💠 زرنگی در وقت نماز !!
✍آن روز، به مسجد نرسيده بود. براي نماز به خانه آمد و رفت توي اتاقش. داشتم يواشکي #نماز خواندنش را تماشا ميکردم. حالت عجيبي داشت. انگار خدا، در مقابلش ايستاده بود. طوري حمد و سوره ميخواند مثل اين که خدا را ميبيند؛ ذکرها را دقيق و شمرده ادا ميکرد. بعدها در مورد نحوهي نماز خواندنش ازش پرسيدم، گفت: «اشکال کار ما اينه که براي همه وقت ميذاريم، جز براي خدا! نمازمون رو سريع ميخونيم و فکر ميکنيم زرنگي کرديم؛ اما يادمون ميره اوني که به وقت ها برکت ميده، فقط خود خداست».
📚مسافر کربلا، ص 32، شهيد علي رضا کريمي
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
#حدیث_روز
📿 ذکری برای خیر دنیا و آخرت
❤️ #امام_صادق(علیهالسلام) فرمود:
🍃 هرکس به خدا و روز آخرت ایمان دارد، خواندن سوره توحید پس از نمازهای یومیه را رها نکند که هرکس آن را بخواند خداوند خیر دنیا و آخرت را به او عطا کرده و او و پدر و مادرش و فرزندان آنها را میآمرزد.
📖 کافی، ج۲، ص۶۲۲
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
💐🍂🍁🍃💐🍂🍁🍃💐🍂🍁🍃
6.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔖 جمله #امام_رضا_عليهالسلام به آیت الله بهجت علیه الرحمه
🎤 از زبان استاد مسعود #عالی
💐🍂🍁🍃💐🍂🍁🍃💐🍂🍁🍃
#تلنگرانہ
•••🤍🌊•••
شیطانمیگه همینیه بارو گناهکن..!
بعدشدیگه خوب شو..
[ ۹،یوسف ]🌿
..
خدا میگه باهمینیهگناه..
ممکنہ دلتبمیرهو هرگز توبه نکنی
وتا ابد جهنمۍبشۍ..!
[ ۸۱،بقره ]🍃
💐🍂🍁🍃💐🍂🍁🍃💐🍂🍁🍃
✨﷽✨
🔴تلنگر
✍در روایتی آمده است که خداوند به حضرت موسی علیه السلام فرمود: «بار دیگر که برای مناجات آمدی، بدترین مخلوق مرا به همراه بیاور!» موسی (علیه السلام) هنگام بازگشت در فکر فرو رفت که چه کسی را ببرد؟
به هرکس که می اندیشید با خود می گفت: «شاید خدا او را دوست داشته باشد» سرانجام موسی (علیه السلام) سگی را یافت که تمام بدنش را کِرم گرفته و لاشه گندیده اش رها شده بود و بوی عفونتش رهگذران را آزار می داد. با خود گفت: شاید این منفورترین موجود نزد خدا باشد؛ اما این مطلب به ذهنش خطور کرد که شاید خدا همین موجود را نیز دوست داشته باشد.
هنگامی که به میقات رفت، ندا رسید: «ای موسی! چیزی به همراه نیاوردی؟!» موسی علیه السلام پاسخ داد: «به هرچه نگریستم، آن را شایسته دوست داشتن تو دیدم».
ندا رسید: «ای موسی! اگر آن سگ را به همراه آورده بودی، از چشم ما می افتادی!» و یا در جایی دیگر آمده است: «ای موسی به عزت و جلالم قسم، اگر آن سگ را می آوردی نامت را از دیوان انبیاء محو می کرددم.
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
#خاطرات_شهدا
●برای گرفتن مرخصی وارد چادر فرماندهی گردان شدم،شهید تورجی زاده طبق معمول به احترام سادات بلند شد و درخواستم را گفتم ؛بی مقدمه گفت نمی شود،با تمام احترامـــی که برای سادات داشت اما در فرماندهی خیلـــی جدی بود؛کمی نگاهش کردم،با عصبانیت از چادر بیرون آمدم و با ناراحتی گفتم:" شکایت شما را به مادرم حضرت زهرا(س) می کنم."
● هنوز چند قدمی از چادر دور نشده بودم که دوید دنبال من با پای برهنه گفت:" این چی بود گفتی؟" به صورتش نگاه کردم...خیس اشک بود. بعد ادامه داد:" این برگه ی مرخصی سفید امضا،هر چه قدر دوست داری بنویس ،اما حرفت را پس بگیر یک سال از آن ماجرا گذشت. چند ساعتی قبل از شهادتش من را دید. پرسید:" راستی آن حرفت را پس گرفتی؟
📎فرماندهٔ گردان یازهرای لشگر 14 امام حسین(ع)
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده🌷
#سالروز_شهادت
●ولادت : 1343 اصفهان
●شهادت : 1366/2/5 بانه ، عملیات کربلای10
#یاد_شهدا_صلوات 🌷
💐🍂🍁🍃💐🍂🍁🍃💐🍂🍁🍃