eitaa logo
انجمن راویان فتح البرز
276 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
3هزار ویدیو
279 فایل
فعال در عرصه روایتگری و راهیان نور ارتباط با ادمین @saleh425
مشاهده در ایتا
دانلود
🔼🌹 شهید علی کبودوندی شهید مدافع وطن
🥀دست نوشته شهید عزیز🥀 🕊علی کبودوندی🕊 | 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
🔶 شرط شهید شدن، شهید بودن است... 📝دفترچه مراقبه شهید مدافع وطن علی کبودوندی | 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀 23 اردیبهشت ماه 1365 در سالگرد یاد و خاطره تنها شهید را در این عملیات گرامی میداریم🌷 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 تخریبچی شهید شهادت 23 اردیبهشت 1365 منطقه عملیاتی یاد و خاطره شهدا را گرامی میداریم @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 مقابل گلوله تانک بخوانید عملیات شرهانی اردیبهشت 1365 ✍🏿✍🏿 به روایت خادم حسینی بهار سال 1365 بود که دشمن در هجومش که به عملیات دفاع متحرک معروف شد به خطوط نبرد ما در جنوب حمله کرد و لشگر سیدالشهداء (ع) را برای مقابله با پیشروی و مقابله با حمله دشمن ماموریت دادند. لشگر مامور به مقابله با لشگر طلایی دشمن در منطقه شرهانی شد. گردان حضرت علی اکبر علیه‌السلام به خط زده بود و الحاق با گردان دیگر حاصل نشده بود و تقریبا گردان در محاصره قرار گرفته بود. عملیات از اول شب شروع شده بود. درگیری خیلی سختی بوجود آمده بود و کار گره خورده بود. تمام نیروهای گردان علی اکبر علیه‌السلام در آستانه شهادت یا اسارت بودند. چیزی به سپیده صبح نمانده بود. من به عنوان فرمانده گردان حضرت زینب(س) رفته بودم قرارگاه لشگر که از حاج علی فضلی کسب تکلیف کنم. نیروهایم در منطقه دیگری در حال انجام ماموریت بودند. دقیقا همان لحظه که من در قرارگاه بودم، لحظات بحرانی بود. چهار پنج ساعت از درگیری شدید گردان علی‌اکبر علیه‌السلام می‌گذشت. برای فرمانده تیپ لحظات سختی بود. او باید تصمیم می‌گرفت که چه کار کند. ناامیدی بر همه ما مستولی شده بود و هیچکس راه نجاتی را برای گردان علی اکبر در ذهنش نبود. دقیقا همان لحظات، یکباره حاج علی فضلی تصمیمش را گرفت. بلند شد ایستاد و خطاب به آن حدود ۲۰ نفری که در محل قرارگاه حضور داشتند، گفت: همگی آماده شوید برویم بزنیم به خط! ما باید خودمان این گردان را از محاصره دربیاوریم و صحنۀ جنگ را عوض کنیم. سر و صدای همه بلند شد. مسئول ادوات، مسئول توپخانه، مسئول بهداری، مسئول اطلاعات، فرمانده گردانهایی که آنجا بودند و… همه شروع کردند به مخالفت. همه می‌گفتند: حاج آقا! شما بمان. ما می‌زنیم به خط. حاج علی اما قبول نکرد و گفت: نه. بنظرم می‌رسد که الان باید خودمان وارد صحنۀ جنگ شویم. هرچه بقیه اصرار می‌کردند، بی فایده بود. یکی دو نفر، که بعدها خودشان به شهادت رسیدند، رفتند جلو و دستهای حاج علی را گرفتند تا مانع رفتنش شوند، اما او با سماجت، دست آنها را پس زد و رفت سوار ماشین شد. حاج علی به راننده گفت: حرکت کن راننده هم مثل بقیه، نمی‌خواست ایشان را به خط مقدم ببرد. گفت: من نمی‌روم حاج آقا! حاج علی هم راننده را کنار زد و با آنکه یک چشمش جانباز بود و بخصوص در تاریکی خوب نمی‌دید، خودش نشست پشت فرمان و ماشین را روشن کرد. فرماندهان که دیدند، نمی‌توانند جلودار ایشان شوند، خودشان را رساندند و سریع پریدند توی ماشین تا حداقل همراهی‌‌اش کنند. من هم ازجملۀ کسانی بودم که پریدم پشت ماشین و حاج علی فضلی هم شروع کرد به رانندگی و رفت تا دل آتش. درگیری خیلی شدید بود… هوا کم کم داشت روشن می‌شد. حاج علی با همان یک چشم و دید محدودش، می‌تازید و می‌زد به قلب دشمن. همین طور که مسیر ناهموار و پر از پستی و بلندی را پیش می‌رفتیم، در حین بالا رفتن از تپه با همان تویوتا بودیم که از روبرو هم تانک دشمن مقابلمان قرار گرفت. لولۀ تانک درست مقابلمان بود. شلیک هم کرد اما چون تویوتا پایین تر از آن بود، بهمان اصابت نکرد. حتی در همان لحظات هم ذره‌ای ترس در وجود حاج علی وجود نداشت. ما هم وقتی صحنۀ مواجهۀ تویوتا با تانک را دیدیم، دست به کار شدیم و هرکسی با هر چه که به دستش رسید، شروع کرد تیراندازی به سمت تانک و توانستیم به مدد شجاعت سردار فضلی و به فضل خدا، آن تانک و تانک‌های بعدی را منهدم کنیم. در طول آن ۲۰ دقیقه که شاید ۲۰ بار درگیری شدید از همه جهت داشتیم، حتی لحظه‌ای تردید و ناامیدی در چهرۀ فرمانده تیپ ندیدیم. و به این ترتیب، معبری باز شد و باقیماندۀ نیروهای گردان علی اکبر علیه‌السلام را توانستیم بکشیم عقب. @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 شهید عزت الله اوضح اطلاعات عملیات لشگر 10 ....................... 23 اردیبهشت ماه 1367 بود 🔷 لشگر10 مشغول شناسایی منطقه بودند حد لشگر 10 یال ها و شیارهای ارتفاع شیخ محمد مشرف به شهر ماووت بود و شهید عزت اوضح هم مدام بین دیدگاه لشگر و مقر با موتور در رفت و آمد بود و تردد و جابجایی دشمن را رصد میکرد که در اثر اصابت خمپاره 120 دشمن در نزدیکی موتور و اصابت ترکش به صورت و سر به شهادت رسید و همراهش به شدت مجروح شد. ✅ 36 سال از شهادتش میگذرد و یاد او را گرامی میداریم با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد(ص) @alvaresinchannel
عزت الله اوضح شهادت 23 اردیبهشت 1365 منطقه عملیات بیت المقدس6 در شب 🔷یادش بخیر روز 19 بهمن 1364 قرار بود بچه های اطلاعات و عملیات و تخریب هم کمک کنند به گروهان غواص لشگر10 تا خط دشمن در بشکند... همه نگران بودند... رودخانه اروند مقابل ما بود با همه عظمت و هیبتش... فقط با گریه میبایستی از مسیر عبور کنی... این دستنوشته حال اون روز حماسه سازان اروند است... @alvaresinchannel
باسلام به لطف الهی وعنایات حضرات معصومین،ونظر خاص شهدای گرانقدر دفاع مقدس،مدافعین حرم اولین جلسه هیات محبان اهل‌بیت‌، رهروان شهدا ،در محل خانه شهید آستان مقدس امزاده گان محمد (علیه السلام )وسکینه خاتون (سلام الله علیها) راس ساعت ۱۸ با قرائت دعای پر فیض زیارت عاشورا ،باسخنرانی حجت السلام حسنی(طلبه بسیجی) ومداحی حاج مهدی جعفری با حضور علاقمندان به سیدالشهدا ومکتب شهدابرگزار گردید،درحین مراسم ایستگاه صلواتی جهت پذیرایی از مهمانها وزائرین برقرار بود، مراسم هیات با اقامه نماز جماعت در صحن حرم امامزادگان علیهم السلام به پایان رسید،از دوستان داران اهل بیت علیهم السلام وعاشقان شهدای گرانقدر دعوت بعمل می آید در این مراسم معنوی شرکت فرمایید،برادرتان رشید نصیرپور🌷🇮🇷🌷