روح سرمایهداری آنقدر قوی عمل میکند، که انگیزهی خطبههای نماز جمعهی برخی از شهرها چون تهران را نیز درگیر خود میکند.
یا مثلا وقتی فلان وزیر به دیدار یکی از علماء در قم میرود، آن عالم عزیز، تنها توصیه و تاکیدی که به وزیر دارد، اصلاح وضع اقتصادی است!
اری وضع اقتصادی خیلی به اصلاح نیاز دارد ولی این وضع اگر اصلاح شود، آیا روح سرمایهداری را نیز اصلاح میکند؟؟
یا آنکه روح سرمایه داری اساسا بر محور فرهنگ سازی و جنگ شناختی متکی بوده و اصلاح اقتصاد تاثیر چندانی بر ملاحظات آن ندارد؟!
اگر بنا بود با اصلاح وضع اقتصادی، اوضاع فرهنگی و اهرم فشار فرهنگی، بهتر و بیشتر مثمر ثمر واقع شود، اکنون در بالاشهر تهران و مناطق مرفه نشین، شاهد تعهد به معیارهای اسلامی و انسانی بودیم...
شاهد سگ گردانی و هویت سگ پرستانه نبودیم!
فرهنگ سرمایهداری چیزی فراتر از ربا و رانت است. فرهنگ سرمایهداری میتواند فقیر را در عین فقر، به هلاکت انسانی و تمدنی بیاندازد و علت فقرش را ناظر بر عمل به توحید تلقی کند و کفر را بهتر از ایمان بپندارد.
✏علی عسگری
#حجاب
#تمدن_اسلامی
#اعراف
@araf11
اعراف
«رهبرانِ سیاسی ای که سرشار از غرور خیال می کنند قادر به تغییر شکلِ فرهنگِ جامعهٔ خود به صورتی بنیاد
هانتینگتون بیشک در دوقطبی سازی غرب زدگی در جوامع غیر غربی، سخن درستی را گفته، اما او از عنصر ضدسلطه بودن اسلام ناب، غافل بوده و یا جهل داشته.
غربزدگی، پوشش جذاب زیست حیوانی است. لذا اگر با این رویکرد به چنین مسألهای نگاه کنیم، غربی بودن و خودباخته شدن در قبال زیست مدرن، منحصر به قرن ۱۵ بعد از میلاد نمیشود.
این زیست جذاب حیوانی همیشه در زمانههای مختلف وجود داشته و از قضا اهل بیت هم با آن مبارزه کرده و شکستش دادند. حتی با بذل خون خود، و رقم زدن مکتبی زنده و حیاتی در قبال این خودباختگی حیوانی، راه شکست تمدن حیوانی را نشان داده و الگو ساختند.
زین رو نمیتوان گفت که از بین بردن تمدن غرب ممکن نیست وقتی بتوان، عنصر فطرت بنیادی چون "ضدسلطهی طاغوت بودن" را در هوای زندگی اجتماعی مردم منتشر کرد.
کافیست مردم بدانند که مدرنیته با هویت انسانی آنان چه کرده و چه خواهد کرد، آنگاه هانتینگتون متوجه میشود که تمدن غرب، واحد صمدی که تصور میکرده، نبوده است.
🖋علی عسگری
#تمدن_اسلامی
#تمدن_غرب
#اعراف
@araf11
هدایت شده از بلد طیّب/منان رئیسی
اربعین، مدنیّت و بربریّت
🔹تمدن (Civilization) واژهای است که غربیها به هر جامعه پیچیدهای که دارای ساختارهای یکجانشینی و طبقهبندیهای پیچیده باشد اطلاق میکنند و بر همین اساس، هرچه مناسبات آن جامعه پیچیدهتر باشد متمدنتر است؛ به همین دلیل است که کلانشهر را متمدنتر از شهر و مدینه، و شهر و مدینه را متمدنتر از روستا و قریه میدانند. به نحوی که منتهای تمدن و مدنیّت را که در برابر بربریّت تعریف میکنند در کلانشهرهایی جستجو میکنند که دارای پیچیدهترین و گستردهترین روابط اجتماعی و غیر اجتماعی است و هرچه مظاهر پیچیدگی همچون آسمانخراشها و برجها و پلها و غیره در آن نمود بیشتری داشته باشد، مدنیت بیشتری دارد و متمدنتر است. با چنین تعریفی، متمدنترین جغرافیاها را بایستی در شهرهایی همچون نیویورک و پاریس و لندن و غیره جستجو نمود. به همین دلیل است که غربیها اساسا مهندسی عمران (civil engineering) را با واژه تمدن و civilization پیوند زدهاند زیرا در چنین کلانشهرهای پیچیده و پر از برج و آسمانخراش و مظاهر پیچیده مادی و کالبدی است که مهندسی عمران نمود حداکثری مییابد.
🔹اما در ادبیات قرآنی، این صیرورت و حرکت الی الله است که به تمدنها اصالت میدهد و نه یکجانشینی؛ کمااینکه نه ماده و کالبد، که این معناست که به تمدنها ماهیت میدهد. چه بسا روستاهای بیبهره از هر نوع مظاهر مادی و کالبدی پیچیدهای که در فرهنگ قرآنی، بستر مدنیت و تمدن هستند و بالعکس، چه بسا کلانشهرهای غول آسایی که از منظر قرآنی، قریهای بیش نیستند (قبلا در یادداشت شهر از منظر قرآن ادله این ادعا تقدیم گردید). طریق مشایه و ایام اربعین، بهترین شاهد مثال برای فهم این موضوع است. مسیری که در سرتاسر آن هیچ کلانشهر و شهر بزرگی دیده نمیشود و برخلاف تعریف تمدن از منظر غربیها، پیوسته در شدن و حرکت تعریف شده است و نه در یکجانشینیهای آنچنانی. ولی چنان از معانی متعالی مملو است که در هیچ کلانشهری از غرب تا شرق عالم نمیتوان این حجم از جریان و سریان تمدن و مدنیت را مشاهده نمود.
🔹میلیونها زائر، با پای پیاده و در گرمای بالای ۴۰ درجه، چنان متمدن در کنار یکدیگر و برادرانه و خواهرانه زیست میکنند و چنان بدون هر نوع چشمداشت مادی و به دور از هر نوع سازماندهی پیچیده اجتماعی از یکدیگر میزبانی مینمایند که برای پروپاگاند پیچیده تمدن معاصر غرب، چارهای جز بایکوت گستردهی حاصل از حیرت تام و تمام آنها باقی نگذاشته است. البته حق هم دارند که چنین حیران باشند، چون برخلاف باورهای آنها و برخلاف آنچه سالها در مقالات و کتابهایشان نوشتهاند اینجا تمدنی نمود یافته است که دلیل گردآمدن انسانها در کنار یکدیگر، نه رفع نیازهای اقتصادی و تبادلات مادی است و نه مبادلات محصولات کشاورزی و غیره؛ بلکه اینجا مفهوم متمایز و ماوراییِ "حُب" به بهانهای برای گردآوردن میلیونها انسان و شکلگیری تمدنی متمایز تبدیل شده است؛ آن هم خاصترین و خواستنیترین حُب؛ "حب الحسین یجمعنا" کلید فهم تمدن اربعین است و طریق مشایه در ایام اربعین بهترین تمرین مدنیت است اما نه مدنیّت پیچیده و ماده محوری که در مدینهها و آرمانشهرهای غربی برایمان تعریف کردهاند بلکه مدنیّت بسیط و معنامحوری که جز با قواعد بعد از ظهور، نمیتوان به فهم تمام و کمال آن نائل آمد.
#تمدن_اسلامی
#اربعین
بلد طیب/کانال رسمی دکتر منان رئیسی
https://eitaa.com/baladetayyeb