🥀اگر زرین کلاهی عاقبت هیچ
🥀اگر خود پادشاهی عاقبت هیچ
🥀اگر ملک سلیمانت ببخشند
🥀در آخر خاک راهی عاقبت هیچ۱
🔷خیلی این مسئله، مسئلهٔ بسیار، بسیار عجیبی است که: چطور ممکن است انسان یک اتاق داشته باشد ولی به همان یک اتاق تعلق دارد! ذهنِ او را می گیرد فکرِ او را می گیرد! ولی یک شخص نه! بسیار اموال دارد و لٰکن نسبت به آنها تعلق ندارد، الان بگویند آقا فلان مالت رفت، می گوید: خیلی خوب لابد جای درستی رفته است! فلان مسئله اینطور شد عجب! فقط با یک عجب مطلب را تمام میکند!
🔷معاویه یک مطلبی دارد راجع به امیرالمؤمنین علیه السلام می گوید: خدا رحمت کند ابوتراب را، اگر او یک کوه از طلا داشت و یک کوه از کاه آن کوه طلا را زودتر در راه خدا می داد! خوب این قدر رو فهمیده بود.
🔷مرحوم آقا میفرمودند: که این اَحمق چون طلا و کاه برای او تفاوت می کند آمده و امیرالمؤمنین را در این مقدارِ قیاس قرار داده، برای امیرالمؤمنین طلا و کاه یکی است نه اینکه فکر کند و طلا را زودتر بدهد...
🔷این ها چی هستند؟ اینها به خاطر تعلق است، این چون تعلق در اینجا آمده این نفس را می آورد همین که نفس آمد متوجه شد، یعنی دور شد یعنی کنار گرفت، چون نفس به طلا نباید تعلق پیدا کند، نفس به زمین نباید تعلق پیدا کند، نفس به نقره نباید تعلق پیدا کند، بله انسان برای امرار معاش برای زندگی باید زمین داشته باشد، باید ساختمان داشته باشد، زن و بچه باید راحت باشند تفریح کنند؛ هیچ اشکالی ندارد بحث، بحث تعلق است تعلق یعنی وقتی که یک مسئله پیش میآید انسان میبیند عجب الان این به خطر میافتد! تکان نخور؟! آجر دارد از بین می رود تو چرا از بین می روی؟! برای ادامهٔ مطلب رجوع شود به دقیقهٔ ۴۲ به بعد...۲
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱_باباطاهر
۲_ شرح حدیث عنوان بصری،م 162🕰36
🔊حضرت آیت الله حاج سید محمد محسن حسینی طهرانی
#تعلق #رفع_شبهه
#دنیا #رهایی #آزادگی...
💠.💠.💠.💠
https://eitaa.com/anwarmalkot2
اگر زرین کلاهی عـــاقبت هـیچ
اگر خود پادشاهی عاقبت هیچ
اگر مــلک سـلیمانــت ببــخـشند
در آخر خاک راهی عاقبت هیچ۱
خیلی این مسئله، مسئلهٔ بسیار، بسیار عجیبی است که: چطور ممکن است انسان یک اتاق داشته باشد ولی به همان یک اتاق تعلق دارد! ذهنِ او را می گیرد فکرِ او را می گیرد! ولی یک شخص نه! بسیار اموال دارد و لٰکن نسبت به آنها تعلق ندارد، الان بگویند آقا فلان مالت رفت، می گوید: خیلی خوب لابد جای درستی رفته است! فلان مسئله اینطور شد عجب! فقط با یک عجب مطلب را تمام میکند!
معاویه یک مطلبی دارد راجع به امیرالمؤمنین علیه السلام می گوید: خدا رحمت کند ابوتراب را، اگر او یک کوه از طلا داشت و یک کوه از کاه آن کوه طلا را زودتر در راه خدا می داد! خوب این قدر رو فهمیده بود.
مرحوم آقا میفرمودند: که این اَحمق چون طلا و کاه برای او تفاوت می کند آمده و امیرالمؤمنین را در این مقدارِ قیاس قرار داده، برای امیرالمؤمنین طلا و کاه یکی است نه اینکه فکر کند و طلا را زودتر بدهد...، این ها چی هستند؟ اینها به خاطر تعلق است، این چون تعلق در اینجا آمده این نفس را می آورد همین که نفس آمد متوجه شد، یعنی دور شد یعنی کنار گرفت، چون نفس به طلا نباید تعلق پیدا کند، نفس به زمین نباید تعلق پیدا کند، نفس به نقره نباید تعلق پیدا کند، بله انسان برای امرار معاش برای زندگی باید زمین داشته باشد، باید ساختمان داشته باشد، زن و بچه باید راحت باشند تفریح کنند؛ هیچ اشکالی ندارد بحث، بحث تعلق است تعلق یعنی وقتی که یک مسئله پیش میآید انسان میبیند عجب الان این به خطر میافتد! تکان نخور؟! آجر دارد از بین می رود تو چرا از بین می روی؟! برای ادامهٔ مطلب رجوع شود به دقیقهٔ ۴۲ به بعد...۲
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱_باباطاهر
۲_ شرح حدیث عنوان بصری،م 162🕰36
🎵حضرت آیت الله حاج سید محمد محسن حسینی طهرانی رضوان الله علیه
#تعلق #رفع_شبهه #دنیا #رهایی #آزادگی...
@anwaremalakoot