eitaa logo
انجمن راویان فتح البرز
275 دنبال‌کننده
6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
269 فایل
فعال در عرصه روایتگری و راهیان نور ارتباط با ادمین @saleh425
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ 🌹☘️ 1️⃣✍️✍️✍️✍️ راوی: به جهت ، حرف نداشت. آنچه باید فرماندهان و به آن توجه میکردند انجام شد. و اینطرف جبهه هم توسل های و ناله ها و عبادت ها شبانه و و.... همه مقدمات فراهم بود تا کمر دشمن شکسته شود. اما مقابل ما هم دشمن با همه توان خودش و اربابانش آماده بود. که با مواجه شد همه را دمق کرد .واقعا حق ما بود که خدا توی کاسه ما بگذاره.چون توکل فرمانده ها کم شده بود. فرمانده ها وقت توجیه عملیات برای نیروهاشون میگفتند.میریم...میزنیم...میگیریم...وتهش اگرفرصتی بود یک انشاءالله میگفتند.شاید جالبه بدونید.ما که خداییش هم سرشار از معنویت بودیم.برای اینکه بعد از عملیات بیرون همدیگر رو پیدا کنیم آنقدر با تکبر روی محل قرار رو به هم نشون میدادیم که در عملیات های قبل سابقه نداشت.حتی گردانهایی که قرار بود در مناطقی عملیات کنند که مردم هم زندگی میکردند به شوخی از گرفتن و حرف میزدند. من در عملیات کربلای 4 از مامور شدم به قاسم(ع) لشگر10 که قرار بود در به سمت عملیات کنه. کار ما در عملیات خیلی زیاد بود قرار بود جلوی گروهانها ، نخل ها رو با انفجار کمربندهایی که بدورش میبستند قطع کنند به نحوی که به صورت پل روی آبراهها سقوط کند و تردد نیروها به تندی صورت بگیرد و ما هم برای دقت در این ماموریت خیلی در آموزشها تلاش کرده بودیم.شب عملیات هم در مستقر بودیم که صدای تیر اندازی های پی در پی و آتش توپحانه و پدافندها نوید شروع عملیات رو میداد.من داخل خوابیده بودم و از ترس اینکه موش داخل کیسه خوابم نشه زیپ کیسه خواب رو تا زیر حلقم کشیده بودم وتازه چشمم گرم شده بود که با صدای انفجار مهیبی از خواب پریدم وبا کیسه خواب از جا بلند شدم.سرو صدای شیرجه هواپیما میومد و علی الظاهر بمب هواپیما مقابل داروخانه خیابونی که از به سمت لب شط میرفت وسط بلوار به زمین خورده بود و به اندازه یک ماشین وانت گود کرده بود. من از داخل هلال احمر بیرون اومدم و دیدم بچه هایی هم که تو مشغول استراحت بودند هم مقابل مسجد جمع شده بودند.هرچی فرمانده ها فریاد میزدند داخل ساختمونها برید کسی گوشش بدهکار نبود. دیگه از نگرانی کسی خوابش نمیبرد همه تجهیزات و حمایل ها رو بسته بودند و آماده دستور بودند که حرکت کنند.از بیرون خبر میومد که داخل آب توسط تیربارهای سنگین دشمن قلع و قم شده اند.من چون سابقه گذشتن از رو در سال گذشته و در داشتم و مجسم میکردم که غواص هنوز از بیرون نرفته زیر آتیش قرار بگیره چه اتفاقی میفته.!!!! @alvaresinchannel
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹 (ع) در دفاع مقدس از ضد انقلاب ✍️✍️✍️راوی: مردادماه سال 67 روزهای سرنوشت ساز جنگ بود .دشمن بعثی اوایل مردادماه سال67 قصد تصرف اهواز را داشت و دو سه روز بعد هم با منافقین به طمع تصرف کرمانشاه تا تهران خیز برداشت که نفس قدسی امام عزیز آنچنان شوری دربین جوانان ایجاد کرد که دشمن را از تمامی سرزمین اسلامیمان عقب زدند و اگرنبود منع امام درخصوص تعقیب دشمن بعد از خروج از مرزهای بین المللی در عرض چند ساعت رزمندگان (ع) خود را به بصره رسانده بودند. اما آن عزیز سفرکرده با توجه دادن رزمندگان به پذیرش قطعنامه به عنوان عهد شرعی، آن شیران مطیع و مقلد را آرام نمود. پرداختن به وقایع دفاع مقدس درسال آخر جنگ خود فرصت زیادی می‌طلبد اما در آخرین روزهای مرداد67 که با پرچم کومله و دمکرات جان و مال و ناموس مردم شریف کردستان را هدف گرفته بودند به طمع دست یابی به آبرو و حیثیت نداشته به ارتفاعات اطراف جاده بوکان مهاباد حمله بردند و با سوء استفاده از انتقال توان سپاه اسلام به جنوب و منطقه شمال غرب مسیر تردد هموطنان را به بوکان و مهاباد مسدود کردند. لشگر ده سیدالشهداء(ع) که هنوز از ماموریت مقابله با دشمن در و فارغ نشده بود ماموریت یافت با حمله برق آسا به پسمانده ضدانقلاب قهر اسلامی را به تفاله های استکبار بچشاند.بخشی از نیروهای لشگرسیدالشهداء خود را از به منطقه رساندند و بخشی دیگرهم از طریق از پایگاه به منطقه درگیری سرازیر شدند و در آخرین روز مردادماه 67 که مصادف با بود به دشمن حمله کردند. به علت وسعت منطقه درگیری و حضور دشمن بر روی ارتفاعات در محور مهاباد بوکان و سردشت از لشگرده سیدالشهداء(ع) به فرماندهی سردار جانباز حاج عباس قهرودی در روز اول با قاسم(ع) به مصاف دشمن رفت و رزمندگان این گردان در روز تاسوعای حسینی با کمک گرفتن از نام در کمترین زمان و با حداقل تلفات و دادن چندین مجروح بخشی از ارتفاعات منطقه را از دست ضدانقلاب بازپس گرفتند. در روز دوم عملیات که مصادف بود با روز با ورود گردان علیه السلام به منطقه درگیری با ضد انقلاب ،این جرثومه های فساد فرار را بر قرار ترجیح دادند وبا دادن تلفات فراوان از منطقه متواری شدند در این عملیات تعدادی از رزمندگان لشگر ده سیدالشهداء به شهادت رسیدند. با نفوذ ضدانقلاب در کادر درمانی بیمارستان شهر بوکان تعدادی از مجروحین این عملیات به علت عدم رسیدگی در ظهر عاشورای در محوطه بیمارستان به شهادت رسیدند. (ع) با اعزام 20 به گردان‌های عمل کننده در این عملیات شرکت نمود و با دادن در این حماسه سهیم بود . در روز اول این عملیات در روز مجروح گردید و به علت عدم رسیدگی و خونریزی شدید در در محوطه بیمارستان به شهادت رسید و با گردان زهیر (ع) به دشمن حمله برد و با گلوله ضدانقلاب در روز عاشورا به شهادت رسید. شهیدان این عملیات آخرین شهدای عملیاتی لشگرده سیدالشهداء(ع) نام گرفتند. 🍃🌹 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 @alvaresinchannel
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹 (ع) در دفاع مقدس از ضد انقلاب ✍️✍️✍️راوی: مردادماه سال 67 روزهای سرنوشت ساز جنگ بود .دشمن بعثی اوایل مردادماه سال67 قصد تصرف اهواز را داشت و دو سه روز بعد هم با منافقین به طمع تصرف کرمانشاه تا تهران خیز برداشت که نفس قدسی امام عزیز آنچنان شوری دربین جوانان ایجاد کرد که دشمن را از تمامی سرزمین اسلامیمان عقب زدند و اگرنبود منع امام درخصوص تعقیب دشمن بعد از خروج از مرزهای بین المللی در عرض چند ساعت رزمندگان (ع) خود را به بصره رسانده بودند. اما آن عزیز سفرکرده با توجه دادن رزمندگان به پذیرش قطعنامه به عنوان عهد شرعی، آن شیران مطیع و مقلد را آرام نمود. پرداختن به وقایع دفاع مقدس درسال آخر جنگ خود فرصت زیادی می‌طلبد اما در آخرین روزهای مرداد67 که با پرچم کومله و دمکرات جان و مال و ناموس مردم شریف کردستان را هدف گرفته بودند به طمع دست یابی به آبرو و حیثیت نداشته به ارتفاعات اطراف جاده بوکان مهاباد حمله بردند و با سوء استفاده از انتقال توان سپاه اسلام به جنوب و منطقه شمال غرب مسیر تردد هموطنان را به بوکان و مهاباد مسدود کردند. لشگر ده سیدالشهداء(ع) که هنوز از ماموریت مقابله با دشمن در و فارغ نشده بود ماموریت یافت با حمله برق آسا به پسمانده ضدانقلاب قهر اسلامی را به تفاله های استکبار بچشاند.بخشی از نیروهای لشگرسیدالشهداء خود را از به منطقه رساندند و بخشی دیگرهم از طریق از پایگاه به منطقه درگیری سرازیر شدند و در آخرین روز مردادماه 67 که مصادف با بود به دشمن حمله کردند. به علت وسعت منطقه درگیری و حضور دشمن بر روی ارتفاعات در محور مهاباد بوکان و سردشت از لشگرده سیدالشهداء(ع) به فرماندهی سردار جانباز حاج عباس قهرودی در روز اول با قاسم(ع) به مصاف دشمن رفت و رزمندگان این گردان در روز تاسوعای حسینی با کمک گرفتن از نام در کمترین زمان و با حداقل تلفات و دادن چندین مجروح بخشی از ارتفاعات منطقه را از دست ضدانقلاب بازپس گرفتند. در روز دوم عملیات که مصادف بود با روز با ورود گردان علیه السلام به منطقه درگیری با ضد انقلاب ،این جرثومه های فساد فرار را بر قرار ترجیح دادند وبا دادن تلفات فراوان از منطقه متواری شدند در این عملیات تعدادی از رزمندگان لشگر ده سیدالشهداء به شهادت رسیدند. با نفوذ ضدانقلاب در کادر درمانی بیمارستان شهر بوکان تعدادی از مجروحین این عملیات به علت عدم رسیدگی در ظهر عاشورای در محوطه بیمارستان به شهادت رسیدند. (ع) با اعزام 20 به گردان‌های عمل کننده در این عملیات شرکت نمود و با دادن در این حماسه سهیم بود . در روز اول این عملیات در روز مجروح گردید و به علت عدم رسیدگی و خونریزی شدید در در محوطه بیمارستان به شهادت رسید و با گردان زهیر (ع) به دشمن حمله برد و با گلوله ضدانقلاب در روز عاشورا به شهادت رسید. شهیدان این عملیات آخرین شهدای عملیاتی لشگرده سیدالشهداء(ع) نام گرفتند. 🍃🌹 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 @alvaresinchannel
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹 (ع) در دفاع مقدس از ضد انقلاب ✍️✍️✍️راوی: مردادماه سال 67 روزهای سرنوشت ساز جنگ بود .دشمن بعثی اوایل مردادماه سال67 قصد تصرف اهواز را داشت و دو سه روز بعد هم با منافقین به طمع تصرف کرمانشاه تا تهران خیز برداشت که نفس قدسی امام عزیز آنچنان شوری دربین جوانان ایجاد کرد که دشمن را از تمامی سرزمین اسلامیمان عقب زدند و اگرنبود منع امام درخصوص تعقیب دشمن بعد از خروج از مرزهای بین المللی در عرض چند ساعت رزمندگان (ع) خود را به بصره رسانده بودند. اما آن عزیز سفرکرده با توجه دادن رزمندگان به پذیرش قطعنامه به عنوان عهد شرعی، آن شیران مطیع و مقلد را آرام نمود. پرداختن به وقایع دفاع مقدس درسال آخر جنگ خود فرصت زیادی می‌طلبد اما در آخرین روزهای مرداد67 که با پرچم کومله و دمکرات جان و مال و ناموس مردم شریف کردستان را هدف گرفته بودند به طمع دست یابی به آبرو و حیثیت نداشته به ارتفاعات اطراف جاده بوکان مهاباد حمله بردند و با سوء استفاده از انتقال توان سپاه اسلام به جنوب و منطقه شمال غرب مسیر تردد هموطنان را به بوکان و مهاباد مسدود کردند. لشگر ده سیدالشهداء(ع) که هنوز از ماموریت مقابله با دشمن در و فارغ نشده بود ماموریت یافت با حمله برق آسا به پسمانده ضدانقلاب قهر اسلامی را به تفاله های استکبار بچشاند.بخشی از نیروهای لشگرسیدالشهداء خود را از به منطقه رساندند و بخشی دیگرهم از طریق از پایگاه به منطقه درگیری سرازیر شدند و در آخرین روز مردادماه 67 که مصادف با بود به دشمن حمله کردند. به علت وسعت منطقه درگیری و حضور دشمن بر روی ارتفاعات در محور مهاباد بوکان و سردشت از لشگرده سیدالشهداء(ع) به فرماندهی سردار جانباز حاج عباس قهرودی در روز اول با قاسم(ع) به مصاف دشمن رفت و رزمندگان این گردان در روز تاسوعای حسینی با کمک گرفتن از نام در کمترین زمان و با حداقل تلفات و دادن چندین مجروح بخشی از ارتفاعات منطقه را از دست ضدانقلاب بازپس گرفتند. در روز دوم عملیات که مصادف بود با روز با ورود گردان علیه السلام به منطقه درگیری با ضد انقلاب ،این جرثومه های فساد فرار را بر قرار ترجیح دادند وبا دادن تلفات فراوان از منطقه متواری شدند در این عملیات تعدادی از رزمندگان لشگر ده سیدالشهداء به شهادت رسیدند. با نفوذ ضدانقلاب در کادر درمانی بیمارستان شهر بوکان تعدادی از مجروحین این عملیات به علت عدم رسیدگی در ظهر عاشورای در محوطه بیمارستان به شهادت رسیدند. (ع) با اعزام 20 به گردان‌های عمل کننده در این عملیات شرکت نمود و با دادن در این حماسه سهیم بود . در روز اول این عملیات در روز مجروح گردید و به علت عدم رسیدگی و خونریزی شدید در در محوطه بیمارستان به شهادت رسید و با گردان زهیر (ع) به دشمن حمله برد و با گلوله ضدانقلاب در روز عاشورا به شهادت رسید. شهیدان این عملیات آخرین شهدای عملیاتی لشگرده سیدالشهداء(ع) نام گرفتند. 🍃🌹 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 @alvaresinchannel