#روز_شمار_شهادترسولخدا (۱۹)
#تبری #عقد_اخوت
⁉️❔در روز شنبه ۲۶ صفر سال ۱۱ هجری قمری ، ۹ خرداد سال ۱۱ هجری شمسی ، ۲۵ می سال ۶۳۲ میلادی چه اتفاقی افتاد؟؟
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
❗️با وجود آنکه بسیاری از توطئه گران به اصرار پیامبر صلی الله علیه و آله و با دستور مستقیم آن حضرت ، در محل استقرار سپاه اسامه حاضرند ،اما از حرکت این لشکر خبری نیست!!
✖️بار دیگر در لشکرگاه جُرف - محل استقرار سپاه - اعتراض و سر و صدا به پا خاسته است :
«چگونه این جوان را فرماندهٔ مهاجران اول و پیشتاز در اسلام قرار داده اند؟!»
برخی به اعتراض صدا را بلند می کنند و عده ای دیگر به دفاع از اسامه سخن میگویند ..
روشن است که اعتراض کنندگان اصلی و بعضاً برخی از پاسخ دهندگان ، همانا مهاجرین پیشتاز در اسلام هستند!!
در بین اعتراض کنندگان نام «عیّاش بن ابی رَبیعه» که از انصار است به چشم می خورد ؛ او از هم پیمانان #صحیفه_ملعونه دوم است ؛
پس از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله نام این فرد را بین حمله کنندگان به خانهٔ حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها میبینیم!
و کسی که در برابر عیّاش بن ابی رَبیعه میایستد و از اسامه دفاع می کند ، «عمر بن خطاب» است
به هر روی این جنگ زرگری ، توقف سپاه را به همراه دارد ؛
👈👈 سپاهیان - که در عمل همان اهل سقیفه هستند - برای تعیین تکلیف از سپاه خارج شده ، به نزد پیامبر بر میگردند.
🔻خبر به پیشگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله میرسد ؛ تاریخ حکایت می کند که پیامبر بسیار آزرده میشوند ؛ در حالی که از شدت درد دستمالی بر سر بسته و قطیف ای بر دوش افکنده بودند ، بر میخیزند ، به کمک دیگران و به سختی خود را به مسجد میرسانند ؛
پس از حمد و ثنای الهی ، از فرماندهی اسامه دفاع میکنند و در انتها متخلفان از سپاه اسامه را از رحمت الهی دور میدانند و آنان را با عبارت زیر لعنت میکنند:
💠 «لَعَنَ اللّهُ مَن تَخَلَّفَ عَن جَيشِ اسامة.»
💠 لعنت خدا است بر هر کس که از شرکت در سپاه اسامه سرباز زند .
آن گاه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمان به حرکت سپاه میدهند ؛ این فرمان چند بار تکرار میشود (۱).
کسانی که قرار بود با اسامه حرکت کنند ، گروه گروه با پیامبر وداع کردند و در جُرف به دیگرِ سپاهیان ملحق شدند
نهایتاً این سپاه امروز نیز حرکت نخواهد کرد!!
✅🔚در همین ایام - و شاید در همین روز - داستانی شگرف تحقق مییابد:
رسول خدا صلی الله علیه و آله که حالشان مساعد نیست , به صورتی که گویا قصد وصیتی خاص دارند ؛ به اطرافیان میفرمایند:
💠 «برادرم را فرا خوانید! »
⚠️ #عایشه ، همسر پیامبر صلی الله علیه و آله که میپندارد رسول خدا صلی الله علیه و آله آخرین لحظات عمر خویش را میگذرانند ،
پدر خویش ابوبكر بن ابی قحافه را - که هم اینک باید در سپاه اسامه باشد - فرا میخواند!
پیامبر با دیدن ابوبکر روی بر می تابانند و میفرمایند:
💠 «برادرم را فراخوانید! »
⚠️ بار دیگر علیرغم آگاهی کامل از مقصود ایشان ، #حفصه ، فرزند عمر بن خطاب ، پدر خویش را صدا میزند!!
پیامبر این بار نیز از حضور عمَر اظهار نارضایتی میکنند و با ناراحتی کامل میفرمایند:
💠 «برادرم را بخوانید! »
ام سلمه همسر نیکوکار پیامبر صلی الله علیه و آله در اعتراض به این رفتار میگوید:
🔸برادر رسول خدا ، علی را فراخوانید که پیامبر جز او کس دیگری را نمیخواهد .(۲)
عایشه نیز به صدا در می آید:
وای بر شما !! آری , او جز علی را نمی خواهد .(۳)
امیرمومنان علیه السلام به نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله می آیند؛ در همین مجلس ، هزار هزار باب علم بر امیر مومنان گشوده میشود و سینهء علوی پذیرای دانشهای بی پایان نبوی میگردد؛
در پی این ماجرا امیرالمؤمنین علیه السلام از نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله خارج میشوند ؛ مردم که متوجه شرایط ویژه این حضور گشته اند ، نگران به سراغ امیر مومنان علیه السلام میروند و در این میان , ابوبکر و عمر نیز که حوادث را زیر نظر دارند ، میپرسند:
رفیق تو به تو چه گفت ؟!
پاسخ می شنوند که:
💠 «هزار هزار باب علم بر من گشوده شد.»
نگاه پر ابهام آن دو بر امیرمؤمنان علیه السلام دوخته شده است . (۴)
--------------------
1⃣ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ۵۲/۶
2⃣ جواهر المطالب ۱۷۵/۱ ؛ ینابیع الموده ۱۶۳/۲ (از منابع اهل تسنن)
3⃣ مناقب خوارزمی ص۶۸ ؛ الدر النظیم ص۱۹۴ (از منابع اهل تسنن)
4⃣ بحارالانوار ۴۶۳/۲۲
➖➖➖➖➖
#روز_شمار_شهادترسولخدا (۱۸)
#حدیث_ثقلین #پیشگویی
#شهادت حضرت زهرا (۲۳۲)
⁉️❔در روز جمعه ۲۵ صفر سال ۱۱ هجری قمری ، ۸ خرداد سال ۱۱ هجری شمسی ، ۲۴ می سال ۶۳۲ میلادی چه اتفاقی افتاد؟؟
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
امروز هم چنان پیامبر صلی الله علیه و آله در بستر بیماری اند ، اما به نظر میرسد حال عمومی ایشان از روزهای قبل بهتر شده است ؛
گروهی از صحابه ، برای عیادت ایشان آمده اند ؛ عمار یاسر میپرسد :
🔸 «پدر و مادرم به فدای شما ، در فقدان شما چه کسی غسل شما را به عهده خواهد گرفت؟»
رسول خدا صلی الله علیه و آله با اشاره به امیرالمؤمنین علیه السلام که در آنجا حضور دارند ، میفرمایند:
💠 «این علی ؛ و او را در این کار ملائكه یاری خواهند کرد.»
...آنگاه ایشان پس از سفارش به اموری چند ، بلال را مأمور نمودند تا مردم را در مسجد جمع کند .(۱) پیامبر صلی الله علیه و آله در حالیکه سر خویش را به عمامه ای بستهاند و بر عصایی تکیه نموده اند ، بر منبر میروند و میفرمایند :
💠 «ای اصحاب ! چگونه پیامبری برای شما بودم ؟ آیا در میان شما جنگ و جهاد ننمودم ؟ آیا دندان های من شکسته نشد؟ آیا خون بر چهره ام جاری نگشت؟ آیا من از سوی نادانان قوم دچار سختی و گرفتاری نشدم؟ آیا من [ در کنارتان نبودم و از شدت گرسنگی همانند شما] سنگ بر شکم نبستم؟»
همهٔ اهل مسجد میگویند : آری ؛
در پی این ماجرا , پیامبر صلی الله علیه و آله میفرمایند:
💠 «هیچ پیامبری نمیمیرد ، مگر اینکه ارثیه ای از خود بر جای میگذارد ؛ همانا من در میان شما دو ثقل گرانبها باقی میگذارم: کتاب خدا و عترت خود را.»
رسول خدا ، پس از ایراد این خطبه و سفارش به حرکت سپاه اسامه به منزل همسر نیکوکار شان «ام سلمه» میروند ؛
در حالیکه زیر لب برای مسلمانان دعا میکردند و از خداوند برای آنها آمرزش میطلبند
اندکی بعد حضرت صدیقه سلام الله علیها به دیدار رسول خدا صلی الله علیه و آله میآیند ؛
آن حضرت از فراق پدر ، محزون و اندوهگین هستند؛
رسول خدا با سخنان خویش آن بانوی الهی را تسکین میدهند ؛ گویا در همین ملاقات است که رسول خدا صلی الله علیه و آله دختر خویش را بشارت میدهند :
💠 «به زودی به من ملحق خواهی شد.»
به هنگام غروب ، نماز جماعت به امامت امیر مؤمنان علیه السلام در مسجد تشکیل میشود؛
در انتهای شب ، رسول خدا صلی الله علیه و آله با تکیه بر امیرالمؤمنین علیه السلام - از خانهٔ ام سلمه - به منزل شخصی خویش میروند ؛
در آن جا حضرت صدیقهٔ طاهره علیهاالسلام و فرزندانشان علیهم السلام در انتظار رسول خدا هستند؛ ...اندکی بعد عزرائیل و جبرئیل نیز برای عرض ارادت ، با اجازه وارد خانه میشوند؛
🔻در انتهای امروز يا روز بعد - شنبه ۲۶ صفر -
امیرمؤمنان علیه السلام ، عباس عموی پیامبر صلی الله علیه و آله و فرزندش فضل ، وارد خانهٔ رسول خدا میشوند و میگویند :
ای رسول خدا ! اهل مدینه و انصار در مسجد جمع شدهاند و از زن و مرد بر شما گریه میکنند.
🔻رسول خدا صلی الله علیه و آله با کمک امیرالمؤمنین و فضل بلند میشوند - و در حالی که سر خویش را بسته و رواندازی بر خویش انداخته بودند - از خانه خارج شده ، به مسجد میروند ؛
...در آنجا پس از حمد و ثنای الهی ،
این چنین با انصار سخن می گویند :
💠 «ای مردم ! اگر کسی قبل از من حیات جاویدان داشت ، من نیز میداشتم ؛ همانا من با پروردگارم ملاقات میکنم و در میان شما دو یادگار باقی میگذارم که اگر به آنها چنگ زنید , هرگز گمراه نمیشوید :
کتاب خدای متعال … و عترت و اهل بیتم …»
در این خطبه رسول خدا علیه و علی آله السلام ، #حدیث_منزلت را نیز یادآور میشوند ، و حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها را «حجاب خداوندی» میدانند ؛
و خانهٔ آن بانوی الاهی را خانهٔ خویش ، و درِ آن خانه را درِ خانه نبوت میشمرند؛
▪ به گواهی تاریخ این آخرین باری است که پیامبر با پای خویش - و به سختی - به مسجد می آیند ؛ از این پس ایشان جز با کمک دیگران ، توان حضور در مسجد را نخواهد داشت؛
---------------------
1⃣ الامالی صدوق , صص۷۳۲،۷۳۳ ؛ روضة الواعظين ١٨٤،١٨٥/١ ؛ بحارالانوار ٥٠٧/٢٢
پ.ن: «حجاب» یعنی واسـطه؛ و پیامبرصـلی الله علیه و آله و سـلم و اهلبیت گرامیاش علیهمالسلام چون واسـطه بین خدا و خلق هستند، حجاب خدا میان او و خلقش میباشـند.
➖➖➖➖
#روز_شمار_شهادترسولخدا
⁉️❔در روز دوشنبه ۲۸ صفر سال ۱۱ هجری قمری ، ۱۱ خرداد سال ۱۱ هجری شمسی ،۲۷ می سال ۶۳۲ چه اتفاقی افتاد؟؟
⬛️💔عظم الله اُجورنا و اجورکم بذکری استشهاد خاتم الانبیاء وأبیالزهراء محمد المصطفی صلی الله علیه و آله و رزقنا الله و إياكم زیارته و زیارة اهل بیته عليهم السلام في الدنیا و شفاعتهم في الآخرة.
(📸 اسکن الحاقی : قول اصح و مشهور نزد شیعه در شهادت رسول رحمت صلی الله علیه و آله ۲۸ صفر است)
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔻 اذانِ بلال ، مردم را برای خواندن نماز صبح به سوی مسجد میکشاند ؛
در طی 3 روز گذشته بیشتر «امیرالمومنین علیه السلام» و در برخی موارد «فضل بن عباس» , پسر عموی نبی خدا صلی الله علیه و آله ، امام جماعت بوده اند .
❗️امروز صبح در میان تعجب حاضران , ابوبکر وارد مسجد شده و به جایگاه امام جماعت میرود!!!
👈👈صُهَيب دقایقی پیش به ابوبکر اطلاع داده بود که پیامبر به علت شدت یافتن بیماری ، نمی توانند در مسجد حاضر شود ؛
روشن است که فرستندهء این پیام ، همسر پیامبر صلی الله صلی الله علیه و آله ،
#عایشه است!
ابوبکر نیز که در گوشه ای منتظر این خبر بود ، پس از ورود به مسجد نماز را آغاز میکند!
با برنامه ای از پیش تعیین شده ، عمر , ابوعبیده , سالم غلام ابوحذیفه , صهیب و چند نفر دیگر که ابوبکر را همراهی میکردند به او اقتدا میکنند ؛
اهل مسجد می دانند که همگی این افراد باید در سپاه اسامه باشند!
نگرانی در چشمهای حاضران موج میزند ، و بلال خبر این نماز جماعت را به رسول خدا صلی الله علیه و آله میرساند ؛
پیامبر از شنیدن این خبر ناراحت میشوند و به سختی از جای برمیخیزند ؛
امیرالمومنین علیه السلام و فضل بن عباس زیر بازوان حضرت را میگیرند و پیامبر - در حالیکه پای مبارکشان بر زمین کشیده می شود - وارد مسجد شده , به سوی جایگاه امام جماعت حرکت میکنند ،
رسول خدا صلی الله علیه و آله , ابوبکر را کنار میزنند و خود نماز را ، نشسته برگزار مینمایند و مسلمانان به ایشان اقتدا میکنند ؛
❌ #عایشه ماجرا را به گونه ای دیگر بازگو میکند :
❗️در یک جا ادعا میکند که پیامبر صلی الله علیه و آله نه تنها از خانه خارج نشده اند ، بلکه ، از داخل خانه با دیدن نماز ابوبکر خوشحال نیز گشته اند.
❗️او در جای دیگر میگوید : پیامبر از خانه خارج شدند و با لبخند و اظهار رضایت در برابر مسلمانان نشستند و نماز جماعت به امامت ابوبکر را تماشا کردند.
❗️همو در جای دیگر میگوید : ابوبکر با دیدن پیامبر صلی الله علیه و آله میخواست نماز را بشکند ، اما پیامبر مانع میشود و در جلوی ابوبکر ، نماز را شروع می کنند ، ابوبکر به پیامبر اقتدا می کند و مردم نیز به ابوبکر از قبل اقتدا کرده بودند!!!
❗️و نیز می گوید : پیامبر صلی الله علیه و آله پشت ابوبکر مینشیند و نماز را به ابوبکر اقتدا می کند.
❗️و یا پیامبر در کنار ابوبکر به صورت نشسته و فرادا نماز میخوانند.
❗️و یا ......(۱)
💯 روشن است که عایشه داستان های فوق را با توجه به مخاطبان ،
به صورت های گوناگون نقل کرده است ؛
وجه مشترک تمامی حکایت های فوق
- که دختر خلیفهء اول بر آن تأکید دارد -
رضایت پیامبر از نماز و در نتیجه خلافت ابوبکر است!!!
عایشه تلاش دارد که نشان دهد امام جماعتِ این نماز خاص ، جانشین رسول خدا صلی الله علیه و آله را مشخص خواهد کرد!!!
#روز_شمار_شهادترسولخدا
#پیشگویی
⁉️❔در روزهای یکشنبه ، دوشنبه ، سه شنبه ۲۰ ، ۲۱ و ۲۲ صفر سال ۱۱ هجری قمری ؛ ۳ ،۴ ، ۵ خرداد سال ۱۱ هجری شمسی ؛ ۱۹ ، ۲۰ و ۲۱ می سال ۶۳۲ میلادی چه اتفاقی افتاد؟؟
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔸پیامبر صلی الله علیه و آله این ۳ روز را در منزل خویش و در بستر بیماری گذرانیده اند و جز برای برخی نمازهاى جماعت از خانه خارج نمیشوند؛
در همین ایام - که پیامبر در منزل خویش دوران بیماری را سپری می کردند - امیر مؤمنان علیه السلام و گروهی از اصحاب در کنار آن حضرت نشسته بودند ؛ برخی اشک می.ریختند ، عده ای نگران بر پیامبر صلی الله علیه و آله نظر افکنده بودند و همگی اظهار ناراحتی مینمودند؛
⚠️ به نظر میرسد که عده ای از توطئه گران نیز در اطراف پیامبر صلی الله علیه و آله حضور دارند تا از اخبار داخل منزل پیامبر و وضعیت ایشان بی اطلاع نباشند!
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله برای آنکه حجت را بر مردمان سست عهد و به خصوص این گروه سیاست باز تمام کنند - با ایهام و اشاره - میفرمایند :
💠 «چهره هایی روشن گردید و چهره هایی سیاه شد ، قومی سعادتمند شدند و دیگران شقاوت پیشه کردند.»
آنگاه در فضیلت اصحاب کسا سخن گفتند و با اشاره به ثقلین ، رفتار ظالمان نسبت به این دو ثقل و یادگار را ،چنین بازگو کردند :
💠 «[ظالمان] ثقل اول را پاره کردند و ثقل دیگر را کنار زدند ؛ حساب اینان با خداوند است و هر بنده ای در گرو کاری است که انجام میدهد .... دشمن علی و خاندان او در جهن🔥م است و دوستدار علی و آل او در بهشت جای دارد.»(۱)
❗️در این ۳ روز ، سپاه اسامه که باید فرسنگ ها از مدینه دور باشد ، هم چنان در جُرف بیحرکت و ساکن است!
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله که آینده مسلمانان را در خطر میدیدند در هر فرصتی به آنان هشدار میدادند .
🔻در همین ایام - و در دوران بیماری پیامبر - آن حضرت مهاجران را فرا میخوانند و اینچنین آنان را پند و اندرز میدهند:
💠 «ای مردم , من به سوی خداوند خوانده شده ام, باید که به برادران خود از انبیای الهی ملحق شوم؛ اینک شما را آگاه میکنم که من به وصیّ خود وصیت کردهام ، شما را همانند چهارپایان رها نساختم [و آینده تان را مشخص کردم] و در کارتان کوتاهی نکردم.»
در این هنگام عُمَر بر می خیزد و میگوید :
✖️ای رسول خدا , به آنچه از انبیای گذشته سفارش کردند وصیت میکنی؟
- آری ؛
عمر میگوید :
✖️این به دستور خداست یا به دستور توست؟!❗️
پیامبر به او دستور میدهند که بنشیند و میفرمایند :
💠 «این سخن امر الاهی است … من به امر خدا سفارش میکنم ، سفارش من ، سفارش الاهی است ؛ هر کس مرا نافرمانی کند ، خدا را نافرمانی کرده و هر کس وصیّ مرا نافرمانی کند ، مرا فرمان نبرده است ؛ اطاعت الهی اطاعت من است نه آن چه تو و دوستت میخواهید.»
آنگاه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در حالیکه ناراحت اند رو به دیگران میکنند و درباره امیرالمؤمنین علیه السلام سفارش مینمایند ؛
رسولخدا امیرالمومنین علیه السلام را وصیّ خویش معرفی میکنند و میفرمایند:
💠 فَليُبَلِّغَ الشّاهدُ الغائِبَ
💠 این مطلب را حاضران به غایبان برسانند ؛
...در پی آن رسول خدا صلی الله علیه و آله میفرمایند:
💠 «علی بن ابیطالب ، عَلَم ، پیشوا و سَرور است , هر کس از وی روی گرداند گمراه میشود و هر کس از او جلوتر رود به سوی آتش می رود..»
🔻در انتهای این خطبه , رسول خدا صلی الله علیه و آله از همگان گواهی میگیرند که این سخن را آویزه گوش کنند و حاضران نیز تأیید می کنند.(۲)
------------------------
1⃣ الفائق فی غریب الحدیث ، زمخشری ۱۵۰/۱ ؛ النهاية في غریب الحدیث و الأثر، ابن اثیر ۲۱۶/۱
2⃣ بحارالانوار ۴۷۸/۲۲ ؛ طُرف من الأنباء و المناقب ، صص١٤٧-١٤٨