18.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حماسه عملیات محرم
تشییع پیکر پاک ۳۷۰ شهید در اصفهان
۲۵ آبانماه ۱۳۶۱
33.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊🕊🕊 #شهادت قسمت ما می شد، ای کاش ....
🍃♦️۲۵ آبان روز حماسه ایثار مردم اصفهان گرامی باد
♦️تشییع ۳۷۰ شهید عملیات محرم در سال ۱۳۶۱ از میدان امام اصفهان تا گلستان شهدا
(1) عملیات محرم.ogg
2.31M
🎙 تشریح عملیات محرم از زبان یکی از فرماندهان لشکر امام حسین(ع)
🎤برادر محمد رضا ابوشهاب
#قسمت_اول
(2) عملیات محرم.ogg
1.35M
🎙 تشریح عملیات محرم از زبان یکی از فرماندهان لشکر امام حسین(ع)
🎤برادر ابوشهاب
#قسمت_دوم
(3) عملیات محرم.ogg
2.18M
🎙 تشریح عملیات محرم از زبان یکی از فرماندهان لشکر امام حسین(ع)
🎤برادر ابوشهاب
#قسمت_سوم
(4) عملیات محرم.ogg
3.02M
🎙 تشریح عملیات محرم از زبان یکی از فرماندهان لشکر امام حسین(ع)
🎤برادر ابوشهاب
#قسمت_چهارم
(5) عملیات محرم.ogg
2.45M
🎙 تشریح عملیات محرم از زبان یکی از فرماندهان لشکر امام حسین(ع)
🎤برادر ابوشهاب
#قسمت_پنجم
27.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #فیلم / تصاویر دیدنی از رزمندگان لشگر ۱۴ امام حسین (ع) در منطقه عملیاتی
(دوربین، تصویر شهید خرازی، فرمانده لشکر و و ابوشهاب، جانشین او را نیز به تصویر کشیده)
🌿 #سرزمین_نور؛ همانجا که مهبط فرشتگان الهی بود و فضای آن آکنده از عطر بهشت
دوران #دفاع_مقدس 💕
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈
#نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
🌴 کانال #دفاع_مقدس :
روایتگر رویدادهای جنگ
.... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
#دهه۶۰
#نماز_شب_برای_رزمنده_واجب_است!
🌷جانباز دلاور جواد فرزامیان که دستش را به گردنم انداخته، در اولین اعزام به جبهه در شانزده سالگی (آبان ماه سال شصت) در قطار گفت که در جبهه نماز شب برای رزمنده واجب است. به اهواز رسیدیم و در مسجد جزایری واقع در خیابان امام خمینی و بازار برای مدتی مستقر شدیم. جواد اولین نصف شب مرا برای نماز شب بیدار کرد. خوابآلود و در تاریک رفتم وضو گرفتم. خواب از سر و رویم میبارید.
🌷به مسجد آمدم و درحالیکه غالب توجه ذهنم به خواب بود، ایستادم به نمازشب درحالیکه نمیدانستم چند رکعت است. گاهاً در حمد چشمهایم بسته میشد؛ وقتی قنوت گرفتم سایههایی را در اطرافم میدیدم که به رکوع و سجده میروند. به خود میگفتم حالا مرا هم میبینند و کیف میکردم و قربه الی الله تبدیل شد به قربه الی افراد.
🌷در آن حال یک نفر آمد و گفت: برادر قبله را اشتباهی ایستادی! و ۱۸۰ درجه مرا چرخاند. از خجالت عرق از پیشانیام جاری بود. زود نماز را تمام کردم و سریع رفتم زیر پتو و آن را به سرم کشیدم. خُب نوجوانی و بیتجربگی این حرفها را هم داشت. یادش بخیر آن زمان فرماندهمان علی تجلایی بود و اسم گردانمان شهید مدنی و شهید قاضی بود.
راوی: رزمنده دلاور مهدی قلی رضایی
📚 کتاب "لشکر خوبان"
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🌷 سردار گمنام جنگ، علی تجلایی، صبحدم روز ۲۹ بهمن ۶۳ ، عازم جبهه شد و قبل از حرکت همسرش را به حضرت فاطمه (س) قسم داد و حلالیت طلبید و گفت: مرا حلال کنید. من پدر خوبی برای بچهها و همسر خوبی برای شما نبودهام . حالا پیش خدا میروم ... . مطمئنم که دیگر برنمیگردم. همیشه میگفت: « خدا کند جنازه من به دست شما نرسد.» گفتم : چرا؟ گفت: برادران، بسیار به من لطف دارند و میدانم که وقتی به مزار شهیدان میآیند، اول به سراغ من خواهند آمد اما قهرمانان واقعی جنگ، شهیدان بسیجیاند. دوست ندارم حتی به اندازه یک وجب از این خاک مقدس را اشغال کنم. تازه اگر جنازه ام به دستتان برسد یک تکه سنگ جهت شناسایی خودتان روی مزارم بگذارید و بس.
┄┅☫🇮🇷 دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی
.... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
#دهه۶۰