آرامجای .
سیوش کن : illifuria یعنی کسی که قلب و روحتو بهش دادی اما ازت دوره !
سیوش کن :setinom
یعنی تکیه گاه و همهی قوتِ دل و زندگیت !
کاش یه مغازه بود آدم میرفت میگفت:
بی زحمت یه کم "خیال خوش" میخوام
ببخشید این "خنده ها از ته دل" چندن؟
آقا این "آرامشا" لحظه ای چند؟
این"بی خیالیا" که میپاشن رو زندگی مشتی چند؟
ازین "روزایی که بی بغضن" دارین؟
ازین "سالایِ بی رنج" اندازه دل ما دارین؟!
این "شادیا" دوام دارن؟!
کاش یه جایی بود میشد رفت و بگی آقا"زندگی" میخوام بی زحمت جنس خوبش !
آرامجای .
کاش در سکوت حلِ مشکل میکردیم، همانگونه که در سکوت اشک میریزیم :) _برشیازکتابتکثیرتاسفانگیزپدر
آدما وقتی به گنج برسن ازش رد میشن چون به گنج اعتقاد ندارن ! ما هم یه وقتا از کنار بهترین آدمهای زندگیمون به سادگی رد میشیم؛
چون فکر میکنیم بقیه قراره از اون بهتر باشن...
_برشیازکتابکیمیاگر
نوشتۀپائولوکوئیلو
۱۶ سال میریم مدرسه و دانشگاه؛
از تولید مثل جلبک تا حساب کردن سطح زیر منحنی با فلان انتگرال و بهمان خوندیم ولی یکی بهمون یاد نداده و نمیده :
چطوری با سختی.ها کنار بیایم
چطوری آرامش داشته باشیم
چطوری خودمونو دوست داشته باشیم
چطوری مهربون باشیم و بقیه رو دوست داشته باشیم
چطوری حالمون خوب باشه؟!
آرامجای .
دلش میخواست به تنهایی از آن جا برود و تا حد ممکن دور شود. به جایی برود که هیچکس را نشناسد، که غریب
اول فکر کردم مملکت وزیر دانا میخواهد
بعد فکر کردم شاه دانا میخواهد،
الان میدونم مملکت مردم دانا میخواهد ..
-امیرکبیر
ما اشکهایی هستیم که بند نمیآید
ما بغضهایی هستیم هزارساله
ما سیاهپوشان همیشگی هستیم
ما غمهای متحرکی هستیم و زندههای بیجان
اما...
ما تمام نمیشویم !