‌ها ، مهمات و نیروهای پشتیبانی به خطوط نبرد نرسیده و باعث پیشروی عراقیها و شکست عملیات گردید و رزمندگان بعد از هفت روز نبرد سنگین و نزدیک و تن به تن مجبور به عقب نشینی و ترک منطقه عملیاتی شدند .
چه خوش رفتند رندان طریق عشق از آب گذشتند به آسمان رسیدند..! خوزستان ۱۳۶۳ منطقه هورالهویزه شط علی به طرف الصخره محور لشکر۱۴ امام حسین (ع) گردان حضرت ابوالفضل (ع) به فرماندهی شهید مسعود شعرباف عکاس : مرتضی اکبری
🌹💐🌹💐🌹💐🌹💐🌹💐 🌹💐 معمولا توی گردان تخریب لشگر10 سیدالشهداءعلیه السلام ماموریت زدن دژ با بود کار محاسبات مواد برای اینگونه ماموریت ها رو انجام میداد و نسبت به نیروهای این ماموریت ها واسواس خاصی داشتند همیشه حرفشون این بود که نیرویی باید برای این کار استفاه شود که فقط در صورت شهادت ماموریت کار زمین بماند. این دوشهید اینقدر به نیروهای دست پرورده خود اعتماد داشتند. در این تصاویر و معاونش و را در حلقه ☘️ ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ @alvaresinchannel
51.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
، فیلمی دیدنی و خاطره برانگیز از عملیات عاشورایی بدر و خط پدافندی رزمندگان اسلام در ساحل رودخانه دجله عراق ، یاد باد آن روزگاران یاد باد ، عملیات بدر ، ۱۹ اسفند ماه ۱۳۶۳ در منطقه عملیاتی شرق دجله عراق انجام شد. رزمندگان اسلام در اولین روزهای عملیات موفق به شکست دشمن و تصرف مناطق زیادی شدند ، اما متاسفانه بعداً به دلیل برخی ناهماهنگی ها و سست کاری‌ها ، مهمات و نیروهای پشتیبانی به خطوط نبرد نرسیده و باعث پیشروی عراقیها و شکست عملیات گردید و رزمندگان بعد از هفت روز نبرد سنگین و تن به تن مجبور به عقب نشینی و ترک منطقه عملیاتی شدند. https://eitaa.com/joinchat/1821507861C9dae8ea7f8
18.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
# در کجا بودید وقتی جنگ بود... ، تصاویری بسیار ناب و دیدنی از سردار فرمانده دلاور و مخلص با نوایی دلنشین و شنیدنی از مداح باصفای جبهه ها ،بادهای هرزه در دشت و دمن پیچیده اند خار و خس خود را به دامان چمن پیچیده اند مرگ آغاز جهانی دیگر است عاشقان را مرگ جانی دیگر است آن که در خون عشق بازی می کند تا قیامت سرفرازی می کند ای خداوندان ملک عافیت والیان مسند اشرافیت ای شرارت پیشه گان هرزه گرد در کجا بودید هنگام نبرد در کجا بودید وقتی جنگ بود عرصه بر شیران عالم تنگ بود ای کمند اندازها از پیش و پس توسن سرکش نگردد رام گرد دام برچینید ما مرغ دلیم ماهی گرداب و دور از ساحلیم مابه صید تور مولا رفته ایم در پناه او به بالا رفته ایم ،شاعر : مرحوم محمدرضا آقاسی ، یاد باد یاد مردان مرد... https://eitaa.com/joinchat/1821507861C9dae8ea7f8
پایان سال 1363 بود و تازه از ماموریت برگشته بودیم تیپ سیدالشهداء(ع) ماموریت نداشت اما بچه های تخریب به فرماندهی شهید نوریان در این عملیات کمک کار بچه های تخریب قرارگاه ثارالله بودند. یه تعداد بچه ها شهید و مجروح شدند و دو تا اسیر دادیم و برگشتیم مقر بچه های تخریب کنار پل کرخه. بین نماز مغرب و عشاء سال تحویل شد. نماز مغرب رو خوندیم و بعد من شروع کردم دعای تحویل سال رو خوندن و بعد از اون بیاد شهدای عملیات بدر توسلی به سیدالشهداء(ع) کردم. و تا دقایقی بعد از پایان مراسم تحویل سال صدای گریه بچه هایی که به سجده رفته بودند میومد خبر مفقود شدن فرمانده شهیدمان هم بین بچه ها پخش شد بعد از تحویل سال یه تعداد بچه ها مشخص شدند برای اعزام به مقر بچه های تخریب در منطقه هور... یاد اون شب بخیر کنار ما بود و این آخرین سال نویی بود که جسم ظاهریش در این دنیای خاکی بود. (راوی: جعفرطهماسبی)
۱۲ فروردین تولد پهلوان شهید سعید طوقانی برادر خوبم که پانزده سال بعد در جزیره مجنون به ساحل امن و آرام لیلای شهادت رسید... با اینکه خیلی کوچیک بودم که سعید و محمد شهید شدن، اما هروقت بخوام توی ذهنم سعید رو تصور کنم و به یاد بیارم جز لبخند و خوشرویی چیزی نقش نمی‌بنده. چقدر خوبه که آدم ها ما رو با روی گشاده ❎ (مهدی طوقانی) 🌹 در 12 فروردین سال 1348 در تهران به دنیا آمد و در اسفند سال 1363 در در شرق دجله آسمانی شد و بعد از بیش از 10 سال پیکر مطهرش در زورخانه شهیدان طوقانی در شهرکاشان آرام گرفت... @alvaresinchannel
🌷پهلوان سعید طوقانی ▫️رزمنده نوجوانی که به جبهه رفت و در سن ۱۵ سالگی به شهادت رسید 🕊🕊 ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🌱 او در ۱۲ فروردین ۱۳۴۸ در تهران به دنیا آمد و در اسفند ۱۳۶۳ در در شرق دجله آسمانی شد پیکر مطهر او ۱۰ سال بعد در زورخانه شهیدان طوقانی در شهر کاشان آرام گرفت... 🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱 برادر این پهلوان نوجوان به نام محمد طوقانی نیز از رزمندگان شجاع بود که در عملیات والفجر یک در فکه به شهادت رسیده بود🕊🕊
✍️✍️✍️ هروقت بین عملیات ها فرصتی بود فرمانده های ما کاروان زیارتی راه میانداختند و ما به میرفتیم. زمستان سال 63 بود که بچه های گردان ما رو طلبید. به خاطر وقفه در جنگ بعد از ، شدیدا نیاز به یک زیارت داشتیم. نزدیک یک سال بود که عملیاتی نرفته بودیم و حسابی پایین اومده بود. با قطار راهی شدیم. به مشهد که رسیدیم هوا به شدت سرد بود توی حسینییه ای رو برای اسکان هماهنگ کرده بودند. اون موقع نفت کوپنی بود و امکان استفاده از بخاری نبود و ماهم به اندازه کافی پتو نبرده بودیم. شب اول موقع خوابیدن برای اینکه یک مقدار گرم بشیم قرار شد دونفری زیر یک پتو بریم و با دوتا پتو گرم بشیم. همه موافق بودند الا . اون مدام میگفت برادرها ما اومدیم یک مستحب انجام بدیم ، دونفری زیر یک پتو رفتن کراهت شدید داره. هرچی براش استدلال میکردند اون ول کن نبود. از شانس بد، باید من و پیام پتوهامون رو یکی میکردیم ومیخوابیدیم. من با زور پتوی پیام رو گرفتم و با پتوی خودم شد دوتا پتو و روم انداختم. اون هم با مهربانی خندید و گفت راحت باش. معمول بچه های گردان بود که قبل از خواب وضو میگرفتند. رفت بیرون برای وضو و چند لحظه بعد برگشت و با خنده گفت: برادرها ریش های من از شدت سرما قندیل بسته و چند نفر دورش رو گرفتند تا با گرمای نفسشون یخ ریش نباتی رو آب کنند. البته اون شب تا ما اومدیم زیر پتو گرم بشیم شب از نیمه گذشت و خوابمون برد و برای نماز صبح که بیدار شدیم و مشغول نماز شب بودند و اون شب مرتکب مکروه نشدند. فردا بچه ها رو فرستاد و نفت تهیه کردند و مشکل سرما حل شد. در این سفر زیارتی بود که اجازه داد ما دعای توسل بخونیم. درست مقابل صورت امام رضا علیه السلام. اون شب خیلی از بچه ها التماس شهادت داشتند. و بعد از اون زیارت قرعه به نام افتاد که اولین شهید این کاروان زیارتی باشه.مصطفی در حاجتش برآورده شد و خلعت شهادت به تن کرد. 🌿🌹 🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel